به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 اسفند 93 [ 16:35]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 26 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آرامشی که خیلیا انتظارشو میکشن

    سلام به همه دوستان
    من تازه واردم. البته قبلا اومده بودم به خاطر مشکلاتی که داشتم.مربوط به چند سال پیشه.
    الان دوباره اومدم. ولی این بار دیگه به خاطر مشکلی نیست اومدم یکم از زندگی که داشتم و دارم بگم. شاید یکی مثل من باشه به مشکلات الانش فکر نکنه
    من سی و دو ساله هستم. کارشناسی ارشد
    خیلی مشکلات تو زندگیم داشتم. خیلی زیاد که شاید هر کسی نتونه تحمل کنه. بیشتر مربوط به خانواده.
    نمیتونستم با مشکلاتم کنار بیام و با شرایط زندگیم. جدا از همه این شرایط هیچ وقت هم خواستگار نداشتم چون فکر میکردم یکی از راههای فرار از زندگیم ازدواجه که البته اشتباه فکر میکردم
    از نظر اخلاقی همه میگفتن یه دختر خیلی خوش اخلاقی هستی. از نظر ظاهری هم معمولی ولی کسی سمتم نمیومد.
    خیلی دنبال علتش بودم
    منم مثل خیلیا که اینجا میان و میگن خواستگار نداریم تا نزدیک سی سالگی حتی یه نفر هم خواستگاریم نیومد. خودم هم اینقدر شرایط خودم رو بد میدونستم که فکر میکردم نمیتونم سمت کسی برم.
    تا چند سال پیش که دیدم دیگه نزدیک سی سالم شده و باید یه کاری کنم.
    اومدم اینجا و البته مشاور حضوری
    همه یه راهنمایی میکردن. اول خودتو قبول کن و با شرایطت کنار بیا
    قرار نیست شرایطت نقطه ضعفت باشه. نقاط قوتت رو بشناس
    خیلی سخت بود برام پذیرشش . خیلی سخت
    ولی هیچ وقت امیدم رو از دست ندادم.
    همیشه به خدا گله میکردم که چرا من نباید مثل خیلیای دیگه باشم. ولی همیشه یه چیزی بهم میگفت صبر داشته باش درست میشه. شاید خدا برات تقدیری انتخاب کرده که خودت خبر نداری
    شاید باید این دوران رو سپری کنی
    الان حرفای خیلیا رو میخونم مثل خودم هستن. منم یه روزی گله میکردم و دوست داشتم شرایط عوض بشه که الان دارم این حرفا رو میزنم
    کم کم سعی کردم خودم رو بپذیرم البته یه درصد کمی موفق شدم ولی همون انگار کافی بود
    سعی کردم غرور خودمو کنار بذارم و تصمیم درست بگیرم.
    همون موقع با پسری آشنا شدم.
    چون تجربه خاصی نداشتم اصلا نمیدونستم باید چکار کنم. ولی سعی میکردم کار درست رو انجام بدم.
    از همه مشکلات زندگیم از اول براش نگفتم که فکر کنه خیلی آدم ضعیفی هستم ولی مخفی کاری هم نکردم. از همه مسایل زندگیم تو جریان آشناییمون خبر دار شد.
    همه بهم میگفتن اگه کسی واقعا تو رو دوست داشته باشه مشکلاتت رو هم قبول میکنه
    من میگفتم این حرفا همش امید الکیه. هیچکس راحت مشکلات تو رو قبول نمیکنه
    ولی اینطور نبود. اون همه مشکلاتی که من برای خودم یه کوه کرده بودم از نظرش مسایل کوچیک و پیش پا افتاده ای بود.
    بعد چند ماه به خودم اومدم دیدم قضیمون جدی شده و اون از همه زندگیم خبر داره و ازم میخواد که قرار بزاره با خونوادش بیان خواستگاری و ما ازدواج کردیم
    تنها پسری که وارد زندگیم شد تبدیل شد به همسرم. اونم یه همسر فوق العاده الان یه سال و خورده ای ازدواج کردیم و من واقعا در کنارش آرامش دارم. بعضی وقتا فکر میکنم نکنه خوابم ولی اینطور نیست من بالاخره به اون آرامشی که دنبالش بودم رسیدم
    الان که به گذشتم نگاه میکنم میبینم هیچ وقت نیست که خدا تو زندگیم نباشه
    یه وقتی فکر کنیم شاید این خود ما باشیم که اینقدر زندگی رو به خودمون سخت میگیریم
    نمیگم الان هیچ مشکلی ندارم نه بالاخره به خاطر شرایط و اطرافیان و یا حتی خودمون مشکلات کوچیک هست ولی دیگه مهم نیستن
    اینا رو گفتم که شاید به یکی که تو شرایط قبلی من هست امید بدم
    شاید هم خیلیاتون بگین الان زندگیش آرامش داره نمیفهمه ما چی میگیم ولی اصلا اینطور نیست
    من تمام گذشتم لحظه به لحظه جلوی چشمام هست
    ولی در مقابل آینده ای که قرار بود بیاد دیگه اهمیت نداره
    ببخشید که سرتون رو درد آوردم
    موفق باشین

  2. 24 کاربر از پست مفید bahhar تشکرکرده اند .

    Amir_23 (چهارشنبه 20 اسفند 93), Aram_577 (دوشنبه 25 اسفند 93), deljoo_deltang (پنجشنبه 21 اسفند 93), e.v (پنجشنبه 21 اسفند 93), M.S.H (پنجشنبه 21 اسفند 93), maryam123 (شنبه 23 اسفند 93), meinoush (چهارشنبه 20 اسفند 93), meysamm (چهارشنبه 20 اسفند 93), mina-mina (پنجشنبه 21 اسفند 93), mohi (شنبه 23 اسفند 93), saeeded (پنجشنبه 21 اسفند 93), فدایی یار (جمعه 22 اسفند 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 21 اسفند 93), کیانا 93 (پنجشنبه 21 اسفند 93), کایا (دوشنبه 08 شهریور 95), آنیتا123 (چهارشنبه 20 اسفند 93), آرزومند خوشبختی (شنبه 23 اسفند 93), اقای نجار (چهارشنبه 20 اسفند 93), بی نهایت (چهارشنبه 20 اسفند 93), بانوی آفتاب (پنجشنبه 21 اسفند 93), بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93), دختر 7 (شنبه 23 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93), صبا_2009 (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1393-8-30
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    10,896
    سطح
    69
    Points: 10,896, Level: 69
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 354
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,179

    تشکرشده 383 در 100 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام بهار خانم چقدر کار خوبی کردی که این پستو گذاشتی. اینجا همه برای بیان مشکلاتشون میان و وقتی که مشکلشون حل میشه دیگه حرفی نمیزنن اینه که ادم فکر میکنه دنیا همش غم و درده
    وقتی دوستانی مثل شما میانو میگن که به سادگی از این مشکلات رد شدنو الان خوشبختن باعث میشه ادم امیدوار بشه
    ای کاش همه اینکارو ببکنیم بعد از اینکه مشکلمون حل شد بیایم به بقیه یاد اوری کنیم که چه روزای سختی داشتیمو الان چقدر خوشبختیم.
    موفق باشید

  4. 8 کاربر از پست مفید اقای نجار تشکرکرده اند .

    M.S.H (پنجشنبه 21 اسفند 93), meinoush (چهارشنبه 20 اسفند 93), mohi (شنبه 23 اسفند 93), morva (چهارشنبه 20 اسفند 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 21 اسفند 93), بی نهایت (شنبه 23 اسفند 93), بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اسفند 96 [ 08:20]
    تاریخ عضویت
    1393-10-17
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    68

    تشکرشده 183 در 65 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام. من خیلی از خوندن پستت خوشحال شدم. ممنون. بهت تبریک میگم.
    اما یه خواهش؟
    میشه اگه اشکال نداره بگی اون پسر چه جوری آشنا شدین با هم؟ منظورم اینه که خودش اومد و اتفاقی اشنا شدین یا این که تو برای پیدا کردن همسرت همه جا سرک میکشیدی و خودت میرفتی جلو با پسرها اشنا شی و با این اقا هم این طوری اشنا شدی؟
    سوتفاهم نشه ها. فقط دارم میپرسم چون من خودم مثل تعریف دومم که البته به توصیه دوستان همدردی کمش کردم. میخوام ببینم که این قسمت و اینا که میگن واقعا وجود داره یا این که ادم باید خودش چیزی که میخواد رو بره بدست بیاره؟ مثلا با پا پیش گذاشتن واسه اشنایی با پسرها یا سایت های همسریابی.
    ممنون

  6. کاربر روبرو از پست مفید shivaram تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام بهار جان. خوشحالم از آرامشت و خوشبختیت عزیز. فقط یک سوال واسم ایجاد شد


    اگر هنوز مجرد بودی باز حس خوشبختی داشتی؟ اگر خدای ناکرده همسرت اونی که می خواستی نبود بازهم خوشبخت بودی؟


    با تمام احترامی که برای حست قایلم و تمام ارزویی که برای تداومش دارم


    خواستم بگم که آرامشی که خیلیها آرزوش رو دارند از جنس این آرامش نیست عزیز.


    خیلیها در طوفان آرامند. من آرزومند این آرامشم.

    خیلیها خیلی چیزها ندارند اما هنووز خوشبختند. من آرزومند این نوع خوشبختیها و دیدگاهها هستم. تاپیکتون زیبا بود و اموزنده مخصوصا توصیه به صبرش اما عنوانش رو دوست نداشتم

    همون حرف تکراری :

    غلام همت آنم که....


    آرزومند خوشبختی همیشگی شما


    من

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  8. 6 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    Aram_577 (دوشنبه 25 اسفند 93), love less (پنجشنبه 21 اسفند 93), mohi (شنبه 23 اسفند 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 21 اسفند 93), آنیتا123 (جمعه 22 اسفند 93), بی نهایت (شنبه 23 اسفند 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 فروردین 94 [ 03:20]
    تاریخ عضویت
    1393-12-16
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    177
    سطح
    3
    Points: 177, Level: 3
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 18 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خیلی این پست من رو خوشحال کرد
    شنیدن داستان شفای یک شخص بسیار تسلی بخش و شیرینه
    امیدوارم همگیمون تو زندگی سربلند و موفق باشیم

  10. 2 کاربر از پست مفید e.v تشکرکرده اند .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93), بی نهایت (شنبه 23 اسفند 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 مرداد 96 [ 10:06]
    تاریخ عضویت
    1393-7-02
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,277
    سطح
    35
    Points: 3,277, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    102

    تشکرشده 144 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خدارو صد هزار بار شکــــــــــــــــــر .
    دعا میکنم من و شما همه به این آرامش برسیم.
    آرامشت پایدار

  12. کاربر روبرو از پست مفید mina-mina تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  13. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 خرداد 94 [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-11
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    3,278
    سطح
    35
    Points: 3,278, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    162

    تشکرشده 593 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مهرااد نمایش پست ها

    آرامشی که خیلیها آرزوش رو دارند از جنس این آرامش نیست عزیز.

    خیلیها در طوفان آرامند. من آرزومند این آرامشم.

    خیلیها خیلی چیزها ندارند اما هنووز خوشبختند. من آرزومند این نوع خوشبختیها و دیدگاهها هستم.

    همون حرف تکراری :

    غلام همت آنم که....


    حتی نمیدانم چگونه تشکر کنم.
    عبارت مناسب به خاطر نمی اورم.
    به خاطر که هیچ ، مطمئنم هیچگاه نیاموخته ام در این حد که به خاطر بیاورم.

  14. 2 کاربر از پست مفید love less تشکرکرده اند .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93), آنیتا123 (شنبه 23 اسفند 93)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 اسفند 93 [ 16:35]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    130
    سطح
    2
    Points: 130, Level: 2
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 26 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه دوستان
    مرسی از همه بابت پیامهاتون. خیلی خوشحالم کردین.
    shivaram عزیز من و همسرم محل کار با هم آشنا شدیم و پیشنهاد از سمت من نبود. البته نمیگم خودم هم هیچ کاری نکردم. به اطرافیان که مورد اعتمادم بودن هم گفته بودم و حتی عضو بعضی سایتها هم شدم ولی چون نتونستم به کسی اعتماد کنم بیخیال شدم.
    مهرااد عزیز مرسی از پیغامت ولی من هم نگفتم که همه آرزوی رسیدن به آرامش نوع من رو دارن گفتم خیلیا و قصدم جسارت به شما و کسانی که مثل شما هستن هم نبود. البته من هم آرامشی که شما فرمودین رو آرزو داشته و دارم ولی اول هم گفتم من هنوز به خیلی چیزایی که از خودم میخوام نرسیدم. من نگفتم الان مشکلاتی ندارم. نه
    حتی تو رسیدن به این آرامش هم از خیلی چیزا گذشتم. والان هم خیلی چیزها ندارم
    وحتی نگفتم این آرامشی که دارم فقط و فقط به خاطر وجود همسرم هست.
    من این آرامش رو بیشتر به این خاطر دارم که الان بیشتر از همیشه باور کردم که خدا تو زندگیم همیشه بوده ولی من خیلی وقتا یادم میرفت
    بعد من این مطلب رو به خاطر یه عده دیگه هم گذاشتم که نگران این هستن که شاید قسمتی تو زندگی نداشته باشن
    بازم ممنونم
    موفق باشین

  16. 2 کاربر از پست مفید bahhar تشکرکرده اند .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93), فدایی یار (شنبه 23 اسفند 93)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 بهمن 94 [ 00:21]
    تاریخ عضویت
    1393-9-04
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,856
    سطح
    25
    Points: 1,856, Level: 25
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 153 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الهی صد هزار بار شکر

  18. کاربر روبرو از پست مفید باران آرام تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,085
    سطح
    27
    Points: 2,085, Level: 27
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 20 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عالی بود بهار خانم .منم میخوام تجربه خودم رو بگم
    راستش من الان 24 سالمه ازدواج کردم حدود دو ماهی از ازدواجم میگذره
    قبلا خواستگار زیاد داشتم ولی وقتی میدیدنم میرفتن پشت سرشونم نگاه نمیکردن از نظر ظاهر عالی نبودم ولی زشتم نبودم قد و قیافم متوسط بود .
    راستش خیلی تجربه بدیه که جلو خانوادت و برادرات موقعه خواستگار اومدن خودتو مرتب میکنی بعد قبولت نمیکنن و میرن احساس حقارت میکردم دوست داشتم از خجالت بمیرم نه میشد خودمو از خانوادم پنهون کنم و نه نگاشون کنم اخه من از سن 18 سالگی خواستگار داشتم و یک نامزدی ناموفق(که خودم به دلیل دروغاش پس زدم). فاکتور از اون خواستگار که شد نامزد ناموفق همه منو نمیپسندیدن.
    منم خیلی به خدا گله میکردم که اصلا چرا خواستگار واسم میاد.ای داد بی داد دوباره روزا تلخم یاداوری شد
    بگذریم الان با شوهرم خوشبختم و فهمیدم اگه هر کدوم از خواستگارام شوهرم میشد این خوشبختی رو نداشتم
    به نظرم هر چی بیشتر سختی میکشی سرانجام بهتری داری


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.