به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 86
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    زنم خیلی تنبله

    سلام
    من تازه ازدواج کردم
    خودم 28 سال خانمم 26 سالشه.
    ما دوتا عاشق هم نبودیم و از طریق خانواده ها همدیگرو شناختیم
    خانمم پدر مادرش خیلی خوبن مهربون و حامی
    ولی خانمم خیلی تنبله
    من انتظار دارم که به کارای خونه برسه ولی هر وقت از سر کار میام میبینم هیچ کاری نکرده. تا 11 ظهر میخوابه بعدشم بیدار میشه هیچکاری نمیکنه
    حدود یماه از ازدواجمون میگذره ولی کلا 5 بار شام درست نکرده ، همش غذای حاضری میذارم یا خودم درست میکنم
    خسته مونده میام خونه میبینم ظرفا رو نشسته و شام نداریم چند دفعه هم بهش گفتم ناراحت شد قهر کرد.
    موقعی که میره بیرون آرایش میکنه ولی موقعی که پیشه منه همینجوری شلخته و ...
    زیاد دوستم نداره ... البته تابحال بهم نگفته دوستت ندارم ولی جذبم نمیکنه
    نمیدونم چکار کنم خیلی ناراحتم. من همیشه از زنه تنبل و بی توجه به زندگی بدم میومد ولی آخرشم اینجوری شد.
    بعضی وقتا خیلی از انتخابم ناراحت و پشیمونم
    جرات هم ندارم بهش چیزی بگم چون فوری قهر میکنه و مجبورم منتشو بکشم
    به پدر مادرش هم نمیشه چیزی بگم چون اونا خیلی خوب و مهربونن.
    چکار کنم ؟

  2. 2 کاربر از پست مفید myl تشکرکرده اند .

    M.S.H (شنبه 04 بهمن 93), شمیم الزهرا (سه شنبه 30 دی 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 تیر 02 [ 16:26]
    تاریخ عضویت
    1393-10-17
    نوشته ها
    75
    امتیاز
    7,668
    سطح
    58
    Points: 7,668, Level: 58
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 66 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی جالب است در شرایطی که امنیت خانوادگی این قدر پایین رفته و خیلی از آن ها نگران از دست دادن شوهرانشان و خیانت آن ها هستند زن شما این قدر راحت دارد شما را از دست می دهد.
    راه حل من : چند بار او را نصیحت کنید . اگر دیدید فایده ای ندارد باید بدانید که شما هم به عنوان یک مرد حق و حقوقی دارید.
    وظیفه شما کار در بیرون و درآوردن خرجی منزل است. اگر خانمتان نتوانست کار منزل را انجام دهد شما هم وظیفه ای برای کار کردن و دادن خرجی او ندارید. هر چه را در می آورید برای خودتان بردارید. خانمتان دو راه در پیش دارد یا باید تمکین کند و کارهای خانه را به خوبی انجام دهد یا خودش سر کار برودو خرجی اش را در بیاورد.
    موفق باشید.

  4. کاربر روبرو از پست مفید بابا. تشکرکرده است .

    myl (سه شنبه 30 دی 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بابا. نمایش پست ها
    خیلی جالب است در شرایطی که امنیت خانوادگی این قدر پایین رفته و خیلی از آن ها نگران از دست دادن شوهرانشان و خیانت آن ها هستند زن شما این قدر راحت دارد شما را از دست می دهد.
    راه حل من : چند بار او را نصیحت کنید . اگر دیدید فایده ای ندارد باید بدانید که شما هم به عنوان یک مرد حق و حقوقی دارید.
    وظیفه شما کار در بیرون و درآوردن خرجی منزل است. اگر خانمتان نتوانست کار منزل را انجام دهد شما هم وظیفه ای برای کار کردن و دادن خرجی او ندارید. هر چه را در می آورید برای خودتان بردارید. خانمتان دو راه در پیش دارد یا باید تمکین کند و کارهای خانه را به خوبی انجام دهد یا خودش سر کار برودو خرجی اش را در بیاورد.
    موفق باشید.
    خیلی وقتا که میام خونه و میبینم هیچکاری انجام نداده خیلی ناراحت میشم و دیگه احساسم واقعا بهش کم میشه اونم وقتی میبینه من سرحال نیستم و خیلی تحویلش نمیگیرم شروع میکنه به نق زدن و رابطمون بدتر میشه. دائما به روش میارم که تنبلی و کار نمیکنی و ... ولی همش توجیه میکنه و بهانه میاره. تا بهش نگم واسه شام غذا نمیذاره . 4 تا بشقاب و قابلمه رو میخواد بشوره جونش بالا میاد. واسه خونه خیلی خرج میکنم هرچی میخواد واسش میخرم ولی با اینکاراش خیلی دلزده شدم .هر وقتم در مورد کارای خونه باهاش حرف میزنم ناراحت میشه ، یه روز خوب میشه و کارا رو انجام میده دوباره از فرداش همین آش و همین کاسه.
    من همیشه دوست داشتم زنی داشته باشم که یه باری رو از دوشم برداره نه اینکه قرار باشه من فقط واسش کار کنم و من حمالش باشم و خرجیشو بدم اونم تو خونه فقط استراحت کنه...
    موندم چیکار کنم ...خیلی اشتباه کردم
    ----------------------
    نمیدونم شاید من خیلی آرمانگرایانه فکر میکنم ولی من ذهنیتی که از یک همسر خوب داشتم این بودش که اگر زنم سره کار نمیره و تو خونه هستش مثل یک کدبانو باشه، یعنی هر روز به کارای خونه برسه،شام بذاره و منتظره شوهرش باشه تا از سره کار بیاد ولی خانم من وقتی از سر کار میام میبینم هیچ کاری نکرده نه به خودش رسیده و نه به کارای خونه وقتی هم بهش میگم بهانه تراشی و توجیه میکنه و اگر خیلی کلید کنم ناراحت میشه و قهر میکنه حتی یبار برگشت گفت شوهر خواهرای من تو خونه کار میکنن اونا هم غذا میذارن و ظرفارو میشورن میگه تو کارای خونه باید کمک کنی ولی خونه اونقدر کاری نداره که من بخوام بهش کمک کنم وقتی اون بیکاره و من میرم سره کار
    ویرایش توسط myl : سه شنبه 30 دی 93 در ساعت 11:54

  6. کاربر روبرو از پست مفید myl تشکرکرده است .

    M.S.H (شنبه 04 بهمن 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 خرداد 95 [ 10:11]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    4,008
    سطح
    40
    Points: 4,008, Level: 40
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    250

    تشکرشده 193 در 52 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام دوست عزيز
    خانمتون چندمين فرزند خانواده هستن؟
    آيا نازپرورده است؟
    ميزان تحصيلاتشون چه اندازه است؟دانشجو هستن ؟
    ارتباطشون با پدرو مادرشون قبل و بعد از ازدواجشون چطوري بوده؟
    آيا زمان ازدواج حرفي درمورد كارهاي خونه .و آشپزي و علايقتون باهاش حرف زديد؟
    از همه مهمتر اينكه نحوه ابراز انتقاد و اعتراضتون به چه شكلي بوده؟

  8. 3 کاربر از پست مفید sara503 تشکرکرده اند .

    myl (سه شنبه 30 دی 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 30 دی 93), داود.ت (سه شنبه 30 دی 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1393-10-24
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,185
    سطح
    18
    Points: 1,185, Level: 18
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 66 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.شماحق دارید که خسته بشید ازین رفتار،اما زندگی صبوری بیشتری میخواد.ما باید زندگی رو بسازیم زن و مرد در کنتر هم خب حالا یکسری خصوصیات منفی در طرف مقابل هست که مارو اذیت خواهد کرد نبایو زود جا بزنید و بگید پشیمون شدید اونم بعد از یک ماه.خیلی زوده برای این حرف.به شما اطمینان میدم اگر انتخاب دیگه ای هم داشتید باز هم به نحو دیگه ای ناراحتتون میکرد.اویل زندگی پذیرفتن مسولیت ها یه مقدار سخت هست اما کم کم درست میشه.و اینها مسایل اساسی نیست.به خانومتون به دید کسی که خیلی دوسش دارید نگاه کنید اونوقت ایراد و اشتباهاتش براتون کم رنگ تر میشه.هرچند که تو این زمینه حق با شماست.واما نوع گفتن و انتقاد شما هم خیلی مهمه.دوستانه مطرح کنید مثلا بگید دستپختتو خیلی دوس دارم فلان غذا رو خیلی خوب درست میکنی یا بگید دوس دارم دستپخت همسر مهربونمو بخورم.انتقاد نکنید تشویق کنید یطور رفتار نکنید که وظیفته کار خونه رو انجام بدی هرچند که اون باید انجام بده دوستانه مسایلتونو حل کنید این اصلا مشکل بزرگی نیست و حل میشه انشالا به زودی واگه مشکل حل نشد یه پیشنهاد دیگه میتونید از کسی که خانومتون ازش حرف شنوی داره کمک بخواین هرچند بهتره همیشه مسایل تون بین خودتون حل بشه و هیچ کسی ازش باخبر نشه.چون بعدها میشه افت زندگیتون.در مورد ارایش هم باز دوستانه و بامحبت ازش بخواید مثلا بگید چقد خوشم میاد وقتی فلان رژ رو میزنی یا اینکه فلان مدل مو.میدونید اول ازدواجتونه و اجازه ندید مسایل کوچیک بینتون فاصله بندازه و ازهم ناراحتتون کنه یا چیزی بهم بگید حرفی بزنید که جبرانش سخت باشه با احتیاط و عاقلانه پیش برید فک میکنید اگه بهش پول ندید مشکلتون حل میشه نه از هم کینه به دل میگیرید این اصلا پیشنهاد خوبی نیست.پس با محبت و مهربونی مسایلتونو حل کنید وشما غذا درست نکنید اما برای اینکه راغب به کار خونه بشه موقع مخت وپز دورو برش باشید کمک کوچیک هم بهش بکنید کم کم خودش متوجه میشه که این وظیفه اونه.من خودم وقتی همسرم مثلا تو جمع کردن ظرفا کمکم میکنه انگیزم واسه کار خونه چند برار میشه هر چند که خیلی کمک کوچیکی شاید 2 دقیقه وقت شوهرمو نمیگیره اما در من انگیزه ایجاد میکنه.اما قرار نیست مرد کارای خونه رو انجام بده خصوصا وقتی که خانوم خونه داره.خواهش میکنم با محبت پیش برید انشالا مشکلتون حل خواهد شد.

  10. 4 کاربر از پست مفید asemene.abi تشکرکرده اند .

    myl (سه شنبه 30 دی 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 30 دی 93), هوایی (چهارشنبه 01 بهمن 93), بارن (سه شنبه 30 دی 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara503 نمایش پست ها
    سلام دوست عزيز
    خانمتون چندمين فرزند خانواده هستن؟
    آيا نازپرورده است؟
    ميزان تحصيلاتشون چه اندازه است؟دانشجو هستن ؟
    ارتباطشون با پدرو مادرشون قبل و بعد از ازدواجشون چطوري بوده؟
    آيا زمان ازدواج حرفي درمورد كارهاي خونه .و آشپزي و علايقتون باهاش حرف زديد؟
    از همه مهمتر اينكه نحوه ابراز انتقاد و اعتراضتون به چه شكلي بوده؟
    آخرین دختره خانواده هست چهارتا خواهرن بله متاسفانه نازپرورده هست.تو خونه خودشونم مامانش نمیذاشته دست به سیاه و سفید بزنه.
    لیسانس هست فارغ التحصیل
    ارتباطش با خانوادش خوبه .
    بله حرف زدم قبلا میگفت برات اینو درست میکنم اونو درست میکنم فلان کارو میکنم ولی چون نازپرورده و تنبله حوصله انجام کارا رو نداره . الان بهش وایبر دادم ساعت 12 ظهره هنوز خوابه بعضی اوقات تا بیدار میشه میره خونه مامانش اونجا نهار میخوره چون خونه مامانش خیلی نزدیکمونه.کاری میگم بهش نه نمیگه ولی کاری و کدبانو نیست تا بهش گوشزد نکنم کاریو انجام نمیده تازه هم بهش بر میخوره.بنظرم مهارتهای خانه داری و شوهر داریش خیلی ضعیفه. به آشپزی و خانه داری علاقه نداره و خیلی خودشو موظف نمیدونه.چندبار یه سری لینک و تاپیک تو اینترنت پیدا کردم و دادم بهش بخونه در خصوص شوهرداری و اینا، ناراحت شده بود میگفت این چرت و پرتا چیه میخونی اینا هیچی حالیشون نیست...
    باهاش ملایم رفتار میکنم هیچوقت امری بهش نگفتم باید این کارو بکنی باید اونکارو بکنی...
    مثلا میام خونه میبینم کارا مونده ، ملایم و با شوخی بهش میگم اااا ظرفا رو نشستی تنبل ....میگم شام نداریم ؟! میگه خوب قبلش بهم اس میزدی چی درست کنم مونده بودم چی درست کنم. میگم من غذاهای برنجی خورشتی دوست دارم ولی تا نگم درست نمیکنه.
    پدر مادرش خیلی خوبن
    مامانش خیلی خانه دار و خوبه ولی متاسفانه بچشو تنبل بار اورده . منم دیگه نمیتونم تربیتشو درست کنم
    زن گرفتم که بهم برسه و زندگیم ارتقا پیدا کنه نه اینکه فقط خرجم زیاد بشه شایدم طرز تفکر من اشتباهه
    لطفا راهنماییم کنید/.

    سلام.شماحق دارید که خسته بشید ازین رفتار،اما زندگی صبوری بیشتری میخواد.ما باید زندگی رو بسازیم زن و مرد در کنتر هم خب حالا یکسری خصوصیات منفی در طرف مقابل هست که مارو اذیت خواهد کرد نبایو زود جا بزنید و بگید پشیمون شدید اونم بعد از یک ماه.خیلی زوده برای این حرف.به شما اطمینان میدم اگر انتخاب دیگه ای هم داشتید باز هم به نحو دیگه ای ناراحتتون میکرد.اویل زندگی پذیرفتن مسولیت ها یه مقدار سخت هست اما کم کم درست میشه.و اینها مسایل اساسی نیست.به خانومتون به دید کسی که خیلی دوسش دارید نگاه کنید اونوقت ایراد و اشتباهاتش براتون کم رنگ تر میشه.هرچند که تو این زمینه حق با شماست.واما نوع گفتن و انتقاد شما هم خیلی مهمه.دوستانه مطرح کنید مثلا بگید دستپختتو خیلی دوس دارم فلان غذا رو خیلی خوب درست میکنی یا بگید دوس دارم دستپخت همسر مهربونمو بخورم.انتقاد نکنید تشویق کنید یطور رفتار نکنید که وظیفته کار خونه رو انجام بدی هرچند که اون باید انجام بده دوستانه مسایلتونو حل کنید این اصلا مشکل بزرگی نیست و حل میشه انشالا به زودی واگه مشکل حل نشد یه پیشنهاد دیگه میتونید از کسی که خانومتون ازش حرف شنوی داره کمک بخواین هرچند بهتره همیشه مسایل تون بین خودتون حل بشه و هیچ کسی ازش باخبر نشه.چون بعدها میشه افت زندگیتون.در مورد ارایش هم باز دوستانه و بامحبت ازش بخواید مثلا بگید چقد خوشم میاد وقتی فلان رژ رو میزنی یا اینکه فلان مدل مو.میدونید اول ازدواجتونه و اجازه ندید مسایل کوچیک بینتون فاصله بندازه و ازهم ناراحتتون کنه یا چیزی بهم بگید حرفی بزنید که جبرانش سخت باشه با احتیاط و عاقلانه پیش برید فک میکنید اگه بهش پول ندید مشکلتون حل میشه نه از هم کینه به دل میگیرید این اصلا پیشنهاد خوبی نیست.پس با محبت و مهربونی مسایلتونو حل کنید وشما غذا درست نکنید اما برای اینکه راغب به کار خونه بشه موقع مخت وپز دورو برش باشید کمک کوچیک هم بهش بکنید کم کم خودش متوجه میشه که این وظیفه اونه.من خودم وقتی همسرم مثلا تو جمع کردن ظرفا کمکم میکنه انگیزم واسه کار خونه چند برار میشه هر چند که خیلی کمک کوچیکی شاید 2 دقیقه وقت شوهرمو نمیگیره اما در من انگیزه ایجاد میکنه.اما قرار نیست مرد کارای خونه رو انجام بده خصوصا وقتی که خانوم خونه داره.خواهش میکنم با محبت پیش برید انشالا مشکلتون حل خواهد شد.
    هر وقت بهش میگم فلان غذا رو واسم درست کن یا فلان کارو بکن ، میکنه ولی خودجوش این کارو نمیکنه. علاقمند نیستش. تنبله دیگه.تابحال غافلگیرم نکرده مثلا یه غذایی درست کنه بعد من بیام خونه ببینم حال کنم.
    بیش از 9 ماه از آشناییمون و حدود یکماه از عروسیمون میگذره،با وجود اینکه توی این مدت هیچ مناسبتی واسه من نبوده ولی تابحال نشده حتی یه کادوی کوچک واسم بخره. چند بار حتی اینو به زبون آوردم یبار گفتش خوب من نمیدونم چی واست بخرم یبارم گفتش خوب پول بده واست کادو بخرم درحالی که من کادوی بزرگی ازش نخواستم حتی یه ادکلن 5 هزارتومنی هم میتونست منو خوشحال کنه .در حالی که من واسه همه مناسبتا واسش کادو میخرم حتی تو دوران نامزدی واسش کلی خرج کردم...
    حیف...
    ویرایش توسط myl : سه شنبه 30 دی 93 در ساعت 12:29

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 خرداد 95 [ 10:11]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    4,008
    سطح
    40
    Points: 4,008, Level: 40
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    250

    تشکرشده 193 در 52 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط myl نمایش پست ها
    آخرین دختره خانواده هست چهارتا خواهرن بله متاسفانه نازپرورده هست.تو خونه خودشونم مامانش نمیذاشته دست به سیاه و سفید بزنه.
    لیسانس هست فارغ التحصیل
    ارتباطش با خانوادش خوبه .
    بله حرف زدم قبلا میگفت برات اینو درست میکنم اونو درست میکنم فلان کارو میکنم ولی چون نازپرورده و تنبله حوصله انجام کارا رو نداره . نه نمیگه ولی کاری و کدبانو نیست تا بهش گوشزد نکنم کاریو انجام نمیده تازه هم بهش بر میخوره.بنظرم مهارتهای خانه داری و شوهر داریش خیلی ضعیفه. به آشپزی و خانه داری علاقه نداره و خیلی خودشو موظف نمیدونه.چندبار یه سری لینک و تاپیک تو اینترنت پیدا کردم و دادم بهش بخونه در خصوص شوهرداری و اینا، ناراحت شده بود میگفت این چرت و پرتا چیه میخونی اینا هیچی حالیشون نیست...
    باهاش ملایم رفتار میکنم هیچوقت امری بهش نگفتم باید این کارو بکنی باید اونکارو بکنی...
    مثلا میام خونه میبینم کارا مونده ، ملایم و با شوخی بهش میگم اااا ظرفا رو نشستی تنبل ....میگم شام نداریم ؟! میگه خوب قبلش بهم اس میزدی چی درست کنم مونده بودم چی درست کنم. میگم من غذاهای برنجی خورشتی دوست دارم ولی تا نگم درست نمیکنه.
    پدر مادرش خیلی خوبن
    مامانش خیلی خانه دار و خوبه ولی متاسفانه بچشو تنبل بار اورده . منم دیگه نمیتونم تربیتشو درست کنم
    زن گرفتم که بهم برسه و زندگیم ارتقا پیدا کنه نه اینکه فقط خرجم زیاد بشه شایدم طرز تفکر من اشتباهه
    لطفا راهنماییم کنید/.
    برادر عزيز از يه طرف بهتون حق ميدم چون انتظار دارين كه حالا كه ازدواج كردين و سروسامون گرفتين حس آرامش داشته باشين وقتي مياين خونه بوي غذا پيچيده باشه خونه مرتب باشه و همه چيز براي يه شب رومانتيك و قشنگ فراهم باشه ولي هيچكس اول زندگي بدون مشكل نبوده خصوصا اينكه الان مشكل شما لاينحل نيست و خيلي راحت ميشه برطرفش كرد من چندتا راهكار ميدم اميدوارم به دردتون بخوره
    1 - يه كتاب آشپزي بخر يه شب كه سرحال بوديد با شوخي و خنده بشينيد كنار هم بهش بگو ما هر دومون تنبل و نابلديم بيا با هم آشپزي ياد بگيريم ،تا يه مدت كوتاه سعي كن خودتم باهاش آشپزي كني يعني يه جورايي لزت آشپزي رو بهش بدي با مسخره بازي و شوخي آشپزي خيلي حال ميده من امتحان كردم جواب داده البته من يه خانمم وقتي شوهرم كمكم ميده لذتش دوچندان ميشه
    2 - وقتي خودش به زبون خودش ميگه كاش اسمس ميدادي كه فلان غذارو ميخوام درست كني خوب همينكارو كن ،يه مدت ببين چطوري ميخواد خواستتو بيان كني همونجوري بيان كن مثلا يكي دوساعت قبل رفتنت اسمس بده بگو مثلا خانم گلم من دوست دارم امشب باقالي پلو بخورم اگه زحمتي نيست برام درست كن حتي اگه بدمزه باشه من ميخورم چون دستپخت خانم خوشگلمه ،ميتونيد با زبون محبت نرمش كنيد ما زنا تا آخر عمر تشنه ي محبتيم و كليد و برگ برنده شما مردا محبته
    3 - بعد شام با هم ظرف بشوريد يكي بشوره يكي آبكشي كنه باطم با مسخره بازي مثلا كف بزنيد تو صورت هم رو دماغ هم
    4 - براش لوازم آرايش و لباسهاي خوشگل خونگي بگير و با كلي ناز كشيدن بهش بده بگو ميخوام وقتي خونه بودم اين رژ لبو بزني چون خيلي خوشگل ميشي يا فلان لباسو بپوش من دوست دارم
    ببينيد اينايي كه من گفتم وقتي انجام بشه بعد يه مدت براي خودشم عادت ميشه و شما ميتونيد خيلي خيلي آهسته صحنه ي كمكهاي نامحسوس رو ترك كنيد تا روي پاي خودش بايسته ،فقط بايد تشويقش كنيد

    خانم شما بچه آخره و خواهراي بزرگتر از خودش داشته كه براي كاراي خونه هيچوقت نوبتش نشده كه ياد بگيره تا اون 3 تا رفتن و خانم شما اومده ياد بگيره يهو شوهر كرده ،سعي كنيد دركش كنيد يه دختر نازپرورده جايي كه از گل نازكتر نشنيده يهو مياد خودشو تو يه خونه ميبينه با كلي مسيوليت و شوهرو كارخونه ضمن اينكه هنوز اين حس مسيوليت رو نتونسته توي ذهنش حلاجي كنه و بپذيره
    بهتون قول ميدم درست ميشه و طوري ميشه كه ازش يه كدبانو عمل مياريد تازه اولشه زمان ميره تا اون چيزي بشه كه شما ميخوايدچون از يه همچين مادر خانه دار و خوبي بچه ي خوبي به عمل مياد مطمين باشيد
    شما زندگيتونو و خانومتون رو دوست داريد پس بخاطرش تلاش كنيد و سعي كنيد ميزان كمك شما بيشتر از خانم باشه چون شما الان متوجه مشكل زندگيتون شديد و خانموتون هنوز گرمه و متوجه نيست پس كنارش باشيد و به زندگيتون كمك كنيد
    خوشبخت باشيد

  13. 5 کاربر از پست مفید sara503 تشکرکرده اند .

    aloneman (سه شنبه 30 دی 93), elahenaz (چهارشنبه 01 بهمن 93), myl (سه شنبه 30 دی 93), اقای نجار (پنجشنبه 02 بهمن 93), بارن (سه شنبه 30 دی 93)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1393-10-24
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,185
    سطح
    18
    Points: 1,185, Level: 18
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 66 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله دقیقا خانوم شما تنبله.نه اینکه خودش بخواد بر حسب شرایطی که نوش زندگی کرده.کاملا مشخصه واین خصوصیت منفیشه و شما باید یطور رفتار کنید که حل شه.با محبت.من ایشونو در دسترس ندارم وگرنه توصیه هایی برای ایشون داشتم.پس ما به شما پشنهاد میدیم انشالا حل شه چون یک مساله بزرگ نیست خودتونو اذیت نکنید باور کنید اینها مسایل خیلی کوچیکیه که حل شدنی هستن.بهش اس ام اس بدید که فلان غذا رو دوس دارید شب بخورید.چه ایرادی داره.باور کنید اینا کم کم درست میشه.ایشون عادت به کار کردن تو خونه نداشته وتا کدبانو بشه طول میکشه.شما هم بعنوان همسر مدارا کنید اما توقع داشته باشید که کاراش رو انجام بده.یک شبه کدبانو نمیشه یادتون باشه.صبور باشید.و همه چیو با محبت ازش بخواین.بهش نگید تنبل.این اصلا خوب نیست حتی اگه تنبله.برعکس کارای کوچیکشم بزرگ کنید ازش تشکر کنید تا کم کم عادت به خانه داری کنه باهاش راجع به این مسایل صحبت خیلی دوستانه در ارامش و متطقی از انتظاراتتون بگید بدون اینکه متهمش کنید.انتظاراتتون رو مستقیما مطرح کنید اما بدور از تنش طعنه و تیکه و برچسب هرچند اگه یه صفتی در اون بارز هست بهش نسبت ندید.اوایل زندگی خیلی سخت هست تا راه بیفتیم برحسب تجریه میگم خواهش میکنم اجازه ندید ایم مسایل بین شما فاصله بندازه وتنش ایجاد شه واز هم دورتون کنه که بعد جبرانش سخت خواهد بود.ایشالا ایشون هم خودشونو اصلاح میکنند.خانونومه سارا هم خوب راهنماییتون کردن.فقط بهم هیچ نسبتی ندین.

  15. 2 کاربر از پست مفید asemene.abi تشکرکرده اند .

    myl (سه شنبه 30 دی 93), sara503 (سه شنبه 30 دی 93)

  16. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    تبریک می گم بالاخره تونستی همسرتو پیدا کنی یادمه می نوشتی که نمی تونی و این چیزا
    مبارکه

    اگه خونه مامانش نزدیکه حداقل وقتی میره واسه خودش غذا بخوره واسه تو هم غذا بیاره :) مامانش که می گی مهربونه خوب واسه تو هم غذا درست کنه.
    خونه داری نمی دونم مثلا چی کار داره که می گی بلد نیست. بلده. مهمون داری و مهمون راه انداختن سخته اما کار خونه زیاد نیست که. اشپزی هم بلده دیگه

    اگه حس می کنی بی روحیه شده یه کلاس ورزش بگو بره سر دوق بیاد شاید

    می تونی هم کم کم برنامه بهش بدی. مثلا بگی سه روز غذا درست کنه حتی روزاشم مشخص کن غذا هم مشخص کن برنامه هفتگی بده بهش اینطوری به اس هم نیاز نیست اونم از سر هفته می دونه باید چی کار کنه. برنامه رو هم از سبک و کم شروع کن کم کم به برنامه چیزای دیگه هم اضافه کن

    خودت هم اگه باید به ظاهرت برسی مخصوصا موقع رابطه و موارد نمی دونم بهداشتی یا لباس های خونه و این چیزا به خودت برس. میای خونه یه دوش سریع بگیر
    عطر بزن لباسای خوب بپوش خودت همونطور باش که می خوای اون باشه البته تو به عنوان یه مرد اون یه زن. یعنی مردانه باش اما به خودت خوب برس. ببینه به خودت می رسی خود به خود این حالت احترام گذاشتن داره بهش. بعدش اونم به تو احترام می ذاره بهت می رسه

    اینجا هم دوستان راهنمایی کردن و می کنن

    اگه بعدا هم خواستی می تونی اشتراک ازاد بگیری مشاوران راهنماییت کنن

    به هر حال مبارک باشه. مشکلی نیست که راه حل پیدا نشه واسش. همین که دختر خوبیه و خونوادش هم خوبن عالیه

  17. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    myl (سه شنبه 30 دی 93), اقای نجار (پنجشنبه 02 بهمن 93)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آره پیدا کردم.ولی عجله کردم.علیرغم اینکه خانواده ی همسرم خیلی خوبن ولی خودش خوب نیست.خیلی علاقمند بودم که ازدواج کنم و فکر میکردم سروسامون میگیرم و سختی هایی که کشیدم کمتر میشه ولی نمیدونستم که فقط به دردسرهام اضافه میشه ضمن اینکه توی این وضعیت اسفناک اقتصادی مجبورشدم کلی هزینه عروسی و... از این به بعد هم هزینه زندگی مشترک بکنم. از خونه ی مامانش یا خواهرش خیلی اوقات واسم غذا میاره ولی من دوست دارم غذایی که خودش درست میکنه رو بخورم نه غذای مامانش یا خواهرش.من گشنه ی چندتا قاشق غذا نیستم من گشنه ی محبت و توجه هستم.وقتی اون خودش وقت میذاره غذا درست کنه یا خودشو آرایش کنه و به خودش برسه یا به کارای خونه برسه من احساس خوبی بهم دست میده که اون به زندگیش توجه داره و در قبال زندگیش احساس مسئولیت میکنه و برای من اهمیت قائله. اثر روانیه ای که روم داره رو میگم وگرنه کارایی که خانومم توی خونه قراره انجام بده خودم به راحتی وقتی از سر کار میام میتونم انجام بدم مثلا دیشب همه ی ظرفایی که یه روز تو ظرفشویی جمع شده بود رو فوری شستم هیچ کاری هم نداره کارای خونه . بهش گفتم برنامه غذایی بنویسم سه روز شامو اون درست کنه سه روز من . برگشته میگه آخه اینجوری عادت میکنم به وعده های غذایی، خوب نیست.در حالی که من میدونم به این خاطر این حرفو میزنه که اگر برنامه غذایی هفتگی بنویسیم چون ملزم میشه توی اون روزا اون غذا ها رو درست کنه و چون تنبله و حال نداره ممکنه درست نکنه و اونموقع من از دستش شاکی بشم.یعنی حتی سه روز در هفته هم دوست نداره واسه شوهرش آشپزی کنه ...در اصل از کم توجهیش خیلی بیشتر از اینکه آشپزی نمیکنه ناراحتم. من خودم هر وقت میام خونه به خودم میرسم دوش میگیرم اسپری خوشبو کننده دهان و ادکلن میزنم و بغلش میکنم و نازش میکنم و باهاش معاشقه میکنم حتی تقریبا هر روز ارضاش میکنم. ولی اون اینقد تنبله با وجود اینکه از صبح بیکاره تو خونه حوصله نمیکنه هر روز بره یه دوش بگیره یا خودشو واسه شوهرش آرایش کنه یا لباسایی که دیشب پوشیده رو وقتی من از سر کار میام عوض کرده باشه که من ذوق کنم.منظورم اینه که عملکردش طوری نیست که منو جذب خودش کنه ولی خودش انتظار داره که من همیشه باهاش عشقبازی کنم و همیشه بهش عشق بورزم. دختر خوبیه ، با هم تفاهم داریم ولی مشکلش تنبلی و کم توجهیش هست... ----------------------------------------------------------------------- گاهی اوقات کارایی میکنه که ناراحتم میکنه و انگیزه ی منم به محبت کردن براش کم میشه خوب منم وقتی میبینم توجهی به زندگیش نداره منم نمیتونم بهش عشق بورزم. مثلا کارایی که من میکنمو وظیفه ی من میدونه ولی کارایی که خودش باید انجام بده رو واسه خودش وظیفه نمیدونه
    مثلا کار کردن و پول درآوردن وظیفه ی منه ، کمک کردن تو کارای خونه وظیفه ی منه، تامین خواسته ها و چیزایی که از من میخواد وظیفه ی منه و اگه من انجام ندم ازم دلخور میشه ولی کارایی که به خودش مربوطه رو وظیفه واسه خودش نمیدونه.
    مثلا یبار که شاکی شدم داشتم سالاد درست میکردم بهم گفت زود باش دیگه ،منم خیلی ناراحت شدم گفتم این کارا وظیفه ی توئه نه من، خیلی بهش بر خورد گفتش سالاد درست کردن وظیفه ی منه ؟؟؟؟؟ منم موندم چی بگم هیچی نگفتم با عصبانیت اومد کاردو گرفت خودش درست کنه بعدشم ناراحت شد و اصلا لب به اون سالاد نزد. به کاراش که فکر میکنم خیلی ناراحت میشم .موندم چکار کنم
    مشکل اینه که خودش فکر میکنه کاره درستو انجام میده و حق با خودشه و من بد رفتارم.میترسم به تنبلی و کار نکردن عادت کنه و همه ی کارا رو گردن من بندازه..مشکلم این نیستش که چرا کارای خونه رو انجام نمیده.مشکلم اینه که خودش فکر میکنه این کارا وظیفه اش نیست و لزوما مسئولیتی در قبالش نداره.مشکل اینه که نمیشه یک عمر با یک زنه بی توجه و مسئولیت ناپذیر زندگی کرد همش عذابه.هر چقدر هم که براش دیگران رو مثال میزنم فایده ای نداره فقط باعث کدورت میشه...

  19. 2 کاربر از پست مفید myl تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 01 بهمن 93), بارن (چهارشنبه 01 بهمن 93)


 
صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.