به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array

    اصلی ترین مشکل خواستگارم بچه ننه بودنه.

    سلام دوستان

    توی تاپیک قبلیم گفتم خواستگاری دارم که چند بار با هم بیرون رفتیم.خواستگارم مرتب از من جواب

    میخواد.

    پدر و برادرم هم موافقن.مخصوصا پدرم.میگن اونقدر دست دست میکنی که اونا سرد میشن.

    ممنون میشم توی تصمیم گیری بهم کمک کنید.

    ایشون با مادرش زندگی میکنه.از سن کم رفته سرکار.بعدشم در کنار کار درس خونده.



    از نظر مالی مادرش رو حمایت میکنه.

    موقعیت کاری خیلی خوبی داره.خودش خونه خریده.برای مادرش هم یه خونه مستقل تهیه

    کرده.

    مرد مهربونی به نظر میاد.از من خیلی خوشش اومده.یکی از نقاط مثبت من به نظرش مستقل

    بودنمه.

    ما دربارش،از محل کارش تحقیق کردیم.تنها نکته منفی که راجبش میگن بچه ننه بودنشه.

    مادرش چند بار رفته سرکار پسرش و از پسرش دفاع کرده و گفته کمتر بهش فشار بیارن.

    به گفته خودشون خیلی جاها رفتن خواستگاری به اصرار مادر.

    ظاهرا تو تصمیمهاش مادرش خیلی دخیله.

    بیرون رفتناش بیشتر با مادره.

    زیاد دوست صمیمی نداره.

    به نظر شما این مسایل چقدر میتونه مشکل ساز باشه؟این رو هم در نظر بگیرین که من 32 سالمه و دیگه باید تصمیممو برای ازدواج بگیرم.

    این رو هم بگم از نظر من علاقش و کمکش به مادر نشونه قدرشناس بودنشه و یه امتیاز مثبته براش.

    فقط میترسم این علاقه در واقع وابستگی شدید باشه.

    ممنون میشم راهنماییم کنین.به خصوص خانومها و آقایون متاهل.

  2. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    کیانا 93 (جمعه 05 دی 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 دی 93 [ 14:37]
    تاریخ عضویت
    1393-9-26
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    71
    سطح
    1
    Points: 71, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم.هیچ عجله نکن که مبادا اونا سرد بشن.خوبه که این آقا علاقه مند به مادر و قدردان زحمتاش هستن اماظاهرا ایشون خودشون آدم مستقلی نیستن و شاید یکی از دلایل جذب شدنش به سمت تو علاوه بر خصوصیات مثبتت همین عدم استقلال خودشه.کمبود خودش رو در وجود تو جستجو میکنه.
    ویرایش توسط آندریا : پنجشنبه 04 دی 93 در ساعت 10:40

  4. 3 کاربر از پست مفید آندریا تشکرکرده اند .

    paniz93 (جمعه 05 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93), صبا_2009 (پنجشنبه 04 دی 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    طبق عنوانی که برا تاپیکتون انتخاب کردین یعنی به این نتیجه رسیدین که به قول خودتون بچه ننست.خوب دیگه ببینید با این شخص میتونید کنار بیایید یا نه.البته اینو بگم که بعضی جاها خواست خود آدم نیست که اطرافیان یه کاری انجام بدن ولی اطرافیان انجام میدن.حالا میمونه روبرو شدن با اون دخالت که ایشون مطمینن چون مادرشون اینکارو کردن نخواستن بی احترامی کنن.مطمین باشید خوشایند هیچ آدمی نیست که در حقش اینکارو کنن.البته خوب ایشون هم برخورد درست رو بلد نبودن تا جلوگیری کنن.به هر حال شما در آینده با ایشون صد در صد مسایلی از این دست خواهید داشت مگر اینکه شیوه درست برخورد رو یاد بگیرن.ضمنن عبارت بچه ننه عبارت بسیار زشتیه و در حق هیچ مردی بکار نگیرین چون شما درباطن زندگی ایشون نیستید و نمیتونید قضاوت کنید

  6. 3 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 05 دی 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 04 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام دوستم.

    سریع میرم سر اصل مطلب!!!:-)

    دختر خاله من داشت ازدواج میکرد دقیقا تو تحقیقات گفتن اقا پسر تنها ایرادش بچه ننه بودنشه!!!!!

    رییسش گفت برای گرفتن فلان مجوز مادرش اومده بود!!!!!!! دختر خالم چون همه چیز خواستگارش خوب بود قبول کرد.
    واقعا همه چیز پسره خوبه ها اما همون بچه ننه بودنش شد مشکل!سر هر چی قهر میکنه!!!!!جلو جمع یه چیزی می خواد عین بچه ها شونه هاش می ندازه بالا و می گه فلان غذارو می خوام مثلا!!!!

    سوار هواپیما نمیشه میترسه!مسافرت طولانی نمیره چون سختشه!....امکان ترفیع رتبه و حقوقش هست اما میگه نمی تونه سختی کار زیاد و مشکلات اون مقام بالاتر قبول کنه.دخترخالم میاد دیدن مادرش زنگ میزنه برو با مامانت اینا تو منو دوست نداری!!!!!!!!

    وای رو اعصاب دختر خالمه.طوری که میگه کاش اون یه جمله بچه ننه بودنش جدی میگرفت.

  8. 6 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 05 دی 93), paniz93 (جمعه 05 دی 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 05 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93), اثر راشومون (پنجشنبه 04 دی 93), صبا_2009 (پنجشنبه 04 دی 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    سلام آنيتا جان
    اولا كه استفاده از لغت بچه ننه براى يك مرد اصلا قشنگ نيست و به نظرم خيلى لغت پيش پا افتاده و زشتيه، حواست باشه كه اين لغت رو يه وقت مقابل ايشون استفاده نكنى
    در مورد اين كه ايشون چقدر به مادرشون وابستگى دارند، خودت ميتونى متوجه بشى، مثلا اين كه بدون اجازه مادرش كارى نمى كنه، شمارو با مادرش مقايسه مى كنه، مادرش از تمام تصميمات و به اصطلاح رازهاش باخبره، از مادرش كمك و حمايت (معنوى، مادى، عاطفى) مى گيره، همه جا همراه مادرش ميره و خيلى چيزهاى ديگه
    فراموش نكن كه ممكنه اين آقا به خاطر شرايط زندگى، كفالت مادرشو به عهده گرفته باشه، و نسبت به مادرش احساس مسيوليت كنه، كه خب اين مساله با وابستگى به مادر خيلى فرق داره
    شما ميتونى مستقيم با خودش هم در اين مورد صحبت كنى
    بگيد كه استقلال و زندگى مستقل زناشويى تا چه حد براتون اهميت داره، و مطمين شيد كه تصميمات ايشون تا چه اندازه به تصميماتى كه مادرش ميگيره وابسته هست، با مادرشون سر صحبت رو باز كنيد و بيشتر بشناسيدش كه آيا شخص كنترل گرى هست يا نه، ايشون چون پدر هم ندارن (راستى تحقيق كردين كه پدرشون كجاست؟) ممكنه بخشى از مسيوليت زندگى مادرشون رو به عنوان يه مرد متحمل شده باشن كه اين رابطه خيلى متفاوته و به نظرم نشان از مردانگى و مسيوليت پذيرى بالاى ايشون هست تا وابستگى! مخصوصا كه براى مادرشون خونه جدا تهيه كردند و .... به هرحال بايد با خودشون دو مورد استقلال فكرى و عملى صحبت كنيد، و اين كه حواستون به زنگ خطرها هم باشه، ايشالا بهترين تصميم رو بگيرى

  10. 8 کاربر از پست مفید sasha تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 04 دی 93), ebi-larynx (شنبه 06 دی 93), inventor (جمعه 05 دی 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 05 دی 93), واحد (یکشنبه 14 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 04 دی 93), صبا_2009 (پنجشنبه 04 دی 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام آنیتا جان

    شما خودتون به راحتی میتونین این مسئلرو با ارتباط بیشتر و بدون عجله برسسی کنید.. مرد هایی که اینطورن به راحتی از رفتاراشون مشخصه.. شاید از اون دسته مردایی هستن که به خانوما یا مادرشون زیاد احترام میزارن اونوقت خیلیا این صفت رو بهشون نسبت میدن... اما اگر به طور کلی بخواین تصمیم بگیرین خب عزیزم شما الان کاملا میدونین ایشون به مادرشون کمک میکنن یا وابستن چون فقط همدیگرو دارن... به خاطر همین درسته قدر شناسی و احترام خوبه .. اما خودتون باید ببینین چطور ادمی هستین؟ توانایی اینو دارین که مادر ایشونو مثل مادر خودتون بپذیرین یا نه حساسین... اینکه تمایل دارین همیشه اولویت همسرتون شما باشین یا با این مسئله کنار میاین که همسرت به مادرشون مثل دوران مجردیشون وابسته یا هواشونو داشته باشه؟ اینا دیگه به شخصیت شما بر میگرده... اما حالا که فرصت دارین همدیگرو بشناسین حتما رفتاراشون بیشتر بررسی کنید.. امیدوارم بهترین تصمیمو بگیرین

  12. 3 کاربر از پست مفید ida bahrami تشکرکرده اند .

    واحد (یکشنبه 14 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93), صبا_2009 (پنجشنبه 04 دی 93)

  13. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    اگر بچه مامانی بود می تونست در کنار کار درس بخونه؟خونه بخره؟پیشرفت کنه؟

    کسی که پدر نداره (خواهر و برادر م نداره؟) مسلمن وابستگی بیشتری به مادرش

    پیدا می کنه.

    اصلن بگو این بچه مامانی بودنشو چه کسانی گفتن؟اینکه مادرش رفته از پسرش

    دفاع کرده؟یا با مادرش رفته خاستگاری؟اینکه تفریحشو به جای اینکه با غریبه ها

    بگذرونه با مادرش می گذرونه؟

    تنها صفتی که به خاستگارت نمی خوره،بچه مامانی بودنه.


  14. 6 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    inventor (جمعه 05 دی 93), love less (پنجشنبه 04 دی 93), Mr DaNi (جمعه 05 دی 93), کیانا 93 (جمعه 05 دی 93), واحد (یکشنبه 14 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    ببخشید من یه نظر کلی بدم با توجه به حرف های اقای فرهنگ.

    الان واقعا تو رشته های مهندسی و.... فوق لیسانس و دکتری و کنار کار درس خوندن معیار نیست.اگه تعصب نداشته باشیم واضحه که دیگه الان دانشگاه های علمی کاربردی و پودمان و ازاد و......به راحتی دوره های تکمیلی میذارن و با هفته ای دو روز کلاس دکتری هم میدن.
    مگر اینکه مثلا دانشگاه های مادر و تاپ......
    اصلا اصلا نه برای دختر نه پسر فوق لیسانس و دکتری ذره ای ملاک بر با عرضه بودن نیست...متاسفانه اتفاقیه که تو جامعه افتاده و این مدرک ها بی ارزش شدن و به دست اوردنشون راحته.

  16. 7 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    paniz93 (جمعه 05 دی 93), szd (پنجشنبه 04 دی 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 05 دی 93), آویژه (پنجشنبه 04 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93), اثر راشومون (پنجشنبه 04 دی 93), صبا_2009 (پنجشنبه 04 دی 93)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    به نظر شما این مسایل چقدر میتونه مشکل ساز باشه؟
    خب بستگی داره، برای شما چقدر مسله مهمی باشه، مثلا بنظر من، مشورت گرفتن از بزرگترها اون هم اول زندگی برای منی که جوانی نا پخته و کم تجربه ای هستم نه تنها بد نیست تازه مفید هم هست.

    استفاده از تجارب بزرگترها بسیار هم عالیست . ( بشرطی که آن بزرگتر از نظر ما انسانی عاقل و بالغ و باتجربه و پخته ای باشند )

    اما این چیزایی که گفتین خیلی کلی بود، باید جزیی تر بررسی کنین.
    باید دید مثلا تو چه مسایلی از مادرشون مشورت خواستن، و نتیجه اون مشورت و دید! آیا مادرشون مشورت میکنن و در نهایت تصمیم نهایی باخود ایشونه یا خیر مادرشون بجای ایشون تصمیم میگیرن!و نظرشون و تحمیل میکنن! این دو خیلی با هم تفاوت داره!


    مسایل بپرسین، نتیجه مشورت هم بپرسین، اونوقت ببینین آیا خواستگارتون مجبور به قبول تصمیم مادر بودن؟ یا خودشون به این نتیجه رسیدن!
    آیا نتیجه مورد قبول بوده؟ از نظرتون خواستگار اگه در اون مسله ای که از مادر نظر خواهی کردن و بخواست مادر گوش دادن ضرری دیدن و این ضرر و توجیه هم میکنن؟

    مثلا فرض کنین من در تمام تصمیمات زندگیم اول با مامانم و بابام مشورت میکنم، بعد بهترین تصمیم و میگیرم، بعد به بهترین تصمیم عمل میکنم، حالا یا نتیجه خوبه یا بد! مهم اینه من با مشورت از نظر خودم بهترین تصمیم و گرفتم!

    ولی برخی اوقات هست، نه، من همیشه مجبورم به حرف خانواده گوش بدم، گاهی اوقات بهترین تصمیم و خودم گرفتم یا حتی بهترین تصمیم و همسرم گرفتن ولی باز هم طبق عادت و طبق عدم استقلال تصمیم گیری که داشتم به حرف خانواده کردم، ضرر هم دیدم، در اینجا دیگه نمیشه گفت من انسانی مستقل هستم ، اینجا بله، به دفعات مختلف اگه تکرار بشه منجر به ایجاد کدورت و مشکلات زیادی میشه!

    در اینجا من وابستگی افراطی به خانواده ام دارم! تازه مخصوصا اگه از ضرری که دیدم و تصمیمات غیر منطقی خانواده ام دفاع هم کنم! !!! دیگه اصلا نمیشه گفت من انسانی مستقلم!

    این مسله میتونه مسله ای مهم باشه، ولی اطلاعات صورت مسله هنوز کافی نیست، نیاز هست برای حل مسله اطلاعاتتون و بیشتر کنین، مولفه هایی در مسله وجود داره که هنوز مجهول هستن!

    راستی اینطور که من متوجه شدم این آقا فقط مادرشون و دارن، و مادرشون هم فقط همین پسر و دارن، اگه درست متوجه شدم، پس باید این مسله و هم درک کنین، کمی وابستگی مادر به فرزند طبیعیست، و شرایط خانواده ایشون کمی خاص تر از خانواده معمولیست، پس مطمعنا وظایف ایشون خیلی بیشتر از وظیفه یک پسریست که پدر و برادرو خواهر و داماد و عروس های دیگری هم دارد.

    حتی وظیفه شما هم اگه ان شالله عروس این خانواده شدین کمی نسبت به سایر عروس ها در قبال ماور شوهرتون بیشتر خواهد بود.

    اینکه برای مادرشون خونه گرفتن، نشان از مسولیت بالاییست که ایشون نسبت به مادرشون دارند و کاملا هم طبیعیست.

    درمورد اینکه مادرشون سر کار فرزندشون رفتن، بهتره قضاوت عجولانه نکنیم ما اطلاعات مسله امون کافی نیست، باید از خودشون هم بپرسین، ممکنه ایشون چون فقط مادرشون و دارند با مادرشون در مورد اتفاقی که در شرکتشون افتاده درو دل کردن، مادران هم که دلسوز فرزندانشان هستن، همیشه هم فکر میکنند فرزندشون پنجاه سالش هم بشود بازهم بچه است، خواستن خودشون درحد خودشون به فرزندشون کمکی کنند.
    ممکن هست حتی فرزندشون از این حرکت مادرشون قبل از وقوع بی اطلاع بوده اند.

    پس بهتره در خصوص این مسله هم اطلاعاتتون و کاملتر کنین، از جواب و عکس العمل ایشون بهتر میتونین تصمیم بگیرین.
    چون ممکنه فقط یک قضاوت نادرست باشه .

    یک مثال میزنم تا حرفمم و بهتر رسانده باشم :
    من، یک برادر کوچولو دارم، تازه مادر هم نیستم، اینیم که میگم کوچولو، سوم دبیرستانه! !!

    تا حالا دوبار تو زندگیم از این حرکتای مادر ایشون حالا به یک صورت دیگری ولی بهمین شکل انجام دادم، درصورتی که بنده خدا داداشم بی اطلاع بودن و تازه بعد از حرکت من و حرفهای زده شده من از دوستاش و فامیل شنیده من چکار کردم، حتی مامان طفلکمم بی اطلاع بوده، من بصورت خودجوش خودم اینکارو کردم، ولی این دلیل نمیشه بگند برادر من *بچه ننه * است، این حرکت من بوده به برادرم ربطی نداشته! تازه خودمم از کارم پشیمون شدم، از اون به بعدم تصمیم گرفتم بذارم خودش از پس کارهای خودش بربیاد.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 04 دی 93 در ساعت 23:04

  18. 5 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 04 دی 93), inventor (جمعه 05 دی 93), Naashena (جمعه 05 دی 93), szd (جمعه 05 دی 93), آنیتا123 (جمعه 05 دی 93)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام و تشکر از همه دوستای مهربونم

    اول بگم اینکه گفتم بچه ننه،لغتیه که توی تحقیقات همکاراشون به کار بردن،و روز خواستگاری مادرشون هم گفتن که

    یکی از همکارها اینجوری راجبشون میگن.من خودمم با به کارگیری این کلمه موافق نیستم.

    بله،ایشون مسوول مادرشون هستن.حتی از لحاظ مالی،ازش در مورد تصمیم گیریش پرسیدم و گفتم استقلال برام مهمه،

    اونم گفتش که من با مادر مشورت میکنم ولی در نهایت خودم تصمیم میگیرم.

    به خاطر کارش چند سالی دور از مادرش بوده.

    در کل منم به مادر خودم خیلی علاقه دارم و تا حد توانم هم بهش میرسم.اینکه گفتین میتونم با این مساله در مورد

    اون کنار بیام یا نه،من کلا برای مادرها خیلی احترام و ارزش قاءلم.

    و کلا آدم عاطفی هستم،حتی همین الانم با اینکه فقط یه بار مادرش رو دیدم،حس میکنم دوسش دارم.

    حس میکنم میتونم با این قضیه کنار بیام،ولی اینقدر شنیدم که عروسها از دخالت مادرشوهر گلایه میکنن،

    بعضی وقتها فکر میکنم،شاید دچار اعتماد به نفس بیش از حد شدم که فکر میکنم میتونم با این موضوع کنار بیام.

    از لحاظ کمک مالش به مادرش،مشکلی ندارم،چون خودمم حقوقم خوبه،اونم درامدش خوبه،پس مشکلی پیش نمیاد.

    راستش من خودم با توجه به اینکه مادرش فقط همین یه بچه رو داره،اصلا دلم نمیاد از پسرش دورش کنم.

    فقط نگرانم که این وابستگی دو طرفه بیش از حد باشه.

  20. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    sasha (جمعه 05 دی 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.