به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 خرداد 94 [ 18:57]
    تاریخ عضویت
    1393-10-24
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    315
    سطح
    6
    Points: 315, Level: 6
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم وابستگی به من ندارد

    سلام و خسته نباشید
    من تازه عضو سایتتون شدم . سایت خوبی هست برای کمک گرفتن برای مشکلات روزانه ومهم زندگی.
    30 ساله هستم و حدود 1 سال هست که نامزد کردم. در ابتدا که نامزدم برای خواستگاری با مادرشان آمدند از هیچ لحاظی مشکلی با ایشان نداشتم فقط نمی دانم چرا به دل من ننشستند. پس از 1-2 بار بیرون رفتن با نامزدم از لحاظ اخلاقی و پاکی ایشان مشکلی در این آقا ندیدم و جواب مثبت خود را اعلام کردم و این دید را داشتم که علاقه با رفتار درست ایجاد خواهد شد، اینرا هم بگویم که کمی خود نامزدم و خانواده اش برای عقد عجله داشتند که بعدها فهمیدم کلا آدم عجولی هستند و نیاز به کنترل دارند ، بعد از 2 ماه برای ایشان مشکل کار پیش آمد که زمان عقد ما را تا کنون عقب انداخت و مسائل بسیاری در رابطه ما ایجاد کرد. در طول 8 ماه بیکاری ایشان نه خودم و نه خانواده ام هیچ اشاره ای به این مشکل در حضور نامزدم نکردیم و سعی در درک ایشان داشتیم. اوقاتی که با هم بودیم یا منزل ما بود یا منزل ایشان به دلیل مشکلات مالی اما زمانی که منزل ما بود همیشه به فکر این بود که سریعتر پیش خانواده اش برگردد. من فقط به این دید نگاه می کردم که به دلیل مساله کاری با او بحث نکنم که شرایط بدتر شود. از طرفی خانواده اش هم در طول این یکسال هدیه ای که برای عید یا سایر رسومات می آورند نیاوردند و بازهم اوضاع برای من بدتر شد. کم کم فهمیدم که کلا حتی عقد و عروسی را خودمان باید هزینه کنیم. بازهم کنار آمدم با اینکه دعواهای مفصلی بین من و او پیش آمد. الان حدود 2 ماه است که ایشان جنوب برایشان کار پیدا شده و 23 روز کار و 7 روز استراحت هستند. قرار بود برای عید عقد کنیم اما من هیچ شور و علاقه ای در ایشان نمی بینم. هفته ی پیش به مدت یکهفته برای استراحت آمدند که با اینکه باید کارهای مربوط به عقد را می کردیم هیچ زمانی برای این کار نگذاشت و همه زمانش کنار خانواده خودش بود . متوجه کم توجهی او شده بودم اما فکر نمی کردم تا این حد که حتی مسائل بین خودمان را هم نادیده بگیرد.تنها عصر روز جمعه بود که 3 ساعت آمد پیش من و کمی با هم حرف زدیم. اینرا هم بگویم که با اینکه من هیچوقت اشاره ی مستقیم به مسائلی که خانواده اش تا کنون برای ما به وجود آورده اند نکرده ام اما به محض صحبت در مقابل من جبهه گرفته و همیشه به من می گوید که تو بین من و بقیه را می خواهی به هم بزنی.در کل توجه ایشان به خانواده و بقیه بیشتر از توجه به من است.گاهی من تصمیم به جدایی قبل از عقد می گیرم . لطفا کمکم کنید.
    ویرایش توسط پانی : چهارشنبه 24 دی 93 در ساعت 11:28

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام بهنظرم تصمیمت برای جدایی تصمیم خوبیه ...
    نشونه های شکست تو زندگی از الان نمایان هستش ....
    زندگیتو خراب نکن ...
    تا عقد نکردید و اتفاقی و وابستگی پیش نیومده قضیه رو تموم کنید .
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  3. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    هم آوا (چهارشنبه 24 دی 93)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    پانی جان به همدردی خوش امدید . توجه داشته باشید که ما فقط با توجه به نوشته های شما نظر میدهیم . نه شناختی از شما داریم و نه از از نامزدتون و خانواده هاتون . ولی با توجه نوشته های اندک شما به نظر میرسه که ایشون هنوز امادگی لازم برای عقد رو نداره . یا از لحاظ مالی تحت فشاره یا نسبت به ازدواج با شما مردد یا دلسرد شده . در هر حال باید بطور جدی با ایشون صحبت کنید . شما که نمیتونید به اجبار خودتون رو به ایشون بچسبونید . بهتره کمی فاصله بگیرید و تصمیم رو به ایشون واگذار کنید . یعنی شما هم در این مدت به ایشون علاقمند نشدید ؟ یکسال مرحله شناخت و اشنایی زیاده و چون توی این مرحله طرفین خیلی ریز بین و حساس میشن و رفتارهای طرف مقابل رو رصد میکنند ممکنه دلخوری و دلسردی پیش بیاد .

  5. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    maedeh120 (چهارشنبه 24 دی 93), هم آوا (چهارشنبه 24 دی 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 خرداد 94 [ 18:57]
    تاریخ عضویت
    1393-10-24
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    315
    سطح
    6
    Points: 315, Level: 6
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا من علاقه مند شدم اما هر بار که رفتارهای خودش یا خانواده اش رو می بینم خیلی دلسرد می شم

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    قبل از اين كه هر تصميمى بگيرين بهتره باهاش صحبت كنيد ببينيد اين قضيه تا كى ميخواد ادامه داشته باشه! اين كه ايشون شرايط ماليش اوكى نيست، فكر مى كنم نياز به زمان داره تا بخواد به اصطلاح خودشو جمع و جور كنه و پول پس انداز كنه براى شروع يه زندگى
    شغلى كه براش توى جنوب جور شده قراره شغل دايمى ايشون باشه؟ يعنى بعد از ازدواج شما بايد برين جنوب با ايشون زندگى كنين؟ قبل از اين كه عقد كنين بهتره همه چى رو خوب سبك و سنگين كنين بعد تصميم بگيرين! به هر حال من فكر مى كنم ايشون با توجه به سردى كه در پيش گرفته و رفتار خانواده ش هنوز آمادگى لازم براى ازدواج رو به طور كامل پيدا نكرده، اين كارى هم كه براشون جور شده به نظر كار سنگينى مياد، كه فقط يه هفته مرخصى داره! بايد همه اين شرايطو سبك سنگين كنين

  8. 3 کاربر از پست مفید sasha تشکرکرده اند .

    maedeh120 (چهارشنبه 24 دی 93), هم آوا (چهارشنبه 24 دی 93), بارن (چهارشنبه 24 دی 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 دی 93 [ 13:09]
    تاریخ عضویت
    1393-6-08
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    618
    سطح
    12
    Points: 618, Level: 12
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    9

    تشکرشده 167 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دلیل وجود دوره نامزدی شناخت اولیه رفتارها و احساسات دو نفره. الان از آنچه که بیان کردین بنظر میاد هردوی شما و حتی والدینتون کاملا منفعلانه عمل کردین . و برای این که ایشون ناراحت نشن سر حرف های اساسی باز نشده . ایشون هم که خوب تعهد خاصی ندارن.

    حالا که دیگه کار هم پیدا کردن بهتره در اسرع وقت تکلیف رابطه رو روشن کنید و با در نظر گرفتن محل کارشون یه بازنگری کلی و به دور از احساس داشته باشید.
    آیا پیش مشاور ازدواج رفتین؟اگر نه تا عقد نکردین بهتره که هر چه زودتر با مشاور حرف بزنید و این بلاتکلیفی رو تموم کنید.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.