مثل داداشم میمونی یعنی چی؟

[mohamad.ali99]

سلام. خسته نباشید
من خیلی وقته به یکی از هم کلاسیام علاقه مندم. تقریبا 1 سالی میشه اما همیشه میخواستم فراموشش کنم که نشد ... نمیدونم باید بگم خوشبختانه یا بگم بدبختانه که نتونستم فراموش کنم.
چند وقت پیش به یکی از هم کلاسیام که تقریبا هم سن خواهرمه گفتم که نظر اون دختر خانوم رو مورد من بپرسه ... البته به همین راحتیام نبودم که بخوام بگم مردم و زنده شدم تا گفتم بهش.
باهاش حرف زد و بهش گفته که پسر خوبیه و هر وقت کمکی ازش خواستم کمکم کرده و مث داداشمه.
این مثل داداشمه یعنی چی؟ یعنی من هیچی حسابت نمیکنم؟ یعنی اصلا حرفشم نزن؟ یعنی پاتو از گلیمت درازتر نکن؟
حالا من چیکار کنم؟ فراموش کنم؟ برم به خودش بگم؟ اصلا به مامانم بگم بهش بگه؟ چیکار کنم؟
ممنون

[فرهنگ 27]

این مثل داداشمه یعنی چی؟ینی نمی تونم به چشم همسری نگاش کنم.

یعنی من هیچی حسابت نمیکنم؟بله

یعنی اصلا حرفشم نزن؟بله

یعنی پاتو از گلیمت درازتر نکن؟بله

حالا من چیکار کنم؟فراموش کنم؟بله

برم به خودش بگم؟اگر می خوای برخورد بدی باهات بشه.

اصلا به مامانم بگم بهش بگه؟چیکار کنم؟راه خوبیه ولی زیاد امیدوار نباش.

[maedeh120]

سلام به همدردی خوش اومدید شما در 24 ساعت 3پست بیشتر نمیتونید بزارید
راستش من خودم دانشجوام و به پسرای کلاس مثل داداشام نگاه نمیکنم اخه از نظر هر دختری داداش فرق میکنه ... یکی به دوست اجتماعیش میگه داداش یکی وقتی به کسی حسی نداره میگه داداش ... یکی وقتی دوست داره طرفو سمت خودش بکشونه میگه داداش ...یکی چون فقط یه حس ساده که هیچ عشقی درکار نیست فقط یه حالت معمولی هست مقل اینکه یه نفر فقط بهت جزوده میده و تو درسات کمکت میکنه میگه داداش ..
باید ببینی داداش یعنی چی از نظر اون
بعدشم الان شما قصدت دوستی با اون خانم هست؟؟

[mohamad.ali99]

سلام. ممنونم ازتون
نه قصدم ازدواجه.
تمام خانوادم میدونن این موضوعو یعنی خودم بهشون گفتم

[maedeh120]

سلام. ممنونم ازتون
نه قصدم ازدواجه.
تمام خانوادم میدونن این موضوعو یعنی خودم بهشون گفتم

اشتباه کردی هنوز هیچی نشده به خانوادت گفتی
بعدشم اگر واقعا قصدت ازدواجه بیشتر دقت کن اول ببین با کسی نباشه ... بعد یکم چراغ سبز نشون بده .... بد ببین اون چیکار میکنه اگه دیدی خودشو مایل نشون میده برو بگو اگه میشه من مادرم برای امر خیر منزل تماس بگیرن ...
بعد دیگه خدا میدونه چی میشهیا میکشت یا قبول میکنه

[.saber.]

محمد اول ازخودت بگو
چند سالته
سربازی رفتی؟
کار داری؟
اوضاع مالیت خوبه ؟
آمادگی ازدواج داری؟

بنظر من اینکه دختر یکمی ازت تعریف کرده و گفته جای داداشمی نشونه خوبیه بشخصه اگه از کسی خوشم نیاد و به دلم نشینه جز جمع خانواده ام حسابش نمی کنم البته به این معنا هم نیست که برای ازدواج بهت بله بگه چون نه قبلا بهت فکر کرده و نه تا حالا روی کارات زوم کرده تا ببینه باهاش تناسب داری یا نه؟

بهتره اگر خواهر داری بفرستی ازش شماره منزل بگیره و رسمی اقدام کنی
و اگر شناختی هم قراره صورت بگیره زیر نظر خانواده ها باشه
و این یادت باشه ازدواج فقط به تو و دختر مربوط نیست دو خانواده هم باید از هم خوششون بیاد
دلیل اینکه از این دختر خوشت آمده چیه؟ آیا معیارهای یک همسر که تو ذهنت داری رو داره؟ اصلا به معیارها فکر کردی؟

[ali -guilan]

ایا شما رو به اندازه کافی میشناسه ؟
اکثر دخترها در مورد مردها مرددن ... شما هم که دوستشو فرستادی خو شاید نتونه راحت به دوستش نظرشو بگه ،
دخترها دغدغه های فکری خیلی بیشتری نسبت به مردها دارن
مردها از یکی خوششون بیاد پیشنهاد میدن ولی دختر کلی مسائل پیچیده رو باید در ذهنش حل و فصل کنه
اگه هدفت ازدواجه شاید امادگی ازدواج نداره ، به اینم فکر کن .

ولی خوب چه خوبه دخترها به جای بی تکلیف گذاشتن پسرها یک کلمه خیلی روشن" نه "رو بگن و قال قضیه رو بکنن ... :))

[ida bahrami]

سلام و وقت بخیر..
این موضوع که شما مطرح کردین هم میشه اینطور بیان کرد که با گفتن این جمله ایشون منظورشون محترمانه یعنی نه..هر چند این موضوع دادش من رو من کلا قبول ندارم چون هیچ پسری غیر برادر خود آدم نمیتونه باشه که حس برادری داشته باشه... اما از جنبه دیگه هم میشه اینطور براورد کرد اون واسطه که شما فرستادین تا نظرشونو بدونه چقدر بهشون نزدیک بوده و اینکه دخترا گاهی جلوی همدیگه این حرفارو میگن که من خوشم نمیاد اما درونشون یه چیز دیگست و نمیخوان جلوی دوستاشون ابراز کنن حالا به دلایلی.. به نظرم اگه قصدتون جدیه خب رسما اقدام کنید ..

[.saber.]

بچه ها چقدر دارید می پیچونید داستان رو
دختر یک نصفه جمله گفته چندین خط تفسیرش کردیم
برادر من خودتو عذاب نده
شماهم که می گی خانوادت می دونن
این می دونن یعنی حله؟ یعنی بعد دختر رو دیدن نمی گن نه؟
خب برو محترمانه شماره خونشونو بگیر
بعدم برید خواستگاری
اونجا یا بهت دختر می دن یا نمی دن
تمام شد رفت

[mohamad.ali99]

این مثل داداشمه یعنی چی؟ینی نمی تونم به چشم همسری نگاش کنم.
یعنی من هیچی حسابت نمیکنم؟بله
یعنی اصلا حرفشم نزن؟بله
یعنی پاتو از گلیمت درازتر نکن؟بله
حالا من چیکار کنم؟فراموش کنم؟بله
برم به خودش بگم؟اگر می خوای برخورد بدی باهات بشه.
اصلا به مامانم بگم بهش بگه؟چیکار کنم؟راه خوبیه ولی زیاد امیدوار نباش.

حداقل یه امیدواریی ایجاد میکردید ولی بازم ازتون ممنونم.

شتباه کردی هنوز هیچی نشده به خانوادت گفتی
بعدشم اگر واقعا قصدت ازدواجه بیشتر دقت کن اول ببین با کسی نباشه ... بعد یکم چراغ سبز نشون بده .... بد ببین اون چیکار میکنه اگه دیدی خودشو مایل نشون میده برو بگو اگه میشه من مادرم برای امر خیر منزل تماس بگیرن ...
بعد دیگه خدا میدونه چی میشهیا میکشت یا قبول میکنه

من به خواهرم گفتم اول اما دهن لقی کرد و به همه گفت دیگه منم همه چیزو گفتم خودم.
با کسی نیست مطمئنم. این چراغ سبز یعنی چطوری؟ چطوری این کارو بکنم؟ من اصلا دخترا رو نمیشناسم. یعنی صفر. من اصلا نمیتونم متوجه بشم مثلا از رفتارشون یا حرفاشون که چی میخوان بگن.
چراغ سبز من بیشتر از این که دیگه هر کاری تونستم براش کردم؟ یه کارایی کردم که اصلا برا خواهر خودمم تا حالا انجام ندادم.

چند سالته
سربازی رفتی؟
کار داری؟
اوضاع مالیت خوبه ؟
آمادگی ازدواج داری؟

22 سالمه اما همه این چیزایی که شما گفتیدو دارم.

بهتره اگر خواهر داری بفرستی ازش شماره منزل بگیره و رسمی اقدام کنی
و اگر شناختی هم قراره صورت بگیره زیر نظر خانواده ها باشه
و این یادت باشه ازدواج فقط به تو و دختر مربوط نیست دو خانواده هم باید از هم خوششون بیاد
دلیل اینکه از این دختر خوشت آمده چیه؟ آیا معیارهای یک همسر که تو ذهنت داری رو داره؟ اصلا به معیارها فکر کردی؟

اصلا اون اوایل خواهرم گفت شمارشو بده تا به خودش زنگ بزنم بگم اما گفتم نه بزار اینجوری کنم شاید بهتر باشه. خوب اگه متوجه بشه که من بهش علاقه دارم دیگه من ازش خجالت میکشم بعدش. برا همین به خانوادم گفتم که اگه قبول کرد زیر نظر خانواده ها باشه که فعلا موندم سر در گم که قبول میکنه یا نه.
همه ی اون معیارهایی که من داشتم رو داره. الکی دیگه بهش علاقه مند نشدم که.

ایا شما رو به اندازه کافی میشناسه ؟
اکثر دخترها در مورد مردها مرددن ... شما هم که دوستشو فرستادی خو شاید نتونه راحت به دوستش نظرشو بگه ،

من خیلی باهاش حرف زدم. اما با نهایت احترام. هیچ وقت اسمش رو صدا نکردم و هیچ وقتم بهش نگفتم تو. تو کلاس ما همه به هم میگن تو. وقتی میخوام این دختر خانوم رو صدا کنن هم بهش میگن تو که دیگه اونوقت میخوام بلند شم خفه کنم اونارو. ولی حیف نمیشه. توی این حرف زدنا خیلی چیزا در موردش فهمیدم اونم خوب مسلما در مورد من فهمیده.

من خودمم این فکرو کردم که اگه هم چیزی باشه هیچ وقت به اون کسی که فرستادم نمیگه اما گفتم شاید راه خوبی باشه.

خب برو محترمانه شماره خونشونو بگیر
بعدم برید خواستگاری
اونجا یا بهت دختر می دن یا نمی دن
تمام شد رفت

من اول میخوام نظر خودشو بدونم تا اینکه بخوام همینجوری بلند شم برم خاستگاری.