به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array

    زندگی در شهر دور از خانواده و بدون شوهر

    سلام
    قبلا یه تایپیک زدم و خودمو شرایطمو گفتم حالا باز یکم خودمو معرفی میکنم(منو نامزدم 6سال باهم دوست بودیمو با سختبای زیادی(مخالفت خانواده ایشون و ...) با هم نامزد شدیم الانم 3 ماهه که نامزدیم، از دو شهر دور با فاصله 14 ساعت تقریبا، هردو ارشد)
    ایشون تهران تو یه شرکتی کار میکنند ولی خب وضعیت شرکتای خصوصیو که میدونین حالا ایشون تصمیم دارن برن جنوب بصورت نیروی اقماری(2هفته کار دو هفته آف) کار کنند و از من میخوان که برم شهر خودشون زندگی کنم و منم اونجا کسیو ندارم و چطور میشه رفت یه شهر دیگه که خونواده ی خودت نیستن و شوهرتم دو هفتشو نیست؟ باید چکارکنم؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آذر 02 [ 13:37]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,980
    سطح
    63
    Points: 8,980, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 336 در 126 پست

    Rep Power
    42
    Array
    با همسرت برو جنوب. خیلی ها مثل شما هستند که شوهرشان عسلویه کار می کند و می روند توی همان شهرهای اطراف عسلویه مثل شهر جم زندگی می کنند.

  3. 5 کاربر از پست مفید پرنیان یاسی تشکرکرده اند .

    asal2013 (دوشنبه 22 دی 93), واحد (یکشنبه 21 دی 93), هم آوا (یکشنبه 21 دی 93), بارن (یکشنبه 21 دی 93), شیدا. (شنبه 20 دی 93)

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    یه نگاهی هم به تاپیکهای Kamelia-94

    داشته باشید. ایشون هم در این مورد با شما هم شرایط هستند. البته دختر حساسی هست و اوایل کمی براش سخت بود.
    بتدریج فکر می کنم بهتر شد.

    مشکلی که شما دارید اینه که خانواده همسرتون مخالف ازدواجتون بودند و اگر هنوز اون حس درونشون باشه، می تونه کنار اومدن با شرایط جدید را براتون سخت کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 22 تیر 95), بارن (یکشنبه 21 دی 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از توجه و پاسخهاتون
    نامزدم اگ برن جنوب امکان این که من برم نیستش چون مهندس نفتن و میرن رو کشتی، و کارشون اینجوری میشه که دو هفته ای که سرکارن مدام رو کشتین یا تو جزیره ای دور افتاده
    من ازین ناراحتم که چرا من باید برم شهری که هیچ فامیلی ندارم و تازم شوهرمم نیست! خونواده شوهرم که خونواده خودم نمیشن تازه با این شرایطی که من دارم
    رفتارشون تو یکی دوباری که دیدمشون بام خوب بود ولی در کل نمیدونم باز وقتی بخوام برم شهرشون چجوری رفتارمیکنن،من تو خونواده خودم دختر مستقلی هستم میترسم برم آزادیامو ازم بگیرن و بگن شوهرت نیست بیا پیش ما، با ما برو بیرون، نمیدونم دخالت منظورمه دیگه
    مگه میشه شبا تنها باشم تو شهر غریب
    آدم ازدواج میکنه که با همسرش باشه نه بخواد عذاب بکشه و تنهایی زندگی کنه، چکار کنم که بتونم متقاعدش کنم حداقل تهران بمونیم که به شهرمنم نزدیک باشیمو راحت برم خونمون؟

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی راهنماییم نمیکنه:-(

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نظری نداره؟کسی تجربه زندگی دور از خونواده و تقریبا با شرایط منو نداره؟؟؟

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اسفند 93 [ 16:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    2,364
    سطح
    29
    Points: 2,364, Level: 29
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    88

    تشکرشده 496 در 145 پست

    Rep Power
    37
    Array
    چرا با خود همسرتون صحبت نمیکنی؟
    یعنی ایشون یه کلام میگن حتمن باید بیای شهر ما؟
    من فکر میکنم با یه روش زنونهء خوب تو یه موقعیت خوب میتونی قانعشون کنی شهر خودت بمونی. یا بیای تهران

    به نظر من روی مهارت ارتباطی و تاثیرگذاریت کار کن. تا بتوتی تحت تاثیر بزاریش و راضیش کنی

  10. کاربر روبرو از پست مفید مو فرفری تشکرکرده است .

    بارن (چهارشنبه 24 دی 93)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از پاسخت موفرفری عزیز
    آخه شهر من شمال کشوره و اونکارش میشه جنوب, اینهمه مسافت خطرا و سختیای خودشو داره, نه به زور نمیگه که حتما شهرمن,میدونم با این شرایط کار حقم داره,من هرجایی بخواد باش میرم ولی حداقل کنار هم باشیم نه اینجوری که دوهفتشو نباشه و اون دوهفتم من تو شهر غریب و تکو تنها باشم,مشکلات رفت و آمد با خونوادشم هست و ترسایی که دارم
    حالا قرار شد با یکی از دوستاش که کار اغماری میکنه صحبت کنه و نتیجه رو بگه,خودشم حقو به من میده ولی به نتیجه ای که درست باشه نمیرسیم!
    اصلا خودمم موندم نتیجه درست چی هست؟!

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 مرداد 94 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1393-10-12
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    694
    سطح
    13
    Points: 694, Level: 13
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزيزم من هم دقيقا شرايط شما رو داشتم و با مخالفت شديد خانواده شوهرم ازدواج كرديم و شوهرم هم كارش اقماريه و شوهرم جنوب زندكي ميكرد و من شيراز زندكي ميكردم كارش هم جهارساعت با خونه خودشون فاصله داشت يعني همون جنوب كار ميكرد ولي به خاطر من كه راحت باشم و آرامش داشته باشم تو شهر من خونه كرايه كرد به نظر من سعى كن يا نزديك كار شوهرت خونه كرايه كني يا شهر خودتون بيش خانواده شوهرت نرو اذيت ميشي

    - - - Updated - - -

    ببخشيد أين رو هم بكم كه شوهرتون با هوابيما ميره و مياد با هزينه خود شركت ديكه مشكلي نيستش شوهر منم رو دكلهاي درياييه هيج مشكلي هم نداريم

  13. کاربر روبرو از پست مفید الهه naz تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 25 دی 93)

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آبان 98 [ 14:41]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    13,113
    سطح
    74
    Points: 13,113, Level: 74
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,148

    تشکرشده 151 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی الهه ناز عزیز:-d
    امیدوارم که نامزدم راضی بشه اینکارو کنه یا حداقل اونکارو قبول نکنه و همین تهران بمونه, ببخشید یه سوال: زندگی با این شرایط سخت نیست؟نصف ماه همسرت نباشه؟
    نامزدم تنها پسر خونوادست اصرارش برای زندگی تو شهر خودشم فکر کنم علاوه بر راحتیه خودش! اینم باشه و اینکهبشدت از شهرهای شمالی بدش میاد


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.