میخوام ازدواج کنم خانواده میگن نه!!!

[ahmad13740512]

سلام
من 21 سالمه و به یکی از هم کلاسی هام که یک سال ازم بزرگتره علاقه مند شدم. راستش چون هدف دوستی نداشتم با خود ایشون صحبتی نکردم الان حدود 1 سال و نیم هست که دارم علاقه خودمو میسنجم که هوس نباشه در این چند وقت با خیلی ها حرف زدم و مشاوره رفتم و همه میگن هوس نیست و شرایط ازدواج رو داری. خونه دارم ولی کار ندارم. الان به این نتیجه رسیدم که واقعا به این دختر علاقه دارم و به شدت تحت فشار روحی هستم اما معتقدم اول باید حسابم را با خانوادم صاف کنم و درست نیست که قبل از رضایت خانواده با خود دختر صحبت کنم و با احساسش بازی کنم. متاسفانه خانوادم میگن باید دکتری بگیرم و سربازی برم و کار پیدا کنم و عملا بعد از 32 سالگی ازدواج کنم. نمیدونم چکار کنم چون قطعا برای شروع و ادامه زندگی به حمایت خانوادم نیاز دارم.
علاوه بر این مشکل خانواده میگن باید دختر الزاما 5 سال ازت کوچکتر باشه خوب در این زمینه کلی کتاب خوندم و مشورت کردم و با این مساله و مشکلات آن کنار اومدم و فکر میکنم بتوانم تحملشون کنم اما خانواده رو چطور راضی کنم.
لطفا کمکم کنید در هر دو زمینه یاری بفرمایید.
با تشکر.

[Eram]

سلام


فکرمی کنید شما تا چند سال دیگه بتونید از نظر درآمد روی پای خودتون بایستید؟واسش برنامه ای دارید؟

سربازی رفتی ؟


موفق باشید

[Pooh]

سلام.
با حساب چیزی که گفته اید نوزده سال و نیم داشتید که از این خانم خوشتون اومده. خب سن کمی هست برای شناخت خودمون و ملاکهامون.
با این حال به نظر میرسه پسر خوب و فهمیده ای هستید که میگید اول تکلیفتون رو با خانواده روشن کنید و ذهن و احساس دختری رو درگیر نکنید.

گفتید با خیلی ها مشورت کرده اید. این خیلی ها کی بوده اند؟

[ahmad13740512]

سلام
ممنون از پاسختون جناب Eram
با توجه به رشته دانشگاهیم حدودا تا 1 سال الی 2 سال دیگه از لحاظ درآمدی مشکلم حل میشه.
برای سربازی دوست دارم درس و کارم رو با توجه به شرایطی که بررسی کردم و امکان پذیر هست با هم جلو ببرم و بعد از اتمام مقطع دکتری سربازی برم و از این جهت مشکل شغل ندارم.

- - - Updated - - -

سلام جناب pooh
شما لطف دارید. دقیقا مشکلم همینه که دلم نمیاد با احساس کسی بازی کنم.
با چند مشاور خانواده و چند روحانی مشورت کردم در حال حاضر واقعا به ایشون علاقه دارم و بعد از یک سال و نیم تغییری نکرده دیدگاهم

[m.reza91]

احمد جان سلام
این که نمیخوای با احساسات کسی بازی کنی نشون از مسئولیت پذیری و بلوغ فکریت داره ( البته تو تاپیکای قبلیتون میگفتین که ایشون قضیه رو غیر مستقیم میدونند، با این حال بگذریم! )؛ ولی هر چیزی ملزوماتی داره ، الان شاید بزرگترین مشکلت بحث شغلت هست ، اینکه "در آینده چه شود" الزامی برای وقوعش نیست، صرفا یه احتمال هست. بد نیست همین الان به دنبال یه شغلی مرتبط بارشتت باشی که ببینی میتونی همزمان هم تحصیل داشته باشی هم کار؟ ایجاد یه زندگی مشترک بدون پایه های مالی غیر ممکنه و باید پیش از ازدواج قطعی باشه نه صرفا بر اساس احتمالات اون هم در شرایط کنونی مملکت.
مساله ی بعدی اینکه واقعا فکر می کنی آیا میتونی همزمان کار کنی ، مسئولیت همسرداری رو بپذیری ، احیانا مسئولیت بچه ونهایتا تا دکتری هم بخونی ؟ (هدفت از دکتری گرفتن چیه ؟ )


اینا احتمالا به دردت می خورند :
http://www.hamdardi.net/thread-18343.html
http://www.hamdardi.net/thread-3528.html

شما از مهر سال پیش تا الان یعنی از ترم احتمالا 1 درگیری ذهنی دارید. اگر شرایط ازدواج ندارید به صلاحه که ذهنتونو آزاد کنید و همه چیزو فراموش کنید.
ضمنا این عددای بعد اسمتون، تاریخ تولدتونه؟ اگه بله چطور 21 سالتونه!؟