مشکل جسمی نامزدم؟

[pooya123]

[COLOR=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]سلام بنده حدود۸ماهه که عقدکردم تواین ۸ماه یک روزنبوده که فکرم مشغول نباشه یه روزخوبم ده روزبدمشکل من دقیقازمانی شروع شدکه متوجه شدم نامزدم مشکل جسمی داره(افتادگی شدیدسینه)ولی متاسفانه منودرجریان این موضوع قرارنداده بود.تواین هفت ماه دوبارعمل جراحی انجام داده که متاسفانه به خاطروضعیت بدجسمیش عمل خوب نبوده اینم بایدبگم ایشون زمان مجردیش چاق بودن که به خاطررژیم شدیدلاغری اینجورشدن که روی تمام بدنش تاثیربدگذاشته.تواین چندماه هیچ لذتی ازنزدیکی نبردم میشه گفت بیشتراذیت شدم اخه این موضوع واسه من خیلی مهم بودقبل ازازدواج خودمم ادم بسیارگرمی هستم تورابطه.....موندم چکارکنم بااحساسم هروزدارم احساس میکنم دارم ازش دورمیشم همش فکرمیکنم بایه زن ۵۰ساله ازدواج کردم نه یه دختر۲۵ساله .دوربریام میگن عروسی گرفتی رفتی توخونه خودت این موضوع کمرنگترمیشه هروقت هم فکرجدایی میکنم باخودم میگم بعدش باعذاب وجدانم چکارکنم چطوری میتونم یه نفرروبه خاطرمشکل جسمیش پس بزنم .من بیشترازدوستان متاهل راهنمایی میخوام میخواستم بدونم چقدراین موضوع توزندگی مهمه ایابعدازازدواج امکان داره این موضوع کمرنگ بشه توزندگیم ببخشیداگه یه کم طولانی شدمنتظرراهنمایی بزرگواران هستم یاحق[/COLOR]

[کیت کت]

سلام
با جراحی پلاستیک و پروتز 100% جواب میده ...... فقط دعا کن شما ته دل ایشون بی عیب نباشی چون عیب های مردونه به راحتی با جراحی حل نمیشه!!!!بله!

- - - Updated - - -

سلام
با جراحی پلاستیک و پروتز 100% جواب میده ...... فقط دعا کن شما ته دل ایشون بی عیب نباشی چون عیب های مردونه به راحتی با جراحی حل نمیشه!!!!بله!

[مو فرفری]

سلام

دوبارعملی که گفتین عمل ماموپلاستی(بالا کشیدن سینه) بوده؟ چرا خوب نبوده؟
همونطوری که خانم کیت کت گفتند این مشکل با عمل جراحی زیبایی حل میشه. نه تنها بد نمیشه بلکه فوق العاده هم خوب میشه.
البته من بهتون حق میدم احساسی که دارید، اینکه بعداز نامزدی فهمیدین خانمتون همچین مشکلی داره. فکر کنم ازدواجتون سنتی بوده. اگه قبلاً با هم دوست بودین شاید موضوع رو میفهمیدین یا شاید اینقدر دوستش میداشتید که این موضوع براتون کمرنگ میشد.
در مورد کمرنگ تر شدن این حس شما بعد از ازدواج پرسیدید. باید بگم نه تنها ناراحتیتون کم نخواهد شد بلکه هرروز بر نارضایتی شما افزوده خواهد شد. این موضوع واسه آقایون غیرقابل چشم پوشی هست. شاید شما به یه بی تفاوتی برسید ولی این اصلاً خوب نخواهد بود.
ولی با عمل 100% جواب خواهید گرفت

[Mr.Anderson]

دوربریام میگن عروسی گرفتی رفتی توخونه خودت این موضوع کمرنگترمیشه

به نظرم خیلی حرف مسخره ای هستش
آدم بعد ازدواج تازه عیب های مختلف طرفش میاد جلو چشمش

شما احتمالالکتاب "آیا تو آن گمشده ام هستی" نوشته باربارا دی اجلس رو نخووندین
توش نوشته چجور ازدواج هایی خطرناکه
یکیش از روی ترحم ازدواج کردنه

هم برای شما بده هم برای ایشون

حالا ما دعا میکنیم مشکلشون حل بشه و همونجوری بشن که شما دوست داری
ولی اگه نشد به نظر من خودتون و ایشون رو نابود نکنین با ترحم های الکی
شاید برای ایشون هم یکی پیدا شد که اتفاقا براش مهم نیست یا اصلا اینجوری دوست داره

نمیدونم والا
ولیشما اون کتابی که گفتم رو بخونی خوبه
هنزو دیر نشده

البته در مورد اینکه یه وقت دل ایشون نشکنه من نمیدونم چی بگم
من خودم دل یه بار شکسته
خیلی چیز وحشتناکیه
خدا نصیب گرگ بیابون نکنه
نمیخوام حرفام یه وقت باعث این ماجرا بشه
ولی خوب
ایشون اگه خودش از اول میگفت مکلی پیش نمیومد
پس تا حدودی من فک میکنم شما از این قضیه هم نباید زیاد اذیت بشی
بلکه ایشون اگه نتونه خودش رو با عمل درست و راستی کنی
باید عذاب وجدان بگیره

[pooya123]

[COLOR=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]اول تشکرمیکنم که دوستان باسعه صدرجواب بنده رودادن درجواب این دوست عزیزم بایدبگم که ایشون به خاطروضعیت بدجسمیش عملش خوب نشده البته اینوهم بگم مشکل بیشترمن ازبی توجهی خانواده وخودایشون بودتواین دوران زمانی هم که متوجه شدن این مشکل چقدرواسه من مهمه بی توجهی کردن شمافکرکنیدکسی که باهزارارزوازدواج میکنه ازروزاول یه پاش دکترباشه یه پاش خونه من حتی بعدازعمل خودم ازایشون پرستاری میکردم درمنزلشون حالافکرکنیدمن هرروزبایدپانسمان ایشون روعوض میکردم صحنه های که نبایدمیدیدمودیدم وتجربه کردم یه زن بعدازوضع حمل به خاطرحرمت شوهرخواهریامادرش ازش پرستاری میکنه شایدمیتونم به جرات بگم بیشترین ضربه رومن نه به خاطرمشکل جسمی ایشون بلکه بخاطربی توجهی وبی اهمیتی خانواده وخودنامزدم دیدم الان شدم مثل یه ادم بی احساس که باورکنیدحتی نمیدونم چی درسته چی خرابه بدترین موضوع هم اینه که نامزدم فوقالعاده منودوست داره ودخترفهمیده ای هست خودم میدونم اگه نتونم بااین قضیحه کناربیام ایشون فوق العاده ضربه بدی میخورن[/COLOR][COLOR=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]
[/COLOR]

[hira]

سلام دوست عزیز

من فکر می کنم که اگه روابط عاطفی شما و نامزدتون صمیمانه تر از الان می بود این موضوع مسئله ای نبود که شما رو سر دو راهی قرار بده .

من هم ازدواجم سنتی داشتم البته دوره چند ماه ازدواج و مشاوره ازدواج رو با همسرم داشتم
شبیه این مسئله شما همسرم 2 هفته بعد از عقد ما مشکل جسمی داشت که عمل کرد و تا همین الان هم کامل برطرف نشده ، شما نمی دونید که بعد عمل چه ظاهر وحشتناکی واسه اون قسمتی که عمل کرده وجود داشت و داره
هنوز هم با اینکه نزدیک به 6 ماهه که می گذره از عقدم ایشون موقع خواب درد داره و خوب مسلما مشکل هم در برقراری ارتباط داریم گاهی به خاطر مسائل بعد عمل تب داره و یا مسائل دیگه براش پیش میاد و یا جای بخیه هاش عفونت می کنه . من خودم هر بار که منزل ماست بعد حمام بخیه هاشو چک می کنم و... .
ولی به خدا حتی یک بار از دل و ذهنم هم نگذشته تردید نسبت به ازدواجم
تمام سعیم رو می کنم که حتی یه موقعی فک نکنه من از این موضوع ناراحت یا ناراضیم که این باعث شه دردش رو به من بروز نده .همسر من و شما خودشون بیشتر از ما دارن درد روحی و جسمی از این موضوع متحمل می شن .
همیشه می گم خیلی بهتر شده و بهتر می شه و می تونیم پیش یه دکتر بهتر بریم و... .

نمی خوام جای شما تصمیم بگیرم چون جای شما نیستم
ولی تو رو خدا بیایم و به اون بله اییی که می گیم متعهد باشیم
بیایم و به انتخابمون احترام بگذاریم
موفق باشید

[zendegiye movafagh]

خب بهتره شما هم یه مقدار بیشتر شرایطشون رو درک کنید شاید امکان پرستاری رو اون موقع نداشتن
بهتره دیگه به اون صحنه ها فکر نکنید
و منتظر جواب بعد از عمل باشید و به ورزش تشویقش کنید
شاید خودش هم نمی دونسته که این موضوع مهم هست

[واحد]

اقا پویا متاسفم . نه برای وضعیت همسرتون . بلکه به خاطر احساسی که شما دارید متاسفم . همسر شما بیماری خاصی که نداره . شما اینقدر بزرگش کردید . همسر شما رژیم لاغری داشته به خاطر همین ممکنه پوستش کمی شل یا چروک شده باشه . و میدونم که این مشکلات رو همه خانمها دارند . اگر هم حالا نداشته باشند بعد از زایمان حتما خواهند داشت .شما فکر میکنید بدن همه خانمها مثل هنرپیشه های توی فیلمهاست ؟ اونها سالی چند بار عمل میکنند تا با حقه های سینمایی بدنشون به این شکل جذاب در میاد . یه ادم عادی هیچ وقت نمیتونه اونجوری باشه . همه اغلب خانمها افتادگی سینه دارند که با سوتین جبران میکنند . حالا خانم شما به خاطر شما رفته عمل هم کرده . فکر میکنم حساسیت شما به خاطر این بوده که در دوران نقاهت بعد از عمل جای زخم و اینها رو دیدید . اگر بعد از بهبودی ایشون رو میدید بهتر بود . دخترهایی که بینی شون رو عمل میکنن دیدم چند روز بعد از عمل اونقدر زشت میشن که هیچ پسری حاضر نمیشه باهاشون ازدواج کنه . ولی چند ماه بعد از عمل کلا فرق میکنه . بعدها میبینید که سیرت زیبا خیلی بیشتر از صورت زیبا به دردتون میخوره . ولی حالا که دارید با صرف هزینه میتونید ایشون رو به شکل نیکول کیدمن در بیارید .

[بهار.زندگی]

سلام

مگه نمیگی زنت در عرض 6-7ماه دوبار عمل کرده.چرا فکر میکنی بی تفاوته؟مردم یه عمل میخوان انجام بدن 100بار پشیمون میشن بس که میترسن.
بعدشم ما زنها انقد رو ظاهرون حساسیم مطمئن باش نامزدتو خودش حساس بوده.
اصلا میدونی رژیم لاغری چقد سخته؟و تعداد کمی هستن که واقعا نتیجه بگیرن؟نامزدت حتما خیلی زحمت کشیده و اذیت شده تا لاغر بشه.

یه خورده صبر تحملت رو ببر بالا و خیلی تحت فشار نذارش.خب اذیت میشه.گناه داره.آخه فکر نکن واسه یه زن راحته هی واسه خاطر شوهرش بره عمل کنه.درد عمل و فشار روحی.

من نمیگم این موضوع برات مهم نباشه.خب برات مهمه.شاید واقعا ظاهرش بد شده.اما تحت فشار نذارش.

حالا من یه سوال ازت دارم.اگه با کسی عروسی کنی که هیکلش خوب باشه اما مثلا خدایی نکرده تصادف کنی و آسیب ببینی.بعد زنت موقع نگهداری ازت چندشش بشه و احساسش بهت کم بشه چیکار میکی؟

من نمیدونم شما مردا چرا انقد هلو برو تو گلو هستین؟یعنی طاقت دیدن 4تا بخیه هم ندارین؟انتظار دارین یارو بره عمل کنه.خودش خوب بشه.وقتی خوب شد بیاد بگه عزیزم من الان آماده ام.مال تو هستم
حالا نتیجه عملش خوب نشده یه بحث دیگس.اینکه فوری با 4تا بخیه دیدن اینجوری شدی تعجب داره

میشه بگی دقیقا شرایط جسمی که میگی بد بوده و باعث شده نتیجه عمل خوب نشه چی بوده؟با پزشکای دیگه مشورت کردین؟

[pooya123]

ازدواج ماهم کاملاسنتی بودشایداگه بعدازیک سال متوجه این قضیحه میشدم راحترمیتونستم بااین قضیحه کناربیام چون زمانی که بایداحساس عاطفی ودوست داشتن بین منواون شکل میگرفت متاسفانه فکروذکرمن شده بوددکتروبیمارستان.من خودم هرجوردارم به این قضیحه نگاه میکنم میبینم ادامه زندگی باایشون هزینه روحی کمتری برام داره تاجداشدن چون مطمعن هستم اگه جدابشم دیگه به هیچ عنوان نمیتونم کسی دیکه ای روتوزندگیم قبول کنم اونم نابودمیشه.باورکنیدمن اگه لازم باشه قیدس ...رومیزنم توزندگیم ولی میدونم این یه موضوع کاملادوطرفه هست ایشون هم بایداززندگیش لذت ببره من حدود۴ماه دیگه بایدعروسی بگیرم ولی ایشون مجددباید۳ماهه دیگه عمل کنن.چندبارهم پیش مشاوررفتم خیلی راهنمایی کردن ولی میدونم هیچکس مثل خودم نمیتونه مشاورم بشه.نمیگم ادامه زندگی باایشون خدای نکرده به خاطرترحمه ولی باورکنیداخلاق ورفتاروصبوریش توزندگی فقط منونگه داشته