با سلام.من 3ماه با يکي آشنا شدم.البته از اقوام دورمونه.قبلا نسبي ميشناختيم همو.ولي الان 3ماهه ک رابطمون زياد شده تا حايي ک حتي رابطه جنسي هم داشتيم باهم.الان خونوادش بهش گير دادن ک بايد ازدواج کنه و واسش دختر در نظر گرفتن.اما ايشون با اينکه بمن ميگه دوستدارم و ازين قضيه هم بشدت ناراحته.ولي در مقابل ناراحتي وگريه هاي من همش ميگه گيجم و قدرت تضميم گيري ندارم.منم هيچوقت بهش نگفتم ک بره بخانوادش راجع به من بگه و خودشم حرفي نميزنه.
توروخدا کمکم کنيد که چکار کنم.چه برخوردي داشته باشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)