سلام.
من 25 و نامزدم 29 ساله.
روحیاتمون اصلا به هم نمیخوره. من آدم عاطفی هستم ولی او در این سه ماهی که عقد بوده ایم هیچ محبت و توجهی به من نداره. فقط درگیر کارشه و من براش آخرین اولویت هستم.
زیاد با هم بحثمون میشه. خیلی راحت به من توهین میکنه و حاضر نیست قبول کنه که حق دارم نعترض باشم.
با شناختی که از خودم و او دارم میدونم زندگی نمیتونیم با هم بسازیم.
خودش هم میگه ازدواج ما اشتباه محض بوده و ما دنیاها و انتظارات و توقعات و روحیاتمون متفاوته.
تصمیمم برای جدایی جدی است.
اما روحیه ام خیلی بد شده و احساس فشار روانی شدیدی دارم.
اومدم اینجا که اگر به نظرتون میاد راهی برای ساختن زندگی با هم وجود داره رو بهم بگید. و اگر واقعا میبینید زندگی ما با هم فایده ای نداره بگید کمکم کنید با این شرایط روحی ام کنار بیام و مسیر طلاق رو درست پیش برم و نشکنم.
ممنون از توجهتون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)