به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 آبان 02 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    83
    امتیاز
    10,507
    سطح
    68
    Points: 10,507, Level: 68
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 343
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 74 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چی کار کنم شوهرم رو دوباره عاشق خودم کنم؟

    سلام
    دوستان این تاپیک قبلیه منه:http://www.hamdardi.net/thread35911-7.html (چطوری شوهرم رو از جدایی منصرف کنم)
    شوهرم تصمیم به جدایی داشت و شاید هم هنوز داره. به خاطر پدر و مادرم که باهاش صحبت کردن قبول کرده که بهم فرصت بده که تا عید که یه تغییراتی بکنم و اگر اونطوری که میخواست نشدم از هم جدا بشیم. هر چند واضح خواسته هاشو نگفته ولی خودم حس می کنم بیشتر مسائل عاطفی و جنسیه.
    اگر کسی میتونه کمکم کنه که یه جوری بتونم ایشون رو که خیلی هم کینه ای و حساس هستن رو دوباره عاشق خودم کنم ممنون میشم.
    هر چند متاسفانه خودم یه کم نا امیدم

  2. 5 کاربر از پست مفید saharnaz تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 16 آذر 93), maryam240 (سه شنبه 18 آذر 93), rozaneh (شنبه 15 آذر 93), szd (شنبه 15 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام
    آشناییتون سنتی بوده یا امروزی؟
    نوشتین دوباره عاشقتون بشه یعنی از ابتدا عاشقتون بوده و بعد ازدواج کردین؟

    یک مرد فقط وقتی میتونه از یک زن بگذره که جایگزینش رو پیدا کرده باشه.

    - - - Updated - - -

    تاپیک قبلیتونو خوندم
    متاسفانه ایشون یا قبل ازدواج جوونی نکردن یا دوست ندارن جوونی کردنهای مجردیشون تموم بشه
    فکر میکنم تمام اصرار ایشون برای طلاق علاقمندی به شخص دومی است که احتمالا در ظاهر با شما زیاد قیاس می کنند.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم

    ویرایش توسط rozaneh : شنبه 15 آذر 93 در ساعت 14:55

  4. 3 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 16 آذر 93), saharnaz (پنجشنبه 20 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    عزیزم کافیه رو رفتارهاتون زوم کنی ببینی از چه چیزایی خوشش میاد اون کارها رو انجام بدی و از چه کارهایی بدش میاد انجام ندی
    محبت کنی بدون توقع این بدون توقع رو روش بیشتر دقت کن لطفا
    احترام بذار
    غر نزن
    به خودت برس
    برای خودت و وقتت ارزش قائل شو
    کلاس شنا یا ورزش برو
    وقتی مردی چنین همسسری داشته باشه عاشقش هم میشه
    راستی فکرای منفی ممنوع
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  6. 10 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 16 آذر 93), asal2013 (یکشنبه 16 آذر 93), maryam240 (سه شنبه 18 آذر 93), sevil73 (دوشنبه 17 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93), میشل (شنبه 22 آذر 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 آذر 93), رها68 (پنجشنبه 02 بهمن 93), رزا (جمعه 21 آذر 93), سوده 82 (شنبه 22 آذر 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 دی 96 [ 12:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-30
    نوشته ها
    85
    امتیاز
    3,791
    سطح
    38
    Points: 3,791, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 243 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سحرناز عزیز سلام
    من توی تاپیک قبلیت دیروز یه پست بلند بالا نوشتم ولی متاسفانه به علت محدودیت پست نتونستم ارسالش کنم.برات نوشته بودمد که به اون لینکی که بچه ها برات گذاشتن عمل کنی چون جواب میده.حالا که تاپیک جدید باز کردی خدا رو شکر یه فرصت کوچیک پیش اومده.میخوام بگم من تا مرز طلاق رفتم و الان انگار اوضاع کمی داره عوض میشه.خب با توجه به مراحلی که گذروندم یه پیشنهادای دارم انشالا که به کارت بیاد.
    ببین عزیزم من میگم شما با توجه به پستات تو زندگی همه تلاشتو کردی یه خانم عالی بودی نمیگم اشتباهات بلکه میگم بی تجربگی هایی کردی که همه میکنن مثل من مامانت بابات دوستان دیگه حتی اونایی که الان خودت به عنوان باتجربه قبولشون داری. ولی میدونی چیه شاید باید تلاشات یه مدل دیگه می بود تا در مقابل شوهرت جواب بده.من فکر میکنم از خودت شروع کن.به خاطر خودت و نه شوهر شروع به کار روی خودت بکن.اصلا این زمان تا عیدو فراموش کن.تو باید به خاطر خودت تغییر کنی وگرنه هیچوقت تغییراتت پایدار نمیمونه.میتونی با کمک یه مشاور خوب نقاط ضعفتو شناسایی کنی و روشون کار کنی بعدم فوکوس کنی رو شخصیت همسرت و انتظاراتش.می دونم تو قوی و باهوشی به اومدن یا نیومدن همسرت فکر نکن به خودت فکر کن وقتی قوی و متکی به خود بشی اون خودش میاد دنبالت چون عاشق شخصیتت میشه.امیدوارم موفق باشی
    منتظر اقداماتت هستم .من روهم دعا کن تا بتونم از پس خودم بربیام.
    بزرگترین دوست هرکسی خودشه بزرگترین دشمنشم خودشه

  8. 9 کاربر از پست مفید تقدیر تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 16 آذر 93), elham.e (یکشنبه 23 آذر 93), maryam240 (سه شنبه 18 آذر 93), saharnaz (پنجشنبه 20 آذر 93), szd (یکشنبه 16 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93), واحد (یکشنبه 16 آذر 93), دختر بیخیال (یکشنبه 16 آذر 93), سوده 82 (شنبه 22 آذر 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 آذر 93 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1392-9-18
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    754
    سطح
    14
    Points: 754, Level: 14
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من کمی باید خصلت های زنانه و چیزایی که اون دوست داره بروز بدی
    البته بستگی به رابطه شما هم داره
    ببین از چی خوشش میاد
    البته بگم مردا تنوع طلب هستن این یک واقعایته. حالا یکی می تونه جلوی خودش بگیره یکی نه
    کمی خصلت هایی داشته باش که تا به حال نداشتی
    مثلا اگه زیاد بغلش بودی کمتنر باش
    کمی براش ناز داشته باش و ..

    کلا کاری کن که بشی یک مورد جدید.
    به نظر من این خیلی کمک می کنه
    اما اینا نسبیه اگه واقعا نخوادت هیچ تاثیری نخواهد داشت

  10. 6 کاربر از پست مفید mojtaba121 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 16 آذر 93), maryam240 (سه شنبه 18 آذر 93), sevil73 (دوشنبه 17 آذر 93), szd (یکشنبه 16 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93), واحد (یکشنبه 16 آذر 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 شهریور 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1390-1-14
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    12,728
    سطح
    73
    Points: 12,728, Level: 73
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    640

    تشکرشده 935 در 291 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    70
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط rozaneh نمایش پست ها

    یک مرد فقط وقتی میتونه از یک زن بگذره که جایگزینش رو پیدا کرده باشه.
    بدون دلیل دل دوستمون رو نلرزون ...
    بیشتر آقایون حتی اگه لازم باشه ده گانه سوز هم میشن و اصلا هم لازم نیست فرضاٌ به کل بنزین و بزارن کنار فقط از cng استفاده کنن ...

  12. 2 کاربر از پست مفید saeeded تشکرکرده اند .

    elham.e (یکشنبه 23 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 آبان 02 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    83
    امتیاز
    10,507
    سطح
    68
    Points: 10,507, Level: 68
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 343
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 74 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان ممنون از همگی. ایشون فرصتی که دادن رو دقیقا فردای همون روز بهم گفتن که به خاطر اصرار پدر و مادرت بهت دادم وگرنه فرصتی در کار نیست. کارهاشون رو مثل سابق ادامه میدن. اصلا اجازه نمیدن بهش نزدیک شم و کلا منو نمی بینه. همچنان جدا میخوابه و منو به بدترین شکل ممکن پس میزنه (در حد هل دادن) دیگه دست به دامن فامیل و اقوامش شدم. متأسفم برای خودم و این شانسم که فقط یه روز فرصت خوشحالی داشتم.

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 آذر 97 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1393-3-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,475
    سطح
    36
    Points: 3,475, Level: 36
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 44 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    من دو تا تاپیک شما رو خوندم و چیزی که برداشتم بود رو برای شما توضیح میدم

    امیدوارم از مقدمه من ناراحت نشین اینطور که شما به شدت از طلاق و آینده هراس دارین به نظرم میاد جزو خانم هایی هستین که ازدواجتون هم برای حرف مردم ، آبرو و هراس از تنهایی بوده (البته امیدوارم اشتباه کرده باشم). طلاق چیزی نیست که تمام زندگی شما رو تحت ااشعاع قرار بده و باعث بشه به خاطر اینکه بهش نزدیک نشین شخصیت و شان خودتون رو تو زندگی تون از بین ببرین.

    ازدواج مسئله مهمیه که خیلی عالیه تو زندگی یه نفر اتفاق بیفته ولی در حدی پررنگ نیست که زندگی شما به خاطر ازدواج نکردن کاملا از بین بره و شما تنها برای جلوگیری ازین نابودی ازدواج کنید و بعد از ازدواج چون به هدف رسیدین خیلی مسائل اصلی که لازمه یه زندگی متاهلی هست رو نادیده بگیرین یا طلاق مسئله ای نیست که زندگی شما رو به طول کلی بتونه نابود کنه و شما فکر کنید به خاطر طلاق دیگه نمی تونید زندگی خوبی رو در آینده داشته باشین و برای جلوگیری از طلاق شان و منزلت خودتون رو نادیده بگیرین.

    این توضیحات هم به هیچ وجه با هدف ترغیب شما به طلاق نیست فقط میخوام بدونید این مسائل تمام زندگی یه انسان نیست و باید رو ابعاد دیگه زندگی هم کار بشه . و سعی کنید با اتفاقات ناگواری که اجبارا برای شما پیش اومده کنار بیاین.

    در صورتی که تونستین با مسائل ناگوار کنار بیاین و بپذیرین این اتفاق ناخواسته امکان داره تو زندگی شما بیفته و با وقوع اون زندگی شما به آخر نمیرسه الان تلاش کنید زندگی خودتون رو یه تغییر اساسی بدین و با عزت نفس و اعتماد به نفس بالا برگردین به زندگی تون.

    اما چیزی که درباره زندگی شما به نظر من رسید اینه که اول از همه سعی کنید رو خودتون کار کنید نه همسرتون من از توضیحات شما متوجه شدم شما و همسرتون ساعات کمی رو باهم بودین و هر دو مشغول کار یا دانشگاه هستین و این باعث شده از هم فاصله بگیرین .

    برخلاف تصور شما من فکر میکنم همسرتون هنوز هم داره به شما فرصت میده و اتفاقا امید داره شما تغییری تو زندگی تون بدین اگر همسر شما از شما بدش میومد نظر و خواست خانواده شما براش اهمیتی نداشت یا حتی 1 روز هم با شما هم خونه نبود. و انقدرم به شما نمیگفت امید نداشته باش! فقط به نظر میاد غرور مانع ازین شده که مشکلشون رو بیان کنن . و به نظرم اینکه شما تحت هر شرایطی (حتی توهین) فقط برای جلوگیری از جدایی( نه خود همسرتون) هر چیزی رو تحمل میکنید بیشتر ایشون رو ناراحت میکنه .(نزدیک شدن شما به ایشون و تمام رفتار های شما به نظر میاد فقط به خاطر اینه که شما با طلاق روبرو نشین نه اینکه همسرتون رو از خودتون راضی نگه دارین)

    به نظرم با ایشون صحبت کنید و با آرامش و صمیمانه بهشون بگین که نظر و خواسته ایشون براتون کاملا محترم هست تلاش میکنید این مدت تغییر اساسی تو رفتارتون ایجاد کنید اگر باز هم حاضر به شنیدن نبودم و مصر روی تصمیمشون بودن به ایشون بگین:

    اگر تصمیم قطعی برای جدایی دارن حتی اگر شما مخالف جدایی هستین سعی مکنید جدایی رو به خاطر ایشون بپذیرین فقط : از همسرتون بخواین اجازه بدن این چند ماه باقی مونده به جدایی رو به خوبی تموم کنید تا خاطره بدی از هم نداشته باشین.( ایشون چه موافق بودن چه نبودن در هر حال شما باید تو رفتارتون تغییر ایجاد کنید و این توضیحات فقط برای اینه که ایشون تصور نکنن شما فقط برای اینکه جدا نشین به ایشون دارین توجه میکنید چون این رفتار شما بیشتر باعث ناراحتی و عصبانیت طرفتون میشه یادتون باشه باید به ایشون نشون بدین چقدر وجود داشتن و آرامشش براتون مهمه نه صرفا ادامه داشتن زندگی متاهلیتون و جلوگیری از طلاق)

    اگر این مراحل رو تونستین انجام بدین باید روی رفتار و سبک زندگی تون تغییرات اساسی ایجاد کنید که تو فرصت مناسب ایراداتی که به نظرم تو رفتار شما بوده و نیاز به تغییر داره رو براتون توضیح میدم.

  15. 7 کاربر از پست مفید آریـانـا تشکرکرده اند .

    elham.e (یکشنبه 23 آذر 93), saharnaz (یکشنبه 23 آذر 93), szd (جمعه 21 آذر 93), کامران (جمعه 21 آذر 93), میشل (شنبه 22 آذر 93), بهار.زندگی (جمعه 21 آذر 93), رزا (جمعه 21 آذر 93)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعی کنید در عین جذابیت و نو شدن و خاص شدن، ی مقدار استقلال و وابستگی کمتری ه منشون بدید. مردها از زن دست نیافتنی بیشتر خوششون میاد. به قول دوستمون بگید این چندماه فرصتی که بهم دادی را حداقل بیا خوب زندگی کنیم که با خاطرات بد کمتری از هم جدا بشیم و کمتر اعصابمون خورد بشه. بعد از این فصت استفاده کنید و طوری نشون بدی دکه حس کنه با از دست دادن شما هیچ شرایط بهتری را نمیتونه برای خودش محیا کنه.
    من با رزونه کلا موافقم/
    و معتقدم صحبت پدر و مادر شما با اون بیشتر شبیه ی جور حالت مت کشی را براش تداعی کرده (معذرت میخوام از این تعبیر، اعصابم از دست شوهرت خورد شده) و لوسش کرده بیشتر. بهتر ی ریش سفید اون هم از طرف خانواده خودش بشینه بینتون و ببینه مشکل واقعا کجاست!؟!؟ چون الان زیاد اصل مشکل معلوم نیست نسخه درمان هم نمیشه پیچید...

    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  17. 5 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    elham.e (یکشنبه 23 آذر 93), sevil73 (یکشنبه 23 آذر 93), zendegiye movafagh (جمعه 21 آذر 93), بهار.زندگی (جمعه 21 آذر 93), رزا (جمعه 21 آذر 93)

  18. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array
    من فکر نمیکنم شمام چندان خالی از اشتباه بوده باشید.من چند موردی که از نوشته هاتون حدس میزنم رو مینویسم براتون:
    شما تو کل تاپیک قبلی اصرار بر این داشتین که بگی کار تو درست بوده و اشتباهاتی اگر کردی کوچیک بوده و شوهرت دست به حماقت زده.
    شما مسءله تونو به گوش عالم و آدم رسوندین.خونواده خودت خونواده همسرت دوستاش فامیل...به هرکی رسیدین گفتین.
    با این دو تا کاری که کردین شوهرتونو تو چشم همه تبدیل به یه آدم منفور کردی.
    حتی پیش اون مشاور مثلا کاربلد هم که رفتی چی گفته؟در جواب حرف شوهرت گفته داری ظلم میکنی و...خداییش این چه مشاور درپیتی بوده!!!
    میبینی.وجهشو پیش همه خراب کردی.حالا اونم علیه تو دروغ میگه تو دوباره وجهشو بدست بیاره.

    تو تاپیک قبلیت چندین بار همه ازت پرسیدن ایراد کارت فکر میکنی چیه؟گفتی اینکه شوهرم روابط آزاد میخواس.دیگه آخرای تاپیکت تازه دراومدی میگی تا ساعت هفت سر کار بودم و دانشجو بودم و اینام به خواست شوهرم بود!!آین یکی از ایراداتت بود اما اصلا حاضر نبودی عنوان کنی.ساعت چند میخوابیدین؟فرض کن12.یعنی تو نهایت 5ساعت خونه بودی.و شوهرت اکثر وقتشو با دوستاش بوده.و تو سرگرم درس و کارای خونه بودی.و حالا میگی چرا ازم دوره؟چرا سمت دوستاش رفته؟

    الان تنها کاری که میکنی اینه که گریه میکنی،التماس میکنی،واسطه میفرستی،خودتو تحقیر میکنی،میگی هرچی تو بگی و... و اینجوری داری با دخترایی که دور و برشن رقابت میکنی.!!!
    تو تاپیک قبلیت تو نصف نوشته هات نوشتی 2ساعت میخوابم.قرص میخورم.لاغر شدم.اسید معدم میزنه بالا.
    میدونم حق داریا.اما اینجوری میشه بگی چطور انتظار داری شوهرت برگرده؟
    شوهرت نشون داده این کارای تو براش اهمیت نداره.اشک و لابه و زاری و پیغوم و پسغوم و مریضی.شاید روی یه مرد دیگه اثر کنه.ولی همسرت نشون داده براش مهم نیس.اما تو باز کار خودتو میکنی.حاضر نیستی ترفندتو یه کم عوض کنی.

    هی میگی میشم اونی که تو میخوای.هرچی بگی قبول.و از نظر خودت شوهرت آدمیه که دلش میخواد بره وسط هی برقصه و مثه مامان تر و خشکش کنی.پس چرا دروغ میگی؟تو چطوری میتونی اینجوری بشی؟بر اساس نوشته های خودت تو باید بشی زنی که کار میکنه،به شوهرش میرسه خیلی،هی میره مهمونی میرقصه و کارای احمقانه میکنه.
    تو اینجوری میشی؟!!اصلا میتونی؟!!


    به نظر من بیا اصلا صورت مسءله رو عوض کن.و براش راهه حل جدید هم بنویس.
    صورت مسءله جدید میتونه چیزی شبیه این باشه،شوهرت واقعا چی میخواد؟؟پیدا کردن جواب واقعی این سوال خیلی بهت کمک میکنه.
    پیش فرثثای قبلیت رو کنار بذار.نقش زن مظلوم مرد ظالم رو کنار بذار و جوابای جدید پیدا کن.

    وگرنه با توصیفاتی که خود تو کردی شوهرت که یه عالمه دختر دورشه ،زنشم فقط اشک و ضعف و ناله داره،آبروشم که همه جا رفته.چرا برگرده؟
    ویرایش توسط بهار.زندگی : جمعه 21 آذر 93 در ساعت 19:27

  19. 7 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    elham.e (یکشنبه 23 آذر 93), sevil73 (یکشنبه 23 آذر 93), szd (جمعه 21 آذر 93), کامران (شنبه 22 آذر 93), میشل (شنبه 22 آذر 93), آرنیکا (شنبه 22 آذر 93), رزا (جمعه 21 آذر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.