به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array

    6 نیاز عاطفی شدید+سن پایین+ پسر بودن=؟

    خسته نباشید
    قبلا تاپیک هایی ایجاد کرده بودم که همه اش تحت تاثیر ماجرای عاطفی بود که ازش رد شده بودم
    درباره اینکه من لاغرم و کسی م نو دوست نداره و ...

    اما الان شکر خدا فهمیدم که نه زیادی لاغرم نه زشتم و کلا ایراد ظاهری ندارم
    دلیل اینکه کسی دوستم نداره هم اینه که مذهبی هستم و کاری به کار دخترا ندارم و اصطلاحا چراغ سبز نشون نمیدم
    با این حساب اگه کسی دوستم داشته باشه هم نمیاد بگه

    حالا یه مسئله باقی مونده , من دلایل رو فهمیدم و حل شد , ولی هنوزم یه حسی از تو میخوردم
    مثل یه نوع کمبود , یه نیازه
    خوب عادیه که من نیاز به ارتباط با جنس مخالف دارم
    و به دلیل اینکه قبلا یه بار رد شدم یه جور حس حقارت یا ضربه خوردن یا ... رو دارم
    و به دلیل مذهبی بودنم امکان ارتباط با جنس مخالف به صورت دوستی هم ندارم
    بنده خدایی گفت بری سراغ صیغه و اینا حل میشه مشکلت
    که من چون دوست دارم با یه نفر یه زندگی عاشقانه داشته باشم حاضر نیستم این کارو بکنم
    دلم میخواد یکی رو داشته باشم و این تجربه مهم رو اولین بار با ایشون داشته باشم

    پس حالا من چکار کنم؟؟؟
    خیلی سعی کردم سرم رو به درس و کارو ... گرم کنم اما فایده نداره
    کد میخوام بنویسم , مسئله میخوام حل کنم , تو راه دانشگاهم , میخوام کارهای سرکارو انجام بدم ...
    خلاصه هرکاری میخوام بکنم یه سری فکرا میاد و اذیتم میکنه
    حس نیاز رو میگم حس نیاز به یه عشق به یه نوع احساس عاطفی به یه همدم
    یه مدت رفتم تو کار اینکه بشینم تصاویر فقرا و .. رو ببینم تو نت تا یادم بیاد که مشکل یعنی چی
    تا یادم بیاد یه عده هستن که تو این دنیا نیاز دارن تا من تلاش کنم و نجاتشون بدم
    اما ...
    فقط چند روزه

    درضمن من 21 سالمه
    شرایط مالی جالبی ندارم (فقط در حد اجاره خونه , بعدش باید درسم رو ول کنم تا بتونم نون دی بیارم)
    ترم اول لیسانس هستم, سربازی نرفتم و نخواهم رفت و هرجوری شده میپیچونم چون عمرم رو حاضر نیستم به خاطر اینکه تو یه کشور جهان سومی به دنیا اومدم هدر بدم (تو امریکا سربازی اجباری نیست دمشون گرم برا عمر ملت ارزش قائل هستن)

    خوب بگذریم دوستان با تجربه من چکار کنم؟چجوری حلش کنم؟کسی میدونه من مشکلم چیه اصلا؟
    میخواستم مشاور برم اما نمیدونستم دقیقا مشکلم رو چی بگم اخه؟؟

    در آخر دلیل اسم تاپیک اینه که اگه دختر بودم میتونستم بگم به جهنم و با یکی از خواتسگارام ازدواج کنم یا اگه سنم بالاتر بود میرفتم خواستگاری جایی ولی ...

    پیشاپیش ممنون بابت راهنماییتون

  2. 4 کاربر از پست مفید Mr.Anderson تشکرکرده اند .

    ali -guilan (دوشنبه 15 دی 93), terme00 (پنجشنبه 16 بهمن 93), بانوی آفتاب (دوشنبه 15 دی 93), شکوه (دوشنبه 15 دی 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آذر 94 [ 14:26]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    357
    سطح
    7
    Points: 357, Level: 7
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2,438

    تشکرشده 600 در 162 پست

    Rep Power
    51
    Array
    مثل همه پسر ها باید تا 27 سالگی به بالا ،صبر کنی
    مثل من ، مثل ما ، مثل همه

    ازدواج کنی خرجشو نتونی بدی ، بدبخت تر میشی !
    سربازی هم برو ، مجبوری ، نری گرفتاریت ابدی میشه...

  4. 5 کاربر از پست مفید ali -guilan تشکرکرده اند .

    Mr.Anderson (دوشنبه 15 دی 93), terme00 (پنجشنبه 16 بهمن 93), کامران (دوشنبه 15 دی 93), واحد (دوشنبه 15 دی 93), شکوه (دوشنبه 15 دی 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    ممنون علی آقا بابت جوابتون
    ازدواج کنی خرجشو نتونی بدی ، بدبخت تر میشی !
    بله کاملا با شما موافقم

    منتهی بحثم اینه که تو این دوره که باید صبر کنیم
    ملت مثلا سرخودشون رو به کار گرم میکنن
    یا گردش و تفریح با دوستان
    یا درس و سفت و سخت میچسبن

    من هم درس هم کار رو امتحان کردم
    و به خاطر این دوتا نمیتونم زیاد گردش و تفریح رو امتحان کنم
    البته تفریح هم دارم ولی نه زیاد

    به هر حال بازم آخرش یه سری فکرهاهی اذیتم میکنه
    چجوری از شر اینا خلاص بشم؟
    یعنی راهی نداره
    یعنی الان بیشتر پسرای مجرد (حداقل اوناییشون که دختر بازی نمیکنن)این احساس رو دارن؟

    اصلا نکنه یکی از دلایلی که مردم میرن سمت دختر بازی همین باشه! چون همه که نمیان با این احساس بد کنار بیان که
    وقتی راه حل مفت و ومجانی جول دست ادمه خوب میره حلش میکنه دیگه
    نمیدونم والا
    کسی راهکاری نداره دوستان؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید Mr.Anderson تشکرکرده است .

    ali -guilan (دوشنبه 15 دی 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تو سن شما این احساست طبیعیه.منم داشتم ما هم داشتیم همه هم داشتن و دارن
    پس سعی کن الان انرژیتو تو درس و کار و ... تخلیه کنی. این حالات شدت و ضعف دارن و میتونی کنترلشون کنی
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  8. 6 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    ali -guilan (دوشنبه 15 دی 93), khaleghezey (پنجشنبه 16 بهمن 93), terme00 (پنجشنبه 16 بهمن 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 17 دی 93), واحد (دوشنبه 15 دی 93), شکوه (دوشنبه 15 دی 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آذر 94 [ 14:26]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    357
    سطح
    7
    Points: 357, Level: 7
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2,438

    تشکرشده 600 در 162 پست

    Rep Power
    51
    Array
    یعنی الان بیشتر پسرای مجرد (حداقل اوناییشون که دختر بازی نمیکنن)این احساس رو دارن؟
    اره ولی هر چی سنت بیشتر میشه احساست کمتر میشه با دردت بهتر کنار میای ! :((
    ولی خوب از اون طرف رفیقاتو میبینی همه دارن ازدواج میکنن با خودت میگی داری عقب میفتی از زندگی...! :((
    نیاز جنسی و عاطفی در این مملکت هیچ راه حلی براش ایجاد نکردن مسئولین جز ازدواج ! از اون طرف یه جوون چطوری بره ازدواج کنه بدون سرمایه و ... ؟
    خیلی ظلمه ... هیچ کجای دنیا اینجوری نیست.

  10. 5 کاربر از پست مفید ali -guilan تشکرکرده اند .

    Mr.Anderson (سه شنبه 16 دی 93), terme00 (پنجشنبه 16 بهمن 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 17 دی 93), اقای نجار (جمعه 29 اسفند 93), شکوه (دوشنبه 15 دی 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    علی آقا
    اره ولی هر چی سنت بیشتر میشه احساست کمتر میشه با دردت بهتر کنار میای ! :((
    درسته یه نمه تلخه ولی بازم خوبه خداکنه زودتر کمرنگ شه حسش

    پاییزه خانوم ممنون بابت جئابتون
    ملت مذهبی که از یه کار مذهبی اینجوری میگن(فک کنم صیغه رو همون سکس به صورت شرعی میدونی) دیگه باید تاسف خورد به حال این ملت
    پاییزه خانوم توجه کنید که ایشون که به من همچین پیشنهادی میداد دقیقا منظورش سکس به ورت شرعی بود
    وگرنه منم میدونم صبغه کارایی هاش میتونه خیلی بهتر باشه ولی اخه من دختر زیر21 سال از کجا پیدا کنم که حاضر به این کار باشه؟ منظورم رو متوجه میشید؟
    اونی که در دسترسه خانوم های سن بالا هستن که حداقل برای من 21 ساله به درد ازدواج نمیخورن
    وگرنه ما خودمون هم دیدیدم که مثلا کسایی که میخوان ازدواج کنن هم یه مدت صیغه میخونن که باهم راحت تر باشن نه اینکه...

    پس بازم میگم :یشون که به من همچین پیشنهادی میداد دقیقا منظورش سکس به ورت شرعی بود که من تو بالا گفتم چرا نه جواب دادم
    احساس میکنم خیلی زود قضاوت کردین در موردم
    شایدم من منظورتون رو بد متوجه شدم
    اگه من بد متوجه شدم مممنون میشم راهنمایی کنید.

    بعدم پسر خوب به جای این همه فکر و خیال یکم خودتو تغییر بده برو جلو ببین چه اتفاقاتی میفته!شما هی میگی من مذهبیم بعد میای یه سری چیزای دیگه ای میگی که دقیقا تو همون مذهب براش راه و روش ارائه دادن
    من چ چیزی رو نقض کردم تو مذهبی بودنم ؟؟؟؟؟

    مثلا!!اگرم میبینی واقعا یه سری چیزا به نظرت درست نیست خب سعی نکن خودت رو درگیر و گرفتار محدودیت های الکی بکنی!
    ببخشید من کجا نوشتم به نظرم یه چیزی درست نیست تو اسلام ؟؟؟؟؟
    من یه سری مشکلاتی با اسلام دارم که تقریبا مطمئن هستم که اییراد از منه
    یعنی من معنی رو نفهمیدم یا بد فهمیدم وگرنه اسلام مشکلیی نداره
    ولی به هر حال من هیچ حرفی از اون قسمت ها تو این تاپیک نزدم و اصلا هم ربطی به این موضوع نداره
    من با چیزهایی مثل اختلاف دیه یه سری بحث های مربوط به رفتار با کفار و ... مشکل دارم که جاش اینجا نیست

    این دوست شدن با دخترا هم اگه از یه حدی بیشتر نشه میتونه خیلی به زندگی ادم نشاط بده،و هیچ مشکلی هم پیش نیاره...پس نگاهت به زندگیو عوض کن...
    ببینید خانوم محترم (البته نمیدونم رو چ حساب فکر کردم حتما شما خانوم هستید؟؟؟!! حالا خانوم یا اقای محترم )
    من خودم انو میدونم
    ولی بحثم سر اینه که تا اونجا که من دیدم دین اجازه همچین بحث هایی رو نمیده
    برای مثال شما توجه کنید
    من شنیدم پیامبرهرجا میرفت اولبه همه سلام میکرد ولی اما علی به خانوم های جوون سلام نمیکرد (نه که جواب سلام نده ها! اول سلام نمیکرده)
    بهش میگن پیامبر سلام میکنه تو چرا نمیکنی؟؟
    ایشون میگن که : من جوونم و ترس دارم از اینکه یه وقت با شنیدن صداشون یه فکری چیزی تو ذهنم بیاد

    حالا این چیزی بود که من یادم مونده عینن این نبود
    ولی بحثم اینه که اگه ما میخوایم آموزه های دینی و مذهبیمون رو دنبال کنیم
    خوب اینها پیشرو ها و امام ها ما هستم , حالا من نمیگم میخوام عین امام علی باشم ولی این مثال رو زدم تا بگم که تا اونجا که من میدونم صحبت با دختر نامحرم هم باید با دلیل باشه گرنه درست نیست
    چ برسه به اینکه آدم مذهبشرو حفظ بکنه بعد
    دوست شدن با دخترا
    رو هم داشته باشه

    فک نمیکنم جور در بیاد
    البته شاید هم جوابی براش باشه و در واقع شما منظور دیگه ای مثلا داشتی
    ممنون میشم اگه اینطوره بگید تا منم استفاده کنم

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    آقای پاییز عزیز
    ممنون از این که بازم زحمت کشیدید و جواب دادید

    در مورد شماره 2 شما که خوب برمیگرده به اختلاف عقیده امون
    چون تا اونجا که به ما گفتن شیعه سیره اش رو از قرآن و اهل بیت میگیره و اگه اونها کاری رو میکردن اون کار مثل قرآن که برای همیشه است میتونه برای همیشه باشه
    شایدم من اشتباه برداشت کردم

    نظرمن اگه کمی از محدودیت های بی مورد فاصله بگیری قطعا متوحه میشی که که خیلی راحت و بدون اینکه گناه(البته اگه تو معیارای شما هر خوشی و نشاطی رو گناه ندونی)کنی این نیاز به راحتی برطرف میشه
    نه به هیچ عنوان تو معیار های من همه نشاط ها گناه نیست
    دی ضمن من عقاید مذهبی دارم و روشون پایبند هستم منتهییییییییییی (این خیلی مهمه) من نگفتم من ادم بیگناه و مثلا خیلی مومنی هستم
    گفتم مذهبی هستم نه مومن , من چیزی که روش خیلی خیلی تاکید دارم بحث حق الناس هستش
    یعنی اگه راه حلی باشه که خیلی هم شمال گناه های گنده نباشه (صرفا جهت مثال میگم زنا یا مشروب یا دروغ که گناهای خیلی وحشتناکی هستن) من مشکل خاصی باهاش ندارم
    بحث من هم از اینکه نمیخوام با دختری دوست بشم اینه که میترسم یه وقت وابستگی عاطفی برای ایشون پیش بیاد و از اونجایی که من معیار های کاملا مشخص برای ازدواج دارم
    به احتمال قوی نمیتونم با دختری که با من دوست شده ازدواج کنم

    برا همین نمیخوام دوست بشم تا یه وقت یه همچین ظلم بزرگی به دختر مردم نکرده باشم
    البته یه بنده خدایی که خودش روانشناس همبود تو قالب یه صحبت دوستانه بهم گفت که : "برو دوست شو دیگه بهقیش به تو ربطی نداره که اون میخواد وابسته بشه یا نه"
    یه همچین حرفی زد و منظورش این بود که تو نخواه وابسته اش کنی اگه شد به تو ربطی نداره
    که ک نمیکنم نه انسانی باشه و نه اسلامی

    حالا با توجه به این اطلاعات جدید شما راهکاری دارید اقای پاییزی؟
    (البته اگه دوستای دیگه هم لطف میکردن که بهتر بود)


    درضمن
    البته یه چیزی بگم خداییش ناراحت میشم وقتی میبینم که افرادی که تو این کشور حکومت میکنن همش میان میگن جوونا اگه به مذهب رو بیارن خیلی راحت همه ی مشکلات حل میشه(اینجا منظورم همون بحثای عاطفی و بحثای دختر پسریه)!!ولی کسی که خودش رو کاملا مذهبی میدونه میاد اینجا و از مشکلات خودش تو همین موارد صحبت میکنه!!
    راهکار دین برا این چیزا ازدواجه همونطور که خودتون گفتید و بحث دین هم ازدواج زود هنگامه و جامعه عقب افتاده و فقیر (هم فکری و هم مالی)ما هم قدرت پذیرش این موضوع رو نداره
    البته ازدواج دائم زود شاید جالب نباشه
    ولی چ اشکالی داره با اگاهی کامل پدر و مادر بچه ها از سنین پایین تر در ارتباط باشن و ضمن حفظ حد و حدود نیاز های عاطفی و در صورت نیاز جنسیشون هم تا حدودی بر طرف کنن؟
    ولی مسئولی ه این حرفا رو یزنه رو منم درک نمیکنم
    شاید منظورشون به اینه که اگه تعداد زیادی به این سمت بیان جو جامعه عوض میشه
    و منم عقیده دارم اگه عوض بشه مشکلات حل میشه

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 خرداد 94 [ 14:40]
    تاریخ عضویت
    1393-7-29
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    670
    سطح
    13
    Points: 670, Level: 13
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.مشکلتونو خوندم شاید مشکل تقریبا 80 درصد جوونامونم اینه.خود من از که الان 24سالمه از 21سالگی این نیازو داشتم شاید احساس دختر با پسر فرق داشته باشه ولی همینقد بگم ک من هربار با اومدن خواستگارو جور نشدنش کلی عذاب روحی میکشیدم و خودمو سرزنش میکردم ک شاید واقعا یه مشکل اساسی دارم .ولی صبر کردم بخدای خودم ایمان داشتم ک بهترین میاد.شمام ادم مذهبی هستین میدونم تقویت این احساس و صبر واستون راحتتره.کاملا میتونم درکتون کنم الان اومدم بگم خیلی وقتا میشد از خدا گله کنم ولی این روزا یکی اومده تو زندگیم ک اصلا اصلا اصلا فکرشو نمیکردم اینجوری جور بشه اونقد خوشحالم ک بهترینو بهم داده ک حد نداره...الان باین نتیجه رسیدم ک خوب شد صبر کردم.بعنوان یه دوست دوسداشتم بگم خیلی لذت داره ک اونی ک همیشه میخواستی بیاد تو زندگیت تا اینکه از رو احساس بخوای فقط با یکی باشی.فقط صبر کنی همه چی حل میشه مطمعن باش.........

  14. 3 کاربر از پست مفید ایوب زمانه تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 16 بهمن 93), Mr.Anderson (پنجشنبه 28 اسفند 93), فدایی یار (پنجشنبه 16 بهمن 93)

  15. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    اگر شرايط ازدواج را نداريد، بخوانيد...


    اگر شرايط ازدواج نداريد.........(دميدن در تنور احساسات ممنوع)


    سلام
    آيا شما هم وقت ازدواجتون نرسيده؟
    سن شما کم هست؟
    تحصيلاتتون تمام نشده؟
    کار پيدا نکرده ايد؟
    شرايط خانواده اجازه ازدواج به شما نمي دهد؟
    و .....

    غالبا يک تفاوتي که بيشتر در دختران و پسران در اوائل جواني به جشم مي خورد در مورد هدف از رابطه، دوستي با جنس مخالف هست.

    دختران معمولا به خامي تصور مي کنند که براي يافتن همسر مناسب بايد در يک رابطه احساسي با پسران دخيل شوند.
    غافل از اين هستند که در اکثر مواقع اين ارتباط دقيقا در جهت عکس اين خواسته پيش مي رود. چرا؟

    چون در اکثر مواقع پسراني طالب ارتباط درازمدت، پنهاني، و احساسي و عاطفي با دختران هستند که شرايط ازدواج ندارند.
    لذا اين خلاء را توسط بازي گرفتن يک يا چند دختر با قول ازدواج در آينده اي نامعلوم ، پر مي کنند.
    از همين جا ريشه بسياري
    از شکست هاي عاطفي و عشقي مشخص مي شود. چون از همين آغاز هدف دروني دختر و پسر از اين رابطه متفاوت است.
    دختري دبيرستان را تمام کرده، يا دانشجو هست، يا شاغل هست و تمام امکانات ازدواج برايش مهياست.
    او در درونش به پسري متعهد، با احساس و وظيفه شناس فکر مي کند که عاشقانه در کنارش زندگي کند.
    و چون مي خواهد مارک سنتي بودن بهش نخوره، چون نمي خواهد امل باشه، در محل کار، تحصيل، محله يا .... با همجواري
    که با پسري پيدا مي کند کم کم علائمي از خود بروز مي دهد و خود را در چنين رابطه احساسي وارد مي کند.
    در اينگونه شرايط اگر اين دختر درست فکر کرده باشد بايد آن آقا پسر نيز همين هدف را داشته باشد،
    لذا بدون نياز به پنهان کاري و وعده و عيد بايد با هم و خانواده هايشان در عرض چند روز آشنا شوند
    و بعد طي مدت آشنايي که کاملا مشخص هست(مثل 10 روز ، 1 ماه ، يا 6 ماه )، همديگر را بررسي کنند.
    اما مي بينم که در عمل چنين اتفاقي نمي افتد ، چون آقا پسر اصلا به چيزي که فکر نمي کنه ازدواج هست.
    اما اين مطلب را به دختر خانم نمي گويد.
    چون اگر بگويد من قصدم لذت و ارتباط عاطفي و جنسي و ... هست. رابطه شکل نمي گيرد.

    لذا عبارات زير را مي گويد که همه نشان دهنده عدم تعهد، عدم مسئوليت پذيري، نداشتن شرايط ازدواج و ... هست.

    1 - به جاي فاز منطقي شناخت براي ازدواج ، سراغ فاز احساسي مي رود.
    2 - با عبارت علاقه ، عشق و احساس شروع مي کنه، اما هيچ وقت از آن خارج نمي شود تا به مسائل ازدواج برسه.
    3 - از آشنايي با خانواده و والدين دختر طفره مي رود و به زمان فرداي نامعلوم حواله مي کنه
    4 - خواهان طول کشيدن آشنايي ، بدون مشخص کردن زمان پايان آشنايي و شروع ازدواج مي باشد.
    5 - مخفي کاري، مکانهاي خاص و خلوت و ساکن را جهت لذتهاي عاطفي يا احتمالا جنسي خواهان هست.
    6 - معمولا اين پسرها بيشتر
    از اينکه در عمل تعهدي به ازدواج يا مسائل زندگي داشته باشند، در کلام و حرف زدن در مسائل احساسي پيشقدم هستند.
    7 - اگر دختران جهت آزمايش به اينها رابطه صميمي ، لمس يا هم آغوشي در يک مکان خلوت بدهند، اينگونه پسرها به شدت استقبال کرده
    و اين را نشانه عشق مي دانند. در واقع اين پسرها براي ازدواج و حريم خانواده حرمتي قائل نيستند.
    اينها کساني هستند که براي لذت جويي مرزي را بنام عقد زناشويي قائل نيستند.
    اين پسران در عمل مي گويند که بدون تعهد همسري شما را لمس و هم آغوش مي شوند.
    و اين احتمال به شدت وجود دارد که در آينده هم ، با افراد ديگري بدون عقد و ازدواج همآغوشي کنند.
    و اين يکي از نکات ظريفي هست که ممکن است دختران به آن توجه کافي نداشته باشند.
    6 - معمولا اين گونه پسرها هميشه در چنته خود خروارها دليل براي به تاخير انداخت بحث ازدواج دارند. مثلا
    - درسم تمام شود
    - سربازي بروم
    - شغل پيدا کن
    - پس انداز داشته باشم
    - شرايط خانواده را آماده کنم
    - مخالفت خانواده و فاميل را کم کنم
    - مسئله مسکن حل شود
    - کسي در خانواده جلو من هست، صبر کن او ازدواج کنه
    - امتحان يا کنکورم را بدهم
    -و هزاران دليل ديگر که همگي در يک امر مشترک هستند:

    من با تو ازدواج مي کنم. و فقط تو را دوست دارم، اما زمانش در آينده هست و نا مشخص هست.
    اين يعني تا اطلاع ثانوني و نا مشخص تو را وابسته مي کنم.
    تو را درگير احساسات مي کنم. و در آينده هم هيچ تضميني براي ازدواج با تو وجود ندارد.


    اما اگر دختري مي خواهد متوجه شود که چه پسري به ازدواج فکر مي کند، بايد اين را بداند پسري که زمان درس به درس ،
    زمان کار به کار، زمان سربازي به سربازي فکر مي کند يعني مسئوليتها کارهايش را دارد پس زمان ازدواج هم به سراغ ازدواج مي آيد.
    آنهم نه با سر دوانيدن دختر و امروز و فردا کردن و گاهي ماهها و در گاهي اوقات سالها فرد را به دنبال خود کشيدن.
    اگر بحث شناخت هست بايد از همان اول زمان شروع و خاتمه آن مشخص باشد.
    چه معنا دارد زمان شروع رابطه مشخص شود ولي زمان خاتمه و نتيجه گيري نامشخص باشد.

    پس دختران بايد بدانند پسري قصد ازدواج با آنها دارد که ابتدا شرايط ازدواجش را فراهم کرده است.
    متعهدانه و بدون مخفي کاري در ارتباط ظاهر مي شود.
    به جاي تمرکز افراطي روي احساسات رابطه، به مسائل ازدواج و شناخت معيارها همت مي گمارد.
    از آشکار شدن رابطه و در جريان گرفتن خانواده ها بيمي ندارد.


    آقا پسرها، احساسات و زمان ازدواج

    اما آقا پسرها که شرايط ازدواج ندارند به جاي بازي کردن با احساسات دختران و دوستي هاي دم دستي، چه کارهايي بايد بکنند.
    آيا به بازي گرفتن زندگي و احساس يک دختر براي پرکردن اوقات فراغت و تنوع بخشيدن به هيجانات شخصي کار صحيحي هست؟
    آيا نبايد به وقت درس و کار و ....، انرژي خود را به مسائل خود متمرکز کنند تا به وقت ازدواج داراي توانايي لازم اداره زندگي باشند؟

    وقتي ما کوچيکتر بوديم از جلوي هر مغازه که عبور مي کرديم
    و چيزي دلمون مي خواست ، و يک لنگه پا مي ايستاديم و پا به زمين مي زديم و گريه مي کرديم که اونو مي خواهيم.
    گريه مي کرديم ، التماس مي کرديم و خلاصه به هيچ چيزي و کسي هم کاري نداشتيم. نه به قيمتش، نه وقتش ، نه شرايطش.
    البته اين از خصوصيات کودکي هست. يعني نسبت به اميال و خواسته ها صبور نيستيم.
    و نمي توانيم خواسته هاي خود را به تاخير بيندازيم. و البته اين کار را بزرگترها به اجبار براي ما مي کردند.
    مثلا مي گفتند الان وقتش نيست و دست ما رو مي کشيدند و مي بردند تا سر فرصت به خواسته ما رسيدگي کنند.
    اما کم کم که بزرگتر مي شويم ياد مي گيريم که نيازهاي خود را بسته به شرايط به تاخير بيندازيم.
    ابتدا مسئله دفع ادرار است. قبلا در زمان نوزادي هر وقت نياز به دفع داشتيم
    بدون توجه به موقعيت به نيازمان پاسخ مي داديم. بعدها ياد گرفتيم که صبر کنيم تا شرايط مهيا شود و به دستشويي برسيم.
    کمي بزرگتر شديم ياد گرفتيم که نياز خوردن و خوابيدن خود را تحت کنترل قرار دهيم.
    لذا در زمان مدرسه ، يکساعت کلاس را تحمل مي کرديم تا به زنگ تفريح برسيم و گرسنگي و تشنگي خود را جواب معقولانه بدهيم.

    خلاصه :

    ما همين طور که بزرگ مي شويم ياد مي گيريم که منافع و لذتهاي کوتاه مدت را در قالب برنامه ها و مديريت ها تنظيم کنيم.
    به نحوي که به لذتهاي ماندگار دست پيدا کنيم و به تبعات رنجزاي آن گرفتار نشويم.
    لذا برنامه درسي سخت براي کنکور مي ريزيم. نه اينکه طالب رنج درس خواندن باشيم،
    بلکه ياد گرفته ايم براي رسيدن به اهداف عالي تحصيلي بايد ميزاني از بي خوابي و عدم استراحت را تحمل کنيم.
    اما در خصوص نياز جنسي و عاطفي اوليه دوران نوجواني و جواني هم مسئله شبيه مسائل بالاست.
    يعني همانطور که در زمينه هاي دفع ادار، گرسنگي، تشنگي، برنامه تحصيلي آموخته ايم
    که تعجيل نکنيم و با توجه به شرايط و تاخير به زمان مناسب ،
    نيازهايمان را ارضاء کنيم. در خصوص مسائل جنسي و عاطفي نيز لازم است چنين کاري را انجام دهيم.
    يعني تا وقتي که شرايط ازدواج نداريم، سعي کنيم انرژي خود را جهت فراهم کردن شرايط ازدواج و سن ازدواج و ....، تمرکز دهيم.
    اگر شما در انجمن مشاوره ازدواج ، بخش رابطه دختر و پسر گشتي بزنيد،
    متوجه مي شويد تمام کساني که اين خويشتنداري و برنامه ريزي در مورد تمايلات جنسي و عاطفي خود ،
    انجام نداده اند، به مرور با فراهم کردن زمينه هاي وابستگي و تبعات شخصي و خانوادگي آن دچار مشکلات
    عديده اي از جمله افسردگي، عصبانيت، فرار از منزل، مشکلات تحصيلي ، خانوادگي، شغلي و حتي در پاره اي از موارد خودکشي شده اند.

    با توجه به اين مطالب توصيه مشاوران خانواده و ازدواج همواره اينست
    که قبل از فراهم آمدن شرايط انتخاب و ازدواج خود را درگير روابط عاطفي ، هيجاني يا جنسي با جنس مخالف (متفاوت)، نکنيد.
    و هر وقت نيز شرايط ازدواج فراهم آمد باز براي شناخت کامل بيشتر روي شناخت معيارها متمرکز شويد نه احساسات انفجاري و خام.

    نتيجه:

    1- فراهم آوردن شرايط ازدواج
    2 - بررسي شناختي دقيق معيارها در شخصي که به او علاقه منديم از طريق رسمي و آشکار

    و تا قبل از فراهم آمدن موقعيت ازدواج نياز است که انرژي خود را روي ساير زمينه هاي لازم متمرکز کنيم.
    با توجه به شرایط موجود باید تصمیم گیری کرد و اینکه تغییر دادن این شرایط دست من و شما نیست ولی این دلیلی نمیشه دست از تلاش کردن برداریم

    شاد و سربلند پیروز باشید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  16. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    Eram (پنجشنبه 16 بهمن 93)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    خانوم ایوب زمانه خیلی ممنون از جوابتون
    یه خط جواب دارم براتون : من پسرم شما دختر به نظر من همون قدر که برای یه دختر صبر خوبه برای پسر بده

    اقای محترم خاله قزی جای دیگه این متن رو خونده بودم این هم جوابی که دادم
    در ضمن به صورت کلی برای خود شما این جواب خوبه
    چون جواب های مختلفتون رو خوندم و دیدم چ سبک صحبتی دارید:

    آیا به بازی گرفتن زندگی و احساس یک دختر برای پرکردن اوقات فراغت و تنوع بخشیدن به هیجانات شخصی کار صحیحی هست؟
    آیا نباید به وقت درس و کار و ....، انرژی خود را به مسائل خود متمرکز کنند تا به وقت ازدواج دارای توانایی لازم اداره زندگی باشند؟
    واقعا چقدر خوب که شما اینو میدونی
    چون بقیه ما پسرها که تو این سن های 20 و 20 و خروده این هستیم کلا احمق تشریف داریم
    یا کلا حق الناس و منطق سرمون نمیشه
    یا نمیدونم بی دین و ایمان هستیم
    وگرنه شما درست میگی دیگه
    چقدر خوشگل میبری میدوزی دوست عزیز
    برادر من یه پسر شاید قصدش صرفا بازی باشه
    ه حالا بنا به انصافش یا مییره سراغ به قول شما دبازی با احساسات دخترا
    یا مثل منه احمق یا عاقل (انتخابش با شما) میشینه و برا خودش درد میکشه تا کسی رو اذیت نکنه

    شما فک کردی مثلا ماها نمیفهمیم بهتره انرژی رو روی کار گذاشت و فقط شما میفهمی اینو؟؟؟
    یا ما نمیفهمیم بازی با احساسات دختر مردم کار صحیحی نیست و فقط شما میفهمی که حالا اومدی همچین سوال ساده ای میپرسی؟؟؟

    نه دوست عزیز ما میفهمیم منتهی ماها هنوز خرمون روی پله شما احتماالا سنت رفته بالا حالا چ مجرد چ متاهل
    برا همین خرت از پل گذشته و یادت نمیاد که یه سنی چقدر نیاز بود و راه حل نبود

    بذارید اینجوری براتون قضیه رو روشن کنم
    شما الان اگه شبا نخوابی چقدر به زمانت برای کار اضافه میشه؟؟؟؟
    حددددداقل 5 ساعت تو روز زمانت بیشتر میشه
    حالا زمان غذا و حموم و تفریح هم کم کن
    اوووووووووه کلی زمانت بیشتر میشه دیگه
    چرا اینکارو نمیکنی؟چرا مثلا در روز کلا یه ساعت نمیخوابی و بقیه رو کار نمیکنی؟ چرا به فکر این همه بچه ی فقیر یا معلول نیستی که با بیشتر کار کردن بهشون کمک بیشتری بکنی؟
    چرا به جای سه وعده غذا یه وعده نمیخوری و باقیش رو بدی به نیاز مند؟

    برادر من اینها نیازه
    نیاز به ارتباط هم یک نیاز منطقیه و خیلی شدیده
    اگه من نوعی میشینم خودم رو میخورم اتتتتتتتتفاقا دقیق میاد و تاثیر روی کار من میذاره و درس من که منه رتبه سه رقمی کنکور کارم میکشه به علمی کاربردی
    پس نگو برید سراغ درس و کار
    اگه من نمیرم سراغ دختر بازی و یه دختری میاد با احساس من بازی میکنه و بازم من نمیرم انتقامش رو از کس دیگه بگیرم این از تربیت خانوادگی منه نه چیز دیگه وگرنه انتقام بعد از کار یه عکس العمل عادیه که خیلی ها انجام میدن(حالا درست یا غلط )

    دخترا که نقدر از نظر متن شما فرشته هستن چون اگه خیلی فشار بیاد بهشون میتونن توی سن پایین هم ازدواج کنن حالا با هر کسی
    ولی پسر باید پول و خونه و هزار تا چرت و پرت دیگه داشته باشه
    یا اینکه یه کاری بکنه دختر مردم عاشقش بشه تا بعدش بیاد و با شرایطش بسازه

    شما اگه قراره نسخه بپیچی یا باید هم سن ما باشی
    یا بابید کااااااااااااااملا مارو درک کنی که چون سنت بالاست نمیتونی
    پس صرفا بیایید و لطفی بکنید و راه حل بدید که مثلا زمانتون رو چجوری از فشار این احساسات کم بکنیم تاکنترل بشن
    یا به دختر ها یاد بدید فرق پسر شیاد از خوب رو تشخیص بدن
    یا به پسرها یاد بدید که چجوری قبل از وابسته کردن دختر بسنجن که مناسبشون هست یا نه بعد دل بسته اش کنن
    و به دخترا هم همینطور

    ممون از وقتی که میذارید ولی به نظرم این پستتون یه جور دوستی خاله خرسه بود
    حالا امیدوارم ناراحت نشده باشید
    من از نوع سبک متنتون ناراحت شدم و تو صحبتم باینش کردم
    چیزی که عوض داره گله نداره که
    شما هم اگه از حرفای من ناراحت شدید مثل من جواب منطقی بیارید و از افسانه های آرمانی بالای 30 سالگیتون برای ما نگید
    ماهم سنمون میره بالا و احساساتمون کم رنگ میشه و مثل شما حرف میزنیم
    شاید هم امودیم و مثل بعضی دوستان همین پستتون رولایک کردیم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترمیم رابطه دو نفر( پسر داییم و همسرش )
    توسط parvizb در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اردیبهشت 93, 09:34
  2. پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 فروردین 93, 23:11
  3. پسرداییمو و خانمش تو عقدن ( فوری فوری مشاوره بدید)
    توسط آزاده69 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 11 خرداد 92, 05:00
  4. رفتم به پسر مورد علاقم گفتم و...! لطفا راهنماییم کنید
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 91, 22:01
  5. +پسر بالا شهری و دختر پایین شهری !
    توسط lord.hamed در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 27 بهمن 86, 10:21

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.