سلام
یه مشکلی داشتم مختصر بیان میکنم لطفا منو راهنمایی کنید.
داماد اول خانواده ما از همون اول که به خانواده ما وارد شد با پدر و مادرم سر مسایل مختلف دعوا میکرد و همون اول هم پدر و مادرم رو تهدید کرده بود که اگه پدر و مادر و خانوادش از مشکلات و دعواهاش چیزی بفهمن بچتون رو طلاق میدم.پدر و مادر من هم برای اینکه زندگی بچشون خراب نشه همه این ده سال سکوت کردن و با وجود مشکلات زیاد هیچ چیزی نگفتن.
تا اینکه یک ماه گذشته سر یه موضوعی یه بحث و دعوای جدی بین منو خانوادم و دامادمون پیش اومد بطوری که به یه هفته نرسید پدرمن سکته کرد و بیست روز در بیمارستان بستری شد!
اما باز هم پدر و مادرم سکوت کردن و چیزی نگفتن ولی خانواده دامدمون به این که مشکلی بین ما هست شک کردن.
الان قراره به مناسبت یلدا برای خواهر کوچکترم داماد دومیه مهمونی بگیرن و پدر و مادرم هم میخوان که داماد اولمون حضور داشته باشه (اونم از خداشه) تا با ظاهر سازی نشون بدن هیچ مشکلی نیست.
ولی من اصلا نمیتونم اون رو تو خونمون سر یه سفره ببینم.(سر اون دعوا یقه من رو گرفت و کتک کاری کرد و به پدرم فحش داد و...)
الان اگه من در اون مهمونی چیزی بگم یا حضور نداشته باشم برام بد نمیشه؟
بهترین کاری که میتونم انجام بدم چیه؟
واقعا دیگه نمیتونم این پنهان کاری ها رو تحمل کنم!به اشتی کردن هم فکر نکنید چون راه برگشتی نداره و جلوی پدر و مادرم هیچ جایگاهی نداره فقط برای حفظ ابرو اونا هم سکوت کردن.
لطفا منو راهنمایی کنید.با تشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)