سلام دوستان خیلی ناراحتم و عصبی همش می خوام گریه گفتم
شوهرم خیلی عذابم میده و هرگونه آزادی رو ازمن گرفته و فقط بهم دستور میده اگه خلاف میلش عمل کنم میگه طلاقت میدم و مطمئنم که واقعن همین کار و باهام میکنه به خاطر ترس از طلاق ترس از آبروریزی ترس از تحقیرای اطرافیانم ترس از زندگی بعد از طلاق تحملش میکنم
من قبل از ازدواجم خیلی اعتماد به نفس داشتم چون الان فقط بهم دستور میده این کار رو بکن اینکار و نکن دیگه اعتماد به نفسم رو از دست دارم حتی کارای شخصیش رو من انجام میدم
خیلی بهم دستور میده حتی جلوی خونوادش البته ناگفته نماند که پدر و مادرشم احساس غرور میکنن با اینکاراش
من شاغلم و شغلم طوری هست که باید ارتباط عمومیم خوب باشه با مشتری خوب حرف بزنم
اما متاسفانه انقدر استرس و اضظراب دارم که اصلا نمی تونم با مشتری حرف بزنم وهر حرفی که میزنم مشتری رو ناراحت میکنه هرکاری می خوام بکنم برعکس از آب درمیاد یا به قول معروف شدم یه ادم دست و پا چلفتی
انقدر سرم داد میکشه که به گریه می افتم اصلا طرز حرف زدنم تغییر کرده نمی تونم هیچ کسیرو راضی کنم همه بهم میخندن با کارام شدم مثل یه دلقک همه رو میخندونه یا همه با حالت تمسخر بهم نگاه میکنن خیلی خجالت میکشم حتی با فامیل و دوستام هم نمیتونم ارتباط برقرار کنم
احساس پوچ بودن تو زندگیم دارم واقعن بریدم البته یادم رفت بگم که شوهرم دست بزنم داره خیلی خیلی ازش میترسم
علاقه مندی ها (Bookmarks)