به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آذر 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1393-9-25
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    101
    سطح
    2
    Points: 101, Level: 2
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    احساس می کنم افسردگی گرفتم لطفاًراهنمائیم کنید

    سلام و عرض ادب و تشکر از سایت خوبتون..دختری 24و مجردم که با توجه خونواده و این همه بدبختی شرایط ازدواج رو هم ندارم مشکلات زیادی تو زندگی دارم افسردگی گرفتم پدرم معتاد و بیکاره و هر روز تو خونه همه با هم درگیری داریم خسته م.. تو محیط کارمم زیاد کسی دوستم نداره خسته شدم خیلی سعی کردم خودمو کنترل کنم ولی این اواخر مشکلاتم ب قدری زیاد شده ک بی اشتها و فوق العاده عصبی شدم ده کیلو وزن کم کردم لطفا راهنماییم کنین..گفتن" آرام باش و سعی کن تحمل کنی " گفتنش راحته خیلی داغونم داغون.. خواهشا به ایمیلم جواب بدین اگه امکانش هس تو جایی ک هستم مشاور نداریم..

  2. 5 کاربر از پست مفید marjan68 تشکرکرده اند .

    Mr.Anderson (سه شنبه 25 آذر 93), Old Boy (جمعه 28 آذر 93), sevil73 (سه شنبه 25 آذر 93), szd (سه شنبه 25 آذر 93), کامران (پنجشنبه 27 آذر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    من نمیدونم باید چی بگم
    فقط خواستم بیام بگم من به نوبه خودم تنها کاری مه از دستم برمیاد یعنی دعا رو براتون انجام میدم
    انشالا که زودتر شرایط خوب بشه
    انشالا که بعد از این دوره سختی هرچی زودتر آسونی زندگیتون هم برسه
    انشالا که بعد از ازدواج انقدررررررر زندگیتون خوب باشه که تلافی این روزا بشه
    ولی بچه هایی که تجربه ای دارن و سوادی دارن میان کمکتون به زودی

  4. 6 کاربر از پست مفید Mr.Anderson تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 25 آذر 93), rayehe (چهارشنبه 26 آذر 93), sasha (جمعه 28 آذر 93), sevil73 (سه شنبه 25 آذر 93), szd (سه شنبه 25 آذر 93), یه تنهای خسته (پنجشنبه 27 آذر 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    درک میکنم که ناراحتی و برات سخته و دوران بدی رو طی میکنی.
    من هم افسردگی رو طی کرده ام. و حالتهاتو درک میکنم.

    حالا میشه بهمون بگی توی خونه سر چی با هم درگیر میشید؟
    چند تا فرزندید؟
    تو فرزند چندم هستی؟
    رابطه ات با مادرت چطوره؟
    رابطه ات با خواهر و برادرات چطوره؟
    تحصیلاتت چیه؟
    در شهرتون چه امکاناتی وجود داره؟


    نگران نباش. به امید خدا درست میشه و این حالتت بهبود پیدا میکنه.

    یه چیز دیگه هم هست.

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 اسفند 93 [ 16:13]
    تاریخ عضویت
    1393-8-25
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    720
    سطح
    14
    Points: 720, Level: 14
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 44 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام امیدوارم هرچه زودترمشکلاتتون حل بشه منم بهخاطرمشکلاتی که توگذشته داشتم دچارافسردکی شدیدشدم وباتمام ترسی که ازروانپزشک وداروداشتم بهش مراجعه کردم وبامصرف بعضی داروهاتونستم مشکلاتموتحمل کنم تاتموم بشه واقعاواسه من معجزه کرداین داروهامخصوصاکه جدیداداروهای اومده که عوارض بسیارکمی داره. اگه واقعافکرمیکنیدمشکل افسردگیتون جدیه حتمابه یه روانپرشک مراجعه کنیدومطمعن باشیدتواین شرایط حالتون تعغیرمیکنه. یاحق

  7. کاربر روبرو از پست مفید pooya123 تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 26 آذر 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آذر 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1393-9-25
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    101
    سطح
    2
    Points: 101, Level: 2
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    س.مجدد دوستان عزیز با قرص کاملا مخالفم برادرم ی دوره مصرف میکرد داغون تر شده بود.. ما خونواده پرجمعیتی هستیم 4 برادر و یک خواهر

    - - - Updated - - -

    خواهرم ازدواج کرده و درگیر مشکلات خودشه با مادرم اصلا راحت نیستم هر وقت حرف میزنم گوش نمیده یا بنظرش حرفام مسخره س.. درگیری سر فقر.. اعصاب خوردیا و دعواهای بی دلیل با مادرم..شرایط پدرم.. و...نیاز ب کسی دارم ک حرفمو بفهمه و البته همه مون این نیاز رو داریم و من چون یک دخترم بیشتر... گاهی دلم خودکشی میخواد...

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بر شما دوست عزيز، من كوچيكتر از اونم كه به شما راهنمايي ارايه كنم، اما شغلم طوريه كه با أفراد مختلفي سر و كار دارم و به نوعي به اونها كمك ميكنم،. دوست عزيز شغلتون چيه؟ چقدر درس خوندي؟ برادرات كه مشكل اعتياد ندارن؟ به جز مشكل اعتياد پدرت و بيكاري ايشون مشكل ديگه اي هم دارين؟. از نظر مالي در چه سطحي هستين؟ اينارو پرسيدم كه حواست باشه كه توي زندگي چي داري و چي نداري؟ تو هنوز خيلي جووني و خيلي ميتوني به خودت كمك كني! ميدونم كه شرايط نامساعد خانوادگي روحيت رو كسل كرده، اما ندار اين مساله برات باور بشه! اگه باور كني كه همه چي تموم شده، خيلي سخت ميتوني خودت رو نجات بدي! عزيزم تو ميتوني با نيروي جواني و اميد هم به خودت وهم به مادرت كمك كني، حتما ايشون هم از اين اوضاع ناراحتن كه حوصله حرفاي شمارو ندارن، وگرنه كدوم مادريه كه نخاد به بچش كمك كنه؟!!! ايشون سني ازشون گذشته و ناراحت اين شرايط هستن كه چرا فرزندانشون روزگار بدي دارن، اما شما كه جوان و پر انرژي هستي ميتوني به خودت و بقيه كمك كني! نذار اين نيرو هدر بشه، تلاش كن آيندت رو اونجور بسازي كه دوست داري، حتما خدا هم به شما ياري ميكنه، از خداوند كمك بخواه عزيزم، اوست كه همه مارو خلق فرموده و به فكر ماست كافيه كه قدم برداري و تلاش كني! باور كن كه وقتي چند سال ديگه بگذره خودت به خودت افتخار ميكني كه تونستي به اين همه مشكل غلبه كني و تسليم روزگار ي نشي كه خودت در اون نقشي نداشتي! برات دعا ميكنم و اميدوارم كه موفق باشي، بازهم بيا اينجا و حرف بزن بيشتر بشه بهت كمك كرد!

  10. کاربر روبرو از پست مفید اميدوار٥٦ تشکرکرده است .

    Pooh (پنجشنبه 27 آذر 93)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آذر 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1393-9-25
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    101
    سطح
    2
    Points: 101, Level: 2
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیزی ک حرف از توکل و انرژی جوانی زدین ممنون از وقتی ک گذاشتین اما یادتون باشه هر شخصی آستانه تحملی داره من از زمانی ک یادمه ب فرداهایی دل خوش کردم که بهتر بشه وضعیتم ولی بدتر شد منی ک خودم داغونم چطور میتونم ب برادر و مادرم کمک کنم؟! در حالی من به نسبت اونا صبورترم. اونا دیگه امیدهای واهی و به امید فردا بودن رو نمیپذیرن. فرداها قراره چه اتفاق خوبی بیفته؟! پس امروز جوانیه من چی میشه؟! من همین الانش خیلی با همسن و سالام فرق دارم.. وقتی به خودت امید بهتر شدن فردا رو بدی و هیچ معحزه ای نشه بی اعتقاد تر میشی دوست مهربان! گفتم تو پست اول گفتن این حرفا راحته..

    - - - Updated - - -

    آره برادرم هم معتاده و.. قوز بالا قوزه. دوست گرامی منم دوس دارم خوب و امیدوارانه زندگی کنم اما نمیشه وقتی بعضیا با طعنه و بعضیا رک تو رو زیر سوال میبرن دلیلت واسه زندگی که هیچ واسه زنده بودنم سخت میشه!

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    سلام عزیزم:

    لطفا این تاپیک ( کلیک کن) رو کامل بخون و به حرف های شیدا فکر کن.

    شاد باشی.
    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا

  13. کاربر روبرو از پست مفید آویژه تشکرکرده است .

    sasha (جمعه 28 آذر 93)

  14. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.

    مرجان خانم عزیز، تا شما به روانشناس مراجعه کنی بهتره خودت هم کمی به خودت کمک کنی. به نظرم دختر توانمندی هستی و من مطمئنم که میتونی تا حد زیادی زندگی تو بازسازی

    کنی. به هر حال بزرگ شدن تو شرایط سخت درسته مشکلات زیادی به همراه داره اما باور کن قدرت های به تو داده و توانمندی هایی رو در ذهن تو ایجاد کرده که اگه کمی زرنگی کنی

    میتونی به جای رها کردن اونا ازش به بهترین نحو ممکن استفاده کنی. اینکه زندگی تو شرایط سخت به آدم توانایی میده یه شعار نیست یه واقعیته که فقط آدمایی که تو سختی بزرگ شدن

    میتونن متوجه اش بشن. اما از این حرفها که بگذریم برای کمک به خودت باید اقدام کنی .

    همیشه اینو یادت باشه که با صحبت کردن در مورد احساس های آزار دهنده تا حدود زیادی میتونی اونها رو دور کنی. همین احساس بدبختی که الان توش گرفتاری رو میتونی با صحبت کردن

    در موردش تا حد زیادی تقلیل بدی.

    پس اگه واقعا به دنبال بهبود شرایطت هستی شروع کن به صحبت کردن. حالا اون چیزی که مهمه اینه که با کی صحبت کنی و چی بگی.

    به نظرم اگه تونستی به پزشک مراجعه کنی که هیچ اما اگه نشد مثلا بیا توی تالار و تایپیک بزن و آنچه که فکر میکنی رو بگو. هر چی که ناراحتت میکنه و هر عصبانیتی که داری.

    اگه شخص مورد اعتمادی تو اطرافت داری به اون بگو.

    هر چی که ته ته دلت و ذهنت داری رو بهش بگو. کم کم روی آرامش رو خواهی دید.

    تو میتونی احساساتت رو رد یابی کنی مثلا اگه عصبانی یا خشمگین هستی باید بدونی که خشم از انتظار میاد. تو انتظار داری و وقتی به انتظارت نمیرسی عصبانی میشی. پس موقع

    عصبانیت به این فکر کن که الان چه انتظاری داشتی و اون رو یادداشت کن و در موردش فکر کن. کم کم میتونی به خشمت مسلط بشی.

    یا مثلا ممکنه دختری باشی که با خودت حرف میزنی و ساعتها تخیل میکنی و یا ... در مورد همه چیز باید بدون هیچ خجالتی صحبت کنی و بهش فکر کنی تا بتونی حلش کنی.
    ویرایش توسط شکوه : جمعه 28 آذر 93 در ساعت 01:57

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 شهریور 94 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1393-5-24
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    906
    سطح
    16
    Points: 906, Level: 16
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    منم همين مشکلات رو دارم فرزند آخر هستم تا بوده همين بوده!
    من هر موقع با افراد خانواده صحبت ميکنم افسردگى ميگيرم
    با روانپزشک و روانشناساي زيادى صحبت کردم ولى کمکى کردم تنها چيزى که کمک کرد خودم بودم، ما بايد قبول کنيم که ديگران رو نميشه تغيير داد نمى تونيم محيط رو تغيير ، اين محيط که روان ما شکل داده! بايد به يک چيز هايي باور داشته باشيم، بايد فرض کنيم خدا دوستمون نداره! اميد پوچ چيز خيلى بديه نبايد بدون عمل اميد به معجزه داشته باشيم
    منگ روزاى فاجعه وارى رو پشت سر گذاشتم که الان خيلى راضيم از خودم نسبت به قبلا و افسرده هم نيستم!
    اين که افراد مثل ما دنبال نسخه باشن درست نيست يا نيست کلا يا اون کسى که بايد به ما نسخه بده يافت نميشه!
    نسخه درمان تو ذهن خود ماست با يه اراده خوب ميشه از پس همه ى اينا بر اومد، ذهنتون رو قوي کنيد ، راهکار هاي ديگران حاصل يک ذهن جمعيه و اين خيانت به ذهن و روان خودتونه! چيزى که هستيم رو بايد قبول کنيم، باين کار ميتونيم با شناخت از خود مشکلات رو حل کنيم
    خودتون رو از نظر روحى روانى بايد تقويت کنيد منظور اين نيست که به چيزى متوصل شيد خودتون ميتونين به يک باور و اعتقاد قوى برسين که اينچيزا نتونه بهش آسيبى بزنه! شما گذشته تلخي داشتين و وضعيتتون هم خوب نيست بايد قبول کرد اينارو شکى درش نيست ولى از طرفى شما آينده اي رو داريد ميتونين دست ديگران رو کوتاه کنيد ازش ، فرض کنيد روى يک ميله نشستيد و پشت سر شما گذشته و است و آينده ى شما جلوى روتون ميخواين به کدوم طرف بپريد؟ غرق شدن در گذشته ىا پيشروى و تلاش به سوى آينده؟ يا بلاتکيليفى؟ مطمئنا آينده رو انتخاب ميکنيد و دوست دارين ازاين وضع رها شين! که با کمى تلاش ميتونين موفق شين!
    اهداف خودتون و باور خودتون از زندگى رو ليست کنيد عوامل خوشبختى رو ليست کنين. چه چيزى جلوى شما رو ميگيره يا مانع شماست؟ برادر؟ پدر؟ اطرافيان؟ خب بايد دونه دونه از ميان برداريدشون با ساختن زهن و روانى قوى اجازه هجوم و تجاوز افکار و اشخاص رو به زهنتون ندين، چه چيزى الان خوشحالتون ميکنه؟ همون کار رو انجام بدين
    خوشبختانه شاغل و بالغ هستين در صورت امکان ميتونين مستقل باشيد ولى اگه امکانش نيست ميتونين روح تون رو مستقل کنيد به افرادى که جلوى خوشبختى شما رو ميگيرن توجهى نکنيد روح شما فراتر و برتر از اونه که از اين افراد تاثير بپذيره، فقط کافيه راه خوشبختى رو پيش برين افکار منفى به خودتون راه ندين و بى توجه باشين ، اولويت خودتون هستين با هيچ چيز بى ارزشى عوض نکنيد
    سعى کنين کمتر در جو خانواده قرار بگيرين ميتونين وقت آزادتون رو در کتابخانه ها بگذرونيد يا در کلاس ها ، موقعي که در منزل هستين با يک کتاب يا هر چيز ديگه اى سر خودتون رو گرم کنيد، بهترين دوست خودتون خودتون ميتونيد باشيد
    پيشنهاد ميکنم کتاب روان شناسى خلاقيت مکسول مالتز رو مطالعه کنيد.

    ویرایش توسط Old Boy : جمعه 28 آذر 93 در ساعت 15:00

  16. 2 کاربر از پست مفید Old Boy تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 28 آذر 93), sanjab (یکشنبه 30 آذر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.