سلام .خسته نباشید دوستان.من 27 سالمه لیسانس دارم کارمندم.شوهرم 29 سالشه و دیپلم.2 سال باهم زندگی کردیم 10ماهم هست که خونه پدرم هستم و دنبال کارهای طلاق.اول که ازدواج کردیم شوهرمو دوست داشتم خیلی زیاد اونم منو دوست داشت یعنی فکر میکنم که دوست داشت.بدون کمک پدر و مادر اون و با کمک همدیگه خونه و عروسی گرفتیم البته من خیلی غر میزدم که چرا پدر و مادرت کمکمون نمی کنن اون همیشه ازشون طرفداری می کرد و این لجمو در میاورد و دعوا و کتک کاریمون میشد چند بار قهر کردم رفتم خونه پدرم فقط بخاطر اینکه دست روم بلند میکردو هیچ وقت خوبی های منو نمی دید.شوهرم تویک شرکت کار میکرد ماهی 700 تومن حقوقش میشد و منم سرکار میرفت هر چی لازم بود برای خودمو و خونه میخریدم ولی عاشق خونه زندگیم بودم هر وقت دعوامون میشد خودم برمیگشتم سر زندگیم خدایی وقتی خونه با شوهرم بودم خیلی بهش میرسیدم فقط از سر و کولش بالا میرفتم .اونم طاقت قهر منو نداشت هر وقت دعوامون میشد قهر میکرد اعصابش داغون میشد.تا اینکه 10 ماه پیش مهلت وقت اجاره خونه تموم شد رفتیم دنبال خونه گشتیم خونه پیدا کردیم پول کم داشتیم 9 میلیون پس انداز کرده بودم همه رو دادم به شوهرم ،اونم هیچی پس انداز نداشت بدون اینکه به پدر و مادرم یا کسی بگم پولامو همه رو دادم بهش خونه رو گرفتیم بیانه 9 میلیونم دادیم به بنگاه وقتی اومدیم خونه باز دعوامون شد سر پدر و مادر من شوهرم میگفت پدر و مادرت تو زندگیمون دخالت میکنن.باهم جر و بحث کردیم گفت دیگه پامو خونه شما نمی ذارمو شما گدایید و بدبختید و از این حرفا منم گفتم منم پامو خونه شما نمی ذارم دیگه تا اینو گفتم من گرفت به باد کتک داشت خفه ام میکرد صاحب خونه اومد و دید و زنگ زدم به پدرم اومد با شوهرم در گیر شدن و اونجا لو رفت که آقا از من 9 میلیونم پول گرفته و خلاصه 110 اومد و ازش رسید گرفتن که باید پول منو بده منم بابام برداشت برد خونشون رفتم برای مهریه و نفقه شکایت کردم الان دادخواست طلاقم دادم
شوهرم اوایل بهش اس ام داد که برگرد و تهدید کرد اگه برنگردی میبرم شهرستان پیش پدر ومادرم زندگی کنی و از این حرفا منم از اول شرطم برای ازدواج این بود باید تهران زندگی کنیم اونم قبول کرده بود بخاطر همین منو تهدید میکرد اگه بر نگردی و پولو ندی میبرمت شهرستان آخه 16 میلیون از پول پیشی که داشتیم و شوهرم قسطاشو داده بود برای مهریه ام توقیف شد اون 9 میلیونم موند دست بنگاهی .منم بر نگشتم و همراه پدرم شکایت کردم بار اول شوهرم اومد دادگاه و میخواست برگردم ولی چون خونه و زندگی نداشت قاضی رای و بمن داد تجدید نظر زد بازم چون مدرک نداشت قاضی رای و بمن داد حالا من میتونم طلاقمو غیابی بگیرم شوهرمم اصلا خبر ازش ندارم نمی دونم کجاست دیگه سر کارشم نمی ره تلفن هاشم جواب نمیده من حکم جلبشم گرفتم برای 9 میلیونم که هنوز توی بنگاه ولی نمی خوام جلبش کنم چون دوسش دارم .هنوزم با این اتفاقا دوسش دارم .البته بگم خانوادشو و خواهرش همش دارن اس ام اس میدن و خودمو پدر و مادرم رو فحش میدم میگن شما گدایین و بیچاره اید و از این حرفا .مادرش میگه طلاقت نمی دم تا موهات مثل دندونات سفید بشه البته من طلاقمو میتونم خودم بگیرم فوقش تا 2- 3 ماه دیگه ولی شما بگید با دلم چیکار کنم به شوهرم اس ام اس دادم بیا بریم پولمو از بنگاه بگیرم من نمی خوام تو رو جلب کنم یا زندان بندازم خودت بیا بریم بگیریم بعد برو هر جا که خواستی ولی جوابمونداد.همش یاد روزای خوبمون میفتم.3 روزه هیچی غذا نخورم شما مثل میت .نمی دونم چی درسته چی غلط.پدر و مادرم اصرار دارن جدابشم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)