+عشق از بین میره ؟؟؟؟

[nino_tamar]

سلام ... عیده همه مبارک باشه

از همه شما می خوام یه همفکری با من بکنین (مخصوصا اقایون ) ... من 3 سال با اقائی دوست بودم فقط دوست. ماهی یکبار دیدن همین 1 سال پیش به مدت 6 ماه علاقه این اقا به من زیاد شد . خیلی زیاد . دلیلشم این بود من میخواستم تموم کنم سرتون درد نیارم توی این مدت همش به من می خواست نشون بده واقعا دوستم داره ولی باورم نمیشد تا اینکه دم عید تموم کردم (البته بگم توی این مدت خیلی اذیتش کردم) خلاصه اقا خانومی که شما باشین ... بنده از کار کرده پشیمون شدم تازه فهمیدم دوسش دارم حالا دوباره برگشته (با خواسته جفتمون)2 هفته ای میشه بهد از 7 ماه جدائی ... ولی عوض شده جدیدا توی حرفاش میگه نمیخواد اشتباهات گذشته رو تکرار کنه هرچی ازش میپرسم جه اشتباهی نمیگه !!! حالا ما موندیم یه دل عاشق نمی تونم بگم خیلی دوسش دارم البته بگم قبلا قصد ازدواج با منو داشت (التماسی) ام حالا نه ... من ازش نپرسیدمااااا خودش گفت یعنی میگه توی حرفاش قبلا بچه بوده نمی دونست ازدواج چیه مسئولیت چیه .... .
میشه بگین عشق تموم میشه ؟؟؟؟ دوباره منو مثل قبل دوست خواهد داشت یا نه ؟؟؟ به زمان احتیاج داره ؟؟؟؟ یا نمیخواد من دوباره بهش زور بگم ؟؟؟؟ من همون ادم قبلو میخوام .... چه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[khalilian]

دوست عزیزم سلام
عشق تمام نمیشه شما اول امید به خدا داشته باش اگر قرار باشه عشق تمام بشه پس خدا چی میشه ؟مسائل احساساتی و دلبستگی ها را با عشق مقایسه نکن ولی عزیزم همان زمان که او خواستار ازدواج با شمابود اگر به صورت رسمی پا پیش گذاشته میتوانستی با او در رابطه با تمام پایه و اصول زندگی و متعهد شدن نسبت به بعضی از مسائل زندگی او را روشن کنی ولی اگه تو کوچه و خیابان از تو خواستگاری کرده و به قول خودت التماسی بوده مطمئن باش در همان کوچه خیابان او را از دست میدهی . نقطه ابهام در جواب من اینکه او واقعا تو را از روی هوس دوست داشته یا برای زندگی ؟/امیدوارم این بار دوست داشتن تو از روی تنهایی و اینکه فکر کنی دیگه کسی تو را مثل اون دوست نداره ویا اینکه خواستگاری نداشتی که باب میلت بشه حالا از روی ترحم بخوای با او ارتباط برقرار کنی دچار مشکل میشوی شما اول خودت فکر کن ببین از زندگی چی میخواهی؟ آیا زندگی را در این می بینی که او روزی هزار بار برای تو بمیرد؟
امیدت بخدا باشه .khalilian/

[nino_tamar]

سلام ممنون بابت نظرتون
فکر کنم اشتباه متوجه شدین خانواده جفتمونم میدونستن این موضوع رو .یعنی رفاقت خیابونی نبود خانواده هامونم هم از نظر مالی هم فرهنگی تقریبا شبیه همن .من مشکلم اینه که ایا به نظرتون اون علاقه دوباره برمیگرده یا نه یه زمانی دوست داشته حالا کمرنگ شده همین

[masoud4444]

سلام دوست عزیز
با کمال احترام باید بگم من با نظر آقا یا خانوم خلیلیان مخالفم
چون عشق صد در صد یک روز تموم میشه یا حداقل کمرنگ میشه. اگه میخواین بیشتر در این مورد بدونید به کتاب « هبوط در کویر » نوشته « دکتر علی شریعتی » یک نگاه بندازید.
و دیگه اینکه این حرف اون آقا که گفته نمی خواد اشتباهات گذشته رو تکرار کنه و اینکه دیدش به ازدواج هم عوض شده، از نظر من که یک پسرم، یه کم مشکوکه. تا همین حد توضیح بدم بهتره.
امیدوارم شاد و سلامت و خوش باشی.
در پناه خداوند بخشنده و دست گیر

[مدیرهمدردی]

:Rسلام nino_tamar
من هم با خلیلیان موافقم و باید به آقای مسعود هم عرض کنم. عشق مهفوم گسترده ای هست ، اما آن چیزی که شما می گویید کمرنگ می شود عشق نیست، بلکه شبیه عشق هست ( اگر اسمش را هوس نگذاریم)
اما در مورد سئوالی که مطرح شد.
معمولا پسران و دختران قبل از ازدواج یک احساس قوی را در یک رابطه منحصر به فرد به عنوان یک هیجان احساس می کنند. ( حالا یا دفع می کنند یا جذب)، اما ازدواج جنبه های گوناگونی دارد که یکی از این جنبه ها احساسات طرفین است. اگر این احساسات پاک با مدیریت منطق و سایر زمینه ها جفت وجور شوند عشق واقعی که افزاینده و رشد یابنده هست به وجود می آید.
خانم ninno_tamar باید ضمن داشتن احساسات آن را در کنترل منطق خود قرار دهند. یعنی اینکه معیارهای خود را برای ازدواج تعیین کنند. و براساس آن این آقا را بسنجند ، فراموش نکنیم صرف داشتن احساسات کافی نیست و به قول مسعود کمرنگ می شود. و لازم است سایر معیارها مشخص شود. ادامه دادن یک رابطه با یک معیار مبهم بیشترین ضربه را در طی زمان به طرفین می زند. پس بهتر است رابطه هدفمند و زمانمند و توام با معیارهای مشخص برای آن باشد.
به نظرم مقالات بخش مشاوره ازدواج در سایت همدردی را اگر بتوانید با دقت مطالعه کنید، بیشتر از این خلاصه بتواند به شما کمک کند.