خریدن خونه و زمین و...و سند گرفتن به اسم مادرش!!!!

[71maman]

سلام
دوستای خوب من یه مشکلی دارم....قبل از ازدواج ما همسرم چند تا خونه خریده بودن که یکی رو برای داداششون خریدن یکی رو به اسم خاله شون واز بقیه خبر ندارم ..در مورد این ها هم اتفاقی فهمیدم....بعد از ازدواج فهمیدم ماشین هم به اسم مادرشون خریداری شده....چند وقت پیش به خاطر پچ پچ هایی که مادرشوهرم با شوهرم داشتن یکم مشکوک شدم و اس ام اس های شوهرم با مادرشون رو خوندم و دیدم حتی زمینی که بعد از ازدواج خریداری شده رو میخواستن به اسم مادرشون بخرن (هنوز سند نداره)...میدونم کار خیلی بدی کردم که اس ام اس ها رو خوندم ...اما برام پج پچ ها خیلی ناراحت کننده بود و اصلا در مورد مسائل مالی با من صحبتی نمیشه....کلا در مورد هر مساله ای اول با مادرش حرف میزنه و اگه شد به منم یه چیزایی میگه......اینکه خونه به اسم چه کسی باشه زیاد برام مهم نیس اما اینکه تو پول دادن به من خیلی حساب کتاب میشه وانگار اصا اعتمادی وجود نداره بسیار ناراحتم میکنه....برای خانواده اش بسیااااااار خرید میکنه و درصورتیکه من برای تنها خواهرم بعد از مدت ها یه خرید کوچیک کردم مکافاتی به همراه داشت که دیگه هیچوقت این کار رو نمیکنم...... حتی شده گاهی که با مادرش هستم برای خرید میریم کارت پولش رو به مادرش میده و مادرش که متوجه زشتی این کار میشه کارت رو میده به من!
من دوس ندارم به خودش بگم!...دوس ندارم نق بزنم ....برای اینکه مادر ایشون فوق العاده وارد هستن که چجوری با پسراشون حرف بزنن تا اونا جونشون رو بدن واسش....نمیخوام وقتی مادرش داره گنده میکنه پسرشو بهش پر و بال میده من اینجا ناراحتش کنم که بیشتر و بیشتر به مادرش وابسته شه ممنون میشم راهکار بدین.......

[هم آوا]

دوست خوبم با این توصیف هایی که کردی میتونم حدس بزنم همسرتون فاصله سنی زیادی با شما دارن و از طرفی توی سن 30 به بالا ازدواج کردن ... البته حدس میزنم خوبه که بگی چند سالته و چند ساله ازدواج کردین؟
واما مسائل مالی باید بگم که مردی که نخواهد کاری رو انجام بده شما به زور نمیتونی مجبورش کنی تا انجامش بده بنابراین صبور باشید ... بذارید اطمینان لازم رو به شما بدست بیاره ... من زوجینی رو دیدم که بعد 10 سال زندگی هنوزم همین مشکلات شما رو داشتن ... من یه نظر شخصی دارم که نمیدونم تا چه حدی درسته یا غلط اما اصلا دوس ندارم توی کار و مسائل اقتصادی زندگیم دخالت کنم و همه رو به همسرم واگذار کردم چون مردها اگه از کنار فکر شما سود کنند سود رو حاصل تفکر خودشون و ضرر رو حاصل تفکر و مشورت با شما میدونن بنابراین بهتره هرچه بیشتر خودتون رو کنار بکشید ولی در مورد بنام کردن اموال اونم به اسم دیگران واقعا نظری ندارم و نمیدونم همسرتون در قبال این کار چه تضمینی از اون اشخاص
گرفتن ولی بهترین راه اینه که شما هم سیاست مادرشوهرتون رو داشته باشین و بذارید همسرتون کم کم به شما نزدیک بشن ... امیدوارم که همسرتون به آینده شما هم فکر کرده باشن و به روزی هم فکر کنن که خدایی نکرده سایه ایشون بالای سر شما نباشه ... اونوقت شما باید چکار کنید؟

[ali -guilan]

شما کار خوبی میکنی که تو نبردی که میدونی شکست میخوری وارد نمیشی ، به نظرم زمان کم کم شما رو به همسرتون نزدیک میکنه و البته اینکه شما باید به همسرتون هنر پول جمع کردن و هنر اقتصادی بودنتون رو هم نشون بدید تا شما رو باور کنه ، به مرور به نظرم اوضاعتون بهتر میشه ، اگه وارد شدن و صحبت کردن در مورد مسائل اقتصادی همسرتون زندگیتون رو دچار خطر میکنه به نظرم هیچ لزومی نداره واردش بشید .

[71maman]

ممنونم دوست عزیز...در مورد سن درست فرمودین....همینطوره
من در مورد مسائل مالی دخالتی نمیکنم بیشتر راهنمایی ها از سمت مادرشونه.
به نظرتون موردی داره اگه خیلی واضح بهش بگم که در مورد اینکه خونه و ماشین و...به اسم کی هست برام حرف بزنه؟چون دوس ندارم از زبون بقیه بشنوم و قیافه ام تابلو بشه که نمیدونستم!!!!چون من واقعا یه سری چیزا رو تا الان فهمیدم شاید چیزای دیگه ای هم وجود داشته باشه

ali -guilan ممنونم ....یعنی شما میفرمایین اصلا برام مهم نباشه که این چیزا ازم مخفی شده؟
که چرا همسرم همه چیز رو به اسم بقیه میخره؟
این حس بهم دست میده که من جزوی از خانواده اش نیستم!

[ali -guilan]

شاید بدهی داره میترسه طلبکارا خونه ماشینشو ازش بگیرن !
شاید خجالت میکشه بهتون بگه بدهی داره ، نمیدونم برای چی ازتون مخفی میکنه
ولی یه بار که با هم خوب بودین میتونی بهش بگی دوست داری دسترنج شوهرت به نام شوهرت باشه ، بهش بگو اگه خدای نکرده اتفاق خاصی برای مادرش بیفته اون وقت برای مال خودت باید با وراث درگیر شی !
ولی باز به نظرم خیلی احتیاط کن

[صبا_2009]

سلام دوست عزیز

برای اینکه بشه بهتر بهتون کمک کرد اول پاسخ این سوالات رو بدین.

شما و همسرتون چند سالتون هست؟
چند وقت از ازدواجتون می گذره؟
نحوه آشنایی تون به چه صورت بوده؟
روابطتتون با همسرتون توی سایر مسائل به چه شکل هست؟
وضعیت مالی خانواده شما، خانواده همسرتون، و همسرتون به تنهایی به چه صورت هست؟

[anoosh]

اتفاقا یکی از دوستان من هم مثل شوهر شماست.
قطعا شما مهریه قابل توجهی دارین. حداقل 100 سکه و احتمالا تو دعواهاتون اوایل عقد حداقل یکبار ایشون رو تهدید به اجرا گذاشتن مهریه کردید.
دوسته من بخاطر همین مساله تمام اموالش رو به نام مادرش کرده. حتی حقوقی که میگیره بیشترش رو به یک حساب مادرش منتقل میکنه.
به نظر من بهترین کار گذر زمان و اعتمادسازی از طرفه شماست. پدر بنده 20 سال تمام اموال رو به نام خودش داشت ولی بعد از 20 سال الان اکثر اموالش رو به نام مادرم زده چون الان بهش اعتماد کامل داره.
گذر زمان حلال مشکل شماست

[71maman]

ali -guilanممنونم...از نظر بدهی مطمئنم نداره ...وضع مالیش خوبه! خیلی هم خرج میکنه.

فرمایش شما کاملا متینه و به نظرم واقعیته اما مطمئنا اگه در مورد مرگ مادرشون صحبت کنم گور خودم رو کندم
تا به حال چیز بدی از مادرشون نگفتم ....خیلی حواسم هست چون وابستگیشونو میدونم.

صبا_2009 ممنونم من 24 سالمه و همسرم 10 سال از من بزرگترن....یک سال از ازدواجمون میگذره روابط خوبی داریم به غیر از این مسائل..مشکل اصلی من تو زندگی اینه که در مورد مسائل مختلف با من حرف نمیزنه ولی با مادرش چرا .....البته کم لطفی میشه اگه نگم که مادر ایشون واقعا کاردان هستن....وضعیت اقتصادی خانواده ما بالاتر از خانواده ایشونه....

پدر و همسرم وضعیت مالی تقریبا مشابهی دارن...

anoosh ممنونم از توجهتون....مهریه من نسبت به خواهرم و برادرم بسیار پایینه ...به خواست خودم البته ...چوت اصلا مهریه رو قبول ندارم ....هیچ وقتی دعوایی که از مهریه حرفی زده بشه نداشتیم.....پدر من هم تمام اموالش نصف به اسم خودش و نصف به اسم مادرمه ...چیزی که هست اینه که من اصلا از همسرم انتظار ندارم با گذشت یک سال از زندگی چیزی رو بخواد به نامم بزنه...مشکل اصلی من اینه که چرا به اسم بقیه میزنه...و بد تر از اون چرا من چیزی نمیدونم!حداقل برای چیزایی که بعد از ازدواج به نام بقیه زده شده....قبل از ازدواجمون دیگه به من مربوط نمیشه!
من بعد از یک سال فهمیدم که دوستان کاری شوهرم کی هستن! اونم از زبون همسر یکی از فامیل های دور شوهرم!!!!!!

[واحد]

دوست خوبم سلام به همدردی خوش امدید . شما فقط یک ساله وارد زندگی همسرتون شدید . درسته که در زندگی مشترک اصل بر همدلی و همراهی و همیاریه . ولی در زمینه هایی که شما کاری رو دارید باهم و از صفر شروع میکنید . من زمان ازدواجم با همسرم همه چیز رو با صفر و باهم شروع کردیم . و مثل دوتا شریک کاری در جریان کلیه امور مالی همدیگه بودیم و هستیم . ولی در مورد شما فرق میکنه . همسر شما زمانی که با شما ازدواج کرده و خیلی قبل از اون اموری داشته که به کمک مادرش پیش میبرده . یا مادرش به کمک اون کارهای تجاریش رو انجام میداده . به نوعی مادرش شریک تجاری ایشون بوده . و به همدیگه اعتماد داشتند . و این امور مالی و تجاری رو ادامه دادند و خواهند داد و و ازدواج ایشون باعث نمیشه که ایشون شما رو به جای مادرشون قرار بدهند . البته اگر شما همسر فهمیده باشید که هستید و بتونید روابطتتون رو خوب مدیریت کنید . بعد از مدتی ( شاید خیلی نزدیک نباشه ) خواهید تونست در جایگاه مادر شوهرتون قرار بگیرید . با ارزوی خوشبختی

[هم آوا]

با توضیحاتی که از شوهرت دادی میشه متوجه شد که ایشون تعصب بسیار شدیدی به والدینش داره و هرگونه مورد خطاب قرار دادن اونها از جانب شما حتی اگه حاوی بی احترامی هم نباشه به شدت مورد شماتت و برخورد قرار خواهد گرفت ... پس من اگه جای شما بودم هرگز سوال نمیکردم چون فایده ای نداره و اجازه بدین خودش به نتیجه لازم برسه به قول دوستمون آقای واحد اجازه بدین همکاریش رو با شریکش ادامه بده حتما حتما حتما یه همچین آدم کاردانی فکر آینده خودش و شما رو هم کرده که اینطوری تقسیم اموال میکنه اگه شما رو دوس داشته باشه فکر بعد نبودن خودش و آینده شما هم خواهد بود ... میدونم سخته ... میدونم احساس بدی داری ... ولی چاره ای جز صبر کردن نداری ... فرض کن هیچ اموالی جز سقف بالای سرت نداره اینطوری تحملش برات راحت تره عزیزم