ممنون به دنبال خوشبختي
مثلاً زدن شما (شما چي گفتيد که ايشون شما رو زد؟) : از نظر من هيچ دليلي براي کتک زدن زن وجود نداره و ول کردنش وسط خيابون. ايشون ميگن من هر کاري دلم بخواد ميکنم به تو هيچ ربط نداره و در هيچ کاري از تو مشورت نميگيرم و مخالفت منو ديدن منو کتک زدن. براي واضح شدن و بهتر کمک کردن شما مثال ميزنم.
بهش قبل عقد گفتم من نميخوام شوهرم به ماموريت هاي کاري بره چون اذيت ميشم ميخوام شوهرم هر شب خونه باشه نميخوام نصف عمرم جدا از هم باشيم و ايشون قبول کردن اما بعد عقد زيرش زدن ... خب اگر قبول نميکردن من هم بله نميگفتم.من تحمل اينو ندارم هفته اي يبار شوهرمو ببينم.
که اين مساله باعث کتک زدن من و ول کردن من وسط خيابون شد.
من اصلا ازش به اين صراحت ازش نخواستم که رابطشو با خانوادش کم کنه.
شوهرم ميگه دوستاي منو دوست داشته باش تا به رفيق بازيش برسه و ميگه فاميل هاي من تف کردن تو صورتتم بايد لبخند بزني و تشکر کني و الا ميزنمت.
چون دليل بسياري از اختلافاي ما اينه که ايشون نميتونه تصميم بگيره با همه صحبت ميکنه هر کي هر نظري داد مياد اعمال ميکنه.
خانواده اش ميگن مهريه اتو ببخش طلاقت بديم. عموش زنگ زد به بابام هم همينو گفت داييش هم زنگ زد به بابام همينو گفت.
نه خودش نه خانوادش هیچ وقت بابت صلح تماس نمیگیرن چون قبلا تابستون سال پیش که شوهرم کتکم زد هیچوقت زنگ نزدن سه ماه گذشت باز هم زنگ نزدن تا بالاخره خودم با شوهرم تماس گرفتم.
سال پیش بعد از کتک زدن فرداش با پدرش اومدن خونه ما باباش گفت دخترتون هر نیازی داره به پسر ما ربطی نداره و از باباش بخواد.
آخرین بار 3 هفته پیش بود که دایی و عموش هر دو زنگ زدن که مهریه رو ببخشید تا طلاق بدیم اینکارو نکنید یه اتاق میگیریم برات و برای پسرمون زن میگیریم.
ممنون آونگ عزیز
نکات مثبت همسرم چشم پاکه نماز خون هستش اهل مطالعه
خانواده ام از اینکه بیوه بشم ناراحت میشن و بهم سرکوفت میزنن که دیگه کسی باهات ازدواج نمیکنه
خواهشمندم بگین من چیکار کنم چون شرایط روحیم بده نمیتونم خوب تصمیم بگیرم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)