به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اسفند 93 [ 22:45]
    تاریخ عضویت
    1393-7-04
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نا امید از زندگی مشترک و احساس پشیمونی

    سلام دوستان. من توی تاپیک قبلی ی سری مشکلاتم را براتون گفتم و حتی توی دوران عقد تا پای طلاق هم رفتم ولی با وساطت بزرگترها و مشاوره و ... از طلاق پشیمون شدم . الان 2ماهه که عروسی کردم ولی شوهرم اون کسی که من فکر میکردم نیست. همش حرفهای پدر و مادرم یادم میاد که میگفتن این زندگی درست شدن نداره. من اوایل اینجوری نبودم اما الان از رابطه برقرار کردن با شوهرم بدم میاد. اون میگه اوایل زندگی برای همه اینجوریه. اما من خسته شدم.اون به حرف من گوش نمیکنه و کار خودشو میکنه . من نمیدونم چطوری باهاش حرف بزنم که ناراحت نشه. اصلا انگار من حس و حالم را از دست دادم. از زندگیم خسته ام. دوست دارم مجرد باشم اصلا زندگی مشترک برام معنی نداره. الان پشیمونم که طلاق نگرفتم. اصلا خیلی بهم ریختم. با شوهرم اصلا حرف نمیزنم . خوشم نمیاد. نمیدونم چیکار کنم?

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 18:35]
    تاریخ عضویت
    1393-11-25
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    779
    سطح
    14
    Points: 779, Level: 14
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 67 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام۰
    به خاطر کارهایی که ایشون قبلا کرده و باعث شده که تا آستانه ی جدایی پیش برید از دستشون ناراحتید یا مشکلاتتون بعد از ازدواج هم ادامه داره? اینو پرسیدم بخاطر اینکه شاید نسبت به گذشته آقا توی ذهنتون پیش داوری میکنید و احساس مناسبی بهشون ندارید۰

    کلا چرا از ایشون خوشتون نمیاد ( همونطوری که خودتون نوشتید) چه کارهایی از ایشون سر میزنه که باعث آزردچی خاطر شما میشه?
    شما که قبلا با هم مشکل داشتید و به مرز جدایی رسیدید چرا بخاطر اصرار و وساطت دیگران ادامه دادید و حتی زندگی زیر یک سقف رو شروع کردید? این مساعل که نباید به اصرار اطرافیان و خواهش و سفارش باشه۰پس احساس و خواسته دل شما چی میشه?
    کلا فکر میکنم دارید از پیش داوری میکنید۰لطفا چند مورد از کارهای که از همسرتون سر میزنه و فکر میکنید اشتباهه رو بگید بهمون۰. متشکر۰

    - - - Updated - - -

    سلام۰
    به خاطر کارهایی که ایشون قبلا کرده و باعث شده که تا آستانه ی جدایی پیش برید از دستشون ناراحتید یا مشکلاتتون بعد از ازدواج هم ادامه داره? اینو پرسیدم بخاطر اینکه شاید نسبت به گذشته آقا توی ذهنتون پیش داوری میکنید و احساس مناسبی بهشون ندارید۰

    کلا چرا از ایشون خوشتون نمیاد ( همونطوری که خودتون نوشتید) چه کارهایی از ایشون سر میزنه که باعث آزردچی خاطر شما میشه?
    شما که قبلا با هم مشکل داشتید و به مرز جدایی رسیدید چرا بخاطر اصرار و وساطت دیگران ادامه دادید و حتی زندگی زیر یک سقف رو شروع کردید? این مساعل که نباید به اصرار اطرافیان و خواهش و سفارش باشه۰پس احساس و خواسته دل شما چی میشه?
    کلا فکر میکنم دارید از پیش داوری میکنید۰لطفا چند مورد از کارهای که از همسرتون سر میزنه و فکر میکنید اشتباهه رو بگید بهمون۰. متشکر۰

    - - - Updated - - -

    سلام۰
    به خاطر کارهایی که ایشون قبلا کرده و باعث شده که تا آستانه ی جدایی پیش برید از دستشون ناراحتید یا مشکلاتتون بعد از ازدواج هم ادامه داره? اینو پرسیدم بخاطر اینکه شاید نسبت به گذشته آقا توی ذهنتون پیش داوری میکنید و احساس مناسبی بهشون ندارید۰

    کلا چرا از ایشون خوشتون نمیاد ( همونطوری که خودتون نوشتید) چه کارهایی از ایشون سر میزنه که باعث آزردچی خاطر شما میشه?
    شما که قبلا با هم مشکل داشتید و به مرز جدایی رسیدید چرا بخاطر اصرار و وساطت دیگران ادامه دادید و حتی زندگی زیر یک سقف رو شروع کردید? این مساعل که نباید به اصرار اطرافیان و خواهش و سفارش باشه۰پس احساس و خواسته دل شما چی میشه?
    کلا فکر میکنم دارید از پیش داوری میکنید۰لطفا چند مورد از کارهای که از همسرتون سر میزنه و فکر میکنید اشتباهه رو بگید بهمون۰. متشکر۰

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اوه عزیزم،خیلی تراژیکه.من تاپیک قبلی شمارو نخوندم میشه لطفا بگی چی شده بود که تاپای طلاق رفته بودین؟؟؟؟میتونم کمکت کنم.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مرداد 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-12-15
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    383
    سطح
    7
    Points: 383, Level: 7
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظرم 2تا کار هست که در این مقطع باید انجام بدین(البته این فقط یک نظره و بنده مشاور نیستم و با توجه به آگاهی و اطلاعات شخصی این راهکار رو پیشنهاد می‌کنم به طوری که اگر خودم در چنین شرایطی باشم اینگونه عمل می‌کنم)...
    1. یک جلسه جدی با همسرتون در زمینه هر آنچه که شما رو ناراحت می‌کنه و به خصوص اونهایی که بعد از ازدواج بوجود آمده، شاید برخی هاش هم اونقدر که شما فکر می‌کنین حائز اهمیت نباشه و بعد از صحبت کردن برطرف بشه... فقط یادتون باشه که همهء مواردی رو که باعث آزار شما میشه رو به ریز بنویسین تا یه وقت از یاد نبرین.
    2. آمادگی خودتون و رضایت همسرتون برای مراجعه به مشاوره که بسیار بسیار لازمه شما باید از خطری که در ادامه باهاش مواجه هستین آگاه باشین، جدایی به همین سادگی نیست هردو نفر باید برای ساخت زندگی بهتر تلاش کنن.
    یک نکته هم بگم: جدایی فرآیندی هست که می‌تونه بین 1 ماه تا چندین سال زمان ببره، شاید هر کسی بعد از جدا شدن فکر کنه کار تمومه اما بازگشت به شرایط مطلوب نیازمند زمانه. در دوستانم افرادی بودند که فکرش رو هم نمی‌کردن جدایی چنین شرایطی داشته باشه، یه مشاور خوب می‌تونه کمک کنه حتی اگر جدایی لازم باشه.

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اسفند 93 [ 22:45]
    تاریخ عضویت
    1393-7-04
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان. شوهر من وقتی که عصبانی میشه دیگه هر حرفی را میزنه اصلا نمیفهمه چی میگه. من الان متوجه شدم که ما از لحاظ فکری خیلی با هم فرق داریم. اون هبچ اعتمادی به من نداره. میگه تو در فکر سوء استفاده کردن از منی و فکر میکنی من هیچی نمیفهمم و هر کاری دلت خواست میتونی انجام بدی. میگه تا دو روز باهات خوب حرف میزنم فکر میکنی چه خبره? این حرفهارو میزنه بعد از یکی-دو ساعت یهو خودش خوب میشه میاد سمت من. اما من نمیتونم حرفها و رفتارهاشو از یاد ببرم . به خاطر همین دپرس شوم. افسردگی گرفتم . دیگه از زندگی مشترکم بدم میاد هیچ انگیزه ای برای ادامه اون ندارم. دوست دارم خودمو خلاص کنم. ی زندگی آروم و بی سروصدا برای خودم درست کنم. نمیدونم چیکار کنم? بزنم دوباله همه چی را خراب کنم.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.