به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 40
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 اردیبهشت 94 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-11-04
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,463
    سطح
    21
    Points: 1,463, Level: 21
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered1000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 103 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array

    هفته دیگه بله برون اما استرس بی نهایت از مخفی کردن حقایق

    سلام به همگی
    بالاخره تونستم با هزار بدبختی مامانمو راضی کنم .... اما چه فایده همش باهام تند حرف میزنه و همش یه جورایی فحش میده ...
    خیلی دلگیرم ازش بی نهایت همیشه با خودم میگم اگه پیش بابام بودم درسته عقل نداشت اما لا اقل کاری به ازدواجمم نداشت ...

    تمام ذوقم کوره به خاطر استرس ... نه برادری نه خواهری نه پدری نه پشتیبانیه مادری .....هیچی.......

    به خدا خیلی سخته .... دیشب بله برون خالم بود نمیدونید مامانم چیکار میکرد که انقدر خوش برخورد و خوب و محترم که خدا میدونه بعد واسه خواستگارای من قیافش طوری میشه که انگار من مردم ..

    دیشب با داییم و پدر بزرگم صحبت کردم گفتن بیان ... اما مهم ترین بخش مسئله اینجاست که اونا یه تفاوتی دارن با ما (من خودم اصلا مشکلی ندارم) که من نمیخوام تو جلسه خواستگاری مطرح بشه چون اگه مطرح بشه همه چیز بهم میخوره .... البته مامانم و خاله هام میدونن ... فقط نمیخوام دایی هام و پدر بزرگم بدونه ...

    استرس دارم خیلی زیاد چون کسی نیست حمایتم کنه وووتنهام خیلی تنها .... فقط امیدوم بعد خدا به خواستگارم ...اون پسر خوبیه ...

    چطور میتونم استرسم رو کم کنم؟؟؟هفته دیگه میان برای خوندن صیغه اما من خیلی وحشت دارم از اینکه یه دفعههمه چیز تموم بشه منی که رویای جشن مفصل واسه خودم داشتم الان دارم میگم هرچه زودتر فقط برم محضر عقد کنم بیام خونه بدون حضور کسی از بس که میترسم ...

    چطوری این شرایط رو مدیریت کنم تا همه چیز سکرت بمونه؟؟؟این خیلی مهمه

    خواهش میکنم هر کی میبینه یه صلوات برای حل شدن مشکلم بفرسته

  2. 3 کاربر از پست مفید M.S.H تشکرکرده اند .

    mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), parsa1400 (چهارشنبه 13 اسفند 93), اقای نجار (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    من یکم گیج شدم متوجه چیز ینشدم فقط اینو متوجه شدم که استرس دارید .
    علتش چی بوده در مورد حداقل توضیح میدادی !!!

    - - - Updated - - -

    بعدشم به کی جواب مثبت دادی بله برون هفته دیگه افتاده؟!!!!!!!
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 9 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (چهارشنبه 13 اسفند 93), M.S.H (چهارشنبه 13 اسفند 93), maryam123 (چهارشنبه 13 اسفند 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93), آنیتا123 (چهارشنبه 13 اسفند 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 13 اسفند 93), بارن (پنجشنبه 14 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array
    به خاطر چی استرس دارین ؟ مگه چی کار کردین که می ترسین؟

  6. 5 کاربر از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 14 اسفند 93), M.S.H (چهارشنبه 13 اسفند 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 اردیبهشت 94 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-11-04
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,463
    سطح
    21
    Points: 1,463, Level: 21
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered1000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 103 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر میکنم نتونستم منظورم رو واضح بگم ....

    ببینید هفته دیگه بله برون هستش .... پدر بزرگم اینا با خانواده خواستگار یه تفاوت اساسی تو یه قضیه ای دارن .... حالا من میخوام که پدر بزرگم اینا متوجه این تفاوت بینشون نشن ... استرس دارم که نکنه وسط مجلس بحثی پیش بیاد که همه چیز رو بفهمن اون موقع این وصلت بهم میخوره .... من نمیخوام که اینطوری بشه یعنی بهم بخوره ... الان استرس این رو دارم ککه هیچ کسی رو ندارم که پشتیبانم باشه تو مراسمم و هوامو داشته باشه ... همه کار هارو خودم باید انجام بدم و مهم تر از همه اینکه چیکار کنم که مراسم طوری پیش بره که فقط حول مهریه و انگشتر و این صحبت ها بچرخه ...

    خیلی نگرانم

    این آقا مذهبشون با ما فرق میکنه من خودم به شخصه مشکلی ندارم و اگر فرزندی هم بیاد بره به مذهب اونا واسم مهم نیست ... اما پدر بزرگم با توجه به افکار سنتی و قدیمیش نمیتونه بپذیره به خاطر این اگه بفهمه همونجا بلند میشه میره و همه چیزو بهم میزنه
    ویرایش توسط M.S.H : چهارشنبه 13 اسفند 93 در ساعت 13:50

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array
    چرا واضح نمی گین مشکل چیه؟ تا وقتی واضح نگین هیچ کس نمی تونه کمکتون کنه.

  9. 2 کاربر از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 13 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    سلام مائده جان مبارکه بلاخره مادرت راضی شد؟
    یعنی چی مذهب پسره با شما فرق میکنه بعد تو این مسئله مهم رو به خانوادت نگفتی؟ مادرت چی میدونه؟
    یعنی شما شیعه هستین و اون سنی؟
    مائده هیچ میدونی چیکار داری میکنی؟
    تو ازدواج خیلی ساده گرفتی چرا اینقدر هولی تو دختر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.

    ویرایش توسط abi.bikaran : چهارشنبه 13 اسفند 93 در ساعت 14:25

  11. 10 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 14 اسفند 93), maryam123 (چهارشنبه 13 اسفند 93), parsa1400 (چهارشنبه 13 اسفند 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 13 اسفند 93), نیکیا (چهارشنبه 13 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 13 اسفند 93), بارن (پنجشنبه 14 اسفند 93), شمیم الزهرا (چهارشنبه 13 اسفند 93), صبا_2009 (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  12. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مائده خیلی عجولانه و سرسری داری ازدواج می کنی.

    نمی دونم چرا به این همه مشاوره ای که گرفتی توجه نمی کنی و فقط مصری شوهر کنی !!

    دائم هم تکرار می کنی کسی نیست حمایتم کنه.
    چه حمایتی؟
    مگه کسانی که هستند را شما در جریان موضوع قرار می دی که بخوان کمک کنند و نظر بدن.
    یه چیزی را از مامانت قایم می کنی، یه چیز دیگه را از داییت، بابابزرگت و ...

    منظورت اینه کسی نیست کمکت کنه هر جوری هست عقد یکی بشی

    شما تمام اقوام و نزدیکان خودت را در جبهه مخالف خواستگار می بینی و می گی کاش یکی بود کمکم می کرد با اینا بجنگم !

    حالا اگه خواهر و برادر یا پدرت بودند مطمئنی کمک خاصی بهت می شد؟
    خب اونا هم حتما نظراتی داشتند و سوالاتی.
    نگران نباش. اگر تعداد اقوامت بیشتر بود، تلاش بیشتری باید می کردی. چون تو کلا نمی خوای به حرف هیشکی گوش بدی و فقط می خوای تمام بشه بره.

    اون هفته یه خواستگار دیگه داشتی،
    این هفته بله برون با یکی دیگه شد ؟!!؟!

    سال دیگه می آیی پست می زنی و حرفهایی را می زنی که باید موقع شناخت و آشنایی بهش دقت می کردی.
    بعد از یکسال زندگی تازه شروع می کنی به شناختن همسرت و مشکلاتتون !!!!!!!!!
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  13. 16 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (چهارشنبه 13 اسفند 93), anisa (سه شنبه 19 اسفند 93), del (سه شنبه 19 اسفند 93), khaleghezey (پنجشنبه 14 اسفند 93), maryam123 (چهارشنبه 13 اسفند 93), parsa1400 (چهارشنبه 13 اسفند 93), sara 65 (پنجشنبه 14 اسفند 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 13 اسفند 93), کیت کت (چهارشنبه 13 اسفند 93), واحد (شنبه 16 اسفند 93), نیکیا (چهارشنبه 13 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 13 اسفند 93), بارن (پنجشنبه 14 اسفند 93), شمیم الزهرا (چهارشنبه 13 اسفند 93), صبا_2009 (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 اردیبهشت 94 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-11-04
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,463
    سطح
    21
    Points: 1,463, Level: 21
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered1000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 103 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واااااااااااااااااای تورو خدااااااا شماها استرس آدمو بدتر میکنید ازتون خواهش میکنم درباره شناخت و مشکلات همسر و تفاوت مذهب چیزی نگید .... من خودم همه رو میدونم به خدا ..... تصمیم نهاییمم گرفتم و انقدر میجنگمتا بهش برسم .... به هر قیمتی که شده ....

    من ایشون رو خیلی وقته میشناسم و خانوادش رو هم میشناسم ... نمیخوام الان درباره این داستانا صحبت کنم ...

    فقط به من بگید که چیکار کنم کسی نفهمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    چون به هیییییچ کس از فامیلام مربوط نیست که من با کی ازدواج میکنم هر چند که من خودم ازدواج کنم دوست ندارم ریخت بیریخت فامیلامونو ببینم

    از همه بدم اومده فقط میخوام برم و از همه چیز راحت شم ...تحمل اخلاقای مامانمو ندارم ....

    اون هفته اون خواستگارمو رد کردم ایشون یه نفر از قبلیا هستش ......

    این آخرین پست امروزم بود ببخشید پستاتون رو میخونم فردا ج میدم ....

    مامانمو به زور راضی کردم با توجه به تفاوت ها حالا چون بابا ندارم همه بزرگ من شدن
    ویرایش توسط M.S.H : چهارشنبه 13 اسفند 93 در ساعت 14:38

  15. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    مایده ظاهرا خیلی احساسی شدی
    حتما حتما حتما یه مشاور ازدواج خوب پیدا کن هر دوتون برین براتون مشخص کنه تفاوت های اخلاقیتون رو

    ببین مایده من در جریان تاپیک هات نیستم. فقط یکی یادمه نوشته بودی مدرکشو خریده. یکی هم اینکه مذهبش فرق می کنه و تو دست و پا می زنی کسی نفهمه. حالا مذهبش چی هست هم نمی خوای بگی. بعیده سنی باشه با احوالی که تو داری. حتی ممکنه مذاهب رایج رسمی هم نباشه انقدر استرس داری....

    ببین یه اشتراک ازاد اقلا بگیر خصوصی بنویس. یا اگه می تونی همینجا بنویس تفاوت هاتون رو دوستان میان برات وقت می ذارن نگرانت هم هستن کمک کنن بهت خوب.

    مایده.... عشقو می فهمم البته اگه چیزی که داری عشق باشه. اما ازدواج یه تعهد دایمه. بعدا جا نداری پشیمون شی. اگه پشیمون شی همین ادمایی که نمی خوایشون همین خونوادت باید پشتت باشن. البته با توجه به اینکه براشون مهمی که مخالفت کنن خوب لابد براشون هم مهم خواهی بود و حمایت می کنن تو رو. اما دقت کن به انتخابت. اگه خیلی نادرست باشه و ازدواج رسمی کرده باشی سختت می شه جدایی. تو باید همه ی زندگیت رو با یه مرد تقسیم کنی. باید حتی جای خوابت رو هم باهاش تقسیم کنی. از اون بیشتر و بالاتر و سخت تر دردناک تر (واسه انتخاب بد) و زیباتر و شیرین تر (واسه انتخاب خوب) تقسیم کردن بدنت هست. می فهمی داری چی کار می کنی؟؟؟

    عجله نکن. اروم باش. اینجا درست توضیح بده تا دوستان بهت کمک کنن. مشاوره ازدواج هم با اون اقا برو که تست و مشاوره کنه و بهتون تفاوت ها و یا تشابه ها رو یاداوری کنه.

    حواست به خودت باشه. مهم شاد بودن و ارامش تو هست. موفق باشی

  16. 11 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (چهارشنبه 13 اسفند 93), anisa (سه شنبه 19 اسفند 93), khaleghezey (پنجشنبه 14 اسفند 93), M.S.H (چهارشنبه 13 اسفند 93), parsa1400 (چهارشنبه 13 اسفند 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 13 اسفند 93), کیت کت (چهارشنبه 13 اسفند 93), نیکیا (چهارشنبه 13 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 13 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  17. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    ام.اس.اچ (مائده) آیا این فرد همین

    http://www.hamdardi.net/thread33996-6.html فرده؟

    ویرایش توسط فرهنگ 27 : چهارشنبه 13 اسفند 93 در ساعت 15:44

  18. 5 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 13 اسفند 93), del (سه شنبه 19 اسفند 93), khaleghezey (پنجشنبه 14 اسفند 93), بانوی آفتاب (پنجشنبه 14 اسفند 93), شمیم الزهرا (چهارشنبه 13 اسفند 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. از ازدواج با همسرم ناراحتمو مسئولیت زندگی به دوش من هستش و اون بی خیاله
    توسط zahra64 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 اسفند 93, 01:11
  2. داستانک (مدیریت - کار و...)
    توسط baby در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 26 آذر 89, 15:54
  3. مدیریت استرس در روابط عاطفی
    توسط mardomak در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 26 اردیبهشت 88, 18:34
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
    توسط 50%mahdi در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: دوشنبه 30 دی 87, 19:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.