+ازدواج موقت عشق دائم
25 سالمه. دو سال پیش با خانمی همکار شدم. 2 بار ازدواج کرده بود و بعد طلاق. بهم پیشنهاد ازدواج موقت داد. قبول نکردم. 3 ماه دنبالم اومد تا بالاخره راضی شدم. راستش از عاشق شدن میترسیدم. نمیخواستم زندگی اونم خراب شه. 3 سال ازم بزرگتر بود و با هم خیلی تفاوت داشتیم. از نظر تحصیلات و خانواده و طرز فکر و خیلی چیزا. تو مدت یک سال و اندی که با هم بودیم به اندازه 10 سال با هم دعوا کردیم. ولی یه چیزی بود که نمیتونستیم کتمانش کنیم. عاشقانه همو دوست داشتیم. خیلی به هم وابسته شدیم. به خانواده هامونم گفتیم. اون خونه ما میومد و من خونه اون میرفتم. بعد از این مدت من از اون محل کار رفتم. اون اول افسرده شد و بعد هم گفت دیگه این جوری نمیخواد. گفت اگه واقعا دوسش دارم باید ازدواج دائم کنیم. راست میگفت. مگه اون حق یه زندگی خوب رو نداره؟ چرا باید به خاطر دو تا ازدواج ناموفق توی این جامعه با این قوانین و اعتقادات مسخره رایج بین مردم نابود بشه؟ ولی من قبول نکردم. به خدا نه به این خاطر که پسرم یا تحصیلاتم بالاتره یا ظاهر خوبی دارم. میترسم یه شکست دیگه تو زندگیش باشم. خدا میدونه هیچوقت احساس برتری نسبت بهش نداشتم. در ضمن یه مشکل دیگه اینه که خیلی بهم بدبینه. خیلی از دعواها مونم سر همینه.منم بدبینم. جفتمون هم بداخلاقیم. الان 4 ماه از هم جدا هستیم. هر از چند گاهی همو میبینیم. نمیدونم راه درست چیه؟
من قصد دارم برای ادامه تحصیل و زندگی به خارج از کشور برم. ولی الان گیر کردم. بعضی وقتها به خودم میگم دل رو بزنم به دریا و باهاش ازدواج کنم. میگم خودمو فدای خوشبختیش کنم. با خودم میگم اگه یه فیلمی از این جریان ساخته بودن و تو اونو تماشا میکردی دوست داشتی آخرش چه جوری بشه؟ مطمئنا همه دوست داشتن پسره در یه موقعیت رمانتیک حلقه رو از جیبش دربیاره و درخواست ازدواج دایم رو از عشقش بکنه. ولی بدیش اینه که فیلما همه همین جا تموم میشه. ولی دیگه بعد نشون نمیده که وقتی دوباره دعواها شروع شه باید چیکار کرد؟ من عاشقانه دوسش دارم و هر روز برای خوشبختیش دعا میکنم. وقتی ناراحته تمام تلاشمو بره خوشحالیش میکنم. اینو هم بگم که اونم کم در حق من خوبی نکرده. اینقدر خوب بوده که تا عمر دارم مدیونشم. ولی الان درمونده ام. از مدیریت این سایت میخوام راهنماییم کنه. در ضمن اگه در ابتدا افعال گذشته زیاد استفاده کردم معنیش این نیست که همه چی تموم شده. با این که خیلی سخته ولی من دارم سعی میکنم که اینطوری فرض کنم . اونم همینطور... ولی هر دو .....
و عشق تنها عشق
مرا به وسعت اندوه سرزمین ها برد...
علاقه مندی ها (Bookmarks)