به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array

    همسرم ديگر نماز نميخواند اما يکي از معيارهاي من براي ازدواج اين بوده است.

    سلام
    من 35 سال سن دارم و حدود 13 سال است که ازدواج کرده ام يک اتفاق جديدي حدود يکي دو ماه براي من و همسرم افتاده و الان حدود دو هفته است که همسرم نماز نمي خواند نمي دانم به مشکل به وجود آمده بينمان مربوط است يا نه ولي دوست دارم همسرم نماز بخواند مگه بچه است که ديگه نماز نميخونه لطفا کمک کنيد من چه بايد بکنم

    - - - Updated - - -

    خواهش مي کنم يکي با من حرف بزنه و منو راهنمايي کنه

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    چرا هيچکس نمي گه من چي کار کنم.
    شايد کم توضيح دادم. بيشتر توضيح مي دهم به اميد اينکه بتونيد به من کمک کنيد.
    چند وقت پيش متوچه شدم يک نصفه شب شوهرم گوشيشو چک مي کند. اول اصلا توجهم را جلب نکرد بعدا که ازش پرسيدم گفت سرعت نت شبها بهتره و من دارم آهنگ دانلود مي کنم.


    بعد از چند شب دوباره کارش تکرار شد و زير پتو اين کار را مي کرد من همون جا پتو رو کنار زدم و گفتم داري چي کار مي کني اين نصفه شب

    خيلي بهت زده شد و با خنده گفت هيچ کار. اما من در يک لحظه شک کردم و گفتم بايد گوشيتو به من نشان بدي و اون با خنده از اين کار امتناع کرد. گفت دارم فيلم غير اخلاقي مي بينم. اما بازم به من نشان نداد.و با خنده رفع کرد.

    اما من خيلي ناراحت بودم تا صبح نخوابيدم و فرداش رفتم پيش مشاور به من گفت زياد بهش گير نده اما چشم و گوشتو باز کن فقط خط قرمزهايت را برايش مشخص کن

    من اين کار و کردم ولي بازم هم طاقت نياوردم و بهش گفتم تو داري يک چيزي رو از من مخفي مي کني. دست خودم نبود. اصلا نمي تونستم جريان اون شبو فراموش کنم/ اما اون زد گوشيشو شکست

    بعد از يکي دو شب من با مهرباني باهاش حرف زدم و اون هم برخلاف هميشه با من حرف زد چون کلا همسرم آدم کم حرفيه حداقل با ما که اين طوره... هميشه خدا سرش تو گوشيش بوده.

    و اون به من گفت تو منو محدود مي کني . و کلا خيلي حرف زد که من اصلا باورم نمي شد اين طوري باشد مثلا مي گفت من قبلا خيلي با همه راحت بودم اما از وقتي با توازدواج کردم حتي با خواهرم هم نمي تونم شوخي کنم . من قبلا با دختر عمو ها و ... شوخي مي کردم. يا مثلا فلان مهموني مختلط که حدود 12 الي 13 سال پيش رفتيم تو ناراحت شدي و ...

    من خيلي خوشحال شدم که با من حرف زد اما در کل طوري شد که موضوع اون فراموش شد حالا من گناهکار شدم. من ازش معذرت خواهي کردم

    ا
    ون همون شب به من گفت که اون در يک گروههاي مجازي که جديد مد شده عضو شده و چند تا دوست خانم و آقا تو اون گروه داره و از اينکه يکي از اونها با همسرش تو گروه است ولي اون نمي تونسته به من اين موضوع رو بگه ناراحت بود. همونجا من رو هم عضو گروه کرد و گفت اگر خوشت نيومد هر دوتامون از گروه بيرون مي يايم.

    من عضو شدم... اما خيلي ناراحت بودم ولي به روي خودم نمي اوردم چون مي ديدم که شوهرم با اونها چقدر راحت بوده و تمام ساعتهايي که اون سر کار بوده حتي پشت ترافيک با اونها صحبت مي کرده در حالي که وقتي من بهش زنگ ميزدم مي گفت کار دارم .. وقت ندارم. يا اين جور چيزها

    حتي با اونها خيلي صميمي شده بود (خانمها و آقايون) حتي اونها مي دونستند که همسر من پفک دوست داره و من تو اين سيزده سال نفهميده بودم . خيلي عذاب کشيدم . اينقدر گريه کردم حتي يک بار هم شوهرم به من نگفته بود که پفک دوست داره يا من نديده بودم پفک زياد بخوره البته مي دونم اين موضوع پفک خنده داره . منظورم اينکه که با اونها خيلي راحت بود و خيلي راحت باهاشون شوخي مي کرد

    ولي در کل من خيلي ناراحت شدم. فکر مي کردم شوهرم با اين کارش به من خيانت کرده. اون اين چيزها رو خيانت نمي دونه اما به نظر من اين کار هم خيانته. در ضمن اون هنوزم مي گه که کارش اشتباه نبوده و اين منو ناراحت مي کنه اصلا منظورش رو نمي فهمم چون يک بار ديگه گفت که هر کاري رو که آدم مجبور باشه مخفي کنه حتما اشتباهه

    به هر حال با يک سري اتفاقات من نتونستم تو اون گروه بمونم و اون هم با ناراحتي اومد بيرون . حتي به من گفت شماره هاشونو نداره اما من با اينکه که مي دونم کارم زشت بوده گوشيشو چک کردم و متوجه شدم شماره بعضي هاشونو داره شايد هم ياد رفته بود نمي دونم . من چند تاشو پيدا کردم شايد بقيه را يه جور ديکه ذخيره کرده من نمي دونم..........

    در کل خيلي اوضاع بدي داشتم دو باره به مشاوره مراجعه کردم الان حالم بهتره خيلي بهش محبت مي کنم . اما اينکه نمازش را نمي خونه ناراحت مي کنه. احساس مي کنم روي يخ دارم زندگي مي کنم. هر لحظه ممکنه اين يخ آب بشود و چيزي از زندگيم نمونه . درسته که به ظاهر قضيه تمام شده اما من هنوز ناراحتم

  3. کاربر روبرو از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده است .

    بارن (شنبه 09 اسفند 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 مهر 01 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1387-6-19
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    11,511
    سطح
    70
    Points: 11,511, Level: 70
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 167 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    یک سوال : مگه همسرتان به خاطر شما نماز می خواندند که حالا برای مشکلی که با شما پیدا کرده اند دیگر نماز نمی خوانند ؟ اگر به خاطر شما بوده که آن نماز فکر نکنم ارزشی داشته باشه و اگر نه پس مطمئن باشید که یک نفر یکهو نماز رو ترک نمیکنه و تغییر عقیده مدتی حداقل چند ماهه طول میکشه پس باید بگردید و ببینید که چه اتفاقاتی در زندگیتان افتاده که شوهرتان اینگونه واکنش داده اند .
    به هر حال شما کمی صبر کنید و بگذارید رابطه تان بهتر شود و در یک فرصت مناسب خودتان ازش بپرسید . وقتی شرایط مهیا بود مثلا بپرسید چند روزه ندیدم نماز بخونی ؟ و هر گونه که جواب دادند به هیچ عنوان همان لحظه با ایشون شروع به بحث کردن نکنید ! بشینید و سر فرصت جوابشان را تحلیل کرده و با آمادگی قبلی و آرام آرام ایشان را ترغیب به خواندن نماز کنید .
    موفق و پیروز باشید
    هر که بی‌مشورت کند تدبیر * * غالبش بر غرض نیاید تیر

    بیخ بی‌مشورت که بنشانی * * بر نیارد بجز پشیمانی

  5. 2 کاربر از پست مفید TikTak تشکرکرده اند .

    sara 65 (پنجشنبه 14 اسفند 93), مهرااد (پنجشنبه 21 اسفند 93)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 مهر 94 [ 17:52]
    تاریخ عضویت
    1393-11-12
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    59
    سطح
    1
    Points: 59, Level: 1
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم.
    به نظر من نماز خواندن یا نخواندن یک انسان بالغ به خودش و اعتقاداتی که فکر و روح حول ان میچرخه مربوطه.ادم فراز و نشیب زیادی را تو طول زندگیش تجربه میکنه.این که توان و ظرفیت اعتقادات معنوی هر کسی تا چه اندازه است مختص خود اون فرده.این که همسرتان در گروههای مجازی عضو شده به خودی خود خیانت محسوب نمیشه.مخصوصا که شما را هم وارد کرده .مردها یه زمانهایی نیاز دارن اندکی فضای خصوصی داشته باشن.مخصوصا حول و حوش دهه چهارم زندگیشون این مسیله خیلی شایعه.شما سعی کن بیشتر بهش نزدیک بشی.خلا هایی که ذکر کردی تو روابطتون هست را پر کن.به نظر من راجع به نمازش هم ازش سوال نکن.این طوری حداقل باهات رودروایسی داره ولی وقتی بپرسی و بگه اره نمیخونم قبح کارش پیش خودش هم میریزه.هر چند خداوند مسیرهای متفاوتی برای تعالی انسان ایجاد کرده و نماز هم یکیشه و نه تنها راه.
    موفق باشی.

  7. 3 کاربر از پست مفید مهدیه بانو تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 11 اسفند 93), نادیا-7777 (یکشنبه 10 اسفند 93), من راضیه هستم (جمعه 22 اسفند 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array

    از یه در که گناه وارد میشه از در دیگه اعتقاد وارزشها دینی واخلاقی میره بیرون.........

    اول نماز میزارن کنار بعد حرف زدن و ارتباط با نامحرم و زنان ودختران دیگه براشون عادی میشه بعد چشماش به دیدن صحنه های گناه آلود عادت میکنه خلاصه همینجور تا اخرش خودتون حدس بزنید..........
    این فقط مشکل شما نیست الان خیلی از زنان و مردان جامعه ما درگیرش(دختر و پسر که دیگه ولش کن) هستن از وقتی این نرم افزارهای مزخرف و خونه خراب کن مثل وایبر واتساب وچیزای دیگه اومده کلا روابط گناه الود در نظر خیلیا عادی شده
    حرف زدن یه مرد با زن مردم یا یه زن متاهل با مردای دیگه انگار یه ارتباط عادیه که گاهی کار به جاهای باریکتر هم میکشه ولی تا زندگیشون نابود نشه به خودشون نمیان
    پس حالا فکر کنید این وسط دیگه اعتقادی به نماز انجام واجبات میمونه؟
    البته این رو کلی گفتم شاید شوهر شما مشکلش چیز دیگه ای باشه ولی خوب بهتره تا دیر نشده یه جایی تموم بشه این ارتباطات!
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  9. 2 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    آزرم (شنبه 09 اسفند 93), شمیم الزهرا (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام
    فکر کنم سئوالتون در مورد نماز رو این جا بپرسید بهتر جواب بگیرید.

    (پرسش و پاسخ - لب المیزان)

    خانم آبی بیکران سلام، میدونم چی میگید ولی عموما مرد ها مخصوصا در زندگی زناشویی با هر گونه تسلط و دستور از طرف زنشون مخالفت میکنن و به نوعی لجبازی میکنن و هنر زن برای پیشبرد مسائل و تغییرات اگر مقدور باشه برای خیلی از مردها از راه همون عواطف و محبت های زنانه نشئت میگیره و بار فشار و نصیحت زن خیلی وقت ها موضوع دچار تنش بیشتر میشه.

  11. 2 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 11 اسفند 93), مهرااد (پنجشنبه 21 اسفند 93)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام ممنون از اینکه به من گوش دادین
    همسر من قبل از من هم نماز میخوند
    ترس من از اینه که نماز نخوندش و این اخلاق جدیدش که اس ام اس بازی و این دوستی جدیدش به هم ربط داشته باشن یعنی دقیقا نگرانیم مثل آبی بیکران عزیزه

    نمیدونم چه کنم همسرم میگه من کنترلش میکنم اما اصلا نیس که کنترلش کنم نه باهم حرف میزنیم نه بیرون میریم نه خوش می‌گذرانیم اصلا اون معنایی زن و شوهری رو نمیدونه دیشب به من گفت زن وشوهری معنا نداره ما فقط با هم زیر یه سقف زندگی میکنم همین الان که این رو مینویسم قلبم از ناراحتی درد میکنه چکار کنم هر چی فکر میکنم ایراد خیلی فاحشی ندارم نمیدونم چرا به اینجا رسیدم با من حرف نمیکنه وقت نداره اما خیلی راحت با کوچکترین وقت اضافه ای تو اون گروه با اونا شوخی میکرد

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 11:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-30
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    5,578
    سطح
    48
    Points: 5,578, Level: 48
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    196

    تشکرشده 193 در 77 پست

    Rep Power
    30
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق خانواده نمایش پست ها
    ترس من از اینه که نماز نخوندش و این اخلاق جدیدش که اس ام اس بازی و این دوستی جدیدش به هم ربط داشته باشن یعنی دقیقا نگرانیم مثل آبی بیکران عزیزه
    شما نگران نماز و خدا و معصیت و ... نیستی !!!

    میدونید چیه ، به نظر من شما به همسرت اعتماد نداری ....!!!!

    شما نماز را ضامنی مبینی که شوهرت به سمت خلاف دیگه ای نمیره ....
    ویرایش توسط مسافر زمان : جمعه 22 اسفند 93 در ساعت 21:17 دلیل: حذف حواشی

  14. 4 کاربر از پست مفید tanhaei تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 11 اسفند 93), sara 65 (پنجشنبه 14 اسفند 93), من راضیه هستم (جمعه 22 اسفند 93), اثر راشومون (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    جناب تنهایی شما درست میگین من فکر میکنم نماز سوپاپ اطمینان واقعن هم همینطوره مگه تا حالا که میخوند این مشکلات رو داشتیم....

    در مورد غیر مسلمانها هم حرف شما رو کاملا قبول دارم اما این میدونم که کلن قالب اونا با ما فرق میکنه اصلا این دو موضوع با هم قابل مقایسه نیست

    اصلا بحث نماز به کنار اصلا شما درست میگی این کارش قابل توجیه نیست (تو گروه مجازی با غریبه ها راحت بودن) چرا مردا خوشی رو، رو در بایستی و احترام رو برا غریبه ها بیشتر دارن تا خانوادشون

    کلن همسر من خیلی از معیارهایی رو که من به خاطرش با اون ازدواج کردم داره یکی یکی از دست میده

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    23,502
    سطح
    94
    Points: 23,502, Level: 94
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 848
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام دوست عزیز...

    همسرشما به خاطر علاقه به شما یا بدست آوردن دل شما وشایدم خانوادتون و نیز احتمالا اختلافات مذهبی که داشتید وشاید هم اینکه روحیاتتون متفاوت بوده بخشی از خودش رو درمقابل شما سانسور کرده . ولی ازونجا که اینکار انرژی بسیاااری از آدم می گیره همسرشما تصمیم گرفته خودش باشه نه کسی که ادا در میاره .

    منظورم این نیست که همسر شما از ترس شما 13 سال خودشو سانسور کرده بلکه علتش میتونه زیاد باشه وحتی عوامل اجتماعی و تربیتی مثل تایید طلبی،خانواده ی محطاط و تاییدطلب و... توش نقش داشته باشه. به نظرمن همه ی آدما حدی از سانسور رو دارند !! اما اینکه بعضی ها حدشون بالاتره و بعضی ها کمتره .

    درمورد همسرت: این خیلی مهمه که علت سانسور رو کشف کنی؟ آیا رابطه ی شما باهمسرت دوستانه و از روی عشق و محبت بوده یا اینکه او مدام باید به شما جواب پس میداد؟
    آیا به همسرت اجازه میدی احساسات ناخوشایندش رو بیان کنه؟آیا پذیرا و شنوا هستی؟آیا اشتباهات کوچکش رو بخشیدی که بخواد راجع به اشتباهات بزرگش باهات دردودل کنه؟ آیا برای همسرت دوست خوبی هستی>؟ آیا اجازه میدی همسرت خودش رو ابراز کنه یا دائم نگران اینی که کارهاش مطابق میلت نیست و ازش شکایت داری؟

    اگر جوابت بله هست
    که نشون میده در نحوه ی ارتباط باهمسرت و انتطاراتی که ازش داری باید تجدید نظر اساسی کنی و علت اصلی سانسور همسرت هم این رفتار مخالفت کننده ی شماست. ولی

    اگر جوابت خیر هست:
    بدون که هرکسی درطول زندگی تغییر میکنه ،وهرکسی حق داره تغییرکنه! آزمایش کنه و تصمیم بگیره .همسرت حق داره تصمیم بگیره . اما نحوه ی برخورد شما بسیار مهمه . چه بسا با حمایت و دلگرمی های شما پس از مدتی باعشق و علاقه ی بیشتر به سمت نماز برگرده و با مخالفت ها و پرخاشگری ها وبی صبری و کناررفتن حرمت ها منجر به عادی شدن نمازنخوندن برای ایشون بشه و برای همیشه نماز رو ترک کنه!! (خودم دوروبرمون دیدم مورد دوم رو ) شاید اون در نوجوانی خودش هیچوقت نتونسته نمازنخوندن رو تجربه کنه تا لذت نمازخوندن رو درک کنه. شما بهش این فرصت رو بده .شاید نمازش با اجباربوده ولی الان داره لذت اختیاروانتخاب رو درک میکنه! آیا می خوای ناخواسته بالاترین نعمت انسانی رو ازش بگیری؟چیزی که خدا بخشیده؟ (آزادی و اختیار) .
    شما محبت همسریت رو ازش دریغ نکن . پشتیبان و عاشقش باش و بهش بگو هرتصمیمی بگیری برام محترمه چون من بهت علاقه دارم و برای تصمیماتت ارزش قائلم .اتفاقا نماز هم از جنس عشقه و عشق تو به همسرت میتونه تجلی کوچکی از عشق همسرت به پروردگارش رباشه و فرصتی دوباره برای عشق ورزیدن او به خدایش.

    باعشق فقط میشه دعوت به عشق کرد و بس.

  17. 4 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 11 اسفند 93), meysamm (چهارشنبه 20 اسفند 93), نیکیا (دوشنبه 11 اسفند 93), من راضیه هستم (جمعه 22 اسفند 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 اردیبهشت 92, 13:25
  2. همسرم بين ما تبعيض گذاشته؟
    توسط فرشته سفيد در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 دی 90, 08:36
  3. مادر مهربونم عيدت هزاران بار مبارك باد
    توسط N.DELNAZ در انجمن عیدانه های همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 اسفند 87, 14:21
  4. عيد
    توسط کنجکاو در انجمن انجمن افراد خوشبخت
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 87, 22:30
  5. معيارهاي خوب بودن آقايان از نظر خانم ها (لطفاً خانم ها نظر بدن)
    توسط hamidrahimi در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 28 اردیبهشت 87, 14:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.