س. دوستان من خیلی بدبختم تو خونواده فوق العاده فقیر و متعصب ب دنیا اومدم خونواده ای که پدر و مادر همیشه با هم تفاهم نداشتن و جر و بحث داشتن در حد آبروریزی. من تو این خونواده بزرگ شدم تو خونه هیچوقت دیده نشدم نه تو خونواده نه محیط دانشگاه .من تا الان یه خاستگار نداشتم اصرافیان و خونواده با طعنه بهم میگن مادرم همیشه ب من سرکوفت میزنه نمیدونم گناه من چیه؟! بعضیا میگن صبر کن.. اما صبر تا کی؟! 26 سالمه ی روز خوش ندیدم. زندگی ب قیمت تحقیر شدن؟! من الان ارشد دارم دیگه چ کار کنم؟! آدم بی سوادی ک نیستم چقد خودمو گول بزنم فردا روز خوبیه چقد خودمو شاد نشون بدم و با چیزای الکی سرگرم کنم.انقد از بی توجهی تو خونه خستم ک تصمیم ب خودکشی دارم هیشکی منو حساب نمیکنه من حدود یک سالی میشه تو جمع های فامیلی نیستم اما هیشکس براش مهم نیست.. خدایا مگه من آدمت نیستم حق من این زندگی نبود
علاقه مندی ها (Bookmarks)