نوشته اصلی توسط
یه دختر سرگردان
سلام و خیلی ممنونم که با من همدلی میکنین و این قد دلسوزانه برام مینویسین... راستش من درسته مذهبی ام ولی تیپ ام مانتویی هستم و مثل همه دخترها به ظاهرم هم میرسم یعنی همون ارایش ملایم و خوش لباس بودن..خداروشکر منم ظاهر خوبی دارم و میدونم مشکل طاهرم نیست.. و حتی باید بگم اتفاقا خیلی عادی و با احترام با جنس مخالف هم برخورد دارم و البته خب شاید نسبت به همکارهای خانم من کم جرف ترم و خیلی گرم نمیگیرم... و چیزی که همیشه من متوجه میشم اینه که اتفاقا مورد توجه قرار میگیرم ...توی محل کارم و یا دانشگاه متوجه رفتارها یو یا نگاه های خاصی بودم ولی فقط در همین حد میمونه....نمیدونم شاید بگین توهم میزنی ولی به نظرم این رو هر دختری سریع متوجه میشه...خب جتی شده که منم اون جس مثبت رو داشته باشم به شخصی ولی عملا هیج کاری نمیکنم..من الان این سوال برام پیش اومده ...چرا با وجود نشونه های علاقه مندی هیچ اقدامی نمیکنند؟ من گاهی فکر میکنم چرا پسرها با وجود علاقه داشتن باز هم کاری نمیکنند ...ببینید من مشکلم اینه ...وگرنه از نظر روابط اجتماعی در حد یه رفتار متعادل و درست رو همیشه دارم و هرگز کمان نکردم که توی رفتار و کردارم مسکلی باشه...اون غرور هم گفتم بیشتر منظورم اینه که معمولا مشکلات شخصی یا نیازهای شخصی ایم رو نمیتونم راحت بیان کنم...حتی به پدر و مادرم... و واقعا این روزها یه جورایی دلخورم از دستشون... و یه مورد دیگه متاسفانه شده که توی خیابون پسری دنبالم افتاده باشه و تقاضای اشنایی کرده باشه و منم بدون کوچکترین تردیدی سریع تر قدم برداشتم و فرار کردم یه جورایی.. حالا باز گاهی میگم نکنه باید وایمستادم و گوش میدادم لااقل چی میخواهد بگه... من نام کاربری ایم رو سرگردون نوشتم ..اخه الان واقعا همین حس های دو گانه اومده سراغم..دنبال درست و غلط ام .. لطفا بازم با همفکری و مهربونیتون با من حرف بزنید... خیلی ممنونم از لطف اتون... امیدوارم خدای مهربون دلهای همه ادم ها رو شاد کنه
علاقه مندی ها (Bookmarks)