به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: ترک شده

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 فروردین 94 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    249
    سطح
    4
    Points: 249, Level: 4
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ترک شده

    سلام من شوهرم وخیلی دوست دارم ولی اون میگه دوستت ندارم منوازخانه بیرون کردنرفتم خودش خانه روترک کرده اختلاف ما سر دعوای که با داداشم پیداکردموقع آوردن جهیزیه شدمیگفت درس بخوان ولی اینقدر درگیری داشتیم که نمیتوانستم تمرکز کنم ولی سعیمو میکردم ولی همش میگفت درس نمیخوانی میگه نبایدبرای اختلافای که داشتیم ازخانوادت کمک میگرفتی خانوادتو ترک کن رابطمومحدود کردم ولی فایده نداشت وقتی میخواست بیرونم کنه ازخانوادم خواستم برام پول بفرستن داداشم رفته بودخانه پدرشوهرم وگفته بوداین چه کاریه که میکنه اتفاقات وگفته بود شوهرمم عصبانی شدو میگه تقصیر توکه مشکلاتو بهشون گفتی والان میگه یامهریه اتوببخش وزندگی کن یاطلاق من دوستش دارم نمی خواهم طلاق بگیرم ولی اون خانه روترک کرده نمیدونم چیکارکنم میگه زن بایدپزشک باشه من لیسانس دارم اون فوق لیسانس داره
    ویرایش توسط m64 : دوشنبه 18 اسفند 93 در ساعت 20:46

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    زن باید چی باشه؟؟؟؟

    یعنی چون خودشون فوی لیسانسن باید زن پزشک داشته باشن؟؟؟؟چه ربطی داره!

    خوب چرا از اول زن پزشک نگرفتن؟؟؟؟

    بعد با این اعصاب خوردی ها مگه میشه ادم پزشکی قبول بشه؟؟؟؟

    مهریه این وسط چی میگه؟؟؟

    ببخشید اما شما چقدر مفعول و بی اراده اید.

  3. 3 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    mohi (سه شنبه 19 اسفند 93), نادیا-7777 (سه شنبه 26 اسفند 93), بارن (جمعه 22 اسفند 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    من اعتقاد دارم مهریه حق زنه و هر وقت هم بخواد مرد باید دندش نرم بده، اگه در توانش نمی دید خیلی بی جا می کرد قبول می کرد . مرد اگه مرد باشه، هیچ وقت، حتی اگر هم زن بخواد اجازه نمی ده زنش مهریه اش رو ببخشه، اما در مورد مسئله شما؛ مهریه تون چقدر هست؟ یه توصیه برادرانه، به هیچ وجه ، حتی به بهانه ادامه زندگی مهریه تون رو نبخشید؛ دلیل دارم میگم، دلایل: اول اینکه بودن یا نبودن 4 تا کلمه (منظورم مهریه هست) توی عقد نامه از ادامه زندگی جلو گیری نمی کنه، چون قرار نیست که بهتون بدن. اما بودنش دست و پای همسر شما رو برای فکر کردن به غیر شما می بنده، دوم اینکه امروز دعواتون شده و گفتن که مهریه تو ببخش تا زندگی رو ادامه بدیم، اگه بخشیدی و ادامه دادید و 2 ماه دیگه باز یه دعوایی پیش امد ، این بار دیگه چیزی ندارید که ببخشید پس فقط یه گزینه می مونه.
    من نمی گم اون گفت طلاق شما هم سری بپرید و استقبال کنید اما از موضع انفعالی هم وارد نشید.
    در مورد این چیزایی هم که گفتن، فوق لیسانس که هیچ، دکترا ها هم توی کف جامعه ریخته، پس تحصیلات دلیل ارجهیت نیست.
    اگه راهنمایی درستی می خواید اطلاعات بیشتری بدید تا دوستان بتونن بهتر راهنمایی کنن. مثلاً سن شما، سن همسرتون، چند وقته ازدواج کردید، ازدواج سنتی بوده یا مدرن و....

  5. 3 کاربر از پست مفید به دنبال خوشبختی تشکرکرده اند .

    mohi (سه شنبه 19 اسفند 93), اقای نجار (سه شنبه 19 اسفند 93), بارن (جمعه 22 اسفند 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 فروردین 94 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    249
    سطح
    4
    Points: 249, Level: 4
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شوهرم شبش برگشت خانه مهریه ام ونبخشیدم گفت برو خانه بابات نرفتم ازش یک فرصت دیگه خواستم میگه خانوادتو ترک کن درستو بخوان یابروخانه بابات وطلاق حتی گفت بروخانه بابات بعدعیدمیام دنبالت قبول نکردم .میگه مشکل زندگیمون اینه که تواتفاقاتو برای خانوادت تعریف کردی اونا هم دخالت کردن

  7. کاربر روبرو از پست مفید m64 تشکرکرده است .

    mohi (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 فروردین 94 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    249
    سطح
    4
    Points: 249, Level: 4
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    [QUOTE=m64;374833]سلام شوهرم شبش برگشت خانه مهریه ام ونبخشیدم گفت برو خانه بابات نرفتم ازش یک فرصت دیگه خواستم میگه خانوادتو ترک کن درستو بخوان یابروخانه بابات وطلاق حتی گفت بروخانه بابات بعدعیدمیام دنبالت قبول نکردم .میگه مشکل زندگیمون اینه که تواتفاقاتو برای خانوادت تعریف کردی اونا هم دخالت کردن میخواهم باخواهربرادرام قطع رابطه کنم شایدزندگیم درست بشه بهم اعتنا نمیکنه میگه دوست دارم بری قبلا شبانمگذاشت تنهابرم بیرون حتی تامغازه ای کهنزدیک
    خانه بود میگفت شب نروامنیت نداره الان خودش میره بیرون شبم باشه میگه تاکسی بگیربرو دلم برای محبت کردنش اعتناکردناش تنگ شده نمیدونم چیکارکنم مثل قبل بشه.دراین بین یک فیش بهم
    نشون دادوگفت برای دوست دخترم پول فرستادم عصبانی شدم لباس پوشیدم برم ولی گفت علکی گفتم

    - - - Updated - - -

    سلام شوهرم شبش برگشت خانه مهریه ام ونبخشیدم گفت برو خانه بابات نرفتم ازش یک فرصت دیگه خواستم میگه خانوادتو ترک کن درستو بخوان یابروخانه بابات وطلاق حتی گفت بروخانه بابات بعدعیدمیام دنبالت قبول نکردم .میگه مشکل زندگیمون اینه که تواتفاقاتو برای خانوادت تعریف کردی اونا هم دخالت کردن میخواهم باخواهربرادرام قطع رابطه کنم شایدزندگیم درست بشه بهم اعتنا نمیکنه میگه دوست دارم بری قبلا شبانمگذاشت تنهابرم بیرون حتی تامغازه ای کهنزدیک
    خانه بود میگفت شب نروامنیت نداره الان خودش میره بیرون شبم باشه میگه تاکسی بگیربرو دلم برای محبت کردنش اعتناکردناش تنگ شده نمیدونم چیکارکنم مثل قبل بشه.دراین بین یک فیش بهم
    نشون دادوگفت برای دوست دخترم پول فرستادم عصبانی شدم لباس پوشیدم برم ولی گفت علکی گفتم

  9. کاربر روبرو از پست مفید m64 تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    سلام دوست خوبم
    مشکل شما به این بزرگی که میگی هم نیست فقط با کمی مهارت و آموزش اونا به همسرت میتونی حلشون کنی

    یه دور تو تالار بزنی کلی مقاله ها و آموزش های مفید داره هر روز یک صفحه رو بخون و واقعا هم بهش فکر کن و عمل کن یعنی سعی کن چیزی رو که خوندی و یاد گرفتی تو زندگیت اجرا کنی

    خوب معمولا اوایل زندگی تا کم کم اخلاق های همدیگه رو بشناسید و آشنایی عمقی نسبت به همسرتون پیدا کنید کمی طول میکشه اصلا نگران نباشید شما میتونید با ترفندهای زنانه این کش مکش ها و مشاجرات رو مدیریت کنید

    به نظرم شوهر شما با آوردن اسم دوست دختر خواسته شمارو تحریک کنه تا بیشتر بهش محبت و توجه کنی

    فعلا که اومده خونه و اوضاع آرومه سعی کن به هیچ وجه بحث نکنی و به روال عادی زندگی ادامه بدی یه خانم با سلیقه و با محبت باشی ... شما به وظایفت عمل کن و جو خونه رو آروم نگه دار ... سعی کن خانواده ها از دعوا و مشاجراتتون با خبر نشن ...

    وقتی به شما گفت از خونه برو باید سعی میکردی مشکلت رو خودت حل کنی نه اینکه از برادرت کمک بخوای و خانواده خودش رو در جریان بذاری . وقتی میدونی شوهرت به این موضوع حساسه سعی کن رعایت کنی ... از طلاق و مهریه هرگز صحبت نکن ... اگه همسرت در این مورد صحبت کرد فقط سکوت کن

    نگفتی چند وقته عروسی کردی و چه مدت دوره نامزدی طول کشید ... اصلا چطور با هم آشنا شدید ؟

    تو یه جمله بگم باید با خودت فکر کنی و بفهمی که شوهرت از شما چی میخواد و چه توقعاتی داره .... شوهرت با این بهانه جویی ها داره میگه که از این روال زندگی ناراضیه ...
    به دنبال کسب رضایت همسرت باش ...
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  11. 2 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93), بارن (جمعه 22 اسفند 93)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 فروردین 94 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    249
    سطح
    4
    Points: 249, Level: 4
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خودمم خیلی دوست دارم مهارتهایی زندگی ویادبگیرم وزندگیمودرست کنم به نظرشما ازکدام قسمت تالاراستفاده کنم شوهرم و دوست دارم من چندوقت قبل متوجه شدم شوهرم اس ام اس شوپاک میکنه وداخل وایبر یکی هست که عکس دخترداره وبه هم پیام میدن یک روز خواستم گوشیش بگیرم وبگاه کنم نگذاشت وروی گوشیش رمزگذاشته ازقبل من شماره روبرداشته بودم شبی که داداشم رفته بودخانه پدرشوهرم وگفته بود که شوهرم دوست دخترداره شوهرم عصبانی آمدخانه وگفت تاوقتی ثابت نکردی دوست دختر دارم حق نداری برگردی ووایبرشو نشون داد که عکس دختره توش نبود وگفت مرداهم برای خودشون عکس دخترمیذارن گوشیشوگرفتم شماره روزدم ولی اون پاکش کرده بود ازش توضیح خواستم گفت همکارمه وشوهر داره وباهم کارمیکنیم گفتم چرابااسم پسرذخیرش کردی گفت عجله داشتم اشتباهی اسمشوذخیره کردم نمیدونم حقیقت چیه. شوهرم توی ذهنم یک مردباابهت وباشخصیت بودواقعانمیدونم داره بهم راست میگه یابهم خیانت کرده دارم بین این دوفکردیوانه میشم

    - - - Updated - - -

    سه سال عقد بودم ولی دوران عقد باشوهر م بودم 6 ماه پیش جهیزیه ام آوردم که دعواشد مراسم عروسی نگرفتیم.خانواده ها باعث این وصلت شدن باهم فامیل هستیم شوهرم مشاور قبول نداره فقط خودشو قبول داره به خواهراش خوب راهنمایی میده بعضی وقتها میگم کاش داداشم مثل شوهرم بود. برای خواهرش شوهرش باید دنبال خانمش باشه ومردنازبکشه ولی برای من نه قضیه فرق میکنه

  13. کاربر روبرو از پست مفید m64 تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 فروردین 94 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    249
    سطح
    4
    Points: 249, Level: 4
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام من منتظرم راهنمایی تون هستم تروخدانظربدین راهنماییم کنین

    - - - Updated - - -

    سلام دوستان من منتظرراهنمایی ونظرتون هستم بهم بگین ازنظرشماواقعیت چیه بایدچیکارکنم

  15. کاربر روبرو از پست مفید m64 تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 فروردین 94 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1393-12-08
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    142
    سطح
    2
    Points: 142, Level: 2
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم سعی کن همیشه هم خودت هم خونتو اراسته کنی اگه مرد دنبال زندگی باشه با بدترین زن هم میسازه اما اگه کم محلی ببینه یا هیچ تلاشی بر ای زندگی نبینه بداخلاق میشه مراعاتش کن مهرتو اصلا نبخش مهربون باش بهش بفهمون برادرت این کاروکرده چون نمگران زندگیتونه اگه تو همه جوره عالی باشی و بهش محبت بدی وخوب باشی و کلید مرد را دانلود کنی گوش بدی و کلید زن را با شوهرت گوش بدی مشکلات انشاالله حل میشه

  17. کاربر روبرو از پست مفید الکی میخندم تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 فروردین 94 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-12-05
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    249
    سطح
    4
    Points: 249, Level: 4
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام باشک دودلیم چیکارکنم فکرم شدیدا مشغول کرده

  19. کاربر روبرو از پست مفید m64 تشکرکرده است .

    mohi (شنبه 23 اسفند 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.