به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 95 [ 12:09]
    تاریخ عضویت
    1393-5-23
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    2,542
    سطح
    30
    Points: 2,542, Level: 30
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    32

    تشکرشده 68 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میخوام از دانشگاه انصراف بدم

    سلام دوستان.من شش ماهه عقد کردم یه شهر دیگه دانشجو هستم،دوری برام سخته،همش گریه میکنم،نمیتونم دیگه دوری رو تحمل کنم،میخوام از دانشگاهم انصراف بدم برم دانشگاه آزاد شهر خودمون بخونم اما هزینش زیاده،اما اگه برم میرم سرخونه زندگیم،
    خیلی سود.دیگه برام داره
    سرم داره منفجر میشه،بدم اومده از همه چیز
    این چه وضع زندگیه
    حوصله هیچی ندارم دارم.دیوونه میشم به نظر شما انصراف بدم؟؟؟
    ویرایش توسط sogand_20 : چهارشنبه 01 بهمن 93 در ساعت 20:34

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام

    به نظر من این ترم رو مرخصی بگیرید؛ هم ترم طولانی ایه و فرصت بیشتری دارید تا کنار همسرتون باشید و خودتونو از لحاظ عاطفی بازسازی کنید ،هم اینکه اگه پشیمون شدید می تونید نیمسال اول سال آینده مجددا ثبت نام کنید. در هر صورت انصراف رو موکول کنید به اون موقع، چیزی از دست نمیدید.

    حتی در صورت تغییر دانشگاه میتونید انتقالی بگیرید از دولتی به آزاد هم فکر کنم بشه ، بابت هزینه هاشم از رفاه وام بگیرید ، دانشگاه ازاد هم صندوق رفاه رو داره.

    موفق باشید.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : چهارشنبه 01 بهمن 93 در ساعت 21:19

  3. 7 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    aloneman (چهارشنبه 01 بهمن 93), Eram (پنجشنبه 02 بهمن 93), hamidhi (پنجشنبه 02 بهمن 93), sogand_20 (پنجشنبه 02 بهمن 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 02 بهمن 93), واحد (شنبه 04 بهمن 93), صبا_2009 (پنجشنبه 02 بهمن 93)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام سوگند

    دانشگاه دولتی هستی؟ سال چندمی؟

    ممکنه بعدا ازینکه دانشگاه رو ول کردی پشیمون بشی. نمی تونی آخر هفته ها بری شهرتون؟

    خیلی از دوستای من حتی بعد عروسی اومده بودن دانشگاه ما که ساعتها با شهرشون فاصله داشت .این مساله بین دخترای

    دانشجو طبیعی هست و چون موقتیه برای خیلیا پیش میاد. تعداد دوستای من که مثل شمان از انگشتای دست بیشتره.

    ببین شاید از فشار درس ناراحتی؟ یا از جو دانشگاه یا خوابگاه خوشت نمیاد...اگه این شرایطو بهتر کنی فکر کنم تحمل دوری هم برات آسون تر میشه.

    موفق باشی

  5. 5 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    aloneman (چهارشنبه 01 بهمن 93), m.reza91 (چهارشنبه 01 بهمن 93), sogand_20 (پنجشنبه 02 بهمن 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 02 بهمن 93), واحد (شنبه 04 بهمن 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 95 [ 12:09]
    تاریخ عضویت
    1393-5-23
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    2,542
    سطح
    30
    Points: 2,542, Level: 30
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    32

    تشکرشده 68 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    Reza91و Eram عزیز ممنون وقت گذاشتید
    کلی جواب رو میدم.
    من نمیتونم مرخصی بگیرم چون میخوام زود درسم رو تموم کنم.ضمن اینکه یه ترم مرخصی بگیرم بینهایت وابسته میشم و مشکل ساز میشه برام.
    من دانشگاه دولتی هستم،2:30 ساعت تا شهرمون فاصلست،پدرم چون دوست ندارن برم آزاد میگن هر هفته بیا اما من از اینجا،از شهرش،از استادهاش،دانشگاهش،دوریش،س ختیش،از همه چیزش بدم میاد
    حاضرم مدرک دولتیش رو بدم اما شهر خودم با آرامش زندگی کنم اما پدرم.مخالف هستن
    من دیگه نمیتونم اینجا بمونم ازش بدم میاد،نمیدونم.چرا کسی درکم نمیکنه.
    شوهرمم اصرار نمیکنه بیا میگه هر طور که تو راحتی من میخوام باشه اما خیلی دوست داره برم آزاد پیش هم باشیم خیلی.خیلی.دوست داره
    موندم چطور پدرم.رو راضی.کنم؟ نگران هزینه هاش هم هستم چون نمیدونم شهریه ی رشتم چنده
    امروز انقدر گریه کردم که دیگه تمام انرژی رواز دست دادم
    خیلی فکرم. مشغوله
    راستی من سال دوم هستم
    ویرایش توسط sogand_20 : پنجشنبه 02 بهمن 93 در ساعت 03:32

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    2.5ساعت؟به راحتی می تونی رفت و آمد کنی که چرا انصراف؟


  8. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 02 بهمن 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 شهریور 94 [ 19:18]
    تاریخ عضویت
    1393-10-13
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آینده نگر باش ، اگه انصراف بدی 5 سال دیگه پشیمون نمیشی ؟ 10 سال دیگه حسرتشو نمیخوری ؟ وقتی بچه دار شی فکر کردی بازم می تونی درس بخونی ؟ فرصتو از دست نده ، به درس خوندنت ادامه بده .. برای موفق شدن باید سختی کشید . ولی کوتاه مدته ، زودی تموم میشه ، به لذت تموم شدن درست فکر کن .
    الان هم تو دوران عقدی و همه چیز برات تازه هستش و دوس داری همش پیش شوهرت باشی درکت میکنم . ولی چند سال دیگه هی هرروز به خودت سرکوفت میزنی به خودت میگی چرا درسمو نخوندم؟ چرا ادامه ندادم ؟ همه دوستام مدرکشونو گرفتن من چی ؟ همه دوستام واسه خودشون کسی شدن من خونه دار شدم

  10. 5 کاربر از پست مفید hasssan تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 02 بهمن 93), sogand_20 (پنجشنبه 02 بهمن 93), کیانا 93 (پنجشنبه 02 بهمن 93), واحد (شنبه 04 بهمن 93), بارن (پنجشنبه 02 بهمن 93)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 اسفند 93 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,979
    سطح
    33
    Points: 2,979, Level: 33
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    747

    تشکرشده 434 در 128 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام دختر خوب اولا که الان تازه امتحانا ترم مهر باید تمام شده باشن
    این مدتو تا شروع ترم بعد خوب خوب استراحت کن
    تو که این همه راهو اومدی حیفه ولش کنی ؛ باور کن بری خونه خودت درس خوندن سخت میشه
    دو ساعتو نیمم راهی نیست اخر هفته میتونی برگردی خونه
    من با مسافت 10 ساعت هر هفته رفتو امد کردم؛ ..

  12. 3 کاربر از پست مفید سنجاب بازیگوش تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 02 بهمن 93), sogand_20 (پنجشنبه 02 بهمن 93), بارن (پنجشنبه 02 بهمن 93)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام...

    اگر خودت تصمیمتو گرفتی و تحت هرشرایطی می خوای برگردی خونت که نه خانواده و نه دوستان دیگه نمی تونن کمکی بهت کنن...

    ولی اگر می خوای بدون محور قرار دادن احساسات تصمیم درست رو بگیری قضیه فرق می کنه... باید خودت هم قدمی برداری حتی شده قدم کوچکی بهتر ازیه که سرجات وایسی و مدام

    بگی نمیشه...نمی تونم...درکم نمیکنن،انرژی ندارم و.... .

    بهتره جای اینکه فقط احساسی برخورد کنی علت احساساتت رو بشناسی و مدیریتش کنی. ( مثال: بی علاقگی به درس،وابستگی زیاد به همسر و ....)

    موفق باشی

  14. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    واحد (شنبه 04 بهمن 93), سنجاب بازیگوش (پنجشنبه 02 بهمن 93)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 95 [ 12:09]
    تاریخ عضویت
    1393-5-23
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    2,542
    سطح
    30
    Points: 2,542, Level: 30
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    32

    تشکرشده 68 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای من.
    از همتون ممنونم بابت وقتی که برام گذاشتین.
    راستش من پارتی دارم،اون فرد همش میگه بیای آزاد از همین اول میذارمت سر کار برات بیمه هم.رد.میکنم تا حسابی تا پایان درست کار بلد بشی.
    من خیلی احساسی و حساسم، مثلا دو هفته دیگه عروسی دوستمه،شهر خودمون درس میخونه،همش میگم خوش به حالش،چه قشنگ داره میره سرخونه زندگیش،همش با همسرشه اما من چی!؟؟؟؟ همش دورم.این چه زندگی هستش.
    راستش دیگه نمیتونم تصمیم گیری کنم،قدرت تصمیم گیریمو از دست دادم.
    دو تا امتحان سختم مونده، دیگه حوصلشون رو ندارم.
    میگم من اگر برم شهر خودم یه مدرک دولتی رو از دست میدم.اما خیلی چیز های دیگه بدست میارم بعد از یه طرف میگم نه،حیفه و.... .اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم،موندم تو برزخ،از اینکه تو دو راهی باشم.متنفرم
    چون حساس تر هم شدم به این.موضوع تحمل اینجا برام خیلی سخت شده.
    چند بار دارم پست هرکدومتون رو میخونم تا بتونم.برای خودم تصمیم بگیرم اما........
    میگم برم شهرمون میفتم جلو، هم زندگی هم کار هم پیش خانوادمم
    اصلا نمیدونم
    ویرایش توسط sogand_20 : پنجشنبه 02 بهمن 93 در ساعت 12:35

  16. 2 کاربر از پست مفید sogand_20 تشکرکرده اند .

    Eram (جمعه 03 بهمن 93), واحد (شنبه 04 بهمن 93)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام سوگند

    لازم نیست وقتی هنوز امتحانات تموم نشه خودتو درگیر مساله به این مهمی کنی. به نظر من امتحانات مهم تره مخصوصا که میگی این دوتای آخری سخت هم هست.

    چرا الکی ذهنتو درگیر می کنی؟به اندازه کافی امتحان های ترم دانشگاه خودش وقت و انرژی می خواد .بهتره فعلا انرژیتو روی اونا متمرکز کنی .

    اینم خودش یه مهارته : اولویت بندی مناسب کارها.

    موفق باشی

  18. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    sogand_20 (شنبه 04 بهمن 93), واحد (شنبه 04 بهمن 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.