به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1388-7-20
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    4,553
    سطح
    43
    Points: 4,553, Level: 43
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 با این زن حساس و بد بین چه کنم؟

    سلام دوستان
    من مردی هستم که به جز خانواده به هیچ چیز دیگه ای فکر نکرده و نخواهم کرد از صبح هم سرکار میرم تا ساعت7 زنم هم زن بدی نیست لیکن متاسفانه بعضا" حرفها و نسبتهای ناروایی به من میزنه که اصلا" درست نیست البته بگم بیشتر تو مواقعی که عصبانی میشه این حرفارو میزنه اون خونه داره و با 2 بچه قشنگ و زیبا از صبح سرو کله میزنه زن بسیار خوبیه ولی تنها عیبش این است که گفتم مثلا" میگه تو میری پی کیف و حالت و... نمیدونه که سگ دو میزنم و... دیگه طاقت حرفای نامربوطش رو ندارم چند روز پیش گفت و منم ناخواسته سیلی مجکمی زیر گوشش خوابوندم از این کار خودم هم ناراحت شدم لیکن احساس میکنم اون تا چک نخوره به این الفاظی هاش ادامه میده . من از دست بلند کردن نفرت دارم بارها بهش گفتم جلوی بجه ها نگذار دعوامون بشه ولی گوش نمیده البته این اتفاق هر چند ب ماه یکبار باید بیفته لطفا" بگید چه کنم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید ahd1355 تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام با يك هديه يا شام بيرون از دلش در بيار

    و كاراهايي كه صب تا شب انجام ميدي يه بار كامل براش توضيح بده تا توجيح بشه و ديگه حرف نامربوط نزنه

    يه خانوم تا از چيزي ناراحت نباشه بيخودي به زبون نمياره

    مسئله رو ريشه يابي كنيد و بخاطر كارهايي كه تو خونه ميكنه مدام ازش تشكر كنيد

    ما خانوما از تشكر كردن ازمون بي دليل كادو گرفتن حتي كوچيك گل گرفتن در اغوش گرفتن خيلي خوشمون مياد

    اينا كه كاري نداره براي خانومتون انجام بديد كليپ كليد زن رو گوش بديد از همين سايت كتاباي خانم باربارا رو در مورد خانوما بخونيد

    اطلاعاتتونو در مورد خانوما بالا ببريد اگه بفهميد واقعا خانومتون چي ازتون ميخاد مطمئن باشيدد زندگيتون خيلي خيلي شيرين تر ازايني كه هست ميشه

    ديگه هم تحت هيچ شرايطي اون حركتو انجام نديد



    يا علي

  4. 4 کاربر از پست مفید Sahar51 تشکرکرده اند .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93), واحد (یکشنبه 24 اسفند 93), الکی میخندم (جمعه 22 اسفند 93), بارن (جمعه 22 اسفند 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 فروردین 94 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1393-12-08
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    142
    سطح
    2
    Points: 142, Level: 2
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادر عزیز حتما خودتون کلیپ کلید زن و خانومتو کلیپ کلید مرد را دانلود کنید گوش بدید خانومتون هم حتما ازکارای خونه خسته بلد نیست چطور بگه تو دعوا میگه بهش با محبت ولی سنگین و بدون رو دادن اضافه یاد بدین که شما هم خسته میشین واز خستگی هاتون بگین تا متوجه بشه تنها او در تلاش نیست انشاالله موفق باشید

  6. کاربر روبرو از پست مفید الکی میخندم تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    سلام اقا احد به همدردی خوش امدید . از اینکه مرد خانواده دوست و زحمت کشی هستید بهتون تبریک میگم . ولی شما اینکار رو به خاطر خودتون و زندگیتون دارید میکنید . پس منت اینکار رو هیچ وقت سر همسرتون نگذارید . اگر شما همسرتون غیر از این خانم بود هم همین کارها رو میکردید . اینطور نیست ؟ چون کار شما مربوط به طرز تفکر و تربیت صحیح شماست . البته این به این معنی نیست که همسرتون لازم نیست از شما تشکر کنه یا قدر دانتون نباشه . به نظر میرسه شناخت شما از خانمها زیاد نیست و در مهارتهای ارتباطی و زناشویی هم ضعیف عمل کنید .پس قبل از اینکه بخواهید طرز فکر همسرتون رو عوض کنید اول روی خودتون کار کنید . اینطوری حرفهای همسرتون بهتر درک میکنید و عکس العمل مناسب تری هم خواهید داشت . در این مورد خاص میگم حرفهای همسر شما به این دلیل نیست که برای کار و زحمت شما ارزش قائل نیست . بلکه به این دلیله که شما برای زحمتهای ایشون ارزش کافی قائل نیستید . شما فکر میکنید ایشون چون توی خونه ست همیشه در حال استراحته . همون کاری که شما روزهای تعطیل میکنید . در حالی که برای خانمها روز تعطیل وجود نداره . جالبه که بدونید برای وظیفه همسری و مادری هیچ تعطیلی و مرخصی تعریف نشده است .
    البته ایشون هم فکر میکنه چون شما همیشه بیرونید پس همیشه در حال گشت و گذار و تفریحید . که این هم تفکر درستی نیست . همونطور که شما بعد از اونهمه کار به استراحت و ارامش نیاز دارید . ایشون هم از خونه موندن و تنهایی خسته میشه .
    از محبت خارها گل میشود . کدام عاشقی به معشوق خود سیلی میزند اخه ؟

  8. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (دوشنبه 25 اسفند 93), نیکیا (یکشنبه 24 اسفند 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1388-7-20
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    4,553
    سطح
    43
    Points: 4,553, Level: 43
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چند روز پیش برادرم به خانه ما آمد به اتفاق همسرش < لیکن همسر من که با زن برادرم حرف نمیزند بدلایلی اصلا" محل نداد منم هیچی بهش نگفتم بعد از 2 روز به اتفاق همسرم به خانه برادرم رفتیم لیکن حرف و سخنی نبود تا اینکه پدرم خواست این دو را با هم آشتی بدهد لیکن کمی بد حرف زد و تقصیر ها را گردن همسر من انداخ برگشتیم خوننه همسرم خواست دعوا راه بیندازد چیزی نگفتم و حق را به ایشان دادم. گذشت دیروز روز مادر بود که مادرم همه را دعوت کرده بود لیکن ایشان نرفت منم بهانه آوردم که بچه مریض است و... منم با وجود اینکه برای مادرم کادو خریده بودم بهش ندادم گقتم درست نیست خودم بهشان بدهم.
    همسرم خودش صبح گفت بریم کادو بخریم لیکن گفت برای شام نمیایم چون خانواده تو مرا بعنوان عروس قبول ندارند- افکار پوچ و منفی بافی- گفت بعد از شام میرم. کمی بگو مگو کردیم بعد گفت بعد از شام میرم آخر هم نرفت گفت فردا خودم میرم باز نرفت چیزی نگفتم . خانواده خودش در شهرستان زندگی میکنند. همیشه بهم میگه تو خودت رو بالاتر از خونواده من میدونی البته من خیلی از رفتار و کردار خانواده اش رو قبول ندارم . فقط با این افکار زندگی میکنه با ور کنید از دست منفی بافیهاش خسته شدم باور کنید دوست ندارم خونه برم فقط بخاطر بچه هام خونه میرم اصلا" بعضی مواقع رقبتی بهش ندارم. شاید شما کمکم کنید

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    شما فکر میکنید خودتون بی تقصیرید؟

    تا حالا شده وقتایی که دعواتون میشه فکر کنید خودتون چقدر مقصرید؟

    از ادبیات خانومتون ناراحت میشید اما ادبیات خودتون که بیشتر مشکل داره اخه تا حالا بهش فکر کردی؟

    خانومتون از صبح تا شب با دوتا بچه سروکله میزنه اونوقت شما چه تعبیرشاعرانه ای داشتید تو خونه پیش دوتا بچه ی زیبا است؟ خب شما میتونید یه هفته جاتونو با همسرتون عوض کنید

    از قدر ناشناسی به اسمون میری و فغانت گوش فلک و کر میکنه خودت چی؟ قدر شناسی؟

    خانواده دوست هستید اونوقت جهت اصلاح ادبیات همسر چک بکارمیبرید؟؟!!!!!


    ومعتقدید چک شما خاصیت اصلاح کننده دارد؟؟


    برادر گرامی متنتونو که خوندم نا خوداگاه حس بدی پیدا کردم احساس کردم شما ازون مردایی هستی که من خیلی باهاشون غریبم کلا درکشون نمیکنم خواستم بی تفاوت از کنار موضوعت رد شم و هیچی نگم اما گفتم
    چند خطی بنویسم شایدکارگر افتد


    راستی لازم نیست اینقدر لفظ قلمم حرف بزنی راحت باش
    ادبیاتتون خیلی شبیه یکی از کاربرای قدیمیه


    امیدوارم دوستان راهنمایی های بهتری بهتون بکنن
    ویرایش توسط sahar67 : شنبه 22 فروردین 94 در ساعت 18:00


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.