چرا همسرم به غذای من قرص خواب آور اضافه میکرد؟

[پژمان]

سلام

در تایپیک قبل نوشتم خانمم توی غذای من چند مرتبه قرص خواب آور ریخته بود.
با صحبت های دوستان فهمیدم من کمی این موضوع رو سرسری گرفتم.

دو تا از دوستان خوب و قدیمی من توی این انجمن نظرشون این بود تایپیک بزنم و در این مورد مشاوره بگیرم.علت اینکه نخواستم توی انجمن آزاد مطرحش کنم این بود بعضی از دوستان نظرشون رو بدون اغراق و بی پروا برای من مینویسند و من جدای از نظرات مشاوران محترم به همچین نظراتی نیاز دارم تا بتونم تصمیم درستی بگیرم.

علت این کار همسرم نمیدونم چی بوده چرا این کار رو انجام میداده؟ اثرات واقعی این قرص ها وقتی ادامه پیدا کنه چیه؟

[Ar@sh]

دوست گرامى اين سواليه كه بايد از همسرتون بپرسيد، نه از كسانى كه نه همسر شما را ديده اند و نه صحبت هاى او را شنيده اند! ما در مقام وكيل همسر شما نيستيم و صحبت هاى اينجا بر پايه حدس و گمان از روى مطالبى هست كه شما تعريف مى كنيد، فارغ از اين مساله كه چقدر اين كار از نظر انسانى زشت و سخيف است، آيا شما مطمينيد كه اين كار از جانب همسر شما صورت گرفته؟ وقتى با ايشان صحبت كرديد چه گفت و چه اقدامى انجام داد؟ شرايط كلى زندگى شما بعد از دعواهاى سال گذشته به كجا انجاميد؟

[آبی آسمان]

سلام آقای پژمان سال نو مبارک باشه
ان شاءالله توی سال جدید تموم مشکلاتتان حل بشه و به تموم خواسته هاتون برسين من تازه بااین سایت آشنا شدم وتاپيکاتون نصفه نیمه خوندم ولی تاپيک آخرتون باز نمیشه آخه انتقال داده شده در جریان مشکلات شما نیستم
شما مطمئن این که خانومتون این کارو کرده اشتباه نميکنين اصلن از خودش دليلشو پرسیدین

[شیدا.]

سلام

در شرایط روحی که دارید دانستن علتش، مخصوصا به این شکل که با حدس و گمانهای متعدد دوستان همراه باشه،
فشار مضاعفی هست بر اعصاب و روان شما.

هر کس یک حدسی می زنه و قاعدتا هیچکدوم از دلایل هم مثبت و خوشایند نیست.
شما با گزینه های ناخوشایند متعددی خودتون را درگیر می کنید و بیش از پیش اعصابتون خورد می شه.

موضوع اینه که در هر حال نمی شه برداشت مثبتی از رفتار ایشون کرد

پس منظور خوبی نداشته. همین.

[پژمان]

Ar@sh
یله من مطمئنم کار ایشون بوده دیگه از آزمایش پزشک و پیدا شدن قرص ها توی خونه و بند اومدن زبونشون وقتی به رویشون آوردم چی میتونه قویتر باشه.خصوصا اینکه زمانی که اون حالت به من دست میداد بعد از غذایی بود که در خونه میخوردم.بعد از پیدا شدن قرص ها من سه ماه خونه نرفتم و بعدا با خواست پدرم برگشتم. دو ماه زندگی کردیم و بعد اون دعوای آخر که توی تایپیکم نوشته بودم پیش اومد.

آبی آسمان
سال نو شما هم مبارک.تایپیک آخرم رو جناب "مسافر زمان " انتقال دادند چون احتمال میدادند همسرم بخونند.من شک ندارم چیزی هم برای مخفی کردن ندارم فقط میخواهم همه چیز برایم مشخص بشه .

شیدا
یکی از کسانی که دوست داشتم بی پرده صحبتشون رو با من داشته باشند شما هستید خانم شیدا
دیروز نوشتار شما من رو خیلی توی فکر فرو برد تا نصفه شب به حرف شما درباره پسرم و اون گزینه پرستار فکر میکردم و چقدر درست گفتید.
میدونم منظورشون خوب نبوده هدفش رو میخواهم بدونم.قصدش از بین بردن من نبوده اگر بود یکدفعه ای این کار رو میکرد وخودش رو راحت میکرد.قرص خواب به تدریج هوشیاری رو کم میکنه؟ دیگه چکار میکنه؟


خانم محیا ناز شما در یکی از پست هایتون نوشته بودید پزشک هستید میشه لطفا درباره این قرص ها به من کمی توضیح بدید.ممنونم

[محیا ناز]

سلام و سال نو مبارک

دیازپام و اگزازپام بغیر از کوتاه کردن زمان بخواب رفتن و حالت کاهش هوشیاری و گیجی در صبح روز بعداثر دیگه ای ندارن

مگر اینکه با دوز خیلی زیادی استفاده بشه که در مورد شما اینطور نبوده و منظور خانمتون هم از بین بردن شما نبوده

اثر دراز مدت نداره و اگه روز بعد مجددا استفاده نشه اثر گیج کنندگیش هم از بین میره

[meinoush]

بببین پژمان جان
مدیر همدردی نوشته بودن در هر رابطه ای 3 قسمت هست. یکی خود ادم یکی طرف مقابل یکی هم رابطه ی بین

ببین رابطه ی بین شما دو نفر ایراد دار شده خیلی وقته. واقعیتش هیچ احساس یا نظر مثبتی نسبت به همسرت نداشتم. هنوزم ندارم. برداشتم این بود که درک عاطفیه فوق العاده پایینی داره در اون زمان که تاپیک می زدین. اما از دیدگاه اون هم شاید شما توقعاتش رو براورده نکرده باشی. چی می خواست از شما؟ تا جایی که یادمه مشکل مالی هیچکدوم نداشتین. فامیل نزدیک هم بودین پس مشکل خانوادگی هم نداشتین. چش بود از دنیا از زندگی از شما چی می خواست؟ چیزی می خواسته که ندادین؟

علت قرص رو از خودش باید بپرسین یا خودتون باید بر اساس شناخت و زندگی مشترک و مشکلاتتون بفهمی. یا حدس بزنی. من گفتم پیگیر علتش باش چون باید مشخص شه چرا اینکارو کرده و همین کار رو بعدا برای یه پسربچه تکرار نکنه.

پرستار.... نمی دونم. پرستار خوبه اما باید یکی بالای سر پرستار باشه که مطمن باشی درست رفتار می کنه. من زنم. بچه ندارم. اما اگه بچه داشتم اونم یک دونه هر جا می رفتم با خودم می بردمش. مهد کودک پیدا می کردم. بچه امو خودم بزرگ می کردم.

شما نیاز داری دقیقا بررسی کنی اوضاعت رو. مشکل مالی نداری. همینجا اشتراک ازاد بگیر مشاوره بگیر. اینجا هم تاپیک بزن و ادامه بده دوستات نظراتشون رو می دن. روانشاس هم می تونی اینجا بپرسی تو خصوصی معرفی کنن بهت بری برای بچه ات.

یه بار دیگه ی کم نوشته های خانمت رو خوندم. نوشته بود خوشگلم. باهوشم. زبر و زرنگم. تحصیلات دارم و ...

...... من خودم مشکل دارم در قسمت رابطه از اون 3 قسمت که نوشتم. رابطه دو نفر رو به هم وصل می کنه. اگه ادم درست بتونه روابط رو مدیریت کنه بدونه چطور باید با ادم ها رفتار کنه زندگیش راحت تر میشه مشکلاتش کمتر میشه موفق تر میشه.

برای اینا از مشاوران سایت راهنمایی بگیر

اینجا تاپیک های خانم سوده رو می تونین ببینین
http://www.hamdardi.net/search.php?searchid=953897
ایشون توی حدود 3 ماه شوهر رو برگردوند.... خانم شما نخواست قبول کنه شاید یه مقدار نیاز به بازنگری در رفتارش داشته باشه. ایشون زمانی که به مشکل برخورد درک کرد مشکل رو. سعی کرد. راهنمایی گرفت از همه از کارشناسان خودش خوند سرچ کرد و الان شوهرش دوباره عاشقش شده. نمی دونم برای خانم شما هنوز از نظر شما راهی هست یا نه با این اوضاع قرص دادن و ظرف پرت کردن و ...

موفق باشی عزیز

[محیا ناز]

اقای پژمان این دو دارویی که گفتین در واقع فقط خواب اور هستن. دوز کم اگه استفاده بشن مهمونطوری که خانمتون هر شب یکی دو تا بهتون میدادن) خطری ندارن.
نمیدونم منظور خانمتون چی بوده. اینها باعث میشن مثلا نصف شب ادم از خواب بیدار نشه و روز بعد حالت گیجی و منگی داشته باشه
اگه طولانی مدت استفاده بشه یجور اعتیاد ایجاد میشه. (همون خطر سو مصرف)
اگه مریضی یه مدت استفاده کنه بهش وابسته میشه و بدون این دارو ممکنه بخواب رفتن براش مشکل بشه
برای مریضی که شغلش رانندگی و... هست تجویز نمیشه بخاطر همون اثر کانفیوژن و خواب الودگی

[صبا_2009]

سلام

سال نوتون مبارک.

متاسف شدم بخاطر جریانات پیش اومده.

مهم نیست خانمت بخاطر چی بهت قرص می داده، یا می خواسته معتادت کنه، یا سر به نیستت کنه،، بهت خیانت کنه، یا از اموالت سوء استفاده کنه یا هر چی ...
چه اهمیتی داره، مهم تصمیمی هست که الان گرفتی و به نظر من درستترین تصمیم ممکنه. شما همه تلاشت رو واسه اون زندگی کردی و دیگه وجدانت درگیر نیست که اگر می موندم شاید امیدی به بهبود بود، من روانشناس یا روانپزشک نیستم ولی به نظرم اون خانم و مادرش صلاحیت نگهداری از فرزندنت رو نداره و این رو یک روانپزشک احتمالا می تونه تشخیص بده، پسرتون هم 6- 7 ساله هست و دیگه از لحاظ قانونی هم به مادرش تعلق نمیگیره، تو تاپیک قبلیت گفتی می خواین توافقی جدا بشین و حضانت فرزندتون هم با شما باشه، اگر هم توافقی جدا نشین قانون کاملا به نفع شماست و با توجه به اینکه شما تمکن مالی دارین و می خواین مهریه همسرتون رو هم پرداخت کنید ، اصلا نگران طی شدن مراحل قانونیش نباشید، یه وکیل بگیرید که زودتر پرونده تون رو پیش بره و خودتون هم لازم نیست تو جلسات حاضر بشید فقط رو حضانت فرزندتون تمرکز کنید و به فکر آینده اش باشید، پسرتون مدرسه میره و نمیشه هر دو هفته بکشیدش این ور و اون ور، از اون طرفم نیاز داره تربیتش بازنگری بشه، نیاز داره بهش محبت بشه و کسی تمام وقت در کنارش باشه، به نظرم بجای فکر کردن به اون خانم و اینکه چرا قرص داد و علت رفتارهاش و ... به پسرتون و مسائلش فکر کنید و به فکر راه حل باشید.

شما تا همیشه مجرد باقی نمی مونید و همین طور اون خانم با در نظر گرفتن این مساله به فکر راه حل باشید.

به نظرم این تاپیک رو ادامه ندین، سودی براتون نداره.

[tanin-91]

اگر فضای خونه همراه با جر و بحث بوده باشه شاید به این خاطر خواب آور میریخته که شما تا رسیدین خونه بخوابید و دعوا نکنید
مردم چه کارایی میکنن!خدا رو شکر چیز دیگه نریخته!