به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    برگشت بعد از طلاق. وقتیکه همه حرمتها شکسته شده. آیا ممکن هست؟

    سعید هستم. ۲۷ سالم هست. پارسال زنم طلاقم داد چون مواد مصرف میکردم. هر کاری که کردن دور و اطرافیانم نتونستم ترک کنم. یعنی خودم نمیخواستم در واقع. بچه نداریم. یک سال باهم زندگی کردیم.


    بعد از جدائی من ضربه سختی خوردم. بعد از ۶ ماه رفتم برای ترک و الان ۶ ماه هست که مصرف نمیکنم. میخوام که زنم برگرده پیش من دوباره. تو این مدت یکساله که جدا شدیم اون هنوز ازدواج نکرده. هنوز دوسش دارم. میدونم که تقصیر من بود و زندگیشو خراب کردم.


    مشکل اینه که موقع جدائی همه حرمتها رو شکستیم. جدائیمون خیلی بد بود. حتی حرمت خانوادهها هم شکسته شد. مثلا به من گفت که از اول هم دوستم نداشته . منم بهش گفتم که هیچوقت عاشقش نبودم و از این جور حرفها. ولی خوب من که اصلا منظورم این نبود. اون هم میدونم که قصد توهین نداشت. چون اصلا همچین دختری نبود. خلاصه وسط دعوا حلوا خیرات نمیکنن. (قبول دارم که کار اشتباهی کردم).


    میخواستم ازتون بپرسم با این همه حرمت شکسته شده, با این همه توهینها میشه اون رابطه رو باز سازی کرد ؟ من همه تلاشمو میخوام بکنم. اما میترسم این توهینها و حرمت شکنیها برا همیشه رو رابطمون تاثیر بذاره. لطفآ راهنمایم بکنین. کسی تجربیه مشابه داشته ؟

  2. 4 کاربر از پست مفید سعید66 تشکرکرده اند .

    Aram_577 (چهارشنبه 24 دی 93), asal2013 (چهارشنبه 24 دی 93), میشل (پنجشنبه 25 دی 93), سوده 82 (پنجشنبه 25 دی 93)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقا سعید سلام به همدردی خوش امدید . خیلی خوشحالم که شما به زندگی برگشتید . اگر سر قولتون بمونید حتما میتونید زندگیتون رو از نو بسازید . مشکل زندگی شما اعتیادتون بوده . با حل اون زندگیتون درست خواهد شد . خانمتون میدونه که ترک کردید ؟

  4. 6 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 24 دی 93), sasha (چهارشنبه 24 دی 93), میشل (پنجشنبه 25 دی 93), سوده 82 (پنجشنبه 25 دی 93), سعید66 (چهارشنبه 24 دی 93), شیدا. (پنجشنبه 25 دی 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مخلصم. اره میدونه. سه ماه پیش بهش گفتم ولی تحویل نگرفت. گفت مهم نیست دیگه. میخوام دوباره برم سراغش بهش ثابت کنم که هنوزم تو ترکم.
    میگفت دیگه احترامی بینمون نمونده. هی میگفت حرمت ها بینمون از بین رفته. البته من هیچوقت دس روش بلند نکردم. آخه دوسش داشتم.


    من با چند نفر صحبت کردم میگن مشکلی نیست و همچیز میشه مثل اول کرد. خودم آدم میشناسم که بعد طلاق باز ازدواج کردن و الانم خیلی خوشبختن. شما چی میگین؟ این حرمت ها که میگه شکسته شدن چقدر میتونه رو زندگیمون تاثیر بزاره ؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید سعید66 تشکرکرده است .

    میشل (پنجشنبه 25 دی 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    مشکلی نیست اقا سعید . من چون خودمم خانم هستم . بهتر میتونم ایشون رو درک کنم . حرفهای ایشون به خاطر اینه که هنوز به ترک شما اطمینان پیدا نکرده وگرنه دعوا و دلخوری تو زندگی همه ممکنه پیش بیاد . ولی میشه درستش کرد . پیشنهاد من اینه که حضورتون رو توی همین انجمن حفظ کنید و مهارتهای همسر داری تون رو ارتقا بدید . سعی کنید از خانمها شناخت کافی به دست بیارید . هر وقت ایشون از ترک شما اطمینان حاصل کرد راضی خواهد شد . ایشون به زمان احتیاج داره . شما م همینطور . ولی دوست داشتنتون رو دورادور بهش نشون بدید ولی فعلا انتظار جواب نداشته باشید . بهشون بگید که به خاطر اون ترک کردید و منتظرید تا زندگیتون رو از نو بسازید . روی کار و ایجاد درامد کار کنید و سعی کنید مقدمات رو برای شروع زندگی اماده کنید . موفق باشید .

  8. 4 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    sasha (چهارشنبه 24 دی 93), میشل (پنجشنبه 25 دی 93), سوده 82 (پنجشنبه 25 دی 93), شیدا. (پنجشنبه 25 دی 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    حرمت شكسته شده كاملا مشخصه از اسمش، يعنى احترام بين زن و شوهر از بين رفته و كدورت و دلشكستى به وجود اومده، يه سرى مسايلى كه بين شما پيش اومده رو قبول كنيد ديگه نميشه فراموش كرد، اما شما بايد بهش ثابت كنين كه ديگه اون آدم قبلى نيستين، و حاضرين كارى كنين كه دوباره عشق آغاز بشه
    ممكنه به خاطر رفتارهاى اشتباهى كه انجام دادين همسر سابقتون ديگه كاملا از شما نا اميد شده باشه كه اين حرفهارو بهتون زده، وگرنه عشق و علاقه عميق قلبى چيزى نيست كه با دعوا از بين بره،همونجور كه خود شما هم بعد از اون همه دعوا و دلخورى هنوز دوستش دارين!

  10. کاربر روبرو از پست مفید sasha تشکرکرده است .

    سعید66 (پنجشنبه 25 دی 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1393-10-23
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون واحد و ساشا. امشب دوباره بهش مسج دادم. خیلی بد و سرد برخورد میکنه. میگه نمیتونه دیگه بهم اعتماد کنه. اصلا دارم شک میکنم هیچوقت دوسم داشته یا نه. گیجم خلاصه. میگه حرف های که بهم زدی یادم نمیره! البته اونم خیلی چیزی بد بهم گفته بود.

    با باباش صحبت کردم. راستش اونم دل خوشی از من نداره. ولی انگار از نظر اون خیلی مورد نداره. یعنی یجورائی پایه بود. ولی میگفت باید خودشو راضی کنم.

    شما تجربه دارین؟ کسیو دیدین که بعد از یه جدایی بد دوباره بتونن با هم زندگی کنن و خوشبخت باشن ؟ من که دیدم ولی اون حرفامو قبول نمیکنه.

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    امشب دوباره بهش مسج دادم. خیلی بد و سرد برخورد میکنه. میگه نمیتونه دیگه بهم اعتماد کنه. اصلا دارم شک میکنم هیچوقت دوسم داشته یا نه. گیجم خلاصه.
    خب خانم ها احساساتی هستن، زود وابسته میشند، زود اعتماد میکنند، وقتی هم اعتماد میکنند سخته که از کسی که دوستش دارند و بهش اعتماد کردن ضربه بخورند.
    بالاخره شما وقتی حرفهایی زدید که نباید میزدید به ایشون برخورده، انتظار هم نداشته، خیلی هم آسیب دیدن تا تونستن فراموش کنند.

    چون احساساتی هستن خیلی براشون این مسایل سخته و سخت میتوننند فراموش کنند، خیلی آسیب میبینند.
    برای همین میترسند از اعتماد دوباره.
    شما هم که تازه ترک کردید ایشون میترسند دوباره زندگیشون تکرار بشه.

    بالاخره ایشون وقتی ازدواج کردن کلی آرزو داشتن نمیدونستن که همسرشون به اعتیاد روی میارند و بجای ترک کردن به ایشون توهین میکنند خب شما دفعه قبلی اشتباهاتتون و قبول نکردید برای همین برای ایشون سخته باور کنند الان قبول کردید.

    باید خیلی بیشتر از اینا تلاش کنید تا اعتمادشون و دوباره بدست بیارید.
    اعتماد کردن به دوست داشتن ربطی نداره، انسان میتونه کسی و دوست داشته باشه ولی بهش اعتماد نداشته باشه، وقتی اعتماد نداشته باشه سخته که بتونی باهاش با آرامش زندگی کنه! چون میترسه!
    و با ترس هم هیچوقت نمیشه زندگی راحتی داشت.

    میتونه هم کسی و دوست نداشته باشه اما چون بهش اعتماد کامل داره باهاش بتوته زندگی راحت و امن و پر آرامشی داشته باشه.

    پس ببینید دوست داشتن بدون اعتماد دوامی نداره.
    اما اعتماد بدون عشق میتونه دوام داشته باشه . چون اعتماد رفته رفته خودش عشق و میسازه.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  13. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    میشل (پنجشنبه 25 دی 93), سوده 82 (پنجشنبه 25 دی 93), شیدا. (پنجشنبه 25 دی 93)

  14. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    اول این که تبریک می گم برای ترک
    انشاله این تجربه تلخ که بهای سنگینی هم بابتش دادید، هیچوقت دیگه توی زندگیتون تکرار نشه.

    این که ما کسی را با این شرایط بشناسیم یا نه، مهم نیست.
    دلایل جدایی ها متفاوته، شخصیت و رفتار آدمها با هم فرق داره، شکل جدا شدن، دلیل برگشتن و .... اینقدر عوامل مختلف هست
    که نمی شه از روی یکی دو موردی که ممکنه ما بشناسیم، برای زندگی شما تصمیم گرفت.

    بهتره روی مورد خودتون تمرکز کنید.
    روی دلایل و حرفهای همسر سابقتون،
    راههایی که می شه بهش اعتمادش را برگردوند و ...

    برای این که خیالتون راحت بشه و یه قوت قلبی بگیرید برای تلاش،
    یکی را می شناسم زمانی که بچه نداشت از همسرش جدا شد، دوباره با هم ازدواج کردند و الان دو تا بچه دارند و ظاهرا همه چیز خوبه. گرچه من از جزییات خبر ندارم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : پنجشنبه 25 دی 93 در ساعت 03:49

  15. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    میشل (پنجشنبه 25 دی 93)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام سعید جان،

    از خوندن تاپیکت خیلی خوشحال شدم.

    آفرین که خودت رو نجات دادی و آفرین که به فکر بازسازی زندگیت هستی.

    همینجور پیش بری می تونی همسرت رو عاشق تر از قبل کنی.

    نکته ای که به نظر من می رسه (و خیلی روش تاکید دارم) اینه:

    اگه عجله کنی، و روی جلب رضایت همسرت بصورت افراطی انرژی بذاری، احتمالا دچار این مشکلات می شی:

    (1) به نظر همسرت می رسه که براساس احساسات داری تصمیم میگیری و نه عقل.

    (2) بعد از یه مدت سرخورده و ناامید می شی. و اشتیاقت از دست میره. این شوق زندگی ای که درت هست خیلی ارزشمنده، باید ازش مراقبت کنی.

    بنابراین:

    صبر داشته باش.

    صبر داشته باش.

    صبر داشته باش.

    زیاد اصرار نکن. زیاد مسیج نده. و خلاصه خودت و همسرت و خونواده ها رو تحت فشار نذار.

    بیشتر به کارت برس. مطمئنا خیلی چیزها هست که باید بهشون سروسامان بدی. در کنارش هوای همسرت رو هم داشته باش. و بذار به مرور زمان به سمتت بیاد. و دوباره انتخابت کنه.

    اعتماد مثل یه دیواره که باید آجر به آجر ساخته بشه و بالا بره. پس صبور باش. میوه ی این صبر خیلی شیریــــــــــنه.

    ======================

    تو همدردی بمون. خوشحال می شیم از نظرات شما استفاده کنیم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  17. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    Aram_577 (جمعه 26 دی 93), شیدا. (جمعه 26 دی 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: شنبه 27 اردیبهشت 93, 07:42
  2. آیا آزمایش ژنتیک برای ازدواج فامیلی تضمین کننده است؟
    توسط parvaz2010 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 15:43
  3. پاسخ جالب آلبرت انیشتین به خواستگارش !!!
    توسط ani در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 خرداد 89, 00:10
  4. پاسخ جالب آلبرت انیشتین به خواستگارش
    توسط estar7 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 اردیبهشت 88, 14:53
  5. با خواستگار رمانتیکم چه کنم؟!
    توسط تارا 87 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 15 فروردین 88, 23:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.