من و عشقم...
با عشقم دعوام میشه, دستام یخ میزنه. بابام دستامو میگیره و میگه: دخترم نکنه فشارت افتاده!! ببرمت دکتر??
عشقم ناراحتم میکنه, منم با مامانم دعوام میشه و میزنم بیرون,خبری از عشقم نیس. اما مامانم زنگ میزنه و میگه: میدونم ناهار نخوردی! تا نیای لب به غذا نمیزنم.
عشقم با دوستاش میره خوش گذرونی,برا من وقت نداره,خواهرم میاد و میگه: چیه حال نداری? میخوای یه سر بریم بیرون!!
عشقم بدقولی میکنه,دیرم شده, داداشم از سر سفره پا میشه و میگه: صبر کن میرسونمت.
نه انگار عشق من اونی نیس که فکر میکنم عشقمه..
عشق من همین جاست,زیر همین سقف,تو همین خونه!
عشق من خانواده ی منه!
سلامتی همه خانواده ها.....
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)