خواهرشوهرم تو شهر ما دانشگاه قبول شده

[گل رز]

سلام دوستان من 24 سالمه خودم دانشجوی کارشناسی ارشدم سر کارم میرم . از اول مهر امسال خواهرشوهرم شهر ما دانشگاه قبول شده اولش رفت خوابگاه اونم به مدت یه هفته. ولی بعدش اعلام کرد که تو خوابگاه دوام نمیاره اومده خونه ی من . من با این موضوع مخالفتی نداشتم که هفته ای یکی دو روز بیاد خونم. ولی الان با خوابگاه تصفیه کرده و اومده اینجا. دست به سیاه و سفیدم تو خونم نمیزنه.من خیلی سرم شلوغه صبا میرم دانشگاه و بعد از ظهرم سرکارم 7 شب میام خونه باید آشپزی کنمو جمع و جور کنم. خیلی توقعش زیاده میگه باید برام ناهار درست کنی چون همونطور که گفتم من و همسری شب میایم خونه ناهارم دانشگاه میخوریم.البته من آدم بد ذاتی نیستم ولی من با این همه مشغله نمیرسم به این کارا. از وقتی هم که اومده اینجا مادر شوهرم هر هفته از شهرستان میاد خونم هر سری هم که میاد دو سه نفرو با خودش میاره. خسته شدم. همسرم هم ناراضیه ولی چیزی نمیگه میگه خواهرمه چیکار کنم. توروخدا بهم بگید باید چیکار کنم؟

[واحد]

گل رز عزیز بهتره همسرتون باهاشون صحبت کنه . توقعشون زیاده . اگه شما قبول کردید که با شما بمونه . باید حداقل وظایفش رو بدونه و کمک حالتون باشه . نه اینکه مثل مهمان از شما توقع داشته باشه بهش خدمت کنید . همسرتون میتونه خیلی صریح بهشون بگه که اگه نمیتونی خوابگاه بمونی بهتره خونه بگیرید . ایشون حد اقل چهار سال اونجاست . یکی دو روز که نیست . قبل از اینکه شما بگید خودشون باید اینو درک میکردند .

[گل رز]

از پاسختون ممنونم ولی همسرم حاضر نیست بطور مستقیم اعلام کنه. خانوادشم وظیفه همسرم میدونن این کارا رو. اخه همسرم پدر نداره مادرش میگه وظیفت هست برای خواهرت هر کاری بکنی. من مشکلی ندارم .ولی حریم خصوصی من و شوهرم از بین رفته شبا میایم خونه نمیتونیم تنها با هم باشیم و من راحت نیستم.

[khaleghezey]

درود بانو

واقعا تعجب میکنم چجوری بخودش اجازه داده وارد زندگی خصوصی برادرش بشه!!و با این بی پروایی با شما صحبت کنه؟ این اخطار را از الان به شما بدم بانو اگه این موضوع حل نشه روی رابطه جنسی و رابطه عاطفی شما با شوهرت تاثیر مخرب و وحشتناکی داره
خود من هیچ جا را به اندازه خانه خودم دوس ندارم چون درش راحت هستم و احساس آرامش میکنم.چون حریم خصوصی من و همسرم و دخترم هستش.رابطه عاطفی و جنسی زن و شوهر قبل از بدنیا امدن فرزند با وقتی که فرزندشان به سنی میرسه که باید یه سری موارد را مراعات کنن بین زن و شوهر خیلی فرق میکنه و تاثیر زیادی داره چه برسه که بخواد یه فردی بجز افراد خانواده خودتان وارد این حریم خصوصی بشه

این یک مسئله زنانه هستش و بهتره خودتان حلش کنید و اول با شوهرت همه حرفاتو بزن و با اجازه از شوهرت و تاییدش اقدام کن دلایلت را بصورت واضح بیان کن.مشکلی نیست دوست نداره بره خوابگاه خوب خیلی ها دوست ندارن برن خوابگاه دلیلی نداره زندگی همیشه به میل ما باشه.تنها ایشون چنین مشکلی ندارن خیلی ها هستند چنین مشکلی دارن.شوهر شما هم میتوانند منزلی در نزدکی شما و یا در نزدیکی دانشگاه اجاره کنن برای ایشون یا کمک مالی کنن تا خواهرش خودش روی پای خودش بایسته هم کمک مالی کرده باشه و هم مراقبش باشه.

مشکل هرکسی مشکل خود اون فرده و باید خودش حل کنه نه اینکه بندازه گردن دیگران.شوهرت را وسط ننداز خودت این مشکل را حل کن ولی اول با شوهرت کامل حرف بزن و در صورت تایید ایشون اقدام کن.جدی و محکم باش و با سیاست رفتار کن اینم بدون اگر الان کار ینکنی این موضوع تا 4سال حداقل طول میکشه و روی کیفیت زندگیت مطمئنا تاثیر میزاره.

[mari1]

سلام
منم با آقای خاله قزی کاملا موافقم.شما در موقعیتی که همسرتون خیلی باهاتون خوش برخورده و حرفاتونو میپذیره با سیاست و احترام کامل براشون توضیح بده که بودن خواهرشون با شما باعث افت روابط زناشویی و در نتیجه عاطفی میشه و بهشون بگو این ماجرا یکی دو ماه نیست که تحمل کنید بلکه درس خواهرشون چند سال طول میکشه.ولی به نظر من ازش بخواه که این مسئله رو از زبون خودش با مادرش مطرح کنه،اگر شوهرت موافقت نکرد اونوقت ازش اجازه بگیر که خودت محترمانه باهاشون صحبت کنی.حالا به قول دوستان یا یه جای جدا اجاره کنید نزدیکتون یا اگرم نشد و تو اون خونه موندن تقسیم وظایف بشه و حدود خودشونو بدونن و مزاحم آسایش زندگی شما نشن(که البته به نظر بعید میاد)
میشه از موقعیت منزلتون بگید برامون؟چند خوابست؟آپارتمانه؟ هزینه های کرایه تو شهرتون به چه صورته؟امکان اجاره جایی رو برای خواهر شوهر دارین؟

[anoosh]

واقعا این موضوع غیر قابل گذشت هست. اینکه خواهره حتی اگه پدر و مادر شما هم بودن نباید با شما اینجوری زندگی کنن مگه مهمونیه یک روز دو روزست؟!!!
اگه تو خیابون اواره بود یه چیزی ولی اینکه تو خوابگاه راحت نیست شد دلیل؟!!!
خوب اگه راحت نیست شهر دور نمیزد قبول شه. حالا هم شما باید براش شرایط تعیین کنید تا بدونه خونه برادرش اگر با بزرگواریه شما بخواد زندگی کنه باید یک سری از کارای خونه رو انجام بده.
مستقیم براش کار تعریف کنین. فکر کرده میتونه اونجا بخوره و بخوابه معلومه که تو خوابگاه راحت نیست!!
منم بودم نمیرفتم خوابگاه. البته ادم باید حد خودشو بدونه که متاسفانه خانواده شوهرتون اصلا انگار اهل مراعات نیستن.

[گل رز]

خاله قزی عزیز و بقیه دوستان ممنون از اینکه برای من وقت گذاشتید. حتما به توصیه هاتون عمل خواهم کرد. متاسفانه شوهر من ادم کمرویی هستش احساس میکنه اگه موضوع رو مطرح کنه مادرش ناراحت میشه. من باید خیلی روش کار کنم که بره و موضوع رو مطرح کنه وگرنه آسایش و آرامش زندگیم از دست میره. خانواده ی شوهرم هم اهل مراعات نیستن و توقعشون از ما زیاده. ما تهران زندگی میکنیم خودتون هم که میدونید اجاره ها چطوریه . خونه ی ما هم آپارتمانی دو خوابه هست . و همسر من توان اجاره کردن خونه رو برای خواهرش نداره. اصلا توان این رو هم نداره که کمک مالی بکنه.چون در حال حاضر ما هم دانشجوییم هم کار میکنیم. من صد بار این موضوع رو به همسرم گفتم اونم هر بار قول میده که مطرحش کنه ولی ...... دیشبم گفت بذار این ترمش تموم شه بعد یه کاری میکنم ولی من چشمم آب نمیخوره. میخوام خودم اقدام کنم و بشون بگم .واقعا راحت نیستم با وجود خواهرشوهرم خیلی از برنامه هام به هم ریخته مثلا عادت داشتیم دو هفته یه بار بریم خونه ی پدری من تو یکی از شهرای اطراف پنجشنبه جمعه. ولی الان نمیتونیم. به نظرتون خودم مستقیم اقدام کنم مشکلی نیست؟

[nikon]

وقتی که دانشگاهشون خوابگاه در اختیارشون قرار داده لزومی برای زندگی ایشون با شما وجود نداره. بهتره که ابتدا سعی کنید شوهرتون این موضوع رو مطرح کنه البته جوری باید با شوهرتون صحبت کنید که برداشت های دیگه ای نکنه. در صورتیکه که ایشون از این کار امتناع کردند می تونید با هماهنگی با شوهرتون خودتون این موضوع را به خواهر شوهر یا مادر شوهرتون بگید. می تونند آخر هفته ها به خونه ی شما بیان.


نکته ی آخر در صورتیکه ایشون تا پایان تحصیل با شما ماند باید در تمام کارهای منزل با شما شریک شود . از غذا پختن و ظرف شستن گرفته تا خانه تکانی . این خانم باید بدونه که شما هیچ وظیفه ای در قبال ایشون ندارید بلکه اگر کاری هم برای ایشون در صورت صلاحدید خودتون انجام می دید به احترام شوهرتون هست.

فقط فراموش نکنید که جوری صحبت نکنید که خودتون در معرض اتهام قرار بگیرید . حتما با شوهرتون هماهنگ باشید.

[hamed-kr]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

اولین توصیه این هست که این برای شما یک امتحان هست سعی کنید با بهترین نمره ازش خارج بشید پس صبور باشید و دنبال بهترین راه حل اگر از من میشنوید واقعاً جا داره هزینه مشترکین رو که واقعاً مقدار کمی هست پرداخت کنید و از مشاورین تالار حتماً کمک بگیرید ، پس باز هم توصیه میکنم صبور باشید نه برای تحمل کردن شرایط بلکه برای پیدا کردن بهترین راهکار.

در ضمن اگزچه در اسلام به حقوق مهمان توصیه زیادی شده ولی میزبان هم حقوق مهمی داره که مهمان باید اونها رو رعایت کنه و اصلاً یک چیز یک طرفه نیست مثلاً برای همین موضوع حفظ حریم در خانه میزبان در حدیث داریم که:

امام باقر عليه السلام :

إذا دَخَلَ أحَدُكُم عَلى أَخيهِ فى رَحلِهِ فَليَقعُد حَيثُ يَأمُرُ صاحِبُ الرَّحلِ فَإنَّ صاحِبَ الرَّحلِ أَعرَفُ بِعَورَةِ بَيتِهِ مِنَ الدّاخِلِ عَلَيهِ؛

هرگاه يكى از شما به خانه برادرش وارد شد، هر جا صاحب خانه گفت همان جا بنشيند، زيرا صاحب خانه به وضع اتاق خود از ميهمان آشناتر است.


و

حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

لا يَتَكَلَّفَنَّ أَحَدٌ لِضَيفِهِ مالا يَقدِرُ؛


هيچ كس نبايد بيش از توانش خود را براى ميهمان به زحمت اندازد.
نهج الفصاحه ص 679 ، ح 2520

حدیث امام رضا عليه السلام :

أَنَّهُ دَعَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ علیه السلام قَدْ أَجَبْتُكَ عَلَى أَنْ تَضْمَنَ لِي ثَلَاثَ خِصَالٍ قَالَ وَ مَا هِيَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لَا تُدْخِلْ عَلَيَّ شَيْئاً مِنْ خَارِجٍ وَ لَا تَدَّخِرْ عَنِّي شَيْئاً فِي الْبَيْتِ وَ لَا تُجْحِفْ بِالْعِيَالِ قَالَ ذَاكَ لَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَأَجَابَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب‏


مردى امير المؤمنين عليه السلام را به ميهمانى دعوت كرد . حضرت فرمودند : مى پذيرم به شرط اين كه سه قول به من بدهى . عرض كرد : چه قولى اى امير المؤمنين؟ فرمودند : از بيرون چيزى براى من تهيه نكنى ، حاضرى خانه ات را از من دريغ ننمايى و به زن و فرزندانت اجحاف نكنى. عرض كرد : قبول مى كنم اى امير المؤمنين . پس على بن ابى طالب عليه السلام دعوت او را پذيرفتند.
عيون اخبارالرضا ج 2 ، ص 42 ، ح 138

حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

كَفى بِالمَرءِ إثما أن يَستَقِلَّ ما يُقَرِّبُ إلى إخوانِهِ و كَفى بِالقَومِ إثما أن يَستَقِلُّوا ما يَقرُبُ بِهِ إلَيهِم أخُوهُم؛


انسان را همين گناه بس، كه آنچه را كه تقديم برادران ميهمان خود مى كند كم شمارد و ميهمان را همين گناه بس، كه آنچه را كه ميزبانشان براى آنها فراهم مى كند كم شمارند.
محاسن ص414، ح165

حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اَلضَّيفُ يُلطَفُ لَيلَتَينِ، فَإذا كانَت لَيلَةَ الثالِثَةُ فَهُوَ مِن أَهلِ البَيتِ يَكُلُ ما أَدرَكَ؛


ميهمان تا دو شب پذيرايى مى شود، از شب سوم جزو اهل خانه به شمار مى آيد و هر چه رسيد بخورد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج6، ص283، ح1

حدیث امام على عليه السلام :

رَأَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَزِيناً فَقِيلَ لَهُ مِمَّ حُزْنُكَ قَالَ لِسَبْعٍ أَتَتْ لَمْ يَضِفْ إِلَيْنَا ضَيْف‏

[روزى] امام على عليه السلام غمگين ديده شد علت را از ايشان جويا شدند. فرمودند: چون هفت روز است كه ميهمانى بر ما وارد نشده است.
مناقب آل ابى طالب(ابن شهر آشوب) ج 2 ، ص 73
امام صادق عليه السلام :

اِذا اَتاكَ اَخوكَ فَآتِهِ بِما عِندَكَ وَ اِذا دَعَوتَهُ فَتَكَلَّف لَهُ؛

هرگاه برادرت ناخوانده بر تو وارد شد، همان غذايى كه در خانه دارى برايش بياور و هرگاه او را دعوت كردى در پذيرايى از او خودت را به زحمت بينداز.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 6 ، ص 275 ، ح 6 - محاسن ص 410، ح 138
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُحِبَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَلْيَأْكُلْ مَعَ ضَيْفِهِ

هر كس دوست دارد كه خدا و رسولش او را دوست داشته باشند، با ميهمان خود غذا بخورد.
مجموعه ورام ج 2، ص 116
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اَلضّيافَةُ اَوَّلُ يَومٍ وَ الثانى وَ الثالثُ وَ ما بَعدَ ذلِكَ فَاِنَّها صَدَقَةٌ تُصَدّق بِها عَلَيهِ؛

ميهمانى يك روز و دو روز و سه روز است، بعد از آن هر چه به او دهى صدقه محسوب مى شود.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 6 ، ص 283، ح 2

در آخر باز هم موکداً توصیه میکنم صبور باشید نه برای تحمل کردن شرایط بلکه برای پیدا کردن بهترین راهکار و البته از احادیث برای فهم حقوق خودتون استفاده کنید نه همین فردا همش رو بر سر خواهر شوهرتون بکوبید و لطفاً مشاوره رو هم برای اتخاذ بهترین تصمیم فراموش نکنید.

موفق باشید.

[ارغوان62]

نميدونم نظر من درسته يا نه شايد درست نباشه فقط در حد پيشنهاد بهش فكر كنين. به نظر من طوري برخورد كنين كه خودش فرار كنه نميگم دعوا كنين باهاش ولي بي محلي كنين مثلا امشب شام درست نكنين اگه چيزي گفت بگين ما شام نميخوريم تو اگه ميخواي برو واسه خودت درست كن ... با سنگين برخورد كردن و بي محلي خودش شايد خسته بشه بره ايشون الان هتل پيدا كرده هركس ديگه هم بود نميرفت خوابگاه. من خودم تجربه شو دارم داداشم 4سال ازدواج كرده شايد كسي باورش نشه ما كلا 4بارم خونه ش نرفتيم تازه در حد نيم ساعت چون زن داداشم يه طوري برخورد ميكنه كسي رغبت نميكنه بره خونه ش البته نميگم اونجوري خوبه ولي واسه كسي مثل خواهرشوهر شما بايد اينطوري باشي. بقول شوهرم به روي باز كسي مياد خونه ت نه به در باز.. موفق باشين