به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 11 12345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 107
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array

    New 2 با ناسازگاری همسرم چه کنم خسته شدم

    سلام
    با زندگی من کم و بیش آشنا هستید الان 30 سالمه و همسرم 34 ساله
    7 سال پیش ازدواج کردیم . همکار بودیم . با کلی عشق و علاقه زندگی رو شروع کردیم و با دست خالی تونستیم یه شرکت بزنیم که خدا رو شکر تا حدی خوب بود اما مثل کارای دیگه چند بار با ورشکستگی روبرو شدیم از 3 سال پیش همسرم بهانه گیری رو شروع کرد و تویه یه دعوا به من گفت که دیگه علاقه ای به من نداره
    سمت خیانت و مشروب و.. رفت در صورتی که اولین شرط هر دومون برای زندگی وفاداری بود انا پای حرفاش نموند من رو از محل کارش اخراج کرد و دست خالی تو خونه می موندم آقا ساعت 2 میمومد با دوستاش می رفت البته خودش هم سعی می کرد شاد باشه اما افسردگی گرفته بود.
    بعد از کلی مقاله خوندن و شب و روز گریه کردن و همدرد اومدن تصمیم گرفتم عیبهامو شناسایی کنم و برطرف کنم تا حدود زیادی موفق بودم. البته ایرادام هیچ وقت در حدی نبود که بخواد زندگیمو به این روز بکشونه
    همسرم رفت و آمدش رو کاملا با خانوادم قطع کرد و در ازای درخواستم برای پول می گفت برای خودت شغلی ایجاد کن که این کارو انجام دادم و بدون هیچ کمکی از طرف همسرم
    از وقتی تو خریدن ماشین و ... کمک می کردم تا حدودی بهتر شده بود .
    اما همش دوباره میگه من دوستت ندارمو به خاطر بچه دارم باهات زندگی می کنم و حتی وقتی هیچ اشتباهی نمی کنم میگه اگه تو بهترین زن دنیا هم باشی وقتی دوستت ندارم چه کنم ؟
    خدا نکنه یه اشتباهی کنم اون وقت که تا چند روز قهره و ساعت 1 به بعد میاد و میره یه اتاق دیگه می خوابه
    مثلا همین چند وقت پیش چون غذا خوش مزه نبود قهر کرد و گفت دیگه غذاتو نمی خورم حرفو کشوند به 7 سال پیش که فامیلات تو عروسی پول ندادند و کم دادند و من اگه خانمم خونه دار بود بیشتر پیشرفت می کردم و ...
    این در حالیه که 5 سال باهاش همکار بودم و پابه پاش کار می کردم و حتی حلقه ازدواجمون رو برای کارمون فروخته بودیم بدون هیچ حقوقی باهاش کار می کردم با عشق بدون منت از جونم مایه می ذاشتم
    منم بهش گفتم اگه اینطوره ازاین به بعد رو درآمد من حساب نکن که اونقدر داد و بیداد کرد و منت عروسی رو رو سرم گذاشت که منم بهش گفتم بی غیرت اومد زد تو دهنم اونقد خون اومد که دخترم وحشت کرده بود. گوشیم رو برداشته میگه چه معنی داره زن گوشی داشته باشه
    حالا فکر کنید از بانک زنگ می زنن برای چک و ... از شرکتها اونوقت گوشی دست آقاست
    بهم گفت باید کارتو تعطیل کنی این در حالیه که به مخارج من اهمیتی نمیده. ئ تازه کلی بدهی به خاطر کارم دارم که مطمئنا نمی تونم رو همسرم حسابی کنم
    از نظر من مردی که 7 سال منت یه عروسی رو بذاره رو سر همسرش بی غیرته اونم همسری که حتی تا حلقه و همه چیزشو برای پیشرفت و کار گذاشته
    اصلا نمی دونم چه کنم خسته شدم
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  2. 7 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), sevil73 (سه شنبه 05 اسفند 93), terme00 (چهارشنبه 06 اسفند 93), اقای نجار (سه شنبه 05 اسفند 93), بارن (سه شنبه 05 اسفند 93), خیال تو (سه شنبه 05 اسفند 93), سوده 82 (پنجشنبه 07 اسفند 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-11-14
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    6,278
    سطح
    51
    Points: 6,278, Level: 51
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,296

    تشکرشده 173 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام عزيزم
    تا حالا شده با شوهرت توو يه موقيت خوب حرفاتو بزني؟
    از كي شوهرت باهات بدرفتار كرد؟
    تنها كاري كه الان ميتوني بكني سعي كن هر جور شده باب ميلش رفتار كني ميدونم سخته ولي اگه زندگيت و شوهرت و دوست داري بايد اين كارو بكني تو خيلي سختي كشيدي پس نذار انقدر راحت از دستش بدي اين زندگي سهم توا پس با تمام وجود نگهش دار من بارها همسرم گفته توو دعوا كه دوستم نداره اما من هميشه ميذارم به حساب اينكه عصبانيه و اينجور وقتا فقط به كارا و رفتاراي خوبش فكر كن مطمئناً كارايي كرده كه باعث شده تا الان كنارش باشي...من و اعضاي همدردي كنارتيم تا زندگيتم مثل اسمت موفق و آروم بشه....

  4. 4 کاربر از پست مفید mohi تشکرکرده اند .

    mordad (سه شنبه 05 اسفند 93), parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 05 اسفند 93), امیر مسعود (سه شنبه 05 اسفند 93)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    3 ساله
    اما نه تو عصبانیت بلکه تو شرایط کاملا آروم هم گفته علاقه ای به من نداره دیگه
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    زندگی موفق عزیز سلام.نمیدونم رفتارت با همسرت چطوریه زن وابسته به همسرت هستی بیشتر از اندازه به همسر بها میدی و درخاست علاقه داری یا نه.واقعیتش اینه ما آدمها تا.وقتی از حضور.کسی.در زندگی.مطمئن هستیم.میلی برای با.اون بودن.و توجه.کردن.بهش نداریم.من.فک نمکینم همسرت.واقعا دوستت نداشته باشه چون از.نظر.من.وقتی ی مرد برای خاستن.و یا.نخاستن تصمیم.بگیره چیزی مانعش.نیس حتی دخترت..پس مثبت تر نگاه.کن همسرت بنا به دلایلی آسیب دیده و به همین دلیل میخاد با.الفاظ منفی احساس منفی خودش رو خالی کنه.به.خودت بیشتر از قبل برس نه صرفا برای همسرت بلکه برای دل خودت سعی کن.شاد.و سرزنده باشی و برای خودت برنامه ریزی و هدف داشته باشی زندگی به.روز مرگی طی.نکن کمی از همسرت فاصله بگیر تا از اینکه شما همیشه هستی اطمینانش از.بین.ب ره.یمدت بیشتر از قبل به شادی خودت.و دخترت برس.امیدوارم هر انچه خیر و صلاحته رقم بخوره

  7. 9 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    meinoush (سه شنبه 05 اسفند 93), sevil73 (سه شنبه 05 اسفند 93), کیت کت (چهارشنبه 06 اسفند 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 05 اسفند 93), امیر مسعود (سه شنبه 05 اسفند 93), اثر راشومون (سه شنبه 05 اسفند 93), سوده 82 (پنجشنبه 07 اسفند 93), شیدا. (سه شنبه 05 اسفند 93), غزال کوهستان (سه شنبه 05 اسفند 93)

  8. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    مرداد عزیز همسرم می دونه که من واقعا دوسش دارم و ازین بایت مطمئنه و همه چیز رو سعی کردم طبق میل اون انجام بدم تا جایی که از اندام لاغر خوشش میاد به خاطر اون 11 کیلو کم کردم (با قد 170 وزنم 71 بود البته بعد از زایمان الان 60 کیلو شدم) اما اصلا اینا به چشمش نمی یاد به خودم هم میرسم اما توجهی نداره . دائم میگه تو برای زندگیمون هیچ کاری نکردی. فکرش مشغوله خیلی ناراحته میگه بدون عشق نمیشه زندگی کرد
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟
    ویرایش توسط zendegiye movafagh : سه شنبه 05 اسفند 93 در ساعت 17:04

  9. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), شیدا. (سه شنبه 05 اسفند 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام خانم




    از سالی که آمدم همدردی تقریبا تاپیکهای شما رو می بینم. براتون از اعماق وجودم آرزوی آنچه آرزوشو دارین میکنم.


    خانم زندگی موفق عزیز با آشنایی نسبی ای که از تاپیکهای قبلیتون دارم حس میکنم شما فشار زیادی به خودتان وارد میکنید. اولین کسی را که فراموش کردید خودتان هستید و( یک مورد هم در پرانتز گاها هم در برخی موارد واکنشهای تند نشان می دهید ( یکی دوسال گذشته در یکی دوتا تاپیک شاهد بودم. امیدوارم از حرفم ناراحت نشید. ولی این را هم دیده ام که این واکنشها را اخیرا اصلا ندیده ام. که این خود نشان از صبورتر شدن شما دارد)


    تلاش شما برای حفظ زندگیتان با توجه به داشتن فرزند و دوست داشتن همسرتان کاملا جای تحسین دارد


    چیزی که من خ وقته دوست دارم به شما بگم اینکه "محبت کردنتان" بوی وابستگی میده. بوی نیاز می دهد و در قریب به اتفاق موارد وقتی ادمها متوجه این نوع دوست داشتن می شوند پس می زنند. ناز میکنند و ..واقعیت تلخ ما آدمها.

    معمولا ادمها وقتی این نوع دوست داشتن را میبینند سریع امواج منتشر شده از اون رو درک میکنند و گاها هم سو استفاده میکنند




    من فکر میکنم باز شما "شوهرتون" در مرکز زندگیتون قرار داره. بخاطرش خ کارها میکنید و ..این بخاطر "او" این کارها را کردن شما رو از خودتون دور تر میکند برای شما توقع ایجاد میکند و و قتی در قبالش آنجور که باید محبت نمی بینی خلاهایت روز به روز خالی تر می شوند .




    دوست دارم بپرسم آخرین باری که " واقعا" زندگی کردی و لذت بردی کی بوده؟




    دوست دارم بپرسم اون نظرات خ فرشته مهربان رو چند درصدش رو عملی کردی؟




    بنظر من مجددا یک حودکاوی داشته باشید. با چند مشاور خبره بصورت تخصصی صحبت کنید. حتما راهکارهاشون رو عملی کنید( می دانم که در این مسیر هستی عزیزم اما بنظرم باید خ خ فعا لتر باشی. فکر میکنم حتی بصورت خصوصی هم مشاوره میگرفتین؟ درسته؟ )
    و تصمیم گیریهایتان را کاملا منطبق بر منطق کنید. و آگاهانه و شجاعانه انتخاب کنید و پیامدهای انتخابهایتان را شجاعانه بپدیرید. اگر گدشتی میکنید آگاهانه باشد و از موضع قدرت. آگر ادامه می دهید هدف دار باشد اگر محبت میکنید دقیقا با دور اندیشی باشد. اگر لاغر می شوید بخاطر خودتان لاغر شوید:). دوست داشتن دیگران معلول دوست داشتن خودمان هست.


    بنظر من عالی عمل کردن حتی اگر طرف ادم عالی نیست نشان از وجود عمیق آدم دارد. وجودی که آرامشش خ وابسته به دیگران نیست.
    آگاهانه و شجاعانه عمل کردن حتی اگر ادم را به مقصدی که ارزویش را دارد نرساند لااقل وجدانی اسوده و رضایت خاطر را برای ادم به همراه خواهد اورد.




    این پست من به این مفهوم نیست که شما اینکارها را نمیکنید. بعنوان یک خانم کاملا از خودگدشتگیها و ایثارها و دلشکستگیهاتون رو درک میکنم. و از خدا می خواهم خ سریعتر مشکل شما حل شود


    اگر انچه گفتم با انچه هست فاصله دارد از من نرنجید که شناختم عمیق نیست و خ با دنیای اقایان اشنایی ندارم


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  11. 14 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    anastazia (سه شنبه 05 اسفند 93), hafez2014 (سه شنبه 05 اسفند 93), khaleghezey (سه شنبه 05 اسفند 93), meinoush (سه شنبه 05 اسفند 93), mohi (شنبه 09 اسفند 93), parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), sevil73 (سه شنبه 05 اسفند 93), کیت کت (چهارشنبه 06 اسفند 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 05 اسفند 93), اقای نجار (سه شنبه 05 اسفند 93), امیر مسعود (سه شنبه 05 اسفند 93), اثر راشومون (سه شنبه 05 اسفند 93), سوده 82 (پنجشنبه 07 اسفند 93), شیدا. (سه شنبه 05 اسفند 93)

  12. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    ممنون مهراد عزیز من اون موقع پستهای فرشته مهربون رو می خوندم و واقعا از نظر احساسی توقعم رو به صفر رسوندم
    شاید از نتیجه همون بود که همسرم چند بار خواست مثل گذشته باشه چند بار برگشت اما زمانی که نمی تونه مثل قبل باشه و یهو دوباره تغییر می کنه اذیت میشم
    مثلا موقع ماشین خریدن پارسال همش اس ام اسهای عاشقونه می داد و اینکه دوست داره دوباره 3تایی بریم مسافرت و کنار همون رودخونه جمع شیم و ... اما یهو دوباره بداخلاق میشد و بداخلاق شدنش طوریه که یهو میره دوسه روز دیگه میاد یا ساعت 2 نیمه شب میاد خونه میره یه اتاق دیگه میخوابه اصلا توجهی نمیکنه من و دخترم تو اون لحظه ها نیازی داریم یا نه
    شاید خیالش راحته که من سرکار میرم اما زمانی که نمی رفتم هم همین بود . اینکه دو سه ساله تو هیچ مهمونی نیستیم (البته فامیلای منو ...) خیلی چیزای دیگه منو اذیت می کنه
    من سعی می کنم به مهمونی و گردش و مسافرت و نیاز مالی فکر نکنم اما این که الان 10 روزه دیر میاد و اینکارهاش منو بهم میریزه
    یعنی آدم تو این شرایط باید چه طوری باشه
    من خودم رو دوست دارم اما وقتی همسرم اینکارها رو می کنه چطوری می تونم از زندگی خیلی لذت ببرم ؟ من با وجود دخترم خیلی شادتر تر از قبل هستم اما اینا خلا احساسی منو پر نمی کنه
    اگه بدونم چه طوری میشه تو شرایط من از زندگی واقعا لذت برد خیلی خوبه چون اصلا دوست ندارم اینقد ناراحت باشم
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟
    ویرایش توسط zendegiye movafagh : سه شنبه 05 اسفند 93 در ساعت 18:25

  13. 5 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    hafez2014 (سه شنبه 05 اسفند 93), khaleghezey (سه شنبه 05 اسفند 93), parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), sevil73 (سه شنبه 05 اسفند 93), سوده 82 (پنجشنبه 07 اسفند 93)

  14. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    شوربختانه وقتی ناراحتی داریم عزیزترین فرد و نزدیکترین به ما در زندگی بهش بیشترین آسیب را وارد میکنیم.
    بعضیا واسه کار آزاد درست نشدن بیشتر بدرد کار کارمندی میخورن توی فامیلامون از اینجور افراد داریم.اینو خوب متوجه شدم بعنوان یک مرد چیزی که برایمان خیلیمهمه مسائل مالی و پیشرفت کردن هستش مخصوصا وقتی که در اطرافیان و آشنایان افرادی باشند که بقولی همسطح و هم دوره اون فرد باشند ولی سرعت پیشرفتشان بالاتر باشه این برای یک مرد خیلی سخت و گران تمام میشه افراد قوی و بااراده دوباره بلند میشن مثل خودت با اینکه زن هستی ولی بااراده و قوی هستی این خیلی خوبه ولی ناخوداگاه به شوهرت لطمه وارد میکنی البته حدس من اینه وضعیت توی شرکت بدینگونه بوده که احساس میکرده البته اطرافیان هم نقش داشتند که تحت تاثیر همسرش هست و این حسش تشدید میشده این براش سنگین بوده اینکه رفتند طرف دوستان و خوردن مشروب و احتمالا خیانت بنظرم بخاطر احساس حقارت و شکستیه که توی مسئله اقتصادی داشتن.
    فکر میکنم این روال دیگه براش عادت شده یکجورایی خواسته شما را کنترل کنه اینکه زن خانه بشید خانه دار باشید ولی بعد مدتی بخاطر مسائل مالی و مشکلاتی که هست و خرج منزل برخلاف میلش به شما گفتن که خرجت را خودت در بیار!باز دیده اندکی داری موفق میشی دوباره اون حس شکستش عود کرده و اینجوری با خانه نشین کردن شما حتی شده در حد حرف زدن میخواد این دردشو تسکین بده.
    راحت بگم مثل یک شکارچی که داره نعره های اخرشو میکشه.نمیدونم چی بگم چون خود شما واقعا جزو بهترهین های همدرد یهستید و میدونم که همه تلاشتو کردی البته بازم جا داره بیشتر تلاش بکنی فکر کنم شوهرت با این رفتارها داره یکجورایی خودشو آروم میکنه اینکه میگه دوست ندارم و بهت علاقه ندارم یکجورایی وابستگی شما به ایشون بهش حس قدرت میده که شما با گفتن جمله بی غیرت مثل یک پتک کوبیدی توی همه افکاری که داشت و اینگونه بازخورد داشت سیلی خوردن شما.

    و در آخر بعضی اوقات نه سایت همدردی نه مدیر همدردی و نه هیچ فرد دیگه ای نمیتونه کمک کنه این خود فرد هستش که باید تصمیم آخر رو بگیره میخواد زندگیشو بسازه یا خاتمه بده بهش
    البته باید برای هرکدام عواقبی و فوایدی که داره را بررسی بکنه.احساس من میگه برعکس اینی که نشون میده شکست بزرگی براش قلمداد میشه بهتره با احتیاط قدم بردارید بانو

    - - - Updated - - -

    نظر بالا کاملا شخصی بوده ببخشید اینم بگم این روحیه هم که الان دارید را تایید نمیکنم تنها حرفم اینه هرتصمیمی داری در آرامش بگی رو به نتیجش خوب فکر کن بقول معروف سبک سنگین کن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : سه شنبه 05 اسفند 93 در ساعت 18:33

  15. 8 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    hafez2014 (سه شنبه 05 اسفند 93), mahtab61 (چهارشنبه 06 اسفند 93), mohi (شنبه 09 اسفند 93), parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), sevil73 (سه شنبه 05 اسفند 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 06 اسفند 93), بی نهایت (چهارشنبه 06 اسفند 93), سوده 82 (پنجشنبه 07 اسفند 93)

  16. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    من خودم رو دوست دارم اما وقتی همسرم اینکارها رو می کنه چطوری می تونم از زندگی خیلی لذت ببرم ؟
    می دونی چرا؟ چون یه مقدار از دوست داشتنی بودن خودت رو به توجه همسرت ارتباط می دی. کاملا درکت می کنم. البته من همسر ندارم.
    این وابستگی همینه. اینکه توجه کنی به خواسته هاش خوبه ها اما اینکه احساساتت و برداشتت از خودت و شادیت رو مرتبط کنی به یکی دیگه سخت میشه. بد نیست ها. اینهمه ادم هستن که خیلی هم وابسته هستن. اما وقتی ناراحتی یعنی مجبوری و نیازه یه کم کمتر کنی وابستگی احساسی رو..... طبیعیه. خیلی هم طبیعیه احساست. اما واسه اینکه کمتر عذاب بکشی می گم.

    ببین تا اینجا که من فهمیدم 2 تا حالت داریم:
    - اینکه عاشق شیم و خیلی چیزای زندگی رو حتی همه جی رو تو وجود معشوقمون ببینیم. اینطوری خوبه خیلی قشنگه اما اگه معشوق بی لیاقت باشه یا مردم ازار باشه ادم اذیت میشه خیلی.
    - حالت بعدی اینکه خودمونو خیلی دوست داشته باشیم و همه چی رو تو وجود خودمون ببینیم. اینطوری ارامش می تونیم داشته باشیم یه جور شادیه اروم داریم. طور ی می شیم که همه چه زن چه مرد خوشحال می شن از هم صحبتی یا حتی نگاه کردن به ادم چون اون حس درونمون رو می گیرن. و خودمون واسه خودمون زندگی می کنیم. ارومیم یه سری کارایی که دوست داریم می کنیم. دیگه اعصابمون خورد نمیشه چون تو دنیامون فقط خودمونیم که مهمیم. ...... اما اون شور عشق رو نداریم. در نتیجه زجر هم نمی کشیم. در عین حال هم همیشه یه تم ملایم شاد و اروم داریم که باعث میشه همه جذب بشن به ادم در صورتی که عاشق باشیم هر بار ممکنه یه رنگی بشیم یه جور باشه احساسمون.

    اولی وابستگی داره دومی نه. دومی ازاده از هر کسی.

    خوب حالا تو کدوم رو می خوای؟ انتخاب کن.

    من دارم سعی می کنم دومی رو انتخاب کنم. وجودم با اولی هماهنگه. با عشق پرشور. اما وقتی نمیشه بهتره راهی رو برم که حداقل کمتر زجر بکشم.

    ببین تو اولی معمولا اینطوریه که از ادم فرار می کنه معشوق نامردم و ادم می مونه با نیازهاش با دلش که پر درده
    تو دومی ولی همه میان سمتت همه. اما تو دیگه بی نیازی. دیگه کسی برات مهم نیست. دیگه حتی اون معشوق قبلی هم بیاد پیشت اون شور و هیجان رو نداری. ازاد زندگی می کنی.

    وابستگی رو فهمیدی؟

  17. 6 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    hafez2014 (سه شنبه 05 اسفند 93), parsa1400 (سه شنبه 05 اسفند 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 06 اسفند 93), امیر مسعود (سه شنبه 05 اسفند 93), اثر راشومون (سه شنبه 05 اسفند 93), شادی ظهوریان (پنجشنبه 14 اردیبهشت 96)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 95 [ 02:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-11
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    3,032
    سطح
    33
    Points: 3,032, Level: 33
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    176

    تشکرشده 189 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زندگی موفق عزیز سلام

    من همیشه خواننده پست ها وتاپیک های شما بودمو صبوری و پشتکارت رو تحسینمیکردم.

    من فکر میکنم شایدبد نباشه در یک موقعیت آرومکه صحبت میکنیدشما بگید کهمن هم خسته شدم.خسته شدم ازبی انصافیت. از اینکه هیچ کدوماز تلاش هایمن رو نمیبینی.دیگه انگیزه ای برای ادامهاین زندگی ندارم.خسته شدم از بس کنار تو پاورچین پاورچین راه رفتم که مبادابهت بر بخوره. من هم یک زندگی آروممیخوام. یک زندگی باعشق. همسری میخوام کهبهش تکیه کنم.بعد بگید یک مهلتبرای خودم گذاشتممثلا شش ماه تا ببینممیتونم با این شرایط ادامهبدم یا نه.
    اگر در شرایط آروم و با آرامش اینحرف ها رو بگیدمیفهمه که روش فکر کردیدو از سر عصبانیتو تنش نیست.

    این فقط نظر من بود. نمیدونم با شرایطی کهشما دارید میتونه کمکی بکنه یا نه.

    دوست عزیزم از صمیم قلب برات دعا میکنم تا خدا از یکی از راه های ناشناخته اش مهربونیرو به زندگیت بیاره.


    - - - Updated - - -

    زندگی موفق عزیز سلام

    من همیشه خواننده پست ها وتاپیک های شما بودم و صبوری و پشتکارت رو تحسین میکردم.

    من فکر میکنم شایدبد نباشه در یک موقعیت آروم که صحبت میکنیدشما بگید کهمن هم خسته شدم.خسته شدم ازبی انصافیت. از اینکه هیچ کدوم از تلاش های من رو نمیبینی.دیگه انگیزه ای برای ادامه این زندگی ندارم.خسته شدم از بس کنار تو پاورچین پاورچین راه رفتم که مبادابهت بر بخوره. من هم یک زندگی آروم میخوام. یک زندگی باعشق. همسری میخوام که بهش تکیه کنم.بعد بگید یک مهلتبرای خودم گذاشتم مثلا شش ماه تا ببینم میتونم با این شرایط ادامه بدم یا نه.
    اگر در شرایط آروم و با آرامش این حرف ها رو بگید میفهمه که روش فکر کردیدو از سر عصبانیت و تنش نیست.

    این فقط نظر من بود. نمیدونم با شرایطی که شما دارید میتونه کمکی بکنه یا نه.

    دوست عزیزم از صمیم قلب برات دعا میکنم تا خدا از یکی از راه های ناشناخته اش مهربونی رو به زندگیت بیاره

  19. 2 کاربر از پست مفید hafez2014 تشکرکرده اند .

    zendegiye movafagh (چهارشنبه 06 اسفند 93), اقای نجار (سه شنبه 05 اسفند 93)


 
صفحه 1 از 11 12345678910 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.