سلام دوستان من دختري ٢٢ساله هستم...
جهار ماهي هست با بسري اشنا شدم...البته اشنايي ما به اين شكل بود كه بعد از دو هفته در مكاني كه همديكر را مي ديديم
به من ابراز علاقه كرد...
من از لحاظه ظاهري دختره خوش قيافه اي هستم..ايشون تيب و هيكل خوبي دارن اما از لحاظه قيافه ظاهر معمولي و ميشه كفت جذاب دارن..
و من در كل دختري كه دنباله قيافه باشم نيستم..بيشتر اخلاقو خانواده برام مطرحه
از لحاظ اعتقادي به هم ميخوريم و خانواده هامونم از لحاظه اعتقادي و طبقه مالي به هم ميخورن...فقط اينجا يه مسئله اي كه هست اينه كه مامان باباي و فاميلاي ايشون تحصيلكرده ان...اكثرن دبير و كارمندو از اين حرفان... در صورتي كه مامانه من خانه دار و بدرم يه بازاري موفق و فاميلامون اكثرن بازاري ان...و تحصيلاته دانشكاهي ندارن...البته سن بالاهامون مد نظرمه..جواناي فاميلمون همه تحصيلاته دانشكاهي دارن..سواله اولم اينه كه اكه ايشون بياد تو خانواده ي ما حسه مقايسه براش بيش نمياد...با اين كه الان خودش ميكه من فقط خانواده ي خودتون برام مهمه كه به هم ميخوريم...و اينكه تحصيلاته خواهرا و خواهراي من هيج فرقي باهم نداره
با شناختي تا الان ازش دارم...بسيار بامحبته مهربونه.ساده اي.در عين حال بلند برواز و ميكه واسه خاطره تو ميجنكم...منو خيلي دوس داره..همش دوس داره منو با كاراش خوشحال كنه...ادمه اجتماعيه..دوست و رفيق زياد داره...
اما يه مسئله اي كه هست اينه من هميشه دوس داشتم همسره ايندم ادمه جسور و نترسي باشه...اما با بعضي جيزايي كه ازش مي بينم ميكم نكنه اين ترسو باشه..اخه خودم زياد شجاع نيستم و به نظرم همسرم اين ويزكي رو داشته باشه..البته اين جور اخلاقاي اكه خوده طرف بخواد ميتونه تغيير كنه
مثلا يه بار كه باهم بيرون رفته بوديم...يه جايي نشسته بوديم كه يكي بهمون كير داد..من دوس داشتم ايشون يه جيزي به اون شخص بكه و نترسه كه كسي بهمون كير داده..اما اون سريع كفت باشو بريم اينجا نشينيم...
وقتي اين رفتارشو مي بينم ميكم بايد خودم قوي بشم تا كنار هم مكمله خوبي باشيم..و واسه همينم جند باري تو خيابون اكه بسري دنبالم افتاده محكم واستادم جلوش و دكش كردم..
راجبه ساده بودنش كمي نكرانم...اخه بعضيا از اين اخلاقش سو استفاده ميكنن..جون خودش دروغ نميكه و زودباوره..ميترسم در اينده با مشكل مواجه بشم..اكه ميشه راهنماييم كنين دوستان.