به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم سرمسایل جزیی و هیچ و پوچ عصبانی میشود و طغیان میکند!!!!!

    سلام.من دختری 28ساله هستم و همسرم 35 سالشونه.ما 7ماهه که عقد هم هستیم.ولی مشکلات بزرگی توی رابطمون هست.یکیش اینه که وقتی من به ارامی به همسرم میگم که ناراحتم از فلان رفتارت بی منطق جواب منو میده و بعدش عصبانی میشه.اخرین باری که عصبانی شد و بعد حتی موضوع و به خانواده ش انتقال داد وابرو ریزی راه انداخت سر این بود که اومد دنبال من بریم خونشون(فقط 5دقیقه راهه).من به ارامی بهش گفتم که ناراحتم از اینکه بدون مشورت بامن ماشینتو به برادرت فروختی تو نباید اینکارو میکردی.برو بهش بگو ماشینتو بده اونوقت حداقل یک ماه مونده به عروسیمون ماشین و ازت تحویل بگیره.برگشت گفت تو اگه باغبونی باغ خودت و بیل بزن.من از این حرفش ناراحت شدم.یکم که ادامه دادم عصبانی شد وگفت به تو ربطی نداره تو فرض کن من هیچوقت ماشین نداشتم وبعدش توی پارکینگ خونشون از زن غرغرو بدم میومد که سرم اومد خدا منو بکشه از دست تو وبعدشم با ابرو ریزی راه انداخت وخانوادشو اورد خونه ما و خانواده شم چون سنتی وسخت گیرهستند اتیش بیارمعرکه شدن وبه خانواده ما بی احترامی کردن و با قهر رفتند.خواهش میکنم کمکم کنید دوستان.

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    گفت تو اگه باغبونی باغ خودت و بیل بزن.
    این جمله یعنی چی؟
    قبلا درخواستی داشتند که شما بی توجهی کردید؟
    بدون مشورت کاری کردید؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    هم آوا (جمعه 24 بهمن 93), بارن (جمعه 24 بهمن 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این جملش یعنی اینکه به تو هیچ ارتباطی نداره
    تو کارهای من دخالت نکن
    سرت تو کار خودت باشه.
    اما من از همسرم انتظار دارم که برای هرموضوعی که زندگیمونو تحت تاثیرقرارمیده بامن مشورت کنه.
    شوهرم قدری سنتی فکرمیکنه و دیدگاه خانوادشم اینه که به زن هیچ ارتباطی نداره که مثلا ماشینشو فروخته.شوهرم میگه من وقتی احساس نیاز کنم که تو میتونی مشکلمو حل کنی بهت میگم درغیراینصورت بدون مشورت بامن عمل میکنه.
    ویرایش توسط زی زی گولو : جمعه 24 بهمن 93 در ساعت 13:58

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    دوست عزیزم اول از همه ازدواجتون رو تبریک میگم و براتون آرزوی خوشبختی دارم
    بنظر میاد شما نظرتون رو عنوان نکردین بلکه بعد از اعلام نظر شخصی تون برای ایشون خط مشی هم مشخص کردید و این بدترین حالتیه که یه مرد میتونه باهاش مواجه باشه ... لطفا به همسرتون امر و نهی نکنید اگه دوست دارید که با شما مشورت کنن باید اول مشاور خوب و خوش اخلاقی باشید ... ایشون نیازی به مادر دوم ندارند ایشون همسری میخوان که مثل یه دوست حامی فعالیتهاش باشه بنابراین اگه روزی از یه حرکت همسرتون ناراحت شدین صرفا از جملات اخباری استفاده کنید و از هرگونه دستور بپرهیزید ... فروختن ماشین حتما علت اساسی داشته بهتر این بود که علت رو جویا میشدید و بجای غر زدن در حل اون مشکل فعالیت میکردین ... آقایون زبون مهربان میخوان ... با توجه به روحیه همسرتون به شما پیشنهاد میکنم حتما در ابتدای هر جمله ای که بکار میبرید از واژه عزیزم استفاده کنید اینطوری شوهرتون آرامتر با شما برخورد میکنه ... تن صداتون رو بالا نبرید .... تنها راهکار برخورد با افرادی هم خلق همسر شما فقط فقط فقط فقط محبته ... محبت ایشون رو (ببخشید که این جمله رو بکار میبرم) رام میکنه
    موفق باشید

  6. 2 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (جمعه 24 بهمن 93), کیانا 93 (دوشنبه 27 بهمن 93)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    درآستانه جدایی با نامزدم هستم

    من دختری 28ساله هستم و 7ماهه که عقد کردیم.شوهرم مشکلات روحی زیادی داره.مادرشم دور از جونتون فوق العاده زیاد ادم نادان و بد دهنیه وخودش اتیشه.اگه همسرم مشکل جدی روحی نداشت ادامه میدادم.الان عقلا فکرمیکنم که باید جداشیم.اما فقط یه ترس بزرگ دارم.فشارسنی خیلی منو میترسونه.اینکه دیگه هرگزنتونم ازدواج کنم و اینکه دخترها تا یه سنی میتونند بچه دار بشن.از اون طرف انقدر عاشق تشکیل زندگی بودم که اسیرسازشهای زود هنگام شدم دچار کوری شده بودم.جدایی خیلی سخته.بخدا مثل لمس مرگه.قلبم زمستونه.شدیدا افسردگی دارم و تپش قلب گرفتم.

  8. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    لطفا در یک تایپیک ادامه بدهید و از زدن تایپیک های متعدد و تکراری خودداری کنید

    http://www.hamdardi.net/thread-37498.html
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : یکشنبه 26 بهمن 93 در ساعت 12:46

  9. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    maryam123 (یکشنبه 26 بهمن 93), کیت کت (یکشنبه 26 بهمن 93), هم آوا (یکشنبه 26 بهمن 93)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توی این رابطه همش احساس درماندگی میکنم.توروخدا خودتونو بزارید جای من.همش باید پاورچین پاورچین از کنارش رد شد منظورم اینه که زندگی با یه ادمی که خیلی زود عصبی میشه و طغیان میکنه مثل اینه که با یه بمب ساعتی ازدواج کردی که وقتی میخوام باهش مخالفت کنم یا خواسته هامو بگم و نارضایتیمو ابراز کنم میترسم که منفجربشه.دو تا ادم بالغ باید بتونند خیلی راحت باهم حرف بزنند.دیگه به جنون رسیدم از بس فکرکردم چه کنم.اومدم اینجا شاید شماها کمکم کنید.

  11. کاربر روبرو از پست مفید زی زی گولو تشکرکرده است .

    رها68 (سه شنبه 28 بهمن 93)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 18:35]
    تاریخ عضویت
    1393-11-25
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    779
    سطح
    14
    Points: 779, Level: 14
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 67 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با درود۰ من تا حدودی حق رو به شما میدم۰۰۰ زندگی با یه آدم عصبانی و بداخلاق بینهایت سخته۰ همه ماها چنین افرادی رو توی فامیل و آشنایان احتمالا داریم۰ به شخصه خودم یه عمو دارم خیلی عصبانی و بداخلاقه و خودخواه۰ توی کارهاش نظر هیچکس رو جویا نمیشد و خودش رو برتر از همه میدونست حتی از بزرگترها و با تجربه های فامیل خودش۰ داخل منزل هم که همیشه دعوا و کتک کاری و ۰۰۰۰ با همسر و فرزندانش۰ منتها الان که سنش بالا رفته متوجه اشتباه های سابقش شده و اخلاقش کمی بهتر شده۰ درسته که بازهم نمیشه رو اخلاقش حساب کرد و مهربان نامیدش۰۰۰البته اینو بگم که ایشون پس از ازدواج تحمیلی با کسیکه بهش علاقه نداشتن و در ادامه با وجود بچه دار شدنشون اونهم بچه های زیاد و اینکه نتونستن از همسرشون جدا بشن اینطوری شد وضع اعصابشون۰ هنوزم که هنوزه خیلی از افراد فامیل ازشون میترسن از جمله خود بنده :d بنظرم این رفتار خصوصا در آقایون ریشه در تربیت و محیط خانوادگی و مشکلات سابقشون داره و فک نمیکنم که به راحتی بشه تغییرش داد مگه اینکه فرد از همه مشکلات و آلامش فارغ بشه و به شرایط زندگی ایده آلش برسه۰ بنظر من باید بسوزید و بسازید به امید روزی که اخلاقش بهتر بشه۰ با توجه به اینکه سن ایشون هم در حدی نیست که بشه امید به تغییر داشت ازشون و شخصیتشون کامل شکل گرفته۰۰۰متاسفم که فکر میکنم راهکاری وجود نداره و قابل رفع نیست مشکل ایشون ولی خب بنا به تجربه هام اینو گفتم۰ فقط یه سوال ازتون دارم آیا همسرتون از خیلی قبلتر اخلاقشون همینطوری بوده یا جدیدا اینطور شدن? میتونید از خانواده و فامیلشون جویا بشید این مساله رو۰ و اینکه زندگیتون با عشق دوطرفه شروع شده یا ازدواج سنتی??? به هر حال امیدوارم همسر شما مستثنا از این قاعده ای که من اشاره کردم باشه ۰۰۰۰ موفق باشید
    ویرایش توسط Tombstone! : یکشنبه 26 بهمن 93 در ساعت 19:28

  13. کاربر روبرو از پست مفید Tombstone! تشکرکرده است .

    هم آوا (دوشنبه 27 بهمن 93)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خودمم به کلی ازش ناامید شدم و به جدایی فکرمیکنم.مادرش فوق العاده ادم بددهن و نادانیه.ازهمه مهمترخیلی خسیسند.توی این 7ماهی که عقد هستیم همسرم هیچ کجا منو نبرده واسه تفریح تازه همیشه اواخرهفته منو تنها میزاشت.هیچ شوقی نداره من دوس دارم واسم پرمیکشید.هیچی واسم نخریده تاحالا.هیچی.اوایل ماهی یبار یه شام بیرون میرفتیم.اونم تعطیلش کرده.اصلا نمیدونه زن دلخوشی میخواد باهاش درام بیرون

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام عزیزم به همدردی خوش اومدید اول اینکه شما تازه ازدواج کردیدوباید یک سری مهارت ها رو یاد بگیریداول اینکه هیچ وقت اشتباهات شون به ایشون گوش زد نکنیداین حق شماست که با شما مشورت کنند اما نحوه بیان خواسته شما خیلی مهم وموثره این سخنرانی ها رو دانلود وگوش کنید در رابطه با اینکه چطور خواسته هاتو بیان کنید
    kelidemardو این سخنرانی هاقسمت اول (۹ مگابایت) - قسمت دوم (۱۴ مگابایت) - قسمت سوم (۴ مگابایت)

    نمی‌دانم، اگر لازم است التماس کنم که گوش کنید!! نکات واقعاً مهمی بیان می‌شود که این روزها عامل بسیار از کدورت‌ها و طلاق‌های بین زن و شوهرهاست. ضمن اینکه به خصوص در قسمت سوم، یک دل سیر می‌خندید!! :)

    - - - Updated - - -

  16. کاربر روبرو از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده است .

    میشل (سه شنبه 28 بهمن 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در آستانه جدایی هستم برای التیام دردهایم چه کنم؟
    توسط روژینا در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 86
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 95, 03:14
  2. احساس تنهایی و خستگی (حالم بد است؛ ...)
    توسط 1dard در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 16 مرداد 94, 23:20
  3. مهم مهم مهم: دختری خاستگار استادش: خواهشا راهنمایی بفرمایید!
    توسط پرواز1 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 آبان 92, 18:23
  4. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 دی 91, 21:39
  5. برای درمان دارویی افسردگی و استرس راهنمایی میخواستم
    توسط مادر در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 08 مرداد 90, 17:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.