محدودیت برای انتخاب همسر

[hilaa]

سلام.متولد67ومجرد.از اقلیت مذهبی سال آخر ارشد و به تازگی در امور دینی اقلیتمان مشغول فعالیتم.میخوام که با یک نفر از اقلیت خودمان ازدواج کنم.در شهر ما سن مناسب ازدواج تا25 سالگیه.از نظر ظاهر و موقعیت مالی و خانوادگی متوسط هستم با توجه به این موارد و اقلیت بودنم خواستگار زیادنداشتم.یا بیکار بودن یا از نظر اخلاقی مشکل داشتن یا از نظر فرهنگی و اعتقادی فاصله زیادبود.خیلی دوست دارم با یه نفر مذهبی تر از خودم ازدواج کنم ولی متاسفانه مردای مذهبی مجرد اقلیتمان اصولا از من کوچکترن.اگر مردی حداقل در یک مورد نسبت به من برتری نداشته باشد جذبش نمی شوم از نظر مذهبی بودن یا تحصیلات یا موقعیت اجتماعی.خواستگاری دارم که ایرادی ندارد ولی نسبت به اون خیلی امتیازا دارم احساس می کنم ازدواج با اون سرخورده ام میکنه ولی با توجه به محدودیتهام میترسم ردش کنم لطفا راهنماییم کنید

[hilaa]

همدردیهای گرامی لطفا راهنمایی کنید یا نظر بدین میدونم مشکلم از نظر بیشتر آدمها مهم نیست اما برای من یه مشکله که واقعا نمیدونم چه جوری حلش کنم.میخوام برم پیش مشاور ولی وقتشون پره دیر نوبت دادن.ولی خوشحال میشم از نظر و تجربه شما بزرگواران هم بهرمند بشم

[آنیتا123]

درود عزیزم

خواستگارتون رو چه قدر میشناسین؟چندبار باهاش صحبت کردین و چقدر به دلتون نشسته؟

شما دقیقا چه امتیازاتی نسبت به اون دارین که مرددتون کرده؟

ببینید،در حال حاضر بالاتر بودن دخترها از نظر موقعیت اجتماعی،تحصیلاتی و حتی مالی اپیدمی شده.اگه بخوام نظر شخصیمو بگم به نظرم این زیاد مهم نیست.

خواستگارت شرایط اولیه ازدواج رو داره؟

اگه داره،بهتره بیشتر به شخصیت و مرام و رفتار و حسی که بینتون هست توجه کنی.

[hilaa]

آنیتای عزیز اون دیپلمه شغل آزاد یعنی مغازه داره.خودش از نظر اعتقادی خوبه مذهبی نیست اما خوبه.وضع مالی معمولیه.البته مادرش مذهبی و قبلا خیلی سختگیر بوده و به مردم گیر میداده بر خلاف من که مذهبیم ولی به همه احترام میذارم و حتی بیشتر دوستام از نظر عقیده با من فرق میکنن.از بابت مادرش نگرانم چون پدرش خیلی وقته که فوت کرده میترسم مادرش بنابر شخصیتش در زندگی پسرش دخالت کنه و اینا رسم دارن که عروس خدمت مادرشوهر کنه.میخوام پس از اتمام ارشد دوباره درس بخونم و ادامه تحصیلم حداقل 5 سال طول میکشه و اینا از خونوادههایی هستن که زود بچه دار میشن و سنتی تر از ما هستن.من دلم میخواد فعال و اجتماعی باشم اما اون خیلی عادی یه روال تو زندگیش در پیش گرفته واقعیت اینه که سبک زندگی اون برای من جذاب که نیست هیچ بلکه خسته کننده است.ولی میدونم با محدودیتی که دارم این طرز فکرم محدودترم میکنه.ولی دلم راضی نمیشه از وقتی این موضوع مطرح شده احساسی مثل سرخوردگی دارم و میگم چرا من باید صبر کنم تا انتخاب بشم چرا نمیتونم انتخاب کنم؟یا بهتر بگم چرا اجازه نمیدن انتخاب کنم؟با این فکرا ناراحتتر میشم.واقعا نمیخوام با شک و ناچاری ازدواج کنم.

[maedeh120]

هیلا جان سلام
الان فقط مشکل محدودیتت به خاطر اعتقادات مذهبیته؟
توی شهر خودتون باید هم مذهب زیاد داشته باشی ...

[hilaa]

سلام maedehهم مذهب هست ولی زیاد نیست بیشتر اونایی که درس خوندن و کار میکنن از عقیده هامون خیلی فاصله گرفتن و میخوان که مثل اونا بشم.در کل کمه.اگه اینجا عرف اجازه انتخاب از طرف خانم رو میداد الان مشکل نداشتم.به هرحال از دوستانی که پاسخ دادن متشکرم به زودی میرم پیش مشاور برام دعا کنین که تصمیم درستی بگیرم.