به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array

    همسرم میگه حالا که من بهت بی محلی میکنم تو محبت میکنی

    سلام 35 سالمه و 2 تا بچه دارم قبلا خیلی درگیر مسایل با خانواده شوهرم بودم و هیچ وقت هیچی بخودشان نمیگفتم در عوض به همسرم میگفتم توقع داشتم تقصیر خانوادشو بپذیره و تو سیزده سال زندگی هیچ‌وقت این اتفاق نیفتاد. منم دیگه ولش کردم و خودم رو با آنها سازگار کردم. مثل خیلی از خانمهای این تالار هیچ‌وقت غیر از چند سال اول زندگی بهم نگفت دوستت دارم ذره ای از کار خونه رو گردن نمیگیره
    در ضمن من سر کار هم میرم حدود نه ساعت در روز
    شغل همسرم آزاده و تا ساعت ده شب سر کاره حتی روزهای تعطیل فقط جمعه ها شاید زودتر بیاد مثلا نه شب

    دوست نداره من با اون برم خرید میگه با خواهرها ی من یا خودت برو
    برای من و بچه ها وقت نمی زاره چون نداره

    خیلی ناراحت این موضوع بودم. تا از بچه ها خطا سر میزنه میگه بچه ای که مادر بالا سرش نباشه همینه یه مدت خیلی حالم بد بود همش گله میگردم خودم اعصاب جر و بحث و ندارم بیخیال شدم

    از صبح تا شب که همو نمی بینیم فقط آگه کار داشته باشه زنگ میزنه

    همش من بهش زنگ میزنم وقتی میاد خونه بعد شام بلافاصله نماز و خواب ( که الانهم که دیگه نماز نیس.،) یا سرش تو گوشیهمیشه فکر میگردم داره حساب منتقل میکنه اما
    متوجه شدم که تو این گروههای مجازی عضو شده و خیلی هم بهش تو اونجا خوش میگذره این موضوع دیوونم کرد ( تو پست شوهرم دیگه نماز نمیخونه نوشتم) رفتم پیش مشاور بهتر شدم و هر دومون به طور کامل این برنامه های مزخرف رو که جنبه ما ایرانیها نیست از گوشیمون حذف کردیم

    الان سه چهار هفته هست خیلی بهش محبت میکنم چون فهمیدم بعضی کارهای من اشتباه بوده سعی کردم طرز بیان عوض بشه و احساس ناراحتی مو فراموش کنم اما دو سه شب پیش به من گفت این مطلب درسته تا وقتی به کسی محبت میکنی باهات خوب نیس ولی وقتی بی محلی کنی تحویلت میگیره

    بازم خودمو کنترل کردم و گفتم نه دارم برای زندگیم میجنگم و میخوام خودمو اصلاح کنم دوست دارم تو هم اینکار و بکنی

    قبلن چون میدیدم دوست نداره زیاد پیام نمی دادم و زنگ نمیزدم. اما الان این کارو میکنم دریغ از یک پاسخ

    امروز و دیروز فقط یه بار زنگ زدم حتی امروز گفت کار دارم ناراحت نشدم و قطع کردم انتظار داشتم بعد از کارش زنگ بزنم اما نکرد

    الان حالم بده ناراحتم بغض و گریه راه گلوم بسته حوصله بچه هامون ندارم

    تا یه پیام میاد میدوم سمت گوشیم شاید اون باشه اما همش تبلیغاتی

    خستم فقط خدا میتونه کمکم کنه که فکر کنم زیاد از من خوشش نمیاد تو رو خدا بگین چی کار کنم دوباره این حس لعنتی گلومو ول نمیکنه داره قلبمو چنگ میزنه

  2. کاربر روبرو از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده است .

    بارن (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,406 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام عاشق خانواده ی عزیز. خیلی خوبه که پیش مشاور رفتید و اینکه شما و همسرتون اینقدر انعطاف دارید که به دنبال برطرف کردن ایراداتتون هستید.
    من برداشتم اینه که حالا شما که پی به اشتباهتون بردید بهتره محبت کردنتون خیلی بیش از حد نباشه . اینکه شوهرتون گفتن با کم محلی کردنشون شما بهش توجه نشون میدی شاید به این خاطره که توی یک بازه ی زمانی ایشون با روش خودش سعی داشته محبتشو بهتون نشون بده، شما سرزنشش کردید یا ناخواسته رفتاری کردید که باعث مایوس شدنشون شده.

    ببینید هر کسی روحیات مخصوص خودش رو داره ، اینکه شوهرتون بهتون اسمس نمیدن و زنگ نمیزنن و .... ، به این معنی نیست که براش مهم نیستید. از نظر شما اینطوری میشه توجه و محبت رو منتقل کرد اما شاید از نظر ایشون کسب درآمد و تامین نیازهای شما و زندگیتون،ابراز محبت باشه. البته درستش اینه که این دوست داشتن گاهی به زبون هم بیاد.
    از طرف دیگه شاید نمیخوان زمان کار وقتشون رو صرف اسمس دادن کنند. من نمیگم شوهرتون هیچ اشتباهی نداره چون توی زندگیتون نیستم.

    به نظر من بهتره در عین محبت کردن ، سعی نکنید ایشون رو در کنترل و تسلط خودتون نگه دارید. هیچ کس از اینجور محبت کردن خوشش نمیاد و شاید یکی از علت هایی که همسرتون خودشونو با گوشی و .... مشغول میکنن برای رهایی از همین وابستگی زیاد شما و علل دیگه باشه که خب بنده نمیدونم .

    از حرفاتون اینطور برمیاد که به دلایل مختلف از جمله نداشتن اعتماد بنفس کافی و ترس، با هر رفتار اینجوری شوهرتون ، خیلی بهم میریزید و توقعتون از همسرتون چند برابر میشه که چرا اون اینقدر خونسرد و بی خیاله. سعی کنید برای خودتون ارزش قائل باشید .

    شما گفتید که چون خیلی ناراحتم حوصله ی بچه هامونو ندارم. و در حالیه که بعدش گفتید وقتی پیام میاد میدوید سمت گوشیتون که شاید شوهرتون باشه.بنظر من (که شاید درست نباشه) این خودش نشون میده که شما وابستگی سالمی به همسرتون ندارید طوری که با کمی رنجش، نسبت به بچه هاتون که ثمره ی زندگیتون هستن،بی حوصله و شاید بی توجه میشید. در واقع همه ی نگاه و توجهتون شده ایشون. در حالیکه این درست نیست و میتونه تاثیر منفی روی بچه ها بذاره.

    خواهر خوبم من در حد بضاعتم اینا رو متوجه شدم و قطعا ممکنه اشتباه کرده باشم. اما بنظرم اگر باز هم به یک مشاور خوب و تایید شده البته اول خودتون به تنهایی و بعد به تشخیص اون مشاور با شوهرتون مراجعه کنید راهنمایی های مفید تری بهتون داده میشه.
    امیدوارم کانون زندگیتون روز بروز گرمتر باشه.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  4. کاربر روبرو از پست مفید zolal تشکرکرده است .

    آنیتا123 (پنجشنبه 14 اسفند 93)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگر با طعنه و کنایه جواب نمیدید تمایل داشتید بگید تا راهنمایی کنم
    البته به شرطی که عمل کنید

    شاد و سربلند و پیروز باشید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام برای گرفتن راهنمایی و همدردی عضو شدم ممنون میشم راهنمایی کنید

    در ضمن قصد کنایه نداشتم آگه این برداشت از حرفام میشه عذر خواهی میکنم

  7. کاربر روبرو از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 14 اسفند 93)

  8. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق خانواده نمایش پست ها
    سلام برای گرفتن راهنمایی و همدردی عضو شدم ممنون میشم راهنمایی کنید

    در ضمن قصد کنایه نداشتم آگه این برداشت از حرفام میشه عذر خواهی میکنم
    اتفاقا این نظر را از قصد گذاشتم تا بهتر متوجه بشوید که وقتی مقاله ای به شما ارائه میشه برای مطالعه برای چیست

    http://www.hamdardi.net/thread-154.html

    قبلش عذرخواهی کنم اگه ناراحت شدید شرمنده ولی لازم بود متوجه بشید ذهن خوانی کردن و داشتن دید منفی چقدر اسیب زا و اشتباه است.لطفا با دقت بیشتری مقالاتی که به شما ارائه میشود که توسط جناب مدیر و مشاورین زحمتکش سایت تهیه میشود را مطالعه نمایید.

    یکی از بهترین نوشته از نظر من مربوط میشه به بانو بالهای صداقت گرامی متنش یادم نیست ولی خصلاه حرفش این بود بجای اینکه اینهمه تمرکز کنی روی شوهرت یا مادرشوهر یا خواهر شوهر یا خانواده شوهر و جاری و امثال اینها تمرکز کن روی خودت به بقیه کار ینداشته باش رفتاری که فکر می کنید درسته انجام بدهید به واکنش دیگران اهمیت زیادی نداره مسیر خودت را برو.

    اینکه بهش محبت کردی خلی خوبه نشان از انعطاف پذیر شما و میل به بهتر کردن زندگیتان داره که قایبل ستایش هستش ولی این مشکل تازگی نداره برای چند سال اتفاق افتاده پس انتظار نداشته باش در کوتاه مدت همه چیز برطبق میل شما باشه اندکی صبوری کنید بانو به ایشون وقت بدید تا شما را که تغییر کردی بپذیرد چون دیگه مثل قبل نیستید چه در رفتار و چه در گفتار محبت میکنید به ایشون توجه میکنید کانون اصلی توجه شما در زندگی الان شوهرتان شده این برای شوهرت تعجب برانگیزه(بعنوان یک مرد متاهل دارم میگم) برای ما آقایون باورش سخته همسرمان تغییر کنه مخصوصا وقتی محبتش زیاد میشه و بهمان توجه زیادی میکنه این موضوع باورش برای آقایون یکم دشواره نیاز به زمان داره احتمال زیاد مقاومت می کنه در بعضی اقایون این مقاومت همراه میشه با اندکی لجبازی ولی قرار نیست شما دست از هدفتان بکشید.
    بزار اینجوری برایتان توضیح بدهم خودتان فرزند داشتید وقتی کودک هستند و به خانه بهداشت مراجعه می کنید نموداری هست برای رشد قدی کودک مهمترین نکته ای که بهش اشاره میشه اینه که رشد کودک باید روال مثبتی داشته باشه حالا برای بعضی با سرعت بالاتره و برای بعضی با سرعت کمتر ولی مهم اینه روال رشد مثبت خودش را حفظ بکند.در مورد شما هم اینگونه هست نیاز به زمان و صبوری دارید بانو

    اینو اول بخوان

    کارگاه خانواده موفق - مرد مقتدر / زن لطیف

    کارگاه آموزشی - آداب گفتگو را با هم یاد بگیریم


    این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

    (:) نکته های کاربردی عمومی >>>

    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    برای اولین بار جراتمندانه حرف زدم و کارم به طلاق کشیده

    و از همه مهمتر این لینک

    تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

    استقبال از شوهر، چرا؟

    نیاز دارید از ظرافت های زنانه خودتان بیشتر استفاده کنید بانو این خیلی کمک میکنه به شما برای اینکه رابطه بهتری با شوهرتنان برقرار کنید و حرفتان را همب زنید و نتیجه هم بگیرید.
    خیلی کارایی داره.
    مهارتهای ارتباطی


    مهمترین توصیه ای که یمشه به شما کرد فقط خواندن مقالات و بکار بردن ان است بدون داشتن توقع از شوهرتان
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  9. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    بانوی آفتاب (پنجشنبه 14 اسفند 93), سوده 82 (شنبه 30 خرداد 94)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    حتما این مطالب رو میخونم خطاهایی شناختی رو هم مطالعه کردم مشاوری هم که پیشش رفتم خطاهایی شناختی رو به من گفت
    همسرم خصلتهای زیادی داره که از اول زندگی مجبور شدم باهاش کنار بیام قبل از خوندن مطالب میپرسم با خوندن و به کار بستن مطالب آیا میشه این خصلتهاشم کنار بزاره
    1-اصلا به مهمونیها و عروسیهایی که دعوت میشیم غیر از فامیل درجه یک نمیاد صد در صد
    2- حتی به مراسم ختم بستگان کمی دور هم نمیاد میگه خودت برو صد درصد
    من جلو خانواده خجالت میکشم
    فقط آگه مراسم ختم فامیل خودش باشه اونم جمعه ها ما با هم میریم که خیلی ناراحت کنندس یکبار بهش گفتم زبونم لال ما فقط باید منتظر این مراسم باشیم تا با هم بریم بیرون

    هیچ‌وقت از کارش به خاطر ما نمیزنه مثلا میگه تا ساعت شش باید فلان جا کار کنم هر روز
    اما به خاطر بقیه به جز من ساعت یازده ظهر هم از کارش دست میکشه

    ذره ای تو کار خونه به من کمک نمیکنه جدیدا متوجه شدم خرید خونه رو هم من دارم انجام میدم برا خودم اصلا وقت ندارم یک روز 24 ساعته برای من کمه

    البته غیر از اینها هم هست اینهایی رو هم که گفتم صد در صد نیس ولی باور کنید 98درصد هست

    خوب اینها وقتی تکرار میشه و من هیچ احساسی از طرف همسرم دریافت نمی کنم فکرهای اعصاب خورد کن میاد سراغم

    و با این حس و حال بد اوضاع معلومه....
    آگه بخوام زندگیم خوب باشه باید هیچکدام از موارد بالا رو توقع نداشته باشم و اصرار نکنم حتی همه امورات بچه ها رو هم باید خودم انجام بدم

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 15:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-22
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,387
    سطح
    20
    Points: 1,387, Level: 20
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 116 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم همه این چیزایی که شما گفتین کم و بیش برای منم صدق میکنه منم شوهرم ساعت ۵.۳۰ صبح میره سر کار ساعت ۱۰ شب یا بعضی وقتا زودتر یا دیرتر برمیگرده.خب مشغله ی کاری هست خستگی هست.شوهر منم خرید نمیاد اگه وقتشم داشته باشه نمیاد چرا؟ چون دوست نداره.خوشش نمیاد.منم با خواهرام یا با خواهر شوهرم میرم.اینکه بشینم هی بهش غر بزنم که بدتر میشه هم خودم حرص میخورم هم اون.مثلا شوهر خواهر شوهرم باهاش بازار میرهتو خریداش نظر میده .یه جورایی خیلی حفظ ظاهر میکنه.ولی از اون طرف خیلی تنبله تا لنگ ظهر میخوابه.عزیزم هر مردی یه جوره ما نباید انتظار داشته باشیم شوهرمون کامل باشه چون هیچکس کامل نیست هر کسی یه جور عیبایی داره.الان همین که شما میگی مشکلاتی که با خانوادش داشتی و میومدی بهش میگفتی عیب شماست..مطمئن باش اقایون خودشون اگه رفتار بد از مادر یا خواهرشون در مقابل شما ببینن میفهمن ولی خب چی بگن؟ این طرف خواهر و مادرشن اونطرف همسرش.منم مشاور نیستم فقط خواستم از تجربه خودم بگم.ببخشید طولانی شد

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    ممنون از اينکه وقت گذاشتيد.

    همسر من پنج شنبه جمعه نداره هر روز هفته همينه به کارش خيلي علاقه داره کار دولتي داشت بعد از 15 سال خيلي راحت کارش رو کنار گذاشت و رفت دنبال کار خودش و شغل آزاد اختيار کرد. (شوهر من خيلي جرأتمنده که متاسفانه من نيستم.) تقريبا مي شه گفت تو خونه هيج نقشي نداره فقط اينکه کار کنه و شب بياد غذاشو بخوره و بخوابه . من فهميدم که خيلي هم نسبت به همسرم حسادت دارم. مثلا خيلي زود وقتي ه مي بينم براي کسي کوچکترين قدمي برمي داره ناراحت مي شم که تو اگه وقت داشتي چرا اين وقتو براي ما صرف نکردي . اما بالاخره اينها چيزهايي نيست که بخاطرش آدم بخواند اوقاتشو تلخ کنه و من اين رو فهميدم
    الان من خيلي آروم هستم هر روز دارم لينهايي که جناب خاله قزي گذاشتند مي خوانم باور کنيد مطمئنم چشمهايم ضعيف شده . ولي ارزش آرامش را داره
    بله متأسفانه يک حسي هست که وقتي همه چي خوبه يه هو به سراغت مي ياد و مي خواد خوشي رو ازت بگيره و من يه وقتهايي با اون همسو مي شم. بايد بتونم خودم رو کنترل کنم.
    ح


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.