به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 تیر 98 [ 13:26]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    5,242
    سطح
    46
    Points: 5,242, Level: 46
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    35 سالم شد احساس نابودی میکنم بعد از ازدواج ناموفق(جدایی در دوران نامزدی)

    با سلام
    سال نو رو به همه عزیزان تبریک عرض میکنم
    والا چی بگم دو سال پیش به اصرار خانواده و اطرافیان تصمیم جدی به ازدواج گرفتم البته قبلش چندین مورد بود رفتم خواستگاری به صورت سنتی و مشکل پسندی من و عدم تطابق فرهنگی و اخلاقی و سایر موارد نشد تا اینکه از طریق اینترنت با یه دختر آشنا شدم یه بار دیدمش ازش خوشم اومد الان فکر میکنم میبینم همین احساس از دست دادن وقت و موقعیت باعث شد زود تصمیم گرفتم با ایشون ازدواج کنم کور شده بودم من که قبلش هیچ تجربه ارتباط با جنس مخالف نداشتم زود خام شدم والا تقریبا من از هر نظر از ایشون بهتر بودم البته اینو الان متوجه شدم اون موقع جششم عقلم کور بود اطرافیان میدیدند ولی الان دارن میگن میخاستن من زود سرو سامون بگیرم
    عقدو خوندیم و بعد از سه ماه تو دوران نامزدی توافقی با 20 میلیون ضرر مادی و ضربه روحی جبران نشدنی خودمو بدبخت کردم

    احساس میکردم دارم وقتو از دست میدم و هر چی بمونم بدبخترو انتخابم محدود تر میشه و از یه طرف همه دوستان و فامیلای اطراف همسن و کوچیکتر از خودم ازدواج میکردن و من بیشتر احساس سرخوردگیی میکردم
    هر وقت کارت عروسی میومد خونمون این احساس بدبختی و بدشانسی خودمو بیشتر احاساس میکردم
    راضی نبودم و نیستم سال نو بیاد چون باز یه سال میره سنم و از طرفی هم هر کی میاد خونه میگه فلانی چی شد کی زن میگیری؟
    حالا فکرشو بکنی من حدود 2-3 سال قبل همچین احساسی داشتم ببیند الان بعد 3 سال دارم چی میکشم هیشکیم درکم نمیکنه خیلی محتاط تر شدم ولی دیگه کسی مثل سابق تحویلم نمیگره
    به حدا به مرگم راضیم از خدا میخام شب میخابم صبح بیدار نشم

    - - - Updated - - -

    ایتقدر تو خودمم که اطرافیانم نمیتونن درکم کنن مادر خواهرام فکر میکنن به خاط اونا دارم قیافه میگیرم یکی نیست بگه دردت چیه؟
    هر روزم به خاطر همین با مادرم دعوام میشه
    میخام زودتر سروسامون بگیرم از تنهایی و این وضعیت نجات پیدا کنم ولی نمیدونم چجوری

  2. کاربر روبرو از پست مفید peymaan تشکرکرده است .

    stu (دوشنبه 03 فروردین 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 فروردین 94 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    589
    سطح
    11
    Points: 589, Level: 11
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط peymaan نمایش پست ها
    با سلام

    ایتقدر تو خودمم که اطرافیانم نمیتونن درکم کنن مادر خواهرام فکر میکنن به خاط اونا دارم قیافه میگیرم یکی نیست بگه دردت چیه؟
    سلام دوست من
    من سنم از شما کمتره 26 سال ولی این احساس تنهایی رو دارم و این حملتون که بالا کوت کردم شرح حال منم هست. خدا کنه مشکلت هر چی زودتر حل بشه و سال 94 اونی که لیاقتتو داره پیدا کنی .اگر شاغل هستی مشکلت چیه مستقیم به خانوادت بگو سراغ بگیرن برات.من همین از دستم میاد به زودی بزرگترای سایت میان و راهنماییت میکنن

  4. 3 کاربر از پست مفید Maxpayne تشکرکرده اند .

    peymaan (دوشنبه 03 فروردین 94), اقای نجار (دوشنبه 03 فروردین 94), بارن (دوشنبه 03 فروردین 94)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 19:49]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,831
    سطح
    25
    Points: 1,831, Level: 25
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 122 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیگه 35 سال الان سنی نیست سن ازدواج بالا رفته الان موقع مناسبیه تصمیم بگیر و یه نفرو انتخاب کن کاری نداره که راجع بهش مطالعه کن و بررسی کن و بعدم توکل به خدا کن و بسم الله
    بعدا اولین قدم باید رفتارت با مادر و خانوادتو اصلاح کنی کینه ها رو دور بریزی و خوش رفتاری کنی اینجوری آرزوی هر دختری میشی
    شروع کن به ارتباط ارتباط ارتباط با خانواده خودت با خواهرت مادرت همکارات بهشون کمک کن دلجویی کن
    با خانوادت بشین باهاشون صحبت کن به حرف دلشون گوش کن کاری از دستت برمیاد براشون انجام بده برای خودت هدف بذار تلاش کن غصه خوردن و خودت یا دیگران رو متهم کردن اشتباه ترین کاره
    همه چی حل میشه نگرانی نداره که شما سنی نداری
    از نظر کاری اوضاعتون خوبه؟
    ویرایش توسط جویا : دوشنبه 03 فروردین 94 در ساعت 23:02

  6. 3 کاربر از پست مفید جویا تشکرکرده اند .

    meysamm (سه شنبه 04 فروردین 94), peymaan (سه شنبه 04 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 05 فروردین 94)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    121
    Array
    بنظر من مشکل عمده شما این هست که خودت رو با دیگران مقایسه میکنی
    انتخاب اشتباه گذشته ات و احساس بدبختی فعلیت به همین خاطره
    بنظر من فعلا به ازدواج فکر نکن و روی این مشکلت زوم کن

    موفق باشی
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  8. 4 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    parsa1400 (سه شنبه 04 فروردین 94), peymaan (سه شنبه 04 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 05 فروردین 94), مصباح الهدی (جمعه 07 فروردین 94)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 اردیبهشت 94 [ 22:42]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    396
    سطح
    7
    Points: 396, Level: 7
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    33

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برادر من قوی باش دختر های 35 ساله ااوج اعتماد به نفس اند شما چرا اینقد نا امیدی
    واسه ازدواج هول هولکی و عجولانه نباید تصمیم گرفت مثه نامزدیه قبلیت
    حالا این همه دختر خوب مشکل چیه که سوژه مورد نظرتو پیدا نمیکنی
    حتما خیلی سخت گیری؟
    از خدا کمک بخواه و از مادر و خواهرت همفکری

  10. 3 کاربر از پست مفید عسل گیسو تشکرکرده اند .

    peymaan (سه شنبه 04 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 05 فروردین 94), بارن (سه شنبه 04 فروردین 94)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    یه جوری گفت 35 سالمه فکر کردم 75 سالشه .... اول که فکر کردم خانمه یه خورده نگران شدم دیدم نوشته پیمان جا خوردم یه کم زوده برا ازدواج برادر من جای ناراحتی نیست .خانمم بودی هنوز دیر نبود .....

    یه شکستم داشتی بالاخره .. دیر نشده که ...حالا خوبه مردی یه دسته گل میگیری بسم الله ...

    ولی از نظر من اول بیا معیار هاتو بگو چیزایی که فکر میکنی باعث سخت پسند شدن شده بگو تا باهم برسیش کنیم بعدش با خانوادت در میون بذاریم تا اونارو در پیدا کردن دختر مورد پسند شما یاری کنیم .....

    انقدرم به زندگی مردم کوته نگری نکن . هر کسی بخت و اقبال خودشو داره .. زن امروز نه فردا تو خونته ولی اگه نگاه اصلاح نکنی زنت تو خونتم باشه بازم احساس خوشبختی نخواهی کرد ......

    البته نگاه پیشرفت و رقابت خیلی خوبه ........ همسر آیندتو فقط از مادرت نخواه بقیه هم میتونن در پیدا کردنش بهت کمک کنند.
    آرامش فراهم کن تا نتیجه مثبت بگیری .... موفق باشی ......

  12. 4 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    peymaan (سه شنبه 04 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 05 فروردین 94), بارن (سه شنبه 04 فروردین 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 05 فروردین 94)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 فروردین 94 [ 04:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-30
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط parsa1400 نمایش پست ها
    یه جوری گفت 35 سالمه فکر کردم 75 سالشه .... اول که فکر کردم خانمه یه خورده نگران شدم دیدم نوشته پیمان جا خوردم یه کم زوده برا ازدواج برادر من جای ناراحتی نیست .خانمم بودی هنوز دیر نبود .....

    یه شکستم داشتی بالاخره .. دیر نشده که ...حالا خوبه مردی یه دسته گل میگیری بسم الله ...




    ولی از نظر من اول بیا معیار هاتو بگو چیزایی که فکر میکنی باعث سخت پسند شدن شده بگو تا باهم برسیش کنیم بعدش با خانوادت در میون بذاریم تا اونارو در پیدا کردن دختر مورد پسند شما یاری کنیم .....

    انقدرم به زندگی مردم کوته نگری نکن . هر کسی بخت و اقبال خودشو داره .. زن امروز نه فردا تو خونته ولی اگه نگاه اصلاح نکنی زنت تو خونتم باشه بازم احساس خوشبختی نخواهی کرد ......

    البته نگاه پیشرفت و رقابت خیلی خوبه ........ همسر آیندتو فقط از مادرت نخواه بقیه هم میتونن در پیدا کردنش بهت کمک کنند.
    آرامش فراهم کن تا نتیجه مثبت بگیری .... موفق باشی ......

    اقای پارسا من الان 34 سالمه. دخترم. یه جوری گفتی دختر بود یه کم نگران بودین من الان دیگه ناامید شدم که

    من یه تاپیک زدم مربوط به همین موضوع هست.به نام ازدواج خوبه عایا
    چون اصلا اصلا ازدواج برام خیلی تو الویت نبوده هیچ وقت و فقط درس بوده . خیلی مهم نبوده

  14. 2 کاربر از پست مفید سپیده 4 تشکرکرده اند .

    peymaan (سه شنبه 04 فروردین 94), آنیتا123 (سه شنبه 04 فروردین 94)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 تیر 98 [ 13:26]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    5,242
    سطح
    46
    Points: 5,242, Level: 46
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جویا نمایش پست ها
    دیگه 35 سال الان سنی نیست سن ازدواج بالا رفته الان موقع مناسبیه تصمیم بگیر و یه نفرو انتخاب کن کاری نداره که راجع بهش مطالعه کن و بررسی کن و بعدم توکل به خدا کن و بسم الله
    بعدا اولین قدم باید رفتارت با مادر و خانوادتو اصلاح کنی کینه ها رو دور بریزی و خوش رفتاری کنی اینجوری آرزوی هر دختری میشی
    شروع کن به ارتباط ارتباط ارتباط با خانواده خودت با خواهرت مادرت همکارات بهشون کمک کن دلجویی کن
    با خانوادت بشین باهاشون صحبت کن به حرف دلشون گوش کن کاری از دستت برمیاد براشون انجام بده برای خودت هدف بذار تلاش کن غصه خوردن و خودت یا دیگران رو متهم کردن اشتباه ترین کاره
    همه چی حل میشه نگرانی نداره که شما سنی نداری
    از نظر کاری اوضاعتون خوبه؟
    با سلام
    ممنوم جویا جان بله شما درست میفرمایید
    اخه خانواده و اطرافیان چقدر بی ملاحظه میتونند باشند و ندون که من به خاطر چی دارم از درون از بین میرم و همشون به فکر خودشون باشین خودتون باشید چه عکس العملی دارید

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط خارپشت نمایش پست ها
    بنظر من مشکل عمده شما این هست که خودت رو با دیگران مقایسه میکنی
    انتخاب اشتباه گذشته ات و احساس بدبختی فعلیت به همین خاطره
    بنظر من فعلا به ازدواج فکر نکن و روی این مشکلت زوم کن

    موفق باشی
    ممنونم ولی وقتی میبینم همه دوستام و اطرافیان هم سنم همه خوشبخت شدن و خونه زندگی موفق دارن خوب هر کی باشه همین حس بدبختیو فلاکت دست نمیده
    چجوری باید رو این موضوع فکر کنم داداش؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط عسل گیسو نمایش پست ها
    برادر من قوی باش دختر های 35 ساله ااوج اعتماد به نفس اند شما چرا اینقد نا امیدی
    واسه ازدواج هول هولکی و عجولانه نباید تصمیم گرفت مثه نامزدیه قبلیت
    حالا این همه دختر خوب مشکل چیه که سوژه مورد نظرتو پیدا نمیکنی
    حتما خیلی سخت گیری؟
    از خدا کمک بخواه و از مادر و خواهرت همفکری
    بسیار سپاسگزارم بله سخت گیرشدم به شدت
    همش میگم نکنه اینم مثل اون باشه
    تو فامیل ما خودم دیدم بین خانما فقط مسخره و غیبت رواجه کمک و راهنمایی از دستشون برنماید
    همین مورد قبلی یاد میاد هیشکی نگفت بده میگفتن خوبه زود عروسی کن تمومش کن بره ولی الان مادرم بعد این همه بلا که سرم اومده موقع دعوا و بگو مگو باهاش میگه اون چه زنی بود گرفته بودی لاغر مردنی و زشتو دهاتی بد اخلاقو همه خواهرات و فامیلت پشت سرت مسخره میکردن اون زنتو و زن گرفتنتو(البته انصافا ایراداشون بیشترشون درسته ولی فکر میکرم ایشون منو دوست دارن این مهمه فقط منم دوسشون داشتم ولی بعد دیدم کلا عوض شدن)
    میگم بابا من که کور بودم به اصرار شما خاستم ازدواج کنم چرا ایراداشو نگفتین الان میگین؟پس وظیفه خواهری و مادر چی میشه اونا که تجربیاتشون بیشر از من بود
    این چه مادر و خواهریه که من دارم فقط بلند پشت سر غیبت کنند مسخره کنن؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط parsa1400 نمایش پست ها
    یه جوری گفت 35 سالمه فکر کردم 75 سالشه .... اول که فکر کردم خانمه یه خورده نگران شدم دیدم نوشته پیمان جا خوردم یه کم زوده برا ازدواج برادر من جای ناراحتی نیست .خانمم بودی هنوز دیر نبود .....

    یه شکستم داشتی بالاخره .. دیر نشده که ...حالا خوبه مردی یه دسته گل میگیری بسم الله ...

    ولی از نظر من اول بیا معیار هاتو بگو چیزایی که فکر میکنی باعث سخت پسند شدن شده بگو تا باهم برسیش کنیم بعدش با خانوادت در میون بذاریم تا اونارو در پیدا کردن دختر مورد پسند شما یاری کنیم .....

    انقدرم به زندگی مردم کوته نگری نکن . هر کسی بخت و اقبال خودشو داره .. زن امروز نه فردا تو خونته ولی اگه نگاه اصلاح نکنی زنت تو خونتم باشه بازم احساس خوشبختی نخواهی کرد ......

    البته نگاه پیشرفت و رقابت خیلی خوبه ........ همسر آیندتو فقط از مادرت نخواه بقیه هم میتونن در پیدا کردنش بهت کمک کنند.
    آرامش فراهم کن تا نتیجه مثبت بگیری .... موفق باشی ......
    ممنونم از امیدی که میدین
    عزیزم الان من ازدواج کنم حالا پیدا کنم با این روحیه که برام موندم تو 37-38 سالگی به دارم میتونم بشم؟بچه سالم میشه ؟میتونم با همسرم ابراز محبت و عشق بکنم؟
    من الان میخام فقط انسان باشه و منظقی باشه و موقعیت منو درک کنه و تو سالهای اول منو خوب کمک و همایت کنه چون ممکنه اوایلش اونی نباشم اونی که میخاد( البته بعدش هم چندان مطمین نیستم)
    ببینید تو رو خدا من چجوری ادمی شدم شما باشید و اگه دختر باشین میتونید با همچین ادمی ازدواج کنید؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سپیده 4 نمایش پست ها
    اقای پارسا من الان 34 سالمه. دخترم. یه جوری گفتی دختر بود یه کم نگران بودین من الان دیگه ناامید شدم که

    من یه تاپیک زدم مربوط به همین موضوع هست.به نام ازدواج خوبه عایا
    چون اصلا اصلا ازدواج برام خیلی تو الویت نبوده هیچ وقت و فقط درس بوده . خیلی مهم نبوده
    سپید خانوم شما دیدگاه تون به ازودواج فکر میکنید ؟
    فکر نمیکنید خیلی دیر شده براتون؟ از آینده ترسی ندارید؟
    چجوری خودتونو قانعمیکنید و امیدوار میشید؟

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    121
    Array
    توی پست قبلم در مورد اولین ویژگی نادرست شما نوشتم(مقایسه کردن خودت با دیگران).
    حالا که پست آخرتون رو می خونم دومین ویژگی نادرست و البته ضربه زننده شما به چشم میاد:
    توقع داشتن از دیگران!

    مجرد موندن خیلی بهت صدمه نمیزنه ولی این دو ویژگی شما رو از پا درمیاره.


    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  17. 7 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 05 فروردین 94), khaleghezey (چهارشنبه 05 فروردین 94), peymaan (پنجشنبه 06 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 05 فروردین 94), مصباح الهدی (جمعه 07 فروردین 94), آنیتا123 (چهارشنبه 05 فروردین 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 05 فروردین 94)

  18. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    برادرم سلام و عید شما مبارک . اول به خدا توکل کن . دوم به خودت متکی باش و از دیگران انتظار زیادی نداشته باش . اونها که علم غیب ندارند بدانند تو دل شما چی میگذره . اگر دوست داری مادر یا خواهرت در پیدا کردن همسر اینده ات کمکت کنند بهشون بگو . با اونها حرف بزن . صمیمی باش . معیارهات رو بگو . سوم اینکه باید بدونی همسر اینده شما هم مثل خود شما و مثل همه انسانها ممکنه ایراداتی داشته باشه .ولی میتونی دختری رو انتخاب کنی که به معیارهای شما نزدیکتر باشه . اینکه کسی به معیارهای شما نزدیک نباشه دلیل بر عیب و نقص اون شخص نیست . مثلا دختری رو که شما لاغر مردنی و دهاتی تصور میکنید ممکنه از نظر شخص دیگه ای ظریف و مانکن و ساده تلقی بشه .

  19. 6 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    parsa1400 (چهارشنبه 05 فروردین 94), SHahr-Zad (جمعه 07 فروردین 94), مصباح الهدی (جمعه 07 فروردین 94), آنیتا123 (چهارشنبه 05 فروردین 94), بارن (پنجشنبه 06 فروردین 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 05 فروردین 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.