به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array

    چارچوب رفت و آمد اجتماعى براى دخترى كه در شرف ازدواج است به چه شكل است؟

    سلام دوستان عزيز، سوالى كه برام پيش اومده دقيقا همينه كه توى تاپيك مطرح كردم، من با توجه به شرايط ازدواجى كه برام پيش اومده، حس مى كنم يك سرى رفتارها ناخودآگاه تو اجتماع تغيير خواهد كرد
    مثل وقت گذرانى با دوستان و خانواده، مسافرت رفتن با دوستان و خانواده، مهمانى هايى كه شركت مى كنم،لباسهايى كه انتخاب مى كنم، ساعت شغلى و كاريم و روابطم با همكارانم همه شون ناخودآگاه تغيير خواهند كرد
    مى خوام بدونم شرايط نرمال رفت و آمد كردن و چارچوب درستى كه براى روابط اجتماعى تعيين شده به چه شكل هست؟ مثلا من خواهر ندارم، و خب با يه سرى از دوستانم صميميت در حد رفت و آمد، شب خونه همديگه موندن، يا دسته جمعى مسافرت كردن دارم كه براى نامزدم اين چيزها تعريف نشده، چون مثلا اين دوستان من پدر يا برادرشون يا نامزد و دوستشون ممكنه حضور داشته باشه، و با وجودى كه از دو طرف اطمينان داره اما خوشش نمياد و اي چارچوب رو نمى پسنده و خودشم دوستان زيادى نداره، و تقريبا با هيچ كدوم از دوستانش رفت و آمد نداره، و تقريبا صد در صد مسافرتهاش كارى هست، مسافرت هم كه باشه، ترجيح ميده من خونه بمونم و مثلا با مامانم اينور اونور برم، و زياد هم از دوستان من خوشش نمياد چون عقيده داره كه شيطونند، من در حال حاضر با توجه به يه سوتى كه داده بودم هرچى ميگه رعايت مى كنم تا اعتمادش جلب بشه، ولى خب الان ايران نيست، و مثلا من خونه دوستم كه ميخوام برم بمونم تا حوصله م سر نره ميگه نرو و بگو اون بياد، اين چيزها طبيعيه؟ خودش ميگه من خيلى برونگرا و اجتماعى هستم و ناخودآگاه بعد از ازدواج بايد اين اخلاقمو درست كنم! ولى من به زن دايى، يا مثلا به يكى دوتا از دوستانم كه نگاه مى كنم مى بينم مثل من هستند و ازدواج هم كردند و شوهرشون با اين اخلاقشون مشكلى نداره، شرايط نرمال رفت و آمد اجتماعى بايد به چه شكل باشه؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام عزیزم وقتت بخیر...برات آرزوی خوشبختی میکنم...در مورد شما و تایپیکتون من به طور کلی میدونم .. اما برام جالبه که سوالایی که میپرسیدین چرا به جوابا توجه نمیکردین و فقط بیان میکردین حتی مدیر همدردی هم براتون جواب داده بودن... در هر صورت شما انتخابتونو کردین.. اما در باره سوال الانتون من نظرم اینه ازدواجی که توش اینجور محدودیت باشه ازدواج مناسبی شاید نباشه.. باید فلسفه ازدواجو از دید خودتون تحلیل کنید.. شما هنوز تو دوره ای که رسمی هم نشدید ایشون برای شما تصمیم میگیرن کجا برین با کی برین یا چه کار کنید.. برای من راستش خیلی عجیبه.. شما ایشونو مدت زیادی نیست که میشناسید اما دوستاتونو که خودتون در مدت طولانی انتخاب کردین و به نظرم ایشون باید به شما همینطور که هستین و اطرافتونو بپذیرن... البته ابن کاملا قابل قبوله که بعد ازدواج شرایط به خاطر مشغله ها و خیلی مسائل دیگه روابط با دوستان محدود میشه یا با اطرافیان کمی تغییر میکنه.. مسافرتم خوب به نظرم خانوم متاهل درست نیست با دوستاش بخواد سفر مجردی بره... اما همه اینا کمتر میشه ولی این به خاطر تغییر شرایط زندگیه نه تصمیم یه نفر دیگه... نمیدونم شاید نظر من نا درست باشه .. اما من اگر با کسی ازدواج کنم که بخواد برام تعیین تکلیف کنه و ازادی و انتخابام یا تصمیمامو نا دیده بگیره احساس خفگی تو اون ازدواج میکنم... چون ازدواج از نظر من یعنی آرامش و تکامل در کنار یه نفر دیگه .. از ته قلبم ارزو میکنم خوشحال باشید و انتخابتون درست باشه...

  3. 4 کاربر از پست مفید ida bahrami تشکرکرده اند .

    asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), maedeh120 (چهارشنبه 10 دی 93), sasha (دوشنبه 08 دی 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 14 دی 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    ممنون آيدا جان از پاسخت، راستش انتخابمو به صورت صد در صد هنوز نكردم، الان تو مرحله اى هستم كه دلم خيلى با ايشونه و منطقم هنوز داره سبك سنگين مى كنه. چون راستش ايشون خيلى شرايطش بهتر از اون چيزى هست كه من تصور مى كردم، و من از اين كه ايشون رو از دست بدم و ديگه خواستگار با اين شرايط نداشته باشم خيلى مى ترسم، چون تا الان كه به اين سن بيست و هفت رسيدم، يه دونه خواستگار درست و حسابى نداشتم، همه يا مشكل اخلاقى داشتن، يا مشكل مالى داشتن، يا سطح خانواده اونجورى دلخواه من نبوده، ولى ايشون خداروشكر از همه لحاظ تو اين شرايط اوكيه، و به اصطلاح ميشه گفت پكيج خوبى داره، ميمونه مسايل شخصى بين خودمون و اختلافات. كه اونهارو دارم سبك سنگين مى كنم ببينم ميتونم باهاشون كنار بيام؟ اين تاپيك رو زدم كه ببينم روحيات من به عنوان يه دختر مجرد قابل قبول جامعه هست يا نه، ميخوام بدونم ايشون داره سختگيرى بى جا مى كنه يا من زيادى دارم تند ميرم؟ از طرفى خودمم آدمى نيستم يكى مدام چكم كنه، ايشون تا الان يه كم بعد از اون چندبارى كه مراعات كردم اخلاقش بهتر شد، منتها الان رفته يه سفر كارى و مثلا اسكايپ كه مى زنه، توقع داره ببينه من از دوريش پژمرده شدم و آب خوش از گلوم پايين نميره، و از سر كار ميام خونه و كلا خونه ام تا فردا، يعنى ميگم ميخوام اين چند روز كه نيستى با دوستام اينور اونور برم انگار آتيشش زدن، ميگه پسرها هم هستن؟ اگه كسى مزاحمتون بشه چى؟ اگه دوستات شيطونى كنن چى؟ كلا اينقدر سوال مى پرسه كه من ترجيح ميدم نرم، بهمم گفته بعد از ازدواج سفر هاى كاريشو هم ديگه ميخواد با هم بريم، كه من حوصله م سر نره و مثلا اون كه تو جلسه يا دنبال كاره من برم هى براى خودم خريد كنم، و شب هم با هم باشيم، من فكر مى كنم اين حرفهارو واسه اين مى زنه كه هنوز بهم اعتماد كافى نداره، نميدونم، يعنى همه مردها اينجورين؟

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    ، من الان ساعتهاست نشستم دارم تالار رو ميخونم، حس مى كنم دچار اشتباهات دوران خواستگارى شدم مثل اين مساله كه بدجورى به طرفم علاقمند شدم و خيلى از خصوصيات منفىش رو ممكنه نبينم، يا اين مساله كه مى ترسم اگه باهاش ازدواج نكنم ديگه خواستگار خوب نداشته باشم، مخصوصا اين چند وقتى كه خودشم نيست من خيلى فكر كردم، اون خيلى ادعاش ميشه كه منو دوست داره، ولى الان متوجه شدم كارشو بيشتر از من دوست داره واسه اين كه من هزار بار بهش گفتم اين مسافرتو نره، و ارزش نداره رفتنش، چون هم راه خيلى خيلى دوره و چندين ساعت پروازه، هم مدت دو هفته حدودا منو بايد تنها بذاره، ولى آخرش كار خودشو كرد، تا ثانيه آخر گفت اگه بگى نرو نميرم، ولى بليطشو گرفته بود كاراشو كرده بود كلا در حد حرف بود همش، خيلى حالم بده، تا الان اينقدر عصبى نشده بودم، دوست دارم بهش بگم كلا بى خيال من بشه، چون هم از دست گيرهاش خسته شدم، هم دلم نمى خواد بعدا يكى منو بذاره هى بره سفر توروخدا منو راهنمايى كنين درست تصميم بگيرم، يعنى ممكنه بعدها هم همه كارهاش در حد حرف باشه؟ الان بهش زنگ زدم اينقدر گريه كردم چشمام باز نميشه، هى هم ميام تالار مشكلات بقيه رو مى بينم، حس مى كنم اگه بعدا منم گرفتار خيانت يا گرفتار بى محلى يا خسيسى بشم بايد چى كار كنم؟ نمى خوام اشتباه تصميم بگيرم و انتخاب كنم، قضيه يه عمر زندگيه

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 95 [ 15:20]
    تاریخ عضویت
    1392-8-01
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    2,587
    سطح
    30
    Points: 2,587, Level: 30
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 105 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم من نمیخوام راهنمایی یا نصیحت کنم فقط با یه موردی اینچنین (2 سال از من کوچکتر و خیلی عاشق) برخورد داشتم، خیلی مواظب باش بهت وابسته نشه، با پسرایی که خیلی عاشقت بشن با اختیاط برخورد کن که اگه بعدا نظرت منفی بود راحت نمیتونن کنار بیان و ممکنه اذیت بشی..
    راستی شما خیلی خوب مشاوره میدی به تاپیک منم سر بزن :)

  7. کاربر روبرو از پست مفید رویای پر کشیدن تشکرکرده است .

    sasha (چهارشنبه 10 دی 93)

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اسفند 93 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1393-9-07
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,358
    سطح
    20
    Points: 1,358, Level: 20
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    37

    تشکرشده 152 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خودم عقیده دارم آدم نباید با دوستانش در اون حد صمیمی بشه که شب خونه ی هم بخوابن
    ولی باز هم خواستگار شما رو اصلن مناسب نمی بینم
    نشانه های شکست در این ازدواج از همین الان روشنه
    ولی هر دو چشاتون رو بستین
    اشکال شما : هنوز نتونستید رابطه ی قبلی رو فراموش کنید و نیاز به جایگزین دارید
    اشکال خواستگارتون :
    1- با اینکه قبلن خودش با دخترهای زیادی در ارتباط بوده ولی وقتی موضوع شما رو فهمیده نتونسته اونقدر روشنفکر باشه که این موضوع رو تو گذشته ی شما چال کنه در حالی که شما روابط قبلی اون رو پذیرفتید
    2- فقط یک خواستگاره و شوهر نیست ولی به حریم خصوصی شما تجاوز کرده و بدون اجازه به آیپد شما دست زده و همه ی پیام ها روخونده
    3- داره شما رو شدیدا کنترل میکنه و میخواد تغییرتون بده در حالی که اگر از بعضی رفتارهاتون خوشش نیومده میتونه راحت بذاره و بره آیا این کنترل نیست که بیاد شما رو تا دم در کلاس موسیقی برسونه و بعد بیاد دنبالتون از ترس اینکه مبادا رابطه ای بین شما و معلم جوان به وجود بیاد؟ آیا حاضرید آزادیتون رو تا این حد از دست بدید؟
    4- فقط یه خواستگار هست و فعلا حق نداره فرصت هوی بعدی رو از شما بگیره و شما حق دارید حتی اگر معلم موسیقیتون هم خواهان شما شد بهش فکر کنید
    به نظر مگ که ایشون فوق العاده شکاک هستند و میخوان به خاطر زیباییتون شما رو به هر قیمتی تصاحب کنند
    شما هم به خاطر موقعیت ایشون حاضر نیستید ازشون بگذرید و بدی هاشون رو نمی بینید

    متاسفانه در دوران آشنایی هم فاصله ها رو رعایت نکردید
    ایشون مثل یک دوست پسر متعصب با شما رفتار کرده و نه خواستگار و شما هم پذیرفتید
    در حالی که به نظر من نباید به همسرتون هم اجازه ی این حد تجاوز به حریم خصوصی رو بدید
    و متاسفانه ایشون چیزی رو که نباید بفهمه فهمیده0
    دیگران را ببخش... نه بخاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند... بلکه بخاطر اینکه تو سزاوار آرامشی...
    ویرایش توسط nafiseh joon2 : سه شنبه 09 دی 93 در ساعت 03:09

  9. 5 کاربر از پست مفید nafiseh joon2 تشکرکرده اند .

    asal2013 (یکشنبه 14 دی 93), sasha (چهارشنبه 10 دی 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 14 دی 93), آویژه (چهارشنبه 10 دی 93), بارن (چهارشنبه 10 دی 93)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    ممنون روياى پركشيدن عزيز ، راستش من فكر كنم همين الان هم كلى بهم وابسته شده، نميدونم چى كار كنم كه از وابستگيش كم بشه،كه جفتمون بتونيم درست و منطقى تصميم بگيريم، راستى عزيزم به تاپيكت سر زدم و راه حل هايى كه به ذهنم مى رسيد نوشتم، تو لطف دارى دوستم، اميدوارم به دردت بخوره چيزهايى كه نوشتم

    نفيس جون عزيز، من خيلى دارم سعى مى كنم ايرادهارو بيشتر و بهتر ببينم، بعد از جريان چك كردن گوشى و آيپدم يا اومدن تا دم در كلاس موسيقى، بنده همونطور كه گفتين به شدت احساس خفگى مى كردم، و بهش گفتم از نظر من اين رابطه اشتباه و تموم شده ست، منتها ايشون كلا همونطور كه گفتين حاضره منو به هر قيمتى به دست بياره و گوشش بدهكار نيست، معذرت خواهى مى كنه و كلى قسم و سوال و جواب كه آخرش برسه به اين جمله كه باشه، من با تو ازدواج مى كنم :/ الان هم مثلا ميخواد جبران كنه، ديگه كارى به اون استاد مادر مرده كه نداره هيچ، گير سه پيچ كه اگه مثلا خودمم بخوام موسيقى رو ول كنم به زور ميگه بايد برى كلاس، ميگه به خاطر بابايى كلاس پيانوتو بريا، به خاطر بابايى تمرين كنيا، من به دخترم افتخار مى كنم كه اينقدر با استعداده! يعنى قشنگ اون لحظه حس مى كنم پنج سالمه، اون داره واسم تعيين تكليف مى كنه، نميدونم چرا با اين كه دو سال هم از من كوچيك تره ميخواد نقش پدر بازى كنه، اين رفتارشو هم از گير دادناش متوجه شدم، هم از احساس مسيوليت در حد بنزش كه مريض ميشم پا ميشه مياد منو ببره دكتر، يا ماشينمو كلا برد تعميرگاه نوى نو كرد آورد، دقيقا كارهايى كه قبلا باباى خودم انجامشون ميداد
    نميدونم چى كار كنم يا اگه بخوام رابطه رو تموم كنم چه جورى پيشقدم شم كه ضربه نخوره، البته واقعا هنوز نه مطمينم كه ميخوام باهاش ازدواج كنم نه مطمينم كه نميخوام، كلا همه چى بستگى به روز خواستگارى و نظر پدرم داره و بعد هم شرط و شروط هايى كه بايد گذاشت و نظر مشاورمون

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    شما با ایشون اختلاف شدید فرهنگی و دیدگاهی دارید بیشتر افکار و اعمال شما از دید ایشون نا پسند ه ولی به خاطر دوست داشتن شما و نا پختگی خودش سعی میکنه نا دیده بگیره ولی نمیشه بعضیها رو میخواد تغییر بده . که با مقاومت شما روبرو میشه . در صورتی که شما در ازدواج با ایشون مصمم باشید باید تغییرات عمده ای در خودتون و رفتارتون ایجاد کنید . ایشون شاید اونطور که بعضی از دوستان گفتند کنترلگر نباشه ولی به شدت در قبال شما احساس مسئولیت میکنه . و این ممکنه با احساس استقلال شما در تعارض باشه . مثلا همسر من هم اگر من یه جا قراره برم و ایشون خسته از سر کار اومده حتما خودش رو ملزم میکنه که من رو خودش برسونه . من هیچوقت اینو سلب ازادی خودم تعبیر نمیکنم . بلکه این رو لطفی که به خاطر دوست داشتنم داره به من میکنه تعبیر میکنم . بعضی از رفتارهای شما جوریه که شاید هر مرد دیگه ای هم خواستگار یا همسر شما باشه با اونه مشکل پیدا میکنه . ولی این در فرهنگ خونواده شما طبیعیه . مثلا موندن یه دختر یا خانم خونه دوستش . اغلب رفتارهای خواستگارتون هم نا پخته ست . یه اقای پخته دختری رو که تا این حد باهاش اختلاف فرهنگی داشته باشه برای ازدواج انتخاب نمیکنه .

  12. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    sasha (جمعه 12 دی 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 14 دی 93)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام ساشاجون .... میبینم که خیلی درپیر خواستگار شدی شیطون ..
    ایشااله که خیره حرفات منو یاد یه بنده خدایی میندازه ....
    اونم پسر خیلی خوب و با مسئولیتی بود اما شکاک ...
    من خودم به شخصه دیوونه شدم از دست شک کردناش هرجایی میرفتم اخرش کوفتم میکردش ...اما در عوض مسئولیت پذیری بالایی داشت. ..
    این خصوصیات مثبتی که ازش گفتی خوبه ...
    به نظر من یه مشاور خوب برید البته مشاوره مثل اینکه رفتی حالا ببینیم جوابش چی میشه ...
    به هرحال پسری که میگی کم پیدامیشه فقط امیدوارم با همین خصوصیات خوب باقی بمونه عزیزم
    ایشااله بیای تاپیک بزنی واسه عقدت خانومی

    - - - Updated - - -

    منم اگه جای اون پسر بودم گوشی رو چک میکردم
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  14. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    sasha (جمعه 12 دی 93)

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اسفند 93 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1393-9-07
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,358
    سطح
    20
    Points: 1,358, Level: 20
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    37

    تشکرشده 152 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maedeh120 نمایش پست ها
    منم اگه جای اون پسر بودم گوشی رو چک میکردم
    ولی من اگه بودم نمی کردم
    ایشون فقط خواستگارن
    اگر میخوان مراحل آشنایی درست طی بشه نباید مث دوس دختر و پسر با هم رفتار کنن
    اون آقا هم باید بپذیره که این دختر فعلا ممکنه خواهان های دیگه ای هم داشته باشه
    من اگه بودم کنجکاو میشدم نسبت به موبایل
    ولی اونقدر به خودم اجازه نمیدادم که چکش کنم
    در ثانی این آقا بعد دیدن پیام ها دیگه زیادی شلوغش کردن
    این خانم بهشون دروع نگفتن که اینقدر ناراحت شدن
    خانم قبلا بهشون گفته بودن که با کسی رابطه ی جدی داشتن
    خوب رابطه ی جدی یعنی چی؟
    یعنی خانم هم به طرفشون علاقه ی جدی داشتن
    حتی بهشون گفته بودن که رابطه ی قبلیشون باعث شده نسبت به پسرها بدبین بشن
    خوب ایشون باید می فهمیدن که رابطه اونقدر جدی بوده که رو خانم تاثیر بذاره
    پس دروغی از طرف خانم گفته نشده
    دیگران را ببخش... نه بخاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند... بلکه بخاطر اینکه تو سزاوار آرامشی...

  16. 2 کاربر از پست مفید nafiseh joon2 تشکرکرده اند .

    sasha (جمعه 12 دی 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 14 دی 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا همسر من افسرده ست؟ چگونه زندگی مو درست کنم؟
    توسط هم آوا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 06 فروردین 97, 08:49
  2. درخواست مهريه تو شرايطي كه دارم درست هست؟
    توسط darya.f در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 13:33
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 20 خرداد 91, 14:03
  4. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 فروردین 90, 07:04
  5. ایا دخالت در زندګی خواهرم و شوهرش درست است؟
    توسط بهشت در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 دی 89, 16:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.