به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array

    خواستگارم گفته میریم شهر خودشون برای زندگی موندم چیکار کنم

    سلام به همه دوستان همدردی
    الان ما تو وضعیتی هستیم که تقریبا همه چیز پیش رفته و فقط مونده که بریم مشاور و نظر مشاور رو بدونیم اما ایشون به من گفتن که تا یکی دوسال دیگه میخوان برگردن شهر خودشون من مشکلی با رفتن ندارم اما مادرم اینجا تنها میمونه نه که هیچکس نباشه همه خواهر و برادر و پدر و مادرش اینجا هستن اما من یه چیز دیگه ام ....بهش گفتم بزار فکر کنم درباره ای قضیه بعد بریم مشاوره
    حالا موندم چیکار کنم این مشکل رو به خاطر تمام خوبیاش بپذیرم یا نه؟؟؟
    خیلی به همراهیتون نیاز دارم
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  2. 3 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    M.S.H (چهارشنبه 20 اسفند 93), sevil73 (چهارشنبه 26 آذر 93), szd (چهارشنبه 26 آذر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام.
    خیره مایده جونم.
    فقط یادته تو تاپیک منم میگفتی!می خوای یه کیس خوبه بخاطر اینکه برای مادرت یه چیز دیگه هستی ول کنی؟
    تازه تو اون خونه هم که ارامش نداری؟برو یه استراحتی به اعصابت بده حالا برمیگردید شهرتون دیگه

    - - - Updated - - -

    سلام.
    خیره مایده جونم.
    فقط یادته تو تاپیک منم میگفتی!می خوای یه کیس خوبه بخاطر اینکه برای مادرت یه چیز دیگه هستی ول کنی؟
    تازه تو اون خونه هم که ارامش نداری؟برو یه استراحتی به اعصابت بده حالا برمیگردید شهرتون دیگه

  4. 3 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 26 آذر 93), maedeh120 (چهارشنبه 26 آذر 93), واحد (چهارشنبه 26 آذر 93)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط کیت کت نمایش پست ها
    سلام.
    خیره مایده جونم.
    فقط یادته تو تاپیک منم میگفتی!می خوای یه کیس خوبه بخاطر اینکه برای مادرت یه چیز دیگه هستی ول کنی؟
    تازه تو اون خونه هم که ارامش نداری؟برو یه استراحتی به اعصابت بده حالا برمیگردید شهرتون دیگه
    کیت کت جووووونم سلاام
    راستش نمیدونم اگه من برم مامانم کجا و با کی میخواد زندگی کنه آقا رضا گفت هر وقت خواستی باهم میایم پیش مامانت یه ماه یه ماه میاریمش پیش خودمون میگه من هرجا باشم برای خوشبختی تلاش میکنم چرا باید مخالفتی داشته باشید ...
    اما من نمیدونم ...یه دفعه برم جایی ک با هیچیشون آشنا نیستم ...
    از یه طرفم میگم انقدر اخلاقش و درکش خوبه و بالاست امکان داره اصلا احساس غربت نکنم

    - - - Updated - - -

    راستی کیت کت جان خودت یه سری گفته بودی قبول نکنم ... گفتی اونورا سالن درست حسابی نداره
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    مائده جان اگر این اقا همه معیارهای شما رو داره نمیتونی به خاطر تنهایی مادرت ردش کنی . اگر این مورد هم نباشه بالاخره با یکی دیگه شما ازدواج خواهی کرد . نمیتونی همیشه پیش مادرت بمونی . مادرت هم اینو میدونه . و خوشبختی تو از هر چیزی براش مهم تره . دعامیکنم هر چی به صلاحته همون بشه . انشا الله .

  7. 3 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 26 آذر 93), asal2013 (چهارشنبه 26 آذر 93), maedeh120 (چهارشنبه 26 آذر 93)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط واحد نمایش پست ها
    مائده جان اگر این اقا همه معیارهای شما رو داره نمیتونی به خاطر تنهایی مادرت ردش کنی . اگر این مورد هم نباشه بالاخره با یکی دیگه شما ازدواج خواهی کرد . نمیتونی همیشه پیش مادرت بمونی . مادرت هم اینو میدونه . و خوشبختی تو از هر چیزی براش مهم تره . دعامیکنم هر چی به صلاحته همون بشه . انشا الله .
    سلام واااحد عزیزم
    خب چرا اون خانوادش میرن اونجا ماهم باید بریم اما خانواده من اینجا تنها بمونه ... این انصاف نیست آخه .... من میترسم که برم اونجا با خانوادش بعد خیلی با ما رفت و امد کنن یا اینکه تو زندگیمون سرک بکشن ... من الانم هر روز با مامانم بحث دارم که چرا انقدر به مادر بزرگم اینا دایی و خاله هم وابستس میترسم ازدواج کنم این مشکل رو با همسرم هم داشته باشم
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  9. 2 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    sevil73 (چهارشنبه 26 آذر 93), szd (چهارشنبه 26 آذر 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آذر 94 [ 14:26]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    357
    سطح
    7
    Points: 357, Level: 7
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2,438

    تشکرشده 600 در 162 پست

    Rep Power
    51
    Array
    اگه همه معیار ها رو داره دیگه بله رو بگو :))
    مامانت هم یه جوری خودشو از تنهایی در میاره ...باشگاه میره ،اینور میره ، اونور میره
    نگران نباش

  11. 2 کاربر از پست مفید ali -guilan تشکرکرده اند .

    maedeh120 (چهارشنبه 26 آذر 93), sevil73 (چهارشنبه 26 آذر 93)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ali -guilan نمایش پست ها
    اگه همه معیار ها رو داره دیگه بله رو بگو :))
    مامانت هم یه جوری خودشو از تنهایی در میاره ...باشگاه میره ،اینور میره ، اونور میره
    نگران نباش
    مرسی علی آقا
    راستش خودم ترسیدم میگم نکنه بریم اونجا نزدیک باباش اینا خونه بگیره همش در رفت و امد باشیم ...
    مامانم بفهمه میخوام برم غوغا بپا میکنه ....
    خواهش میکنم کمکم کنید خیلی استرس دارم مغزم کار نمیکنه

    - - - Updated - - -

    چرا اینجا هیچکس نیست کمک کنه؟؟؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    خانم هایی که متاهل هستن اگر با خانواده همسر رفت و آمد زیاد دارن نظر بدن اونایی که رفتن یه شهر دیگه از خانواده خودشون دور هستن

    - - - Updated - - -

    مدیر همدرررررردی فرشته مهربون آقای کیواااااان کجااااااایید؟؟؟
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  13. 2 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 26 آذر 93), szd (چهارشنبه 26 آذر 93)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اسفند 93 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-14
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 40 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم گل
    ببین من هم موقعیت شبیه شما رو داشتم ولی دلیل اینکه خواستگارم میخواست شهر خودشون بمونه رو پرسیدم چون میخواستم بدونم دلیلش وابستگی به خانواده هست یا نه , که ایشون گفتن چون کار فعلیم و مسکن رو توی شهر خودشون دارن میخوان اونجا زندگی کنن و اصلا نگفتن چون مادرمینا اونجان واین از نظر من یعنی ایشون مستقل شدن رو میپسندن , ببین در مورد رفت و اومد خانواده شوهر هم به نظرم زیادی حساسی بالاخره خونه پسرشون هست ولی بهتر خونه مستقل و کمی با فاصله تهیه کنید این که توی یه ساختمون یا یه کوچه باشید شرایط شما رو که حساس هستید سخت میکه و سعی کنید در حد معمول برید خونه خانواده همسر مثلا فقط اخر هفته ها و مراسم خاص . در مورد مادرتون مطمئن باشید ایشون خوشبختی شما رو میخوان . خداروشکر الان خیلی راحت میشه از شهری به شهر دیگه رفت بعد ازدواج هم سعی کنید خودتون رو سرگرم کنید تا احساس دلتنگی و دوری کمتر بیاد سراغتون البته حتما با تلفن جویای حال مادرتون باشید و در مواقعی که امکانش هست به دیدارشون برید .
    موفق باشین
    ویرایش توسط girl66teh : چهارشنبه 26 آذر 93 در ساعت 13:48

  15. 3 کاربر از پست مفید girl66teh تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 26 آذر 93), maedeh120 (چهارشنبه 26 آذر 93), sevil73 (چهارشنبه 26 آذر 93)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    مائده جان شما وقتی ازدواج میکنی یعنی جزئی از خونواده همسرت میشی . نباید این ذهنیت ها رو از الان در خودت تقویت کنی . همسرت اقای فهمیده ایه و رابطه خانواده اش رو خودش مدیریت میکنه . فردی که تونسته استقلال مالی داشته باشه نباید ترس دخالت داشته باشه . شما با طرح این موضوعات خودت رو سبک نکن . شما خانواده همسرت رو هم اگر مثل خونواده خودت بدونی هیچ مشکلی پیش نمیاد . خودت رو درگیر هیچ چیز دیگه نکن و به همسرت واگذار . فقط در مورد دوری از مادرت باید با خودت کنار بیایی . شاید هم اصلا منظور همسرت رفتن نیست و داره شما رو امتحان میکنه تا ببینه چقدر حاضری همراهی کنی . باز هم میگم با هر کس دیگه ای هم ازدواج کنی باید از وابستگی به مادرت کم کنی و الا به مشکل خواهی خورد . هیچ مردی از همسر وابسته به مامانش خوشش نمیاد .همسرت باید اولویت اول شما باشه . خدای مادرت هم بزرگه نگرانش نباش .

  17. 3 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ali -guilan (چهارشنبه 26 آذر 93), asal2013 (چهارشنبه 26 آذر 93), maedeh120 (چهارشنبه 26 آذر 93)

  18. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    مرسی از شما دوستان خوب
    من اصلا به مامانم وابسته نیستم یک ماه هم برم مسافرت تا خودش زنگ نزنه من نمیزنم ...و میخوام که همسرم هم به خانوادش وابسته نباشه من حس میکنم که به خاطر خانوادش داره میره اما به من گفت که اینجا ادم صبح تا شب باید کار کنه نه تفریحی نه آرامشی اما اونجا بهتره اینارو خودش گفت گفت سه چهار ماه بعد عید میخواد بره .... درباره خونه هم گفت یا پیش بابام اینا یا جای دیگه ....
    من از باباش خوشم نمیاد مردیه که دوست داره همه بچه هاش زیر دستش باشن حتی میگفت مامانت هم میبریم پیش خودمون مامانم گفته بود من اصلا از اونورا خوشم نمیاد و طاقت نمیارم .... منم نمیخوام برم اونجا که اونا هر وقت مهمونی داشتن ماهم بریم بلند شم حمالی کنم ... از اینور که خیری ندیدیم لااقل اونور راحت زندگی کنم .... خیلی پر توقع هستن دوست دارن عروسشون واسشون بشوره و بسابه انگار که زمان قل قل میرزاست .....
    حرصمو در آوردن ... از این طرف یه جوری با حرفاشون رو مخت راه میرن که همین الان پاشی مشتاق بتازی سمت شهرشون از یه طرف هم یه طوری رفتار میکنن انگار عروس بیچاره باید در خدمت اینا باشه اینا منظورم باباش ....

    - - - Updated - - -

    خانم girl عزیز چرا به خواستگارت جواب مثبت ندادی پس ؟؟؟
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  19. 2 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    sevil73 (چهارشنبه 26 آذر 93), szd (چهارشنبه 26 آذر 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.