سلام
کاش با خودکشی مشکلات تموم میشد....چرا که خود کشی اول بدبختی های انسان است......بلایی بعد از خودکشی سر انسان میاد که ادمی هزار بار ارزوی برگشت به زندگی سخت قبلی رو میکنه.
دوست عزیز
شما تازه اول راهی.اگر از الان بخواهی کم بیاری وای به حال دو سال دیگه.....
چرا خانوادتون میگن نمیخوایم عروسی بگیریم؟بهشون گفتین که چرا حرفشون رو عوض کردن؟
برادر خوبم
کارگری عار نیست.خیلی از ادمهای شریف دارن از همین راه نون حلال برای زن و بچه اشون در میارن و انصافا زندگی پر برکتی هم دارن.مهم اینه که شرافت داشته باشیم و کار کنیم و زحمت بکشیم.
شما الان دوران عقدی.یعنی فعلا خرج خاصی نداری.میتونی پس انداز کنی و کم کم پول جمع کنی واسه عروسی.
این مسئله کلاس گذاشتن و منم میتونم کلاس بذارمو و ....رو هم بریزید دور چون فوق العاده بچه گانه است.فراموش نکنید شما الان تیکه گاه یک دختر هستید و نباید به مسائل خاله زنکی که مادر همسر شما میپردازه بها بدین و خودتونم درگیرش بشین یه جورایی..
با پدر و مادرتون خیلی محترم عو منطقی صحبت کنید و بگید که به کمک و حمایتشون نیاز دارید.مطمئن باشید هیچ پدر و مادری پشت بچه اشون رو خالی نمیکنن....و اتفاقا شاید دلیل اینکه از مادر همسر شما متنفر شدن ، اینه که شما رو تحت فشار گذاشته.و از این بابت ناراحت هستن.
به ارامش و اشتی دعوتشون کنید و بگید این نفرتشون ممکنه کار دست شما بده و زندگی شما رو هم تحت اشعاع قرار بده.
با همسرتونم صحبت کنید و با گفتن جملاتی که ملایمو مهربون هستن بهشون بگید که همه سعیتون رو برای خوشبختیش میکنیدو از هیچی دریغ نمیکنید اما نیاز به درک از سمتش دارید.بیان کنید که میدونید و میفهمید که مادر همسر شما دوست داره دخترش بهترین زندگی رو داشته باشه و شما هم در این راه کوتاهی نمیکنید و با توجه به وسعتون سعی میکنید که انچه را که در توانتون هست برای خوشبخت شدنش فراهم کنید اما نیاز به همراهیش (یعنی همسرتون ) دارید.
در واقع اگر همسرتون رو همراه خودتون کنید همه مشکلات حل میشن
موفق باشید و توکل به خدا رو فراموش نکنید.
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)