سلام
دوست عزیز به جای کفر گفتن کمی، خدا چرا اینطوره چرا اونطوره....فقط کمی بشین فکر کن !
دوستان راهنمایی های خوبی کردن.
البته من اصلا به شما نمیگم که ادامه بده و یا ادامه نده.این خودت هستی که وارد این زندگی خواهی شد .نه من و نه هیچکدام از بچه های تالار مشکلات وخوشی های شما رو نخواهیم دید.
اما یک نکته مهم:
شما قبل از هر تصمیمی نیاز به مشاوره و گذارندن جلسات روانکاوی داری.چرا که به شدت منفعل هستی و با این روحیه نه با این اقا و نه با هیچ مرد دیگه ای زندگی خوبی نخواهی داشت.پس قبل از هر تصمیم گیری اول به فکر اصلاح رویه فکریت باش.
شما غرور و شخصیتت رو گذاشتی زیر پات و خورد و خاکشیرش کردی.شمایی که برای خودت ارزش قائل نمیشی چه توقعی از یک مرد داری؟
خلاصه وار برات میگم:
قبل از هرچیزی کمی برای خودت ارزش قائل شو و حتما با یک مشاور مشورت کن به صورت حضوری
وقتی خودت به ثبات فکری رسیدی میتونی بهترین تصمیم رو بگیری.
تصمیم گیری الان شما مثل تصمیم گیری آدم پا شکسته ای میمونه که میخواد بره نوک کوه.
به نظرت میتونه بره؟
یا اگر تا نصفه های راه هم بره پرت میشه پایین و ...
و مسئله مهم اینکه همسر شما تقصیری نداره.شما خودت ر و در موضعی میذاری که هر رفتاری باهات بشه.و اگر ایشون بدتر از این هم رفتار کنه و ماجرا رو تا چند سال دیگه هم کش بده کاملا حق داره.چرا که شما اینو میخوای.
پس اصلا کار نداشته باش که همسرت چه کارایی کرده و چه کارایی ممکنه بکنه.خودت رو اصلاح کن.
موفق باشی
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)