به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آذر 93 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    195
    سطح
    3
    Points: 195, Level: 3
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج با دختری که 4 سال بزرگتر بود

    دوستان سلام
    قصه ازونجا شروع شد که با یه دختری تو دانشگاه آشنا شدم حدود یک سال با هم دوست بودیم ازم 4 سال بزرگتر بود اونطوری که اون وانمود میکرد ازم خوشش میامد منم بدم نمیاد ازش ولی زیاد واسم مهم نبود دوس داشت ازدواج کنیم با هم ولی بنظرم کار اشتباهی میامد یواش یواش سرد شدیم از هم اینم بگم هر کدوممون تویه یک شهر بودیم الان حدود یک سال و خورده ای میگذره ولی الان که فک میکنم میبینم چقدر دوسش داشتم هیچ دختر دیگه ای به دلم نمیشینه.یکم این وسط من هم مقصر بودم ولی خواستم بهش برگردم این اخرا چن وقتی دانشگاه نرفته بودم وقتی رفتم با یه پسر که شاید همکلاسش بود تو دانشگاه دیدمش و......
    خب من ازینکه نرفتم خواستگاری به خیلی چیزایه بعدش فکر میکردم که به مشکل میخوریم
    بنظرتون دوستان کارم اشتباه بوده؟هیچ دختری به اندازه اون بنظرم نمیاد رو چه کار کنم؟

  2. 3 کاربر از پست مفید saeid69 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 فروردین 97 [ 15:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    8,056
    سطح
    60
    Points: 8,056, Level: 60
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 832 در 244 پست

    Rep Power
    72
    Array
    وقی توی یک سال نسبت به هم سرد شدین چه طور می تونستین یک عمر زیر یک سقف با هم زندگی کنین؟؟؟

    من فکر می کنم شما فقط وابسته اون خانم شده بودین و علاقه انچنانی در میون نبوده..ایا این دختر خانم اولین کسی بوده که وارد زندگیتون شده بوده؟؟؟

    - - - Updated - - -

    وقی توی یک سال نسبت به هم سرد شدین چه طور می تونستین یک عمر زیر یک سقف با هم زندگی کنین؟؟؟

    من فکر می کنم شما فقط وابسته اون خانم شده بودین و علاقه انچنانی در میون نبوده..ایا این دختر خانم اولین کسی بوده که وارد زندگیتون شده بوده؟؟؟

  4. 8 کاربر از پست مفید SOGAND. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), rayehe (سه شنبه 04 آذر 93), saeid69 (سه شنبه 04 آذر 93), واحد (سه شنبه 04 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 04 آذر 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    خب در انتخاب برای ازدواج باید عقل جلوتر از احساس پیش بره. اینکه میگید به نظرتون کار اشتباهی می اومد و به چیزای بعدش فکر میکرده اید که مشکل ساز میشه ، یعنی خب حتما چیزهایی بوده که به نظرتون مشکل ساز میشده.
    اون چیزا چی بوده اند؟

  6. 8 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 04 آذر 93), ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), rayehe (سه شنبه 04 آذر 93), saeid69 (سه شنبه 04 آذر 93), واحد (سه شنبه 04 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 04 آذر 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آذر 93 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    195
    سطح
    3
    Points: 195, Level: 3
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تقریبا میشه گفت اولین نفر بود من اصن بهش علاقه نداشتم ولی نمیدونم چی شد یه دفعه بهش علاقه پیدا کردم سرد که نه ولی شکاک بازیهاش باعث بهم خوردن رابطمون شد فقط بهم شک بیخود داشت منم یه اخلاقی دارم که اگر چیزی هم بهم میگفت و شکاکی می کرد سکوت میکردم که به حرف اشتباهش پی ببره اما اون فکر میکرد این چیزی که میگه حتما درسته که من چیزی نمیگم


    اتفاقا سعی کردم عقلانی تصمیم بگیرم خب من اگه میگرفتمش فامیل چی میگفتن بقیه چی میگفتن و این بنظرم باعث بوجود امدن مشکلات میشد و پس فردا هم طلاق. قاعدتا پسر باید چن سال از دختر بزرگتر باشه
    و بهم زدن با اون باعث تشدید افسردگیم شد
    بنظرتون کار اشتباهی کردم نگرفتمش یا برعکس؟

    - - - Updated - - -

    تقریبا میشه گفت اولین نفر بود من اصن بهش علاقه نداشتم ولی نمیدونم چی شد یه دفعه بهش علاقه پیدا کردم سرد که نه ولی شکاک بازیهاش باعث بهم خوردن رابطمون شد فقط بهم شک بیخود داشت منم یه اخلاقی دارم که اگر چیزی هم بهم میگفت و شکاکی می کرد سکوت میکردم که به حرف اشتباهش پی ببره اما اون فکر میکرد این چیزی که میگه حتما درسته که من چیزی نمیگم


    اتفاقا سعی کردم عقلانی تصمیم بگیرم خب من اگه میگرفتمش فامیل چی میگفتن بقیه چی میگفتن و این بنظرم باعث بوجود امدن مشکلات میشد و پس فردا هم طلاق. قاعدتا پسر باید چن سال از دختر بزرگتر باشه
    و بهم زدن با اون باعث تشدید افسردگیم شد
    بنظرتون کار اشتباهی کردم نگرفتمش یا برعکس؟

  8. 3 کاربر از پست مفید saeid69 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), khaleghezey (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب من اگه میگرفتمش فامیل چی میگفتن بقیه چی میگفتن و این بنظرم باعث بوجود امدن مشکلات میشد و پس فردا هم طلاق

    صددر صد كار درستي كردين كه با ايشون يا هركس ديگه ازدواج نكردين. چون شما هنوز به بلوغ فكري براي ازدواج نرسيدين به فاميل و ديگران چه ارتباطي داره

  10. 5 کاربر از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), saeid69 (چهارشنبه 05 آذر 93), sanjab (جمعه 07 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 04 آذر 93)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دوست عزیز

    نمیدونم چند سالته ولی بهت آفرین میگم هم اینکه وارد اینگونه روابط احساسی و هیجانی نشدی
    و هم اینکه با اینکه وارد بازی احساسات شدی ولی عاقلانه تصمیم گرفتی

    معيارهاي تيتروار اما اثرگذار در ازدواج


    لازم به ذکر است ، چنانچه شخصي آگاهي کاملي براي ازدواج ندارد و در واقع هنوز سواد کافي را براي ازدواج کسب نکرده است ،
    مي بايست ديدگاه فرد و توقعاتتش نسبت به ازدواج و نحوه انتخاب تغيير اساسي پيدا کند .
    به گونه اي که توجه فرد به يكي از معيارهاي ازدواج باعث نشود ،‌معيارهاي ديگر كمرنگ شوند.

    احساسات مثبت در ازدواج و انتخاب همسر مهم هست. اما در كنار اين معيارها بايد ساير خصوصيات همسر نيز مورد بررسي قرار گيرد.
    اين معيارها، متنوع و فراوان هستند كه من به چند مورد آن اشاره مي كنم.

    يكم: تطابق فرهنگي

    دوم: تطابق تحصيلي

    سوم: تطابق اقتصادي

    چهارم: تطابق مذهبي

    پنجم: تطابق انتظارات از زندگي

    ششم: تطابق ديدگاه در مورد وظايف زن و شوهر در زندگي

    هفتم: تطابق شخصيتي و رواني

    هشتم : انعطاف پذيري

    نهم : مسئوليت پذيري

    دهم: مهارتهاي ارتباطي و كنترلي

    يازدهم : احساسات مثبت و جذابيت نسبت به يكديگر

    و ....


    بکاربردن معيارهاي فوق:

    الف)
    چنانچه دو فرد در بيشتر معيارهاي مهم ، تطابق لازم را نداشتند ،
    احتمالا احساس مثبت درشان به وجود نمي آيد .به همين خاطر هست که عدم تناسب ها در معيارها منجر به احساس فاصله مي شود.

    مثلا در مورد مسئله حساسيت متفاوت روي حجاب در دو خانواده ، منجر به پيش آمدن بافت مذهبي متفاوت و انتظارات متفاوت مي شود.
    و مسلما در آينده تعارض و اختلافاتي را زن و شوهر و همچنين خانواده هايشان در مورد اينگونه مسائل خواهند داشت.


    ب)
    همچنين عدم توجه به لزوم داشتن اشتراکات معيارهاي فوق در طرفين ،
    و نيز مجذوب احساسات تند ابتداي آشنايي شدن، باعث ناهمگوني احساسي بين زن و مرد مي شود؛ که متاسفانه
    اين ناهمگوني معيارهاي ازدواج موجب خواهد شد روز به روز نه تنها احساسات دونفر همسو نشود، بلكه از هم فاصله نيز بگيرند.
    مثلا وقتي يکي از طرفين ، تحت احساسات شديدي واقع شده است،
    كوتاه آمدنهاي يك طرفه ايشان مي تواند نشاندهنده اين باشد كه اكنون او خودش نيست.
    يعني خود واقعي اش را ناخودآگاه در برابر طرف مقابل مخفي ساخته است،‌چون دوست دارد وي را به دست آورد.
    اما توجه به اين نکته ضروري است که:
    معلوم نيست پس از ازدواج به همين مقدار كوتاه بيايد، همراه باشد، و صرفا ديدگاه و نظرات طرف مقابل را در راس كار قرار دهد.
    در آن وقت تفاوتهاي اساسي بين زن و شوهر آشكار شده و اين فاصله احساسي بيشتر خواهد شد.



    خلاصه و نتيجه گيري:

    براي بررسي و شناخت بيشتر و قطعي تر نياز هست
    كه تمام معيارهاي ازدواجي را كه مورد اشاره قرار دادم،‌ بررسي شود. (مثلا با مراجعه به يك مشاوره خانواده)

    تفاوتهاي اصولي كه در بدو آشنايي
    ديده مي شود( هرچند جزئي) را جدي بگيريد چراکه موجب نگراني بوده و هشداري هست كه توجه كافي را مي طلبد.

    و در مورد احساسات نياز هست كه كمتر روي آنها متمركز شويد و اين معيار احساس را در كنار معيارهاي ديگر مورد ارزيابي قرار دهيد.

    >>>> و در آخر متذکر مي شوم که بايد معيارها و توقعات و انتظاراتتون را نسبت به زندگي واقعي طرح كنيد نه ايده آلي.
    لطفا با دقت بخش مخصوص به مردان را بخوانید

    اگر شرايط ازدواج را نداريد، بخوانيد...


    اگر شرايط ازدواج نداريد.........(دميدن در تنور احساسات ممنوع)


    سلام
    آيا شما هم وقت ازدواجتون نرسيده؟
    سن شما کم هست؟
    تحصيلاتتون تمام نشده؟
    کار پيدا نکرده ايد؟
    شرايط خانواده اجازه ازدواج به شما نمي دهد؟
    و .....

    غالبا يک تفاوتي که بيشتر در دختران و پسران در اوائل جواني به جشم مي خورد در مورد هدف از رابطه، دوستي با جنس مخالف هست.

    دختران معمولا به خامي تصور مي کنند که براي يافتن همسر مناسب بايد در يک رابطه احساسي با پسران دخيل شوند.
    غافل از اين هستند که در اکثر مواقع اين ارتباط دقيقا در جهت عکس اين خواسته پيش مي رود. چرا؟

    چون در اکثر مواقع پسراني طالب ارتباط درازمدت، پنهاني، و احساسي و عاطفي با دختران هستند که شرايط ازدواج ندارند.
    لذا اين خلاء را توسط بازي گرفتن يک يا چند دختر با قول ازدواج در آينده اي نامعلوم ، پر مي کنند.
    از همين جا ريشه بسياري
    از شکست هاي عاطفي و عشقي مشخص مي شود. چون از همين آغاز هدف دروني دختر و پسر از اين رابطه متفاوت است.
    دختري دبيرستان را تمام کرده، يا دانشجو هست، يا شاغل هست و تمام امکانات ازدواج برايش مهياست.
    او در درونش به پسري متعهد، با احساس و وظيفه شناس فکر مي کند که عاشقانه در کنارش زندگي کند.
    و چون مي خواهد مارک سنتي بودن بهش نخوره، چون نمي خواهد امل باشه، در محل کار، تحصيل، محله يا .... با همجواري
    که با پسري پيدا مي کند کم کم علائمي از خود بروز مي دهد و خود را در چنين رابطه احساسي وارد مي کند.
    در اينگونه شرايط اگر اين دختر درست فکر کرده باشد بايد آن آقا پسر نيز همين هدف را داشته باشد،
    لذا بدون نياز به پنهان کاري و وعده و عيد بايد با هم و خانواده هايشان در عرض چند روز آشنا شوند
    و بعد طي مدت آشنايي که کاملا مشخص هست(مثل 10 روز ، 1 ماه ، يا 6 ماه )، همديگر را بررسي کنند.
    اما مي بينم که در عمل چنين اتفاقي نمي افتد ، چون آقا پسر اصلا به چيزي که فکر نمي کنه ازدواج هست.
    اما اين مطلب را به دختر خانم نمي گويد.
    چون اگر بگويد من قصدم لذت و ارتباط عاطفي و جنسي و ... هست. رابطه شکل نمي گيرد.

    لذا عبارات زير را مي گويد که همه نشان دهنده عدم تعهد، عدم مسئوليت پذيري، نداشتن شرايط ازدواج و ... هست.

    1 - به جاي فاز منطقي شناخت براي ازدواج ، سراغ فاز احساسي مي رود.
    2 - با عبارت علاقه ، عشق و احساس شروع مي کنه، اما هيچ وقت از آن خارج نمي شود تا به مسائل ازدواج برسه.
    3 - از آشنايي با خانواده و والدين دختر طفره مي رود و به زمان فرداي نامعلوم حواله مي کنه
    4 - خواهان طول کشيدن آشنايي ، بدون مشخص کردن زمان پايان آشنايي و شروع ازدواج مي باشد.
    5 - مخفي کاري، مکانهاي خاص و خلوت و ساکن را جهت لذتهاي عاطفي يا احتمالا جنسي خواهان هست.
    6 - معمولا اين پسرها بيشتر
    از اينکه در عمل تعهدي به ازدواج يا مسائل زندگي داشته باشند، در کلام و حرف زدن در مسائل احساسي پيشقدم هستند.
    7 - اگر دختران جهت آزمايش به اينها رابطه صميمي ، لمس يا هم آغوشي در يک مکان خلوت بدهند، اينگونه پسرها به شدت استقبال کرده
    و اين را نشانه عشق مي دانند. در واقع اين پسرها براي ازدواج و حريم خانواده حرمتي قائل نيستند.
    اينها کساني هستند که براي لذت جويي مرزي را بنام عقد زناشويي قائل نيستند.
    اين پسران در عمل مي گويند که بدون تعهد همسري شما را لمس و هم آغوش مي شوند.
    و اين احتمال به شدت وجود دارد که در آينده هم ، با افراد ديگري بدون عقد و ازدواج همآغوشي کنند.
    و اين يکي از نکات ظريفي هست که ممکن است دختران به آن توجه کافي نداشته باشند.
    6 - معمولا اين گونه پسرها هميشه در چنته خود خروارها دليل براي به تاخير انداخت بحث ازدواج دارند. مثلا
    - درسم تمام شود
    - سربازي بروم
    - شغل پيدا کن
    - پس انداز داشته باشم
    - شرايط خانواده را آماده کنم
    - مخالفت خانواده و فاميل را کم کنم
    - مسئله مسکن حل شود
    - کسي در خانواده جلو من هست، صبر کن او ازدواج کنه
    - امتحان يا کنکورم را بدهم
    -و هزاران دليل ديگر که همگي در يک امر مشترک هستند:

    من با تو ازدواج مي کنم. و فقط تو را دوست دارم، اما زمانش در آينده هست و نا مشخص هست.
    اين يعني تا اطلاع ثانوني و نا مشخص تو را وابسته مي کنم.
    تو را درگير احساسات مي کنم. و در آينده هم هيچ تضميني براي ازدواج با تو وجود ندارد.


    اما اگر دختري مي خواهد متوجه شود که چه پسري به ازدواج فکر مي کند، بايد اين را بداند پسري که زمان درس به درس ،
    زمان کار به کار، زمان سربازي به سربازي فکر مي کند يعني مسئوليتها کارهايش را دارد پس زمان ازدواج هم به سراغ ازدواج مي آيد.
    آنهم نه با سر دوانيدن دختر و امروز و فردا کردن و گاهي ماهها و در گاهي اوقات سالها فرد را به دنبال خود کشيدن.
    اگر بحث شناخت هست بايد از همان اول زمان شروع و خاتمه آن مشخص باشد.
    چه معنا دارد زمان شروع رابطه مشخص شود ولي زمان خاتمه و نتيجه گيري نامشخص باشد.

    پس دختران بايد بدانند پسري قصد ازدواج با آنها دارد که ابتدا شرايط ازدواجش را فراهم کرده است.
    متعهدانه و بدون مخفي کاري در ارتباط ظاهر مي شود.
    به جاي تمرکز افراطي روي احساسات رابطه، به مسائل ازدواج و شناخت معيارها همت مي گمارد.
    از آشکار شدن رابطه و در جريان گرفتن خانواده ها بيمي ندارد.


    آقا پسرها، احساسات و زمان ازدواج

    اما آقا پسرها که شرايط ازدواج ندارند به جاي بازي کردن با احساسات دختران و دوستي هاي دم دستي، چه کارهايي بايد بکنند.
    آيا به بازي گرفتن زندگي و احساس يک دختر براي پرکردن اوقات فراغت و تنوع بخشيدن به هيجانات شخصي کار صحيحي هست؟
    آيا نبايد به وقت درس و کار و ....، انرژي خود را به مسائل خود متمرکز کنند تا به وقت ازدواج داراي توانايي لازم اداره زندگي باشند؟

    وقتي ما کوچيکتر بوديم از جلوي هر مغازه که عبور مي کرديم
    و چيزي دلمون مي خواست ، و يک لنگه پا مي ايستاديم و پا به زمين مي زديم و گريه مي کرديم که اونو مي خواهيم.
    گريه مي کرديم ، التماس مي کرديم و خلاصه به هيچ چيزي و کسي هم کاري نداشتيم. نه به قيمتش، نه وقتش ، نه شرايطش.
    البته اين از خصوصيات کودکي هست. يعني نسبت به اميال و خواسته ها صبور نيستيم.
    و نمي توانيم خواسته هاي خود را به تاخير بيندازيم. و البته اين کار را بزرگترها به اجبار براي ما مي کردند.
    مثلا مي گفتند الان وقتش نيست و دست ما رو مي کشيدند و مي بردند تا سر فرصت به خواسته ما رسيدگي کنند.
    اما کم کم که بزرگتر مي شويم ياد مي گيريم که نيازهاي خود را بسته به شرايط به تاخير بيندازيم.
    ابتدا مسئله دفع ادرار است. قبلا در زمان نوزادي هر وقت نياز به دفع داشتيم
    بدون توجه به موقعيت به نيازمان پاسخ مي داديم. بعدها ياد گرفتيم که صبر کنيم تا شرايط مهيا شود و به دستشويي برسيم.
    کمي بزرگتر شديم ياد گرفتيم که نياز خوردن و خوابيدن خود را تحت کنترل قرار دهيم.
    لذا در زمان مدرسه ، يکساعت کلاس را تحمل مي کرديم تا به زنگ تفريح برسيم و گرسنگي و تشنگي خود را جواب معقولانه بدهيم.

    خلاصه :

    ما همين طور که بزرگ مي شويم ياد مي گيريم که منافع و لذتهاي کوتاه مدت را در قالب برنامه ها و مديريت ها تنظيم کنيم.
    به نحوي که به لذتهاي ماندگار دست پيدا کنيم و به تبعات رنجزاي آن گرفتار نشويم.
    لذا برنامه درسي سخت براي کنکور مي ريزيم. نه اينکه طالب رنج درس خواندن باشيم،
    بلکه ياد گرفته ايم براي رسيدن به اهداف عالي تحصيلي بايد ميزاني از بي خوابي و عدم استراحت را تحمل کنيم.
    اما در خصوص نياز جنسي و عاطفي اوليه دوران نوجواني و جواني هم مسئله شبيه مسائل بالاست.
    يعني همانطور که در زمينه هاي دفع ادار، گرسنگي، تشنگي، برنامه تحصيلي آموخته ايم
    که تعجيل نکنيم و با توجه به شرايط و تاخير به زمان مناسب ،
    نيازهايمان را ارضاء کنيم. در خصوص مسائل جنسي و عاطفي نيز لازم است چنين کاري را انجام دهيم.
    يعني تا وقتي که شرايط ازدواج نداريم، سعي کنيم انرژي خود را جهت فراهم کردن شرايط ازدواج و سن ازدواج و ....، تمرکز دهيم.
    اگر شما در انجمن مشاوره ازدواج ، بخش رابطه دختر و پسر گشتي بزنيد،
    متوجه مي شويد تمام کساني که اين خويشتنداري و برنامه ريزي در مورد تمايلات جنسي و عاطفي خود ،
    انجام نداده اند، به مرور با فراهم کردن زمينه هاي وابستگي و تبعات شخصي و خانوادگي آن دچار مشکلات
    عديده اي از جمله افسردگي، عصبانيت، فرار از منزل، مشکلات تحصيلي ، خانوادگي، شغلي و حتي در پاره اي از موارد خودکشي شده اند.

    با توجه به اين مطالب توصيه مشاوران خانواده و ازدواج همواره اينست
    که قبل از فراهم آمدن شرايط انتخاب و ازدواج خود را درگير روابط عاطفي ، هيجاني يا جنسي با جنس مخالف (متفاوت)، نکنيد.
    و هر وقت نيز شرايط ازدواج فراهم آمد باز براي شناخت کامل بيشتر روي شناخت معيارها متمرکز شويد نه احساسات انفجاري و خام.

    نتيجه:

    1- فراهم آوردن شرايط ازدواج
    2 - بررسي شناختي دقيق معيارها در شخصي که به او علاقه منديم از طريق رسمي و آشکار

    و تا قبل از فراهم آمدن موقعيت ازدواج نياز است که انرژي خود را روي ساير زمينه هاي لازم متمرکز کنيم.

    پ.ن:بانو ارغوان صحبت شما تا حدود زیادی درسته باهاش موافقم
    ولی در این مورد خاص خیر و اینکه لطفا احساسی نظر ندید.زندگی مشترک با دوستی بسیار متفاوته و بنظر من بشخصه بهتره دختر از پسر کوچیکتر باشه اینجوری بهتره خیلی بهتر چون مردها عادت دارن در مورد تناسب و زیبایی همسر و مقایسه کردنش با همسن ها خودش یا کوچیکتر از خودش صحبت کنن یا تیکه میندازن در مورد سن همسرشان و یا اینکه ما مردها توی سنین 35تا 40 سالگی یکجورایی برمیگردیم به فرم جوانی و تازه یادمه میاد ای دل غافل جوانی نکردیم و لذت نبردیم.تجربه شخصی من اینو بهم میگه اینطور ازدواج ها نسبت به اینکه سن دختر کم باشه از درصد موفقیت کمتری برخورداره
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : سه شنبه 04 آذر 93 در ساعت 09:27

  12. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), saeid69 (چهارشنبه 05 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 04 آذر 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جناب خاله قزي لطف كنيد يه بار ديگه پست بنده رو بخونيد.
    من كجا اشاره به سن و سال كردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من ميگم مرد يا زن زماني به بلوغ عقلاني براي ازدواج ميرسه كه در همه موراد فقط خودش تصميم بگيره و حرف فاميل يا ديگران در مورد ظاهر، سن و سال، شغل.......... و هيچ چيز ديگه همسرش براش مهم نباشه

  14. 3 کاربر از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده اند .

    mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), saeid69 (چهارشنبه 05 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 04 آذر 93)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    آقا سعید سلام به همدردی خوش امدید . شما کار عاقلانه ای کردید . اگر هم ایشون از هر نظر دختر مناسبی بوده باشه . این اختلاف سنی بعدا براتون مشکل ساز میشد . حتی اگه از نظر شما هم مشکل نباشه ولی از نظر اون خانم یه مشکل بوده و به خاطر همین از حالا دچار شک میشده . این فکر همیشه با اون بوده که به خطر بزرگتر بودنش ممکنه ایشون رو ترک کنید .

  16. 4 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 04 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), saeid69 (چهارشنبه 05 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 04 آذر 93)

  17. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    با توجه به این که 4 سال از شما بزرگترند
    بیش از یکسال از تمام شدن رابطه گذشته و یک بار این مسیر تمام کردن رابطه را رفتید

    برگشتن به این رابطه احساسی اشتباه است.
    فکر می کنم مشکل شما الان اینه که ایشون را با یک پسر دیگه دیدید. فراموش کنید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  18. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    saeid69 (چهارشنبه 05 آذر 93)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 آذر 93 [ 21:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    195
    سطح
    3
    Points: 195, Level: 3
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از همه دوستان
    دوستان حالا چه جوری یادشو فراموش کنم؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.