بازم سلام دوستان
این تاپیک در ادامه تاپیکیه که در انجمن اختلاف با خانواده همسر گذاشتم ولی دیگه این موضوع به اونا مربوط نیست.
مربوطه به خودم و همسرم.
همونطوری که میدونین من 23 ساله ام و همسرم 33.دو ساله که عقد کردیم.
راستش رو بگم خیلی مرد خوبیه.خیلی دوستش دارم ولی خیلیم اذیتش می کنم.نمیدونم چرا دست خودمم نیست ولی سر کوچیک ترین مسائل باهاش جروبحث می کنم و حرفایی می زنم که نباید...بعضی اوقات احساس می کنم که داغونش می کنم ولی بازم چیزی نمیگه.بازم میاد طرفم و کلا به نظر خودم خیلی لوسم کرده.آخه من اینطوری نبودم تو خونوادم به این معروف بودم که خیلی منطقیم اما الان اصلا با منطق دیگه سروکار ندارم.هر هفته باید سر یک موضوع الکی که شاید بقیه خندشون بگیره با شوهرم بحث کنم تا خیالم راحت بشه که بحث این هفته انجام شده و کلی ناراحتش کنم.بعد تازه دلم میسوزه که چرا اینکارو کردم ازش عذرخواهی می کنم اونم قبول می کنه ولی هفته پیش بهش حرفایی زدم که فکر کنم کلا داغون شد.
باز داشتیم بحث می کردیم که یه دفعه وسط حرفم (واقعا از دهنم پرید)بهش گفتم ازت بدم میاد....
خیلی ناراحت شد خیلی.....بازم غرور مردانشو با ندونم کاری از بین بردم.ینی اینو بگم که واقعا از دستم رنجید...خودمم ناراحت شدم.بهم گفت یعنی دارم تحملم می کنی؟
مرد رمانتیک من دلش از من خیلی گرفت.خودمم ناراحت شدم بهش گفتم منو ببخش ازدهنم پرید.اول که نه ولی بعد 2روز بخشیده شدم.
فکر می کردم دیگه دوستم نداره با این حرف ولی امروز بهم گفت روزهای شنبه رو مرخصی گرفتم که با خانومم بریم راه بریم.درحالیکه جمعه اشم خالیه.خیلی خوشحال شدم و باز از کار خودم ناراحت.بچه ها کمکم کنین.چیکار کنم که جلوی دعواهای الکی رو بگیرم.خیلی دوسش دارم.دلم نمیخواد محبتش رو شوهرم جای دیگه ای خرج کنه(البته اینو بگم که خیلی پاکه)همش خواب میبینم که از دستش دادم که با این کارام .....
اگه مطلبی دارین که کمکم می کنه لطفا بهم معرفی کنین خودمم خیلی دنبال کتاباش دارم میرم.یه چیزی که هس اینه که مهارت همسرداری رو من ندارم یکی اینو تو خواب بهم گفت!!
میخوام این مهارتو در خودم به وجود بیارم تا شوهرم مثل روز اول همه عشق و زندگیش من باشم(همونطوری که خودش همیشه بهم گفته).تا بیشتر از این چیزی رو خراب نکردم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)