به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-07
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,792
    سطح
    24
    Points: 1,792, Level: 24
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    203

    تشکرشده 153 در 66 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فشار دلتنگی خانوادم و زیاد شدن بحثای من با همسرم

    سر تنهاموندنم تو خونه با همسرم دعوا کردم وسایلم هم جمع کردم برم شهر خودم

    خیلی اعصابم از دستش خورده هفته هفت روز 6روزش تا هفت هشت شب توخونه تنهام چون اقا فکر مساءل شخصی خودش وعلایق خودش واسه یه خواستم باید حداقل 3.4روز منت بکشم یا دندون رو جیگرم بذارم که اقا یه وقتی هم به من اختصاص بده دوست باز نیس اما ماشین بازه خسته شدم از دستش هر روز یه چیز جدید و بهونه میکنه و میره بیرون

    صبرم سر اومده از یه طرف دوماه خانوادمو ندیدم خیلی دلتنگم از طرفی شوهر منم فکر امیال خودشه

    هرچی میگم اون لحظه قربون صدقه میره یا میگه بریم بگردونمت دوباره فردا تکرار میشه تفریح من با هاش شده یا خونه مامانش یا نیمساعت گردوندن با ماشین دور شهر انگار بچه دو سالم فقط با گردیدن حالم عوض بشه
    فقط از سیستم و تکنولوژی روز ماشین حرف میزنه. اونم اگه خودم ازش بپرسم چی میخونی چیکار کردی بیرون
    تو خونه هم مثل مجسمه فقط میشینه پای اینترنت. روزه سکوت گرفتن

    دارم دیونه میشم از دستش برای اولین بار احساس پشیمونی میکنم نسبت بهش که بخاطرش از خانوادمو شهرم گذشتم اومدم تو این خراب شده

    وسایلمو جمع کردم که فردا برم ولی گفت اگه رفتی دیگه بر نگردد
    چیکار کنم خسته شدم از دستش
    چیکار کنم بفهمه کارش درست نیست و بیشتر با من وقت بگذرونه

    توروخدا کمکم کنین خیلی بهم ریختم
    خودش هم مرخصی نداره منو ببره معلوم نیست کی بشه شاید تا تعطیلات بعدی نتونه

    حوصلشو ندارم دوس دارم فقط بهش حرص بدم رو سرش داد بزنم
    ویرایش توسط pbsm : دوشنبه 08 دی 93 در ساعت 00:51

  2. کاربر روبرو از پست مفید pbsm تشکرکرده است .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    فقط كاري نكن پشيمون اگه مرد خوبيه نذار يه حرف باعث پشيمونيت شه تو عصبانيت خودتو اذيت نكن هيج ادمي بي عيب نيست غصه نخور با وايبرو و تكنولوژيدجديد دلتنگيتو كمتر كن نذار نسبت بهش احساست عوض شه مردا هركدوم به يه چيز علاقه دارن مثلا همسرمن به لباس علاقه داره ميره يه دفعه ٢ ميليون لباس ماركدارميخره مياد اين عيب نيست زندگيتو بخاطر اين مسائل بهم نريز فك نكن تو جدايي حلوا خيرات ميكنن يه روز پشيمون ميشي كه خيلي ديره فقط به اعصابت مسلط باش كتاب بخون خودتو سرگرم كن
    بعدشم به هيچ عنوان همسرتو تنها نذار تنهايي بد بلاهايي به سر زندگيا مياره
    زندگيتو خرااااب نكن دوستم اينا مشكل نيست بيا بشين ببين امثال من چه مشكلاتي داريم اونوقت خداروشكر كنو بچسب به همسرت دوسش داشته باش بهش افتخار كن تا اونم همين حسو بهت بده

  4. 2 کاربر از پست مفید Sahar51 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), pbsm (سه شنبه 09 دی 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 23:56]
    تاریخ عضویت
    1393-10-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست خوبم. دلتنگي شما براي خانواده قابل درکه اما شما روز اول اين مسئله رو پذيرفتي پس نبايد زير قولت بزني. چون شما تو اين شهر تقريباتنها هستي خيلي رو رفتارهاي همسرت دقت ميکني. عزيژم کلاساي تفريحي اموزشي برو تا هم سرگرم بشي هم يه چيزي ياد ميگيري و هم دوست و همصحبت خوب پيدا ميکني . اگه شرايطشو داري يه ني ني هم ميتونه حسابي سرتو شلوغ کنه اگه مشکل خاص ديگه اي با همسرت نداري زندگيتو با رفتن تلخ نکن .

  6. 2 کاربر از پست مفید nasim.b تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), pbsm (سه شنبه 09 دی 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-07
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,792
    سطح
    24
    Points: 1,792, Level: 24
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    203

    تشکرشده 153 در 66 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی سحر جون که وقتتون رو برا من گذاشتین درسته من این شرایطو قبول کردم اما حداقل یکم درک کنه من بخاط خودش اینجام یکم از علایق متفرقش کم کنه من راضیم دوسش دارم که بخاطرش این شهرو دلتنگی خانوادمو تحمل میکنم.
    وقتی به عواقب کارم فک کردم نتونستم واقعا بذارمو برم چون هم غرور همسرم دامنه دار میشد هم خودم بخاطر غرورم نمیتونستم برگرددم.
    برا اینکه اعصابم اروم شه رفتم خونه دوستم تنهایی دوباره به سرم نزنه بعد همسرم خودش زنگ زد دید واقعا نرفتم گفت سعی میکنم مرخصی یه روزه هم شد بگیرم ببرمت

    و ممنون نسیم جون. که نظرتتو در اختیارم گذاشتی عزیزم من یه روز درمیون باشگاه میرم با یکی دوتا از اشناو دوست رفتا وامد دارم اما توجه مرد برام خیلی مهمتره چون من بخاطر همسرم اینجام نه بخاطر دوست و اشنا.
    نی نی نه خودم دوس دارم نا همسرم اخه یه سال و چندماه عروسی کردیم سن خودمم زیاد نیست من 23سالمه همسرم27 به قول شوهرم یکی باید مارو بزرگ کنه.

    دیروز ساعت 7اومد خونه البته ایندفعه بخاطر اضافه کارش بود از اونجا هم اومد دنبالم بردتم یه دور بازار چرخوند اما هرچی گفتم وایسیم یه کلاف بافتنی بخرم سرم گرم شه گفت خستم منم اسرار نکردم اما کار خودش بود تا ده شب خستگی معنی نداشت براش. برا من خسته میشه

    منم دیشب تا شام بذارمو ظرفارو حاضر کنم گذاشتم هرچقد دوس داره تو اینترنت دور دور کنه بعد شام تبلتشو گرفتمو گفتم از این به بعد شبی یه ساعت اونم وقتی من مشغول کاریم حق استفاده از تبلتو داری.حالا قصد دارم از این به بعد هرشب همین کارو کنم
    ویرایش توسط pbsm : سه شنبه 09 دی 93 در ساعت 08:17

  8. کاربر روبرو از پست مفید pbsm تشکرکرده است .

    rayehe (سه شنبه 09 دی 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 خرداد 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1393-3-02
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,376
    سطح
    29
    Points: 2,376, Level: 29
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 53 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم محترم
    شما بايد يه كاري بكنيد كه اون كار شما نسبت به علايق ش از جمله ماشين و اينترنت براش جذاب تر باشه، خودتون بايد بگرديد و ببينيد اون چيه، با مردتون صحبت كنيد، از دغدغه هاتون بگيد براش، و از اون هم نظر بخوايد واسه تفريح و بيرون رفتن تون برنامه بريزيد، نه طوري اون خسته بشه بلكه انرژي بگيره، سر فرصت هم وقت بذاريد و به ديدار خانواده تا ن بريد، البته اولويت اول شما شوهرتون و خانواده دو نفره تون هستش بعد ديگران، موقع بيكاريتون هم واسه خودتون برنامه بذاريد، فيلم نگاه كنيد، كتاب بخونيد، ورزش كنيد، زبانتون رو تقويت كنيد، اگر بتونيد دلشو بدست بياريد همه كار ميتونيد بكنيد، مطمئن باشيد، باهاش لج نكنيد و بهش احترام بذاريد. چيزي كه به ذهن من رسيد. موفق باشيد.

  10. 2 کاربر از پست مفید kohyar1360 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), pbsm (سه شنبه 09 دی 93)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    عزیزم همسر خوبی داری باید قدرش رو بدونی و میدونم که میدونی و به خاطرش شهر و خونواده ات رو ترک کردی . ولی به خاطر این هیچ وقت سرش منت نگذار . چون یه دختر وقتی ازدواج میکنه از خونواده پدری جدا میشه و باید وابستگیهاش رو کم کنه . شما هم اینکار رو کردید . و کار منطقی هم همینه . ولی بیشتر اقایون همین طورن و اغلب دچار روزمرگی و غرق علایق خودشون میشن . سعی کن وقتی چیزی یا کاری ازش میخوای زیاد تکرارش نکنی . تکرار کار رو بدتر میکنه . فقط یکبار بگو . و بعد ولش کن . یعنی از ذهن خودت هم خارجش کن . بعد از مدتی میبینی وضعیت بهتر میشه .عادت میکنه با یکبار گفتن انجام بده . اگر هم نداد خودش رو مدیون حساب میکنه . و دیگر اینکه شما هم با کارهای مورد علاقه ات خودت رو سرگرم کن تا کمتر حوصله ات سر بره . و شبها اگه ایشون دوست داره تو اینترنت باشه میتونید باهم اینکار رو بکنید و هم از اینترنت و هم از باهم بودن لذت ببرید . و هیچوقت خونه ات رو ترک نکن . امیدوارم همیشه شاد و خوشبخت باشید .

  12. 3 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), pbsm (سه شنبه 09 دی 93), آنیتا123 (سه شنبه 09 دی 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-07
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,792
    سطح
    24
    Points: 1,792, Level: 24
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    203

    تشکرشده 153 در 66 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی اقای کوهیار که وقت گذاشتین برا تایپم.
    من همه جوره باهاش راه میام ولی کلا با خرید و بازار الرژی داره. میاد خونه خیلی گرم وصمیمی از استقبال میکنم اکثر مواقع خودم توصحبت روزانه باهش پیش قدم میشم که فقط با حرفای یه کلمه ایی اون روبه رو میشم که بحثم میشه و قهر میکنم باهاش اونم اول مطالب واجب اینترنشو میخونه و جواب میده بعداز چند ربع میاد از دل من در میاره. اینکارش بدتر حرصم میده

    مثلا الان دو ماه بیشتره میگم باید برم ازمایش کلی بدم. باید واسه هم دندون خودت هم دندون من وقت بگیری چند ماه سهل انگاری میکنه و پشت گوش میندازه.ولی ماشالا واسه کار خودش زیر سنگم شد وقت گیرمیاره

    رابطمون تا وقتی من ازش چیزی نخوام خوبه وقتی میخوام اون انجام نمیده یا دیر انجام میده واقعا تلخ میشه برام ازش متنفر میشم هر چی نباید بگمو بهش میگم.

    راس میگن این پدر مادرا که این اینترنت و گوشی پدر جوونای مارو در اورده

  14. کاربر روبرو از پست مفید pbsm تشکرکرده است .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 خرداد 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1393-3-02
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,376
    سطح
    29
    Points: 2,376, Level: 29
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 53 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد
    ببينيد من فكر مي كنم كه شما خيلي زود از كوره در ميريد، يه مقدار صبر و تحملتون رو ببريد بالا، ما آدما يه اشتباهي مي كنيم اينه كه ميخوايم طرف مقابلمون مثل ما فكر كنه و هموني بشه كه ما ميخوايم،ولي اينطوري نميشه، بايد سعي كنيد نقاط مثبت و مشابه رو پررنگ و موارد اختلافي رو بهش اهميت ندي، نميدونم شوهرت تويه پول خرج كردن واسه تو و زندگيت سخته شه يا نه، اگه كه نباشه خيلي بهتره، سعي كن يه مقداري از كارا رو خودت انجام بدي، وقت دكتر بگير و ازش بخواه كه باهات بياد، آقايون رو مسائل پزشكي حساس نيستند شما اينكارو بكن، ضمنا يه خورده از تحصيلات خودت و شوهرت و كار ايشون هم بگو ببينيم چه جوريه، ضمنا ايشون تويه اينترنت دنبال چي مي گردن، شما مي دونيد؟به هر حال با توجه به بسته بودن فضاي مملكت و بروز شدن اين فناوري ها يه مقدار طبيعيه ولي زياديش هم خوب نيست، سعي كنيد جاي اينترنت رو براش بگيري، با هم بشينيد و فيلم نگاه كنيد، خيلي خوبه.
    مرسي.

  16. 3 کاربر از پست مفید kohyar1360 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), pbsm (سه شنبه 09 دی 93), sahar67 (چهارشنبه 10 دی 93)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-07
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,792
    سطح
    24
    Points: 1,792, Level: 24
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    203

    تشکرشده 153 در 66 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی واحد عزیز که توجه کردین به تایپم
    همسرم همیشه خودش پیش قدم میشد برا رفتن به شهر خودم یا سر زدن به خانوادم این بار بخاطر نداشتن مرخصی نشد بریم درکش میکنم دست خودش نبوده.
    اما چقد باهاش بشینم پای مطالب مردونه و ماشین بازی تازه تو وایبر یه گروه درست کرده.نمیشه تکرار نکنم اینطوری اصلا انجام نمیده فراموش کار هم میشه بدتر.

    اقای کوهیار بیشتر تو سایت مطالب علمی از ماشینای مختلف و وایبر هرزگاهی فیسبوک الان یه بازی هم اضافه شد به کارای تبلتش.
    24ساعت تبلت دستشه سرکار تو خونه مهمونی.
    مثلا خدانکنه یه کوچولو داشبورد ماشین تق کنه میشه کار دو روزش که در بیاره صدای اون تق که از داشبورد ماشین اومد چی بود واز کجاست.
    خودم فوق دیپلیمم حسابداری همسرم لیسانسه کامپیوتر و کارمنده بانک.مامانش میگه از بچی عاشق کامپیوترو سیستم و ماشین بوده.
    واسه من هم بخواد چیزی بخره اولش بهونه میاره ولی بخواد بخره بهترین و گرونترین چیزو میخره. اصلا برا خرج کردن خساست نمیکنه حوصله واسه چرخیدن تو بازارو وخرید کردنو نداره.اخه خودمم هنوز به این شهر عادت نکردم تاحالاهم تنهایی دکتر نرفتم تا این سن..

    خیلی ادم حساس و ضعیفی هستم واقعا دارم روحیمو از زندگیم از دست میدم با کوچیکترین بحث یا دعوایی.

    احساس میکنم پایهای زندیگم داره سست میشه دعواهامون داره بیشتر میشه واقعا.
    همسرم میگه من حساس شدم ولی واقعا اینطور نیست اون دیگه جلو خانوادش حرمتی برام نگه نمیداره مثلا دیشب داشتم تو لاین با دختر داییم حرف میزدم اونم درمورد مساءل حاملگی وبارداری یکی که قرار نبود کسی از این موضوع باخبر بشه اخه سنش خیلی بالا بوده شوهر منم تو جمع برگشته میگه کیه این همه پیغام میده منم گفتم دختر داییمه
    اونم برگشته میگه چیه داری بهش یاد میدی ببینم چی میگین
    خیلی اعصابم بهم ریخت جلو مامانشو خواهروپدرش. گفتم مساءل زنانست نمیشه بخونی
    اوناهم یه جور نگاه میکردن واقعا شک کردن انگار چیزی هست خیلی خجالت کشیدم
    این یه مدل ناراحتی و بحثامون بود
    خیلی ناامیدمیشم از ادامه زندگیم بعداز هر بحثی حس میکنم دارم به بن بست میرسم تا حدی که به خودکشی هم فکر میکنم

    خیلی حالم بده واقعا دیگه درکم نمیکنه و حرفام براش ازاردهندست قبلا حداقل به اشتباهش پی میبرد الان توروم وایمیسته خیلی احساس بی کسی میکنم

    ولی صبح خواست بره سرکار اومد بغلم کرد وکلی بوسم کرد که من صبونه تورا میخوام(بهونه بود که باهاش اشتی کنم اخه هیچوقت صبحونه نمیخوره بزور باید بهش بدم).

    چرا اینقدر من ضعیف ونفس شدم چرا احساس میکنم باهر بحثی جدا میشیم فکر خودکشی تو سرم میاد؟؟

  18. کاربر روبرو از پست مفید pbsm تشکرکرده است .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    سلام
    خیلی جالبه حرفاتون چقدر مشکلاتتون شبیه منه به نظرم یه ذره بیشتر صبور باشین من درکتون میکنم چون منم همیشه از دست شوهرم که همیشه سرش به کارو لب تاپه حالم همینه
    منم از تمام خونوادم دورم وهیچ کسو اینجا ندارم در طول روزم کلا 4 یا 5 ساعت پیش همیم اما من سعی میکنم نذارم این مسائل روی احساسم به زندگیم و همسرم تاثیر بذاره این
    یه مشکله که باید حل بشه از رفتار همسرتون معلومه دوستون داره پیشنهاد خاصی ندارم چون خودمم درگیر مسئله ی مشابهیم فقط خواستم بدونید تنها نیستید
    ویرایش توسط sahar67 : چهارشنبه 10 دی 93 در ساعت 13:07

  20. 2 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 10 دی 93), pbsm (چهارشنبه 10 دی 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  2. سرد شدن نسبت به همسر بدلیل مشکلات زیاد
    توسط سناریا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 18:34
  3. از اینکه خیلی زیاد عاشق شوهرمم خسته شدم چون مشکلات زیادی برام ایجاد کرده
    توسط مهشید93 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 دی 93, 15:23
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 خرداد 93, 10:55
  5. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.