به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 خرداد 94 [ 17:15]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    119
    سطح
    2
    Points: 119, Level: 2
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف با خواهر شوهرم

    سلام دوستان.
    عضو جدید هستم و برای همدردی و استفاده از تجربیاتتون اینجلم. خوشحال میشم راهنماییم کنید.
    هفت ماهه عقد کردم و شوهرم خداروشکر خیلی خوبه. دو تا خواهر شوهر دارم و الان تقریبا شش ماه میشه ک همسرم با یکی از خواهراش جرو بحث داشته و به همین دلیل با گذشت هفت ماه از عقدم حتی یک بار هم خونه خواهر شوهرمو ندیدم.واقعا تو این هفت ماه من جز احترام کاری نکردم ک خود مادر شوهرم همیشه از من تعریف کرده.ولی همون هواهر شوهرم ک همیرن باهاش جرو بحث داشت و این جر و بحث قبل عقد ما بود ناخود آگاه پای منم گیر کرده وسط . همیشه سعی کردم جانب داری نکنم و سعی داشتم بینشون خوب باشه ولی یروز بطور غیر منتظره دیدم خواهر شوهرم واسم پیام داد و توش پر توهین به من و مادر و پدر من.منم ک دلم پر بود چون تو کل این مدت هرچی خواسته بود گفته بود و من جوابشو نداده بودم که دیگه اینسری هرچی گفت جوابشو دادم.الان همسرم باخواهر شوهرم با خواست من آشتی کردن . و الات همه از من انتظار دارن با اینکه من کاری نکردم و هیچ توهین و فحشی ندادم پا پیش بذارم . ولی من نمیتونم این کارو بکنم . همسرم از من خواهش میکنه مادر شوهرم میگه ولی من قبول نمیکنم چون توهین هایی کرد ک واقعا تاحالا من تو زندگیم همچین توهین هایی رو نشنیده بودم.با این ک میگم من حرفی نزدم و فحشی ندادن ولی انتظار دارن من پا پیش بذارم.موندم این وسط چیکار کنم.حالا مسائل خیلی خیلی طولانیه ک من کاملا خلاصه نوشتم ایشالله در تایپیک های بعدی بیشتر دوست دارم از تجربیاتتون استفاده کنم.لطفا راهنماییم کنید.
    ویرایش توسط مسافر زمان : یکشنبه 19 بهمن 93 در ساعت 22:35 دلیل: اصلاح عنوان

  2. کاربر روبرو از پست مفید selin24 تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 20 بهمن 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام سلین جان...
    مادر من یک سیاستی توی زندگیش داره و اونم اینه که تا وقتی حرفهای کسی آسیب جانی یا مالی بهش نزده اون حرف رو اصلا جدی نمیگیره...
    من خودم آدم تقریبا حساسی هستم. یادمه توی دوران نوجوانیم، یکی از زن عموهام یه حرفایی به مامانم میزد که من اون لحظه دلم میخواست پاشم برم زن عموم رو بزنم ولی مامانم با شوخی و خنده اون حرف رو رد میکرد و هیچ تشنجی ایجاد نمیکرد... الان ده دوازده سال از اون زمانها گذشته و مامانم محبوب ترین آدم توی فامیل پدری ماست. همه دوسش دارن...زن عموهام... عمه ام... الان من خودم متاهل شدم و جاری هایی دارم که اصلا دوسشون ندارم اما فکر میکنم با این دوست نداشتنم فقط خودمو رنج میدم... گاهی آرزو میکنم کاش منم مثل مادرم میتونستم بیخیال باشم... یک لحظه فکر میکنم حرفی که زن عموم پونزده سال پیش به مادرم زده چه تاثیری توی زندگی مادرم داشته؟؟ واقعا چه تاثیری داشته؟؟؟ فکر میکنم و به این نتیجه میرسم که هیچ تاثیری نداشته جز اینکه مادرم با پاکدلی و درایتش پیش شوهر و بقیه ی فامیل شوهرش محبوب تر شده.حرف باد هواست... و ما به خاطر همین حرف های بی ارزش زندگی رو به خودمون تلخ میکنیم...
    تا الان که همش بزرگواری کردی و شوهرت و مادرشوهرت ازت خوبی و بزرگ منشی دیدن پس اینبار هم بزرگی کن و پا پیش بذار... لازم نیست زیادی با خواهرشوهرت صمیمی بشی یا ازش عذرخاهی کنی... در حد صله ی رحم پا پیش بذار و مطمعن باش اینجوری به مرور زمان تو توی ذهن ها بزرگتر میشی...
    من از یکی از جاری هام بیزارم اما همیشه وقتی به عمق ماجرا نگاه میکنم میبینم که این تنفر نشانه عدم رشد شخصیت منه...نشونه ی ضعیف بودن اعتقادات منه... جدیدا تصمیم گرفتم هر کی راجع به جاریهام پرسید فقط خوبیهاشون رو به دیگران بگم...
    فحشهای خواهر شوهرت رو فراموش کن... یه جایی خوندم که فحاشی نوعی تخلیه ی سموم باطنیه...
    تمرکزت رو بذار روی آرامش خودت و شوهر خوبی که داری... روی تربیت فرزندی که در آینده خواهی داشت...
    بیا زندگیمون رو جایی فراتر از این حرف ها و فکر های بی ارزش بنا کنیم... آشیان گر می گذاری بر بلندی ها گذار...
    ویرایش توسط نیکیا : دوشنبه 20 بهمن 93 در ساعت 01:13

  4. 7 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 20 بهمن 93), meysamm (دوشنبه 27 بهمن 93), آنیتا123 (دوشنبه 20 بهمن 93), اقای نجار (دوشنبه 27 بهمن 93), اثر راشومون (دوشنبه 20 بهمن 93), باران آرام (دوشنبه 20 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    چنانچه در دعوا مقصر هستید خب به اندازه سهمتون، بهتره عذرخواهی داشته باشید . و این کدورت و بیشتر از این طولانی نکنید.
    اما زمانی که انسان مقصر نیست و کاری نکرده بهتره قهر نکنه اما نیازی به عذرخواهی هم نیست ، عذرخواهی بی موقع و بیهوده بدتر توقع نابجا ایجاد میکنه ،فقط میتونید به رفتار معمولیتون و احترام آمیزتون ادامه دهید. یا اگه همسرتون ازتون میخواین تا خانه خواهرشون همراهیشون کنید، همراهی کنید . نیازی نیست خیلی با خواهر همسرتون صمیمی بشید میتونید با همسرتون به احترام همسرتون و خواست ایشون، فقط همراهیشون کنید .رسمی هم برخورد کنید.

    بنظر من بهتره با انسانی که ممکنه در حین دعوا کنترلشون و از دست بدهند و به شخصیت خودتون یا خانوادتون توهین کنند، صمیمی نشوید در حد رسم و رسوم و احترامش، احترام بگذارید تا به شخصیتتون احترام بذارند و پرده احترام بینتون هیچوقت از بین نره تا خدایی نکرده باعث کدورت و توهینی بشه.

    حالا در ماجرای پیش آمده اگه هنگامیکه ایشون توهین کردند شما هم توهین کردید ( چون گفتید جوابشون و دادید اگه هنگام جواب دادن حرف بدی زدید) بهتره خصوصا اگه کوچیکتر هستید به بزرگترتون احترام بذارید شما برای آشتی پیش قدم بشید.
    ان شالله دیگه همیچنی موقعیتی پیش نیاد براتون ولی خب اینطور موقع ها سعی کنید گوشیتون و خآموش کنید یا سریع پیام و حذف کنید و نخونید تا روی روحیه
    اتون تاثیر منفی نذاره.

    همیشه هم سعی کنید پرده احترام بینتون باشه، اگه از طرف مقابل از بین میره شما از سمت خودت نگهش دار نذار آسیب ببینه سعی کن همیشه خواهر همسرتون باهاتون یک رودرواسی احترام آمیزی داشته باشند، زود هم هیچوقت جواب بی ادبی و توهین و نده، ورگرنه فرق شما با طرف مقابل متاسفانه هیچ میشه! سعی کن در اون لحظه سکوت کنی و عصبانی نشی، در هنگام عصبانیت جواب نده، اول سعی کن کنترل اعصابت دوباره بدست بیاری بعد واکنش نشون بده! در لحظه واکنش نشون نده ورگرنه مثله الان فرق بین مقصر و بی گناه، چندان نیست و نمیشه خیلی مشهود از هم جداشون کرد حتی گاهی ممکنه بخاطر واکنش سریع جایگاهتون عوض هم بشه! .

    موفق باشید.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 20 بهمن 93 در ساعت 03:19

  6. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 20 بهمن 93), میشل (دوشنبه 27 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    با سپاس از جواب بسیار زیبای بانو نیکیا گرامی
    ایشون خیلی قشنگ توضیح دادن خود من یه مرد متاهل سی ساله هستم از نظر ما آقایون مهمه که همسرمان با خانواده مان رابطه خبوی داشته باشه یکجورایی باعث افتخار و سربلندی مان حساب میشه اینکه همسری مهربان باهوش بادرایت و کاردان داریم کسی که همه به نیکی ازش یاد میکنن و ازش تعریف میکنن چه اخلاقش چه میزان تحصیلات چه هنرهایی که داره حتی وقتی در خیابان قدم میزنیم البته بستگی به اعتقادات طرفین داره ولی خود من همسرم محجبه و چادری هستش دوست دارم همیشه خوش پوش باشه و لباس های شیک بپوشه این برای مردها مهمهگرچه خودشان شلخته باشن)

    وقتی صبح از خواب بیدار میشی به پرنده مرگ که روی شونه سمت چپت نشسته سلام کن و این را بخودت یاداوری کن شاید امروز اخرین روز زندگیت باشه و اخرین فرصت برای دوست داشتن افرادی که برات مهم هستند برای لذت بردن از زندگی برای عشق ورزیدن برای دیدن زیبایی ها برای مهربانی کردن برای دیدن دوستان و آشنایان خود من دیدگاهم اینجوری دیگه فرصتی برام باقی نمی ماند که بخوام از کسی متنفر باشم یا قهر باشم فقط 24 ساعت فرصت داری تا زندگی کنی پس ازش لذت ببر.مادر بانو نیکیا بصورت تجربی به این قانون عمل میکرد بزار اینجوری بهت بگم الان مثلا همین مورد پیامکی داده شده و شما جواب دادی بشین خوب فکر کن چقدر احساس ناراحتی و تنفر بهت دست داده چقدر از عمر باارزش خودت را صرف این موضوع کردی وقت هایی که میتوانستی بخندی و لذت ببری به ناراحتی و کدورت رفع شد.
    سوالی که باید از خودت بپرسی اینه که:آیا واقعا ارزشش را داشت؟

    البته اینم مد نظر قرار بدید شاید ایشون اونموقع توی شرایط خوبی نبودن و در حالت قهر و ناراحتی بود درهرصورت به احترام شوهر و مادرشوهرت و رابطه خوبی که داری همراه با احترام سعی کن کدورت ها را از بین ببری ولی طبق توصیه دوستان بهتره رسمی تر برخورد کنید ولی با احترام باشه.
    اینم جمله آخر: هیچوقت بخاطر شخص سوم زندگی خودت را خراب نکن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    کیانا 93 (دوشنبه 27 بهمن 93), به دنبال خوشبختی (یکشنبه 26 بهمن 93), باران آرام (دوشنبه 20 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 خرداد 94 [ 17:15]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    119
    سطح
    2
    Points: 119, Level: 2
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان ممنونم از راهنماییهاتون. من هیچ توهین یا فحشی ندادم فقط مقابل حرفایی ک گفت خواستم متقاعدش کنم که این کدورت به من ربطی نداره چون با برادرش کدورت داشته.الانم تو این هفت ماه هرچی خوبی کردم و احترام گذاشتم فقط واکنش عکس دیدم.همسرم هم این موضوع رو تایید میکنه و اخیرا همه خانواده انقد اخلاق های بدی نشون دادن و ما دم نزدیم دیگه خود همسرم شاکی شده .دقیقا با پنبه سر میبرن.منم دیگه به کارهاشون محل نمیدم.وقتی میبینم خودم با همسرم روزهای خوبی رو سپری میکنیم.الان هر کاری ک انجام میدن به دل نمیگیرم و به گفته دوستان سعی میکنم پرده احترام دریده نشه. بی نهایت ممنونم از راهنماییهاتون.باخوندنشون احساس آرامش میکنم.ممنونم

  10. 2 کاربر از پست مفید selin24 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 28 بهمن 93), نیکیا (دوشنبه 27 بهمن 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.