به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 19:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,260
    سطح
    19
    Points: 1,260, Level: 19
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Posticon (5) حساسیت و تفکرات عجیب همسرم

    سلام دوستان

    من 5 ماهه که عقد کردم. چند روز پیش توو لیست مخاطبین گوشیم دید که کلمه "داداش" رو از جلوی اسم داداشش برداشتم و اسم خالی هستش. این باعث شد که اونم فرداش با طعنه به من بگه: "منم کلمه "جوون" رو از جلوی اسم خواهرات برداشتم. من خیلی ناراحت شدم و براش توضیح دادم توو گوشی من همه اقوام نزدیک به اسم کوچیک نوشتم و کلمه آقا و داداش و .. به کار نبردم و برام فرقی نمیکنه داداش باشه یا نباشه چون اینجوری راحت نیستم. بهش گفتم کارش خیلی سخیف بود و نباید این کارو میکرد چون برای خواهراش از "آبجی" استفاده کرده منم داداش ندارم. باهم کلی بحث کردیم و آخرش گفت:"چون تو بی ادبی کردی و در مورد خوانوادم گفتی منم در مورد خانوادت گفتم". من از اینکه به من گفت بی ادب خیلی ناراحت و عصابی شدم و الان دو روزه که باهاش تماسی ندارم.
    مسئله دیگه اینه که ما شهرستان هستیم و زمانی که شهر خودمون میریم (شهرمون یکیه) تا یه روز خونه پدریم بود میگه حالا بریم خونه ما. تفکرش اینه که باید به تعداد روزهای مساوی خونه ما و خونه اونا باشیم در صورتی که من فکر میکنم دخترو خونه پسر میبرن و زن بیشتر باید خونه شوهرش باشه. و سر این مسئله با هم درگیری داریم.
    هر کاری براش میکنم براش بی ارزشه، مثلا گردش میریم براش کادو ، لباس میخرم. باز میگه برام چیکار کردی؟
    سطح توقعاتش خیلی بالاست حتی میگه اگه خواستیم بچه دار بشیم باید برای زایمان منو بیمارستان خصوصی ببری!

    لطفا کمکم کنید با مشاوره های ارزندتون. خیلی خسته شدم
    با تشکر

  2. کاربر روبرو از پست مفید ripi تشکرکرده است .

    Kimia7 (دوشنبه 03 آذر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 282 در 96 پست

    Rep Power
    28
    Array
    دوست جون تو رو خدا این چیزا که اصلا مهم نیستن
    یه نگاهی تو سایت به دوستان بنداز ببین چه مسائلی هستش

    خب بیمارستان های خصوصی رسیدگی و بهداشتشون خیلی بیشتره
    حالا تا شما بچه دار شین انشالله پول صد تا بیمارستان خصوصی اش رو خدا به عنوان روزی اش به شما میده

  4. 7 کاربر از پست مفید aye تشکرکرده اند .

    ali -guilan (دوشنبه 03 آذر 93), elham.e (دوشنبه 03 آذر 93), Kimia7 (دوشنبه 03 آذر 93), pbsm (دوشنبه 03 آذر 93), ripi (دوشنبه 03 آذر 93), sasha (دوشنبه 03 آذر 93), هم آوا (دوشنبه 03 آذر 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 فروردین 94 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    1,323
    سطح
    20
    Points: 1,323, Level: 20
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 190 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزيز
    به نظرم شما و همسرتون مسئله رو يكم زيادي بزرگش كرديد زندگي مشترك پر از همين دعواهاي كوچيكه خيلي زن و شوهر ها هستن سر همين چيزا بحث مي كنن اما بعد از يه ساعت كلا يادشون ميره براي چي ناراحت شدن اگه قرار باشه سر همچين مسائلي همش قهر كنيد اون هم دو سه روز كه بايد قيد زندگيتونو بزنيد
    واقعا اين ها مسائلي نيستن كه اصلا ارزش بحث كردن داشته باشن
    شما توي همين تالار يه نگاهي به تايپيكاي ديگه بندازيد ميبينيد چه قدر زيادن زن و مرد هايي كه از بددهني شوهر يا زنشون مي نالن كه همش فحش هاي ركيك مي دن
    يه بي ادب گفتن كه ديگه اين همه عصبانيت نداره من كار همسر شما رو تاييد نمي كنم اما مي گم ارزش اين همه دلخوري رو نداره
    به نظرم شما و همسرتون بايد سعي كنيد استانه ي حساسيت خودتونو ببريد بالا
    و در خصوص پر توقعي كه گفتيد در مورد خانوادش توقعش به جاست به هر حال هر دوتون براي يه مدت خانوادتون رو نديديد و همون طور كه شما دلتون واسه خانوادتون تنگ شده ايشون هم دلتنگ خانواده هستن و دوست دارن برن ديدنشون حتي اگر شما دوست داريد بيشتر پيش خانواده بمونيد مي تونيد ايشون رو بفرسيتيد پيش خانوادش و بعد از چند روز خودتون هم بريد و يه سري بهشون بزنيد
    در خصوص بيمارستان خصوصي اگر شرايط ماليتون اجازه نمي ده خب اون بحث ديگريست اما اگر شرايطش هست خب مسلما بيمارستان خصوصي هم بيشتر بهشون مي رسن و هم بهداشتي تر هستن خانوم شما هم نگران همين موضوعات هستن
    اقاي ripi
    خيلي وقت ها خانوم ها از چيزي ناراحتن اما ناراحتيشونو مستقيم بروز نمي دن شايد منظور خانومتون از اينكه ميگه برام چيكار كردي ماديات نباشه شايد ايشون محبت و توجه بيشتري از جانب شما ميخوان خصوصا كه تازه هم عقد كرديد

  6. 4 کاربر از پست مفید Kimia7 تشکرکرده اند .

    elham.e (دوشنبه 03 آذر 93), pbsm (دوشنبه 03 آذر 93), ripi (دوشنبه 03 آذر 93), هم آوا (دوشنبه 03 آذر 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 19:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,260
    سطح
    19
    Points: 1,260, Level: 19
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما درست میگید ولی مثلا انتظار داره میاد خونه ما هیچ کاری نکنه حتی ظرف نشوره یا به مامانم کمک کوچیکی نکنه. نمی خواد دست به سیاه و سفید بزنه میخواد مثل یه مهمون باشه. اصلا زمانمی که هست فوقش یه ظرفو با کمک خواهرم بشوره بیشتر وقتا هم مامانم بهش اجازه نمیده ظرف بشوره همین قدر کارو هم نمیخواد بکنه

  8. کاربر روبرو از پست مفید ripi تشکرکرده است .

    pbsm (دوشنبه 03 آذر 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-07
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,792
    سطح
    24
    Points: 1,792, Level: 24
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    203

    تشکرشده 153 در 66 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام تبریک بابت ازدواجتون. بنظر من خانومتون از چیزایی رنجیده خاطرن و چون نمتونن به زبون بیارن نمیخوان خونه مادریتون زیاد از خودش مایه بذار چون بعضی وقتا خود من هم وقتی از همسرم یا خانواده شوهرم رنجیده میشم دوس ندارم زیاد بمونم یا دست به سیاه وسفید بزنم چون دوس ندارم کسی برام تعیین تکلیف کنه که الان حتما باید بریم خونه مادر شوهر یا مثلا خواهرشوهرم بشینه و وظیفه من بدونن که کمک کنم فقط. اگه لطف مکرر تبدیل نشه به وظیفه مسلما ادم خودش درکش میرسه که باید کمک کنه هرچند مهمون هم باشه.ودرمورد کادو خریدن یا بیرون رفتن شاید وقتایی بردیشون بیرون که واقعا نیاز به این داشتن که بیشتر باهم تنها باشین یا کادویی خریدین که خودتون دوس داشتین نه ایشون.مثلا خانومتون یه تیکه طلا دوس داشته اما شما چند برابرشو دادی براش گوشی خریدی.بله این کارتون تشکر داره اما توخریدن هدیه باید سلیقه طرف هم مد نظر داشت. البته اینم بگم این بحثا تا یکسال اول ازدواج یکم عادی چون همیشه اختلاف نظر وجود داره.
    وقتی خانومتون میگه بیمارستان خوصوصی دوس داره چه اشکالی داره میتونی باروی خوش بگی باشه عزیزم اگه وضعیت مالی خوب باشه چرا نمیفرستمت بابت گفتن این جمله هزینه ای برداشته نمیشه مطمین باشین خانومتون هم خیلی خوشحال میشه هم وقتی میبینه شما واسه راحتیش چیزی رو ازش منع نمیکنی به وقتش شرایط شمارو درد میکنه.خانومتون میخواد چون تو دوران نامزدیه بهش بیشتر بال وپر بدین. شماهم سعی کنین بخاطر بحثای چند سال دیگه اوقات فعلی تونو تلخ نکنین. اگه میگه نمیخوام خونه مادرتون بیام بگید باشه هروقت دوس داشتی میریم ولی بذارین چندساعتی که گذشت اونوقت با روی خوش ازش بپرسین الان حاضرین بریم.مسلما مخالفت نمیکنه با روی خوش باشه. درمورد کمک کردن تو کار منزل مادرتون هم میشه با خواهش ازش بخواین میشه کمکش کنه نه اینکه به منظوره وظیفه متوجش کنین.

    برای کار خواستن از خانوما فقط باید باکلمات لطفا یا اگه میشه استفاده کنین بیشتر تاثیرشو میبینین. دوره اوایل ازدواج برای همه این اختلاف نظرات هست حتی تا همیشه.فقط مهارت بیان میخواد.

    موفق باشین

  10. 2 کاربر از پست مفید pbsm تشکرکرده اند .

    ripi (دوشنبه 03 آذر 93), هم آوا (دوشنبه 03 آذر 93)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 24 فروردین 03 [ 05:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,564
    امتیاز
    44,676
    سطح
    100
    Points: 44,676, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,967

    تشکرشده 6,441 در 1,459 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام به همدردی خوش اومدین
    کاش الان اونقدروقت داشتم تابهتون میگفتم به خاطرهمچین مسایل کوچیکی چه به سرزندگیم اومد!!!!

    بهتره کمی بیشترهمسرتون رودریابید...منم روی اسمهای پدرومادرم که توی گوشی همسرم هست حساس بودم..چون همسرم هم حساس بود..درضمن این یک احترامه شما بااحترام گذاشتن بزرگی خودتون وهمچنین محبت تون روبه همسرتون نشون میدید

    سوالی دارم اگه میشه حتما جواب بدین!!
    واسه کارکردن همسرتون منزل پدری خودتون ازش خواستین؟
    واسه احترام گذاشتن ومحبت کردن چطور!؟؟

    وقتی بحثی پیش بیادازخانوادتون دفاع میکنید!؟
    منم بااین تفکرشوهرم که زن بایدپیش خانواده شوهرش باشه سه ساله مشکل دارم...
    قبول کنیدشماهم اونجورکه خانمتون انتظاردارن خونشون راحت نیستین پس ازش توقع نذاشته باشید که باپدرومادرشما راحتترباشه تابا پدرومادرخودش که چندین ساله دخترشونه!!!

    خلاصه اینوبگم همه ماخانمها این طرزفکرهمسرتون روداریم!!!
    اما راه حل داره که بتونیدراحتترباهم کناربیاید.
    اطفا جواب سوالها روبدید
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  12. کاربر روبرو از پست مفید paiize تشکرکرده است .

    terme00 (سه شنبه 04 آذر 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 19:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,260
    سطح
    19
    Points: 1,260, Level: 19
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    سلام به همدردی خوش اومدین
    کاش الان اونقدروقت داشتم تابهتون میگفتم به خاطرهمچین مسایل کوچیکی چه به سرزندگیم اومد!!!!

    بهتره کمی بیشترهمسرتون رودریابید...منم روی اسمهای پدرومادرم که توی گوشی همسرم هست حساس بودم..چون همسرم هم حساس بود..درضمن این یک احترامه شما بااحترام گذاشتن بزرگی خودتون وهمچنین محبت تون روبه همسرتون نشون میدید

    سوالی دارم اگه میشه حتما جواب بدین!!
    واسه کارکردن همسرتون منزل پدری خودتون ازش خواستین؟
    واسه احترام گذاشتن ومحبت کردن چطور!؟؟

    وقتی بحثی پیش بیادازخانوادتون دفاع میکنید!؟
    منم بااین تفکرشوهرم که زن بایدپیش خانواده شوهرش باشه سه ساله مشکل دارم...
    قبول کنیدشماهم اونجورکه خانمتون انتظاردارن خونشون راحت نیستین پس ازش توقع نذاشته باشید که باپدرومادرشما راحتترباشه تابا پدرومادرخودش که چندین ساله دخترشونه!!!

    خلاصه اینوبگم همه ماخانمها این طرزفکرهمسرتون روداریم!!!
    اما راه حل داره که بتونیدراحتترباهم کناربیاید.
    اطفا جواب سوالها روبدید
    واسه کارکردن همسرتون منزل پدری خودتون ازش خواستین؟ بله. بهش گفتم تو هم یه کاری انجام بده
    واسه احترام گذاشتن ومحبت کردن چطور!؟؟ بله اینو هم گفتم

    وقتی بحثی پیش بیادازخانوادتون دفاع میکنید!؟ سعی میکنم بدون تعصب و منطقی اظهار نظر کنم

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 24 فروردین 03 [ 05:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,564
    امتیاز
    44,676
    سطح
    100
    Points: 44,676, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,967

    تشکرشده 6,441 در 1,459 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    پس مشخص شدواسه چی همسرتون جبهه گرفته!!!
    اینی که میگم تجربه کردم...
    اشتباه شماهمین بودکه بهش گفتین!!!
    میدونیدالان چی پیش خودش فکرمیکنه؟؟من بهتون میگم!!

    اینکه مگه منو فقط آورده واسه کارکردن و....مگه خودش چقدربه خانوادم احترام میزاره ..مگه.....

    ببینیدهرکسی خودش میدونه چطوربایدرفتارکنه!!!یعنی به شخصیت خودش اطمینان داره...

    وقتی شما ازش میخوای اینجورباشی یااونجورفکرمیکنه اینی که عست رودوست نداری ومیخوای عوضش کنی پس بهش فشارمیاد...

    پیشنهادمن اینه که بهش بگی تودخترعاقل وفهمیده ای هستی میدونم همه چی رومیسنجی وبهترین رفتارروداری....
    یعنی ازراه تشویق وتعریف کردن مشتاقش کنی واسه رفتاربهتر
    اگه بخوای همیشه بهش گوشزد کنی اینجورباش فقط لج میکنه

    بازهم میام وواستون مینویسم...

    - - - Updated - - -

    بهتره زودتر آشتی کنید وبهش بگیدبرادرش رومثل برادرخودتون که نداریددوستش دارید....

    بعدمیبینیدکه این حرفها چه نتیجه ای داره...
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  15. 2 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    rain boy (دوشنبه 03 آذر 93), ripi (دوشنبه 03 آذر 93)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آذر 93 [ 16:04]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,316
    سطح
    20
    Points: 1,316, Level: 20
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط paiize نمایش پست ها
    پس مشخص شدواسه چی همسرتون جبهه گرفته!!!
    اینی که میگم تجربه کردم...
    اشتباه شماهمین بودکه بهش گفتین!!!
    میدونیدالان چی پیش خودش فکرمیکنه؟؟من بهتون میگم!!

    اینکه مگه منو فقط آورده واسه کارکردن و....مگه خودش چقدربه خانوادم احترام میزاره ..مگه.....

    ببینیدهرکسی خودش میدونه چطوربایدرفتارکنه!!!یعنی به شخصیت خودش اطمینان داره...

    وقتی شما ازش میخوای اینجورباشی یااونجورفکرمیکنه اینی که عست رودوست نداری ومیخوای عوضش کنی پس بهش فشارمیاد...

    پیشنهادمن اینه که بهش بگی تودخترعاقل وفهمیده ای هستی میدونم همه چی رومیسنجی وبهترین رفتارروداری....
    یعنی ازراه تشویق وتعریف کردن مشتاقش کنی واسه رفتاربهتر
    اگه بخوای همیشه بهش گوشزد کنی اینجورباش فقط لج میکنه

    بازهم میام وواستون مینویسم...

    - - - Updated - - -

    بهتره زودتر آشتی کنید وبهش بگیدبرادرش رومثل برادرخودتون که نداریددوستش دارید....

    بعدمیبینیدکه این حرفها چه نتیجه ای داره...
    من همون ripi هستم چون سه بار بیشتر نمیتونستم پست کنم با نام کاربری دیگه ای وارد شدم
    اون به من گفت بی ادب و من خیلی از این حرفش ناراحت و عصبانی هستم. چندین بار قهر کرده من پاپیش گذاشتم ولی حالا نمیتونم این کارو بکنم. چون فکر میکنه حق با اونه و سواستفاده میکنه و فک میکنم رفتاراش بدتر از قبل بشه. میخوام این دفعه اون پاپیش بذاره

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 96 [ 13:33]
    تاریخ عضویت
    1392-5-22
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    4,107
    سطح
    40
    Points: 4,107, Level: 40
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    157

    تشکرشده 216 در 94 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام
    دوست عزیز بهت پیشنهاد می کنم هیچ وقت سر این مسائل کوچیک قهر نکنی . دو روز قهر کردی به خاطر یه گفتن بی ادب ؟ قهر کردن عشق و صمیمت رو یواش یواش از بین میبره و زندگی مشترک رو سرد میکنه . دو تا انسان عاقل و بالغ باید بتوانند با هم صحبت کنند و اختلافاتشون رو بدون توهین حل کنند یادتون باشه بیشتر مشکلات زوج ها از عدم توانایی برای صحبت کردن و قهر کردن های متوالی سرچشمه میگیره

    در مورد رفتن خونه بزرگترها به نظر من هیچ فرقی نمیکنه پدر مادر زن باشه یا مرد در هر صورت بزرگترها انتظار دارند و نباید هیچ فرقی بین پدر و مادر خودتون با همسرتون بذارید تازه من در خیلی از خانواده ها دیدم که مرد بیشتر سمت خانواده زنش کشیده میشه .در هر صورت سعی کنید در این مورد عدالت رو رعایت کنید تا حساسیت همسرتون هم رفته رفته کم بشه

    در مورد کار کردن همسرتون هم باید اینو بهش بگی که با کمک کردن به مادرم بیشتر احترام خودت رو پیش اونها زیاد میکنی و این کارهای تو باعث میشه که پیش اونها عزیز تر باشی نباید جوری بگید که او احساس کنه دارید بهش دستور میدید . هر قدر سعی کنید که روابط خانوادتون به خصوص مادرتون با همسرتون صمیمی تر و راحت تر باشه بهتره.

  18. کاربر روبرو از پست مفید Aras تشکرکرده است .

    rain boy (دوشنبه 03 آذر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حساسیت زنانه
    توسط بادبادک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 08 تیر 96, 00:05
  2. حساسیت به مادر شوهرم
    توسط parnian1 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 تیر 93, 13:35
  3. چشم چرانی همسرم یا حساسیت من
    توسط بانوی اسفند در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 06 تیر 93, 12:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.