به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 اسفند 93 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1393-8-29
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عقد اجباری از ترس آبرو

    با سلام.من 1سال پیش با خانمی جهت ازدواج در محل کارش آشنا شدم .پس از گذشت 1 ماه متوجه شدم به غیر از من با 3نفر دیگه هم در ارتباطه(از طریق مشاهده اس ام اس در گوشیش پیدا کردن گوشی دوم و....)ایشان گفت من 5 سال پیش توسط دوست پسرم از دختری درامدم و با 3 نفر بیشتر هم رابطه نداشتم تا الان .بعد از 1ماه گفتم ما به در د هم نمیخوریم و تموم بشه رابطه واما ایشان به اجبار میگفتن با من باش کسی رو پیدا کردی برو .(رابطه جنسی داشتیم با رضایت ایشان و بعضی مواقع به اصراره ایشان)بعد از چند ماه باردار شد و متوجه شدم اصرار برای ادامه رابطه فقط به خاطر باردار شدن بود.اصرار کرد باید عقدم کنی وگرنه بیچارت می کنم .منم از ترس آبرو مجبور به عقد شدم و چند روز پس از عقد بچه رو انداخت .من حتی مطمن نبودم بچه خودمه.الان 4 ماه از عقد گذشته و من ازش متنفرم و نه عشقی نه احساسی نه علاقه ای نه اعتمادی نه صداقتی و و و بینمون است بهش میگم طلاق بگیریم میگه خودمو میکشم.چه کار باید کرد.خواهشا راهنماییم کنید.ممنون.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام واقعا متاسف شدم
    به نظرم یا گذشته رو فراموش کن و از نو شروع کن
    یا طلاقش بده مطمئن باش خودشو نمیکشه
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  3. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,047 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    شما نیاز دارید در محل سکونت خود ، حضوری به اتفاق هم به یک مشاور مراجعه کنید و حرفهای دو طرف کاملا شنیده شود و بررسی شود.
    به هر حال اگر شما مناسب هم باشید و یا اینکه با جلسات مشاوره بتوانید مسائل را حل کنید زندگی شما ادامه خواهد یافت، لیکن اگر به هرترتیب متناسب نبوده و با جلسات مشاوره مسائل شما قابل حل نباشد، طبیعی هست که چنین زندگی ادامه پیدا نخواهد کرد.
    به جای خود خوری و افکار اتوماتیک منفی ، بهتر هست حضوری مسائلت را پیگیری کنید تا عمق مسائل و گستردگی مسائلت با جزئیات شنیده شود و کار شود.

    به هر حال هر کاری تبعات خودش را دارد. و شما اکنون در حال تجربه تبعات هنجارشکنی های خود هستید که اگر با تدبر بقیه راه را بروید امید است که با تبعات کمتری از این بحران خارج شوید

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 16 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    .saber. (پنجشنبه 11 دی 93), ali -guilan (دوشنبه 15 دی 93), asal2013 (دوشنبه 15 دی 93), Eram (یکشنبه 03 اسفند 93), Pooh (پنجشنبه 11 دی 93), rayehe (پنجشنبه 11 دی 93), terme00 (دوشنبه 15 دی 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 11 دی 93), واحد (پنجشنبه 11 دی 93), هم آوا (پنجشنبه 11 دی 93), آویژه (پنجشنبه 11 دی 93), آزرم (یکشنبه 03 اسفند 93), بارن (جمعه 12 دی 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 11 دی 93), شکوه (دوشنبه 15 دی 93), عشق آفرین (پنجشنبه 11 دی 93)

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام دوست خوبم
    بهتره برای حل مشکلت از تاپیک خصوصی و انجمن ازاد استفاده کنی ... چون مشکلت نیاز به یه متخصص داره و همانطوری که مدیر محترم همدردی گفتن بهتره این شماوره حضورری و با هر دو شما صورت بگیره
    نگران نباش ... توکلت به خدا باشه ... همیشه در بدترین شرایط هم خدا دست بنده شو میگیره

  6. 5 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    .saber. (پنجشنبه 11 دی 93), sasha (دوشنبه 15 دی 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 11 دی 93), اقای نجار (پنجشنبه 11 دی 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 11 دی 93)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام دوست عزیز.
    شما اول قدم باید اشتباهتونو بپذیرید. من نمیگم کار این خانوم صحیح بوده یا غلط! اما همه ی اشتباهات هم متوجه ایشون نیست. چه رضایت داشتند از رابطه چه نداشتند، چه مذهبی باشید چه نباشید، باید متوجه این میبودید که رابطه ی جنسی تنها وسیله ای برای لذت نیست. مسئولیت داره. و اگر روش نا صحیحی باشه عواقبی هم داره.
    ثانیا اگر کار این خانوم رو اشتباه میدونید، شما هم بخشی از این اشتباه بودین. این فکر رو از سرتون بیرون کنید که او به اجبار منو کنار خودش نگه داشت. شما هم خواستید و موندید، به وقتش لذتشو بردین، به وقتش چوبشم خوردین وگرنه با یه نه گفتن همون ابتدا مسیر زندگیتون عوض میشد.
    قصد سرزنشتون رو ندارم، به هر حال کاریه که شده. اما واسه صحیح تصمیم گرفتن لازم هست که اشتباهتونو بپذیرید و این اجباری بودن رو از ذهنتون خارج کنید. اگه عواقب این رابطه رو پذیرفتید اجبار نبوده، وظیفتون بوده. همچنین فقط اون خانوم نبوده که نجابتشو پایمال کرده، شما هم نجابتتونو باختید. هیچ عذری اعم از کمیت و کیفیت تغییری در نتیجه این امر شما ایجاد نمیکنه. خودتونو از این قاعده مستثنی ندونید که من یه بار، اون سه بار، من پسرم، اون دختر، من با رضایت گرفتن، اون با اجبار و ....
    اگر تونستید اشتباهتونو بپذیرید، اونوقت میتونید صحیح عمل کنید که :
    1. آیا مسئولیت کارمو، جهل و نادانیمو بپذیرم و از این به بعد صحیح زندگی کنم و سعی کنم خودمو همسرم رو از این باتلاق نجات بدم
    یا
    2. حق و حقوق اون خانومو بدم، رهاش کنم و ازش جدا شم، بعد هم اگر خواستم مجدد ازدواج کنم صادق باشم و حواسم به گذشته خودم باشه.
    این انتخاب بستگی به توانایی شما داره. این که از پس کدوم بر بیاین.
    در هر حال مهم اینه که بر خلاف گذشته صحیح و منطقی عمل کنید.
    موفق باشید.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  8. 10 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    sasha (دوشنبه 15 دی 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 11 دی 93), پرناز (یکشنبه 21 دی 93), واحد (پنجشنبه 11 دی 93), نیکیا (یکشنبه 03 اسفند 93), هم آوا (پنجشنبه 11 دی 93), آنیتا123 (دوشنبه 15 دی 93), بارن (جمعه 12 دی 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 11 دی 93), طاهره (شنبه 13 دی 93)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    سلام به همدردی خوش امدید . با نظر عشق افرین عزیز موافقم . شما هر دوتون اشتباهاتی داشتید و نمیشه یک جانبه فقط ایشون رو مقصر بدونید . اگر شما هیچ احساس و علاقه ای به ایشون نداشتید چرا تن به رابطه میدادید . گذشته ها گذشته ولی اکنون واضحه که ایشون به شما علاقمند شده . اگر قصد داشت کارهای گذشته اش رو ادامه بده و علاقه ای در بین نبود خیلی راحت از شما جدا میشد . به غیر از علاقه هیچ چیز دیگه ای نیست که ایشون رو در کنار شما نگه داره . به کمک یک مشاور حضوری سعی کنید به بهبود دیدگاه و احساستون کمک کنید . علاقه در سایه وفاداری و صداقت دوباره احیا خواهد شد . ولی باید بخواهید . جدا شدن کار راحتیه . همیشه میشه خراب کرد ولی ساختن تلاش لازم داره .

  10. 3 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    sasha (دوشنبه 15 دی 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 11 دی 93), هم آوا (جمعه 12 دی 93)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 اسفند 93 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1393-8-29
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از نظراته خوبه عزیزان.اما به نظر شما من وقتی 1هفته بعد از آشنایی به ایشون گفتم رابطه تمام بشه (چون قبل از من با چندین نفر رابطه جنسی داشتن ، هیچ یک از اخلاقش مورد پسندم نبود چند تا از دوست پسراشو می شناختم ...)و ایشان اصرار به ادامه رابطه داشتن (حتی جملاتی مثله بامن فقط باش با من هر وقت خواستی برو نمونه این موضوع است ) و با ادامه پیدا کردن رابطه خیانت دیدم ازش بد اخلاقی بی احساسی دروغ های فراوان و وووو .حتی تو خوابم نمیدیدم روزی بخوام ایشون رو عقدکنم ولی ایشان با نقشه اومدن جلو و در آخر به هدفش رسید .اصلا منم مقصر .آیا باید با کسی که ازش متنفر بودم و بدترین رفتار و اخلاق رو ازش دیدم زندگی کنم ؟آیا عدالت اینو میگه.؟(من موضوع رو مطرح کردم و با این کاربری وارد شدم)

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    ایشون به هر راهی و شیوه ای متوسل شدند تا شما رو نگه دارند . و این نشانه علاقه بیش از حد ایشون به شما بوده . فراموش نکنید که شما هم به خواسته های ایشون عمل کردید در حالی که میتونستید این کار رو نکنید . ما اینجا دنبال این نیستیم که کی چقدر مقصره . چون دردی رو دوا نمیکنه . ولی اونچه که مسلمه علاقه ای بوده که شما رو درکنار هم نگه داشته . شاید از طرف ایشون زیاد و از طرف شما کم . ولی بوده . اگرعلاقه هم نبوده باشه دست کم احساس خوب و لذتی در کار بوده . حتما نیاز هست که شما هر دو زیر نظر یک مشاور باشید . عجولانه و سریع تصمیم نگیرید اگر هم قرار باشه از هم جدا بشید زیر نظر یک مشاور اینکار رو بکنید .

  13. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    tanhaei (دوشنبه 15 دی 93), هم آوا (دوشنبه 15 دی 93)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 11:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-30
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    5,578
    سطح
    48
    Points: 5,578, Level: 48
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    196

    تشکرشده 193 در 77 پست

    Rep Power
    30
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط واحد نمایش پست ها
    ایشون به هر راهی و شیوه ای متوسل شدند تا شما رو نگه دارند . و این نشانه علاقه بیش از حد ایشون به شما بوده
    عذرخواهی میکنم مخاطب م شما قرار گرفتید

    ولی منظورم با 09100000000000 شخص باز کننده تایپیک هست

    ===========

    چه دلیل موجهی دارید که از روی علاقه بوده ؟؟؟؟

    ایا فقط یک درصد احتمال نمی دید که از روی درد ناعلاجی بوده !!!!


    مجبور شده خودش را گردن یه نفر بندازه

    چقدر شما ساده ای ....

    کسی که خودش اعتراف میکنه 5 سال پیش از دختری در میاد و با 3 نفر

    بیشتر رابطه نداشته

    شما به همین خوش باوری باور میکنی ؟؟؟

    نمی دونم نمی خوام انرژی منفی بدم - ولی شاید اصلا اون بچه ای

    که ایشون ازش صحبت کرده مال شخص شما نبوده


    چه تضمینی که در ادامه زندگی ایشون خیانت نکنه ؟؟؟؟


    اگر نفر چهار م - پنجم - ششم و ...... در کار بوده و ایشون هم به شما گفته با

    سه نفر انوقت تکلیف چیست ؟؟؟؟

    اگر نفراتی که شما نمیشناسی به ایشون بگویند یا با ما ادامه میدی

    یا به شوهرت میگیم با ما هم بودی اونوقت آیا ایشون از ترس اینکه

    شما بفهمی آیا به این رابطه ادامه نمیده .... ؟؟؟؟

    =================================

    وای برادر من خیلی اشتباه کردی .....

    چطور این موضوع را به پدر - مادر - دوستی و ..... در میان نذاشتی ؟؟؟؟

    صد در صد به هر قیمتی که شده بود این افراد از این وصلت جلوگیری

    میکردند ....

    مهریه ایشون چقدر است ؟؟؟؟

    نکنه قصد گرفتن مهریه را داره ؟؟؟؟


    =================================

    اون موقع که به شما گفت حامله س --

    1- رو چه حساب شما باور کردی که ایشون حامله س !!!!

    2- شما چطور متقاعد شدی که از شخص شما حامله شده ... !!!؟؟؟؟

    الان مطمعنی بچه را انداخته ؟؟؟؟

    نکنه اصلا بچه ای در کار نبوده ؟؟؟؟


    پسر خوب به همین راحتی عقدش کردی رفت ؟؟؟؟


    چرا به خانواده ت نمیگی ؟؟؟

    اونا 100 در 100 میتونند کمک ت کنند ....

    الان از عابرو ریزی ش میترسی



    ولی فردا ممکنه چیزهای بدتری در انتظارت باشه ....

    ================================

    بنظر من فقط بحث من حامله ام باید من بگیری نبوده

    من فکر میکنم



    بحث ترس از برادرها و یا پدر و .....

    احتمال هرنوع دعوای ناموسی - چاقو کشی و .....

    با خانواده ایشون ، شما را مجبور به این ازدواج کرده ....


    =============================
    درضمن بیشتر توضیح دهید ...

    شما اصلا اشاره نکردی که خانواده تون با این وصلت موافق بودند

    نبودند ....

    خانواده اصلا نگفتند با ایشون چطوری اشنا شدی ؟؟

    ایشون کی هست ؟؟؟

    اصلا ایشون از چه جور خانواده ای هست !!!

    جسارتا خانواده داره - نداره !!!!

    از کسی میترسه - نمیترسه ....!!!!

    از شما کوچک تره - بزرگ تره ؟؟!!

    میزان تحصیلات ش چقدره ؟؟؟

    خود شما از چه نوع خانواده ای هستی ؟؟؟


    هر چه بیشتر اطلاعات بدهید - دوستان بهتر شما را

    راهنمایی میکنند ....

    ویرایش توسط tanhaei : دوشنبه 15 دی 93 در ساعت 13:27

  15. 3 کاربر از پست مفید tanhaei تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (سه شنبه 16 دی 93), واحد (دوشنبه 15 دی 93), نادیا-7777 (چهارشنبه 06 اسفند 93)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 اسفند 93 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1393-8-29
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مهریه 300 سکه هست .اینکه چرا نگفتم به کسی چون برا پدر و مادر پیرم قابل درک نبود این موضوع .سونوگرافی گرفتیم که مشخص کرد حامله است. البته قرار بود بعد از عقد ازمایش دی ان ای بدیم بعد بچه را بندازه که 1روز اومد گفت بچه افتاده بچه ای که قبل از عقد می گفت اگه دست بزنم خودمم میمیرم فقط باید برم بیمارستان و اونم عقدنامه میخاد.همش تهدید همش استرس به یکی از خواهراشم گفته بود اونم هر روز تهدیدم می کرد .کارمند 1اداره دولتی بودم این موضوع اگه باز می شد یعنی مرگ برام.بهش گفتم 20 میلیون میدم بندازش هزار جور بهانه می اورد.واقعا به آخر خط رسیده بودم. که مجبور شدم عقد کنم.الانم فقط میخام 1طوری خلاص بشم از دستش.واقعا بیچارم .اشتباهم این تاوانش نبود.

    - - - Updated - - -

    درضمن خودم و اون 29 سالمونه .من فوق لیسانس اون لیسانس.

    - - - Updated - - -

    حاضرم تمامه زندگیمو بدم فقط راحت بشم از دستش...(البته کله مهرشو نمیتونم بدم در ضمن خونواده بیچارم از این موضوع اطلاع ندارن اونم با محبتو فیلم و ظاهر نمایی و احترام دلشونو تقریبا بدست اورده تازه بعضی موقع ها من بدهکار میشم که چرا باهاش رابطه گرمی ندارم.)

    - - - Updated - - -

    1بار حرفه جدایی زدم تو خونواادم همه میگفتن خوبه شاغله و و و واقعا نمیدونم چکار کنم.ولی حاضرم بمیرم ولی 1روزم باهاش نرم سر زندگی


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.