بچه دارنشدن مون داره باعث مشکل میشه

[شاپرک 114]

سلام
خیلی وقت بودنیومده بودم همدردی الانم که اومدم حالم اصلاخوب نیست بعداز4ماه ارامش بازبهم ریختم وعصبی شدم نمیخوام رابطمون مثل قبل بشه دوست دارم تااواع وخیم نشده همه چی مثل 1هفته قبل وچندماه قبل ترش خوب بشه
بعدازماه رمضون واینکه ارامش توخونه ورابطمون حاکم شدشوهرم بالاخره بعداز3سال راضی شدکه بچه داربشیم ماهمه ازمایشات لازم روانجام دادیم حتی شوهرمم قبل ازاقدام ببخشیدازمایش اسپرم روهم داد اما 2ماه مهروابان که خیلی جدی اقدام داشتیم نشد شهریورهم همش 2بارامتحان کردیم
حالااین مساله منوخیلی بهم ریخته بخصوص که توی ابان ماه بطورکل سیستم بدنم بهم ریخت وبجای 1باردوره قاعدگی 3بارتجربه اش کردم(معذرت میخوام واضح مینویسم)
دفعه سوم دوشنبه شب هفته پیش بودازاون شب تاحالامن خیلی حالم بده همش گریه میکنم ازدست خداناراحتم چراکه من تواین 3سال همیشه دکترمیرفتم معاینه میشدم هیچ مشکلی نداشتم تاحالا چرا حالاکه بالاخره شوهرم راضی شدبچه داربشیم اینطوری شد؟
ازاون طرف2ماهه که کاسبی واقعاخوابیده شوهرمم اعصابش خورده من خودمم ناراحتم هرماه کلی بایداجاره مغازه بدهد مگه نمیگن خداروزی رسان هست پس چرامارو فراموش کرده اونم حالاکه میخوایم بچه داربشیم؟
چهارشنبه ظهرجلوی شوهرم خیلی گریه کردم امابجای دلداری دادن سرم دادزد اصلانمیفهمه من چقدربهم ریخته ام وازاون روزهی دعوامون شده چشمش رو روی 4ماه خوبی وارامش بست رفت حرف از4سال پیش ودعواهای گذشته اورد وسط
دلم خیلی شکسته چون گفت بایدزنگ بزنیم 4نفربیان تکلیف منو باتومشخص کنن اخه مگه چی شده انگارهمه تلاشم بربادرفت انگارمن هرکاری هم براش کنم بی فایده اس انگارنه انگارکه تاهمین 1هفته پیش داشت تلاشش رومیکردکه من مادربچه اش بشم دلم خیلی گرفته حال روحیم اصلاخوب نیست
شایدبگید2-3 ماه چیزی نیست بله میگن تا1سال طبیعیه امااخه ماهیچ مشکلی نداریم هیچ موردنازایی توخانواده وفامیل نداشتیم تاحالا خواهرم سرهردوتابچه اش همون دفعه اول که اقدام کردن باردارشد
مسئله بچه یه طرف دلخوریم ازرفتاروحرفای شوهرم یه طرف
من ماه اول سعی کردم هردومونو تقویت کنم هرروزشیرموزوچیزهای مقوی میخوردیم وقبل ازرابطه هم دعاخوندیم حالاشوهرم تموم اون کارهارو دیشب به تمسخرگرفت که مگه همه مردم دعاخوندن ازاین کارهاکردن بچه دارشدن؟دعاخوندن واقعاچیز بدیه که به من اینطوری میگه؟

یه مسئله دیگه ام هست
اینکه من تقریباهرروزبه شوخی ازش میپرسیدم بنظرت نی نی اومده یانه؟اونم نظرشومیگفت وشوخی میکردیم وراجع به بچه حرف میزدیم امادیروزتودعواگفت که خسته شده ازش میپرسم کسی نمیدونه مااقدام کردیم من جزشوهرم کسی رو ندارم باهاش راجع به بچه حرف بزنم یاذوقشو کنم اماانگارشوهرم دوست نداره یامشغله اش خیلی بیشترازاین حرفاس که بخوادپابه پای من ذوق کنه بااینکه هیچ اجبارواصراری درکارنبودمن 3سال بنظرش احترام گذاشتم تاخودش راضی شدکه بچه داربشیم

[khaleghezey]

درود بانو

این از اون وقتهاییه که مردها واقعا عصبی و داغون میشن اوضاع بازار خراب بشه دیگه اعصابی برای آدم نمیمانه برای افراد عادی چه برسه به شوهر شما الان توی مرحله حساسی قرار دارید خواهشا اینقدر در مورد بچه با شوهرت حرف نزن تیکه ننداز اینقدر یه حرف را تکرار نکن چه فایده داره بنظرت تکرارش میکنی که الان نینی درست شده یا نه هرروز هرروز تکرارش خوب معلومه هرکی هم باشه اعصابش داغون میهش و اون حرف را میزنه بسپر به خود خدا قسمت باشه برای شما اتفاق میوفته فقط که شما تنها نیستید خیلی ها هستند توی وضعیت شما با عصبانی بودن و حرص خوردن فقط دارید به بدن خودتان آسیب وارد میکنید و شانس بچه دار شدن را از خودتان میگیرید.
من نمیدونم این بچه چیه بخاطرش اینهمه اعصاب خورد کنی راه میندازن و زندگیشان را به سمت طلاق میبرن خوب پرورشگاهب رای چی ساخته شده بخدا تعجب میکنم من خودم دختر دارم قسمت بشه یه بچه دیگه میاریم خیلی دوست دارم وضعم خوب باشه برم پرورشگاه بچه بگیرم هم ثواب داره هم اینکه هیچ فرقی با بچه خودت نداره هیچی.بشین زندگیتو کن فکر میکنی بچه بیاد زندگیت خیلی فرق میکنه و شیرینتر میشه والله قسم برای من و همسرم ناشکری نمیکنم خدا را صدهزار مرتبه شکر ولی واقعا تاثیری اونقدر نداشته فکر نکنید نسبت به قبل خیلی بهتر شده زندگیمان عاشقانه تر شده.بچه شیرینی زندگیه ولی قرار نیست قسمت نباشه بچه دار بشید بزنید زندگی را بهم بزنید.

آنجلینا جو.لی و برد پیت افرادی هستند که توی این مورد الگوی زندگی من هستند خودشان بچه دارن ولی پرورشگاه رفتن چنتا بچه قبول کردن اینکه رنگ پوستش چیه و یا برای کدام قاره هم باشه برایشان مهم نبوده میبینمشان حسودیم میشه اینا کجا هستن و ماها کجاییم

[paiize]

سلام شاپرم جان
من کاملا درکت میکنم وپنج ماهی هست درگیراین مسله هستم
منم اوایل چون ذوق داشتم زیادباشوهرم درموردش حرف میزدم اما خب وقتی دیدم خبری نیست وازحوصله شوهرم خارجه دیگه بی خیال شدم...بی خیال که نه...خیلی هم گریه میکردم اما عزیزم اشتباهه...اگه میخوای بچه داربشی اول بایدآرامشت روحفظ کنی
گریه وغم وغصه کاروبدترمیکنه...توکه میدونی همه چی بهم میریزه
به خداتوکل کن وبه حکمت خدا ایمان داشته باش

بگوهر چی خداتوبخوای...گله وشکایت نکن...به هیچ وجه

باشوهرت بگووبخند راجع به بچه صحبت نکن...بزاردرکمال آرامش اقدام کنید...اگه نمیخواددعابخونه مجبورش نکن
توخودت بخون...مطمان باش اونم توی دلش دعا میخونه مردها زیادبه جزییات دعا ونماززیادتوجه نمیکنن!!!اماته دلشون واقع فقط ازخدامیخوان...من درموردش باشوهرم حرف زدم!!

آرامش واسه خودت وشوهرت اولین اصله واسه بچه دارشدن...

[کیت کت]

شاپرک خانوم سلام
من مجردم اما اما اجازه بدید بخاطر شغلم در مورد مشکل شما نظر بدم...1.خانوم اولا شما همون طور که گفتید اگه تست هاتون همه سالم بودن شمارو نشون میدن پس مطمین باشید علت عدم باروری شما تو تلاش هاتون بخاطر استرس......گواه حرفم هم زوج های ناباروی هستن که وقتی بچه به سرپرستی قبول میکنند و استرسشون کم میشه و حواسشون و تمرکزشون روی بچه دار شدن کم میشه یه دفعه بعد سالها بچه دار میشن....یا نمونه خیلی ملموس ترش، دکتر های زنان در پاسخ به زوجین که بارور نمیشن میگن برید سفر چون استرسشون کم بشه؛علت نامنظمی قاعدگیتون هم دقیقا همینه.پس خدای مهربون مقصر ندونید شما لود هیجان و استرستون برای بارداری خیلی زیاد و نامناسب
2.حتی اگه بارور نباشید بی نهایت راه بارداری اونم تو بیمارستان های دولتی در اختیار شماست
3.این حرف از خواهرتون که محیط کارش طوریه که حقیقت جامعه رو عریان میبینه بپذیرید.....خدای بزرگ روزی رسان هست اما در مقابلش به همه منطق و عقل داده خواهر من دختر خوب اگه شرایط مادی مناسب ندارید لطفا دست نگه داری،د خواهشا صبوری کنید....خدا کمک میکنه اما چه بهتر که در شرایط بهتری پذیرای مسیولیت های یه انسان دیگه باشید...در اون صورت چه بسا همسرتون هم با میل بیستر و دل خوش همراهیتون کنه...چون معمولا مردها تو مسیله بچه دار شدن منطقی تر برخورد میکنند.(اگه اعلام امادگی نمیکنن بهشون اعتماد کنید)
4.و اینکه لطفا صبوری کنید وضعیت روحی همسرتون و شرایط زندگیتون خیلی بیشتر از چند هفته به ثبات برسه
4.راستی این درد (شکست در بارداری) همسرتون هم دارن چرا فکر میکنید فقط شما ناراحتید و نیاز به درک دارید با این حق دارید که بار غم و گریتون بهش تحمیل کنید....خودش ناراحت شما هم گریه زاری میکنید خوب میبره بنده خدا....تازه شرایط کاری و استرس بچه دار شدن و مسیولیت هاش هم هست.

- - - Updated - - -

خاله قزی چقدر به نکته خوبی اشاره کردید......تو ایران متاسفانه بچه دار شدن یکی از مراحل رسیدن به صمیمیت در صورتی که در کشورهای توسعه یافته میگن بچه میوه و ماحصل زندگی اروم و شیرینه.....خانوم های ما(در کل) تو خونه تنهان یا زندگیشون با چالش همراه یا حتی امکان طلاق وجود داره یا صرف حس مادرانه و بچه دوستی با شعار و تصور اینکه بچه شیرینیه زندگی بدون امادگی بچه دار مشن .....شاپرک خانوم شما انگار از پله اول (ارامش کوتاه مدت) پریدید به پله اخر(بچه دار شدن).....حس زیباتون برای مادر شدن درک میکنم اما لطفا صبر بفرمایید

[zendegiye movafagh]

سلام
بهتره گریه زاری رو بذاری کنار هم برای خودت خوب نیست هم اینکه آقایون نسبت به خانومایی که گریه می کنن حس خوبی ندارن
تو این شرایط بازار باید باعث دلگرمی و دلخوشیه شوهرت باشی نه اینکه هی بهش استرس بدی و حتی به شوخی هی بپرسی به نظرت نی نی اومده یا نه
این غیر مستقیم تاثیر می ذاره رو اعصابش
پس بهتره وقتی خسته از کار بیرون میاد به گرمی به استقبالش بری .. جو خونه روش اد کنی و بگی و بخندی در درجه اول ارامش خودت رو به دست بیاری و بعد به همسرت امیدواری و دلخوشی بدی
بعد 2 ماه و دو سال زمانی نیست که آدم بخواد نگران شه .. ان شاالله نی نی هم میاد به وقع

[احساس بهاری]

سلام

جلوی شوهرم خیلی گریه کردم امابجای دلداری دادن سرم دادزد اصلانمیفهمه من چقدربهم ریخته ام وازاون روزهی دعوامون شده چشمش رو روی 4ماه خوبی وارامش بست رفت حرف از4سال پیش ودعواهای گذشته اورد وسط ...

شوهرتون به شما خیلی علاقه داره
به گفته خودتون در وضعیت بد اقتصادی بسر میبرید و همین حالت خودش یه فشار زیادی رو دوش همسرتون گذاشته
ما مردها در حالت عادی وقتی همسرمون از چیزی گله میکنه و ناراحته ما احساس ناتوانی و ضعف و کلافگی میکنیم و متوجه نمیشیم که هدف همسرمون از این کار اینه که احساساتشو درک و باهاش همدلی کنیم!
وقتی مردها عصبانی،ناراحت و ..هستند خیلی حساسانه در مورد همسرشون داوری و قضاوت میکنند و نیازهای همسرشونو بلکل از یاد میبرند و به نظر بدجنس یا بی تفاوت میان!
بهتون توصیه میکنم الان بیشتر از هر زمانی همه جوره از همسرتون حمایت کنید
ازش انتقاد نکنید و حرفی نزنید که احساس سر زنش کنه،باهاش مهربانه برخورد کنید،ازش تشکر کنید که اینقدر واسه زندگیتون تلاش میکنه،بذارید ازاد باشه و خودش احساسات منفی خودشو حل کنه،

برای حمایت کردن نیازه اول خودتون اروم و صبور باشید

اما نه به قیمت کشتن احساسات منفی خودتون! میتونید یه برگ کاغذ بردارید و توش بنویسید که..
چتونه ...انتظارتون از همسرتون چیه...

(اگر اطلاعات بیشتر و دقیق تر میخواید به کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی مراجعه کنید)

به مرور زمان میبینید که هم مشکلات اقتصادی شما حل شده و هم این نگرانی و استرس شدید ازبین رفته و رابطه شما بسیار عالی شده و در این موقعیت میتونید دوباره برای مادر شدن اقدام کنید
شما به خوبی میدونید که هر حالتی رو نه تنها الان بلکه حتی چندین ماه قبل از اینکه اقدامی برای بچه دار شدن کنید داشته باشید روی فرزندی که بعدها به دنیا خواهید اورد تاثیر خواهد گذاشت
پس همه چیز به این بستگی داره که الان وضعیت رو چطور صبورانه اداره کنید و برید جلو یه ارتباط عالی رو بسازید و به خواسته های خودتون برسید


موفق باشید

[martin98]

خوب ایشون فکرش مشغول مشکلات اقتصادی است و این خیلی فکر آدم رو درگیر می کنه و مسئله مهمی برای آقایون است.

شما سعی کنید که وقتی باهاش حرف می زنید از مشکلاتی که ایشون هم در اون است حرف نزنید. یا اصلا از مشکلات حرف نزنید!!
یعنی منظورم اینه که شما مثلا از مشکلاتی حرف می زنید که فقط دردل کرده باشد ولی چون اون هم در اون مشکل هست فکرش درگیر می شه و چون به خاطر مسئله اقتصادی ناراحت است آستانه تحملش پایین اومده و زود عصبانی می شه..


مثلا:
این سوال:
نی نی اومده یانه؟

تحلیل این سوال در افکار همسر شما:
نی نی اومده یانه؟ =>

اشاره به مسئله بچه دار شدن ما =>

به نظر می رسه در این مسئله از نظر شما مشکلی وجود داره، شما به خاطر مسئله بچه دار شدن حیلی ناراحت هستید و مدام گریه می کنید =>

یک طرف این مسئله شوهر شماست =>

شوهر شما خودش رو مسئول می دونه که باید این مشکل رو بطرف کنه تا شما خوشحال بشید =>

شوهر شما دنبال راه حل می گرده تا مسئله رو حل کنه ولی نمی تونه =>

احساس شرمندگی می کنه و خودش ناراحت می شه =>

شوهر شما فکر می کنه که مسئله اقتصادی رو هم باید حل کنه و فکرش درگیره و از اون طرف هم به علت بیان مشکلات دیگر از سوی شما احساس درماندگی می کنه و این که کشش حل این همه مسئله رو نداره =>

به اصطلاح کلش جوش می آره و عصبانی می شه که ولم کن.. بزار راحت باشم..

[maedeh120]

من نمیدونم چرا انقدر واسه بچه عجله دارید ... فکرنمیکنم سنتونم بالا باشه که انقدر نگرانی ...
وقتی میبینی همسرت شرایطش رو فعلا نداره نباید که بهش گیر بدی من بچه میخوام من بچه میخوام ...
بزار موقعیتش اوکی بشه ... روحش اروم تر بشه تا با خیال راحت تری مادر بشی ...
حالا چند ماه این ور اونور اسمون به زمین نمیاد ...

[شاپرک 114]

سلام به همه دوستای خوبم ممنونم که برام وقت گذاشتید
اول ازهمه بگم که دیروزظهرشوهرم وقتی اومدخونه منو بوسیدوازم عذرخواهی کردگفت ببخشیدمن خیلی باهات تندحرف زدم نبایدحرفای گذشته رو میکشیدم وسط فکرم خیلی خرابه خلاصه تاازدلم درنیاوردومطمئن نشددیگه ازش دلخورنیستم بی خیال نشدمن شب هم کیک براش پختم که خیلی دوست داره هم غذای موردعلاقشو عصرکه زنگ زدحالموبپرسه(خیلی کم پیش میادبهم زنگ بزنه)پرسیدشام چی داریم من گفتم املت اماوقتی اومدومیزشام رو دیدخوشحال شدمنم گفتم این غذاوکیک برای عذرخواهیه
درسته شماهابیشترحق روبه شوهرم دادین امارفتاراونم تندبودطوری که خودش دیروزظهرهم عذرخواهی کردوگفت

اقای خاله قزی ایشالا خدامهدیه سادات رو براتون حفظ کنه فرمایش شمادرسته که بچه باعث تغییرچندانی توزندگی نمیشه منم برای تغییروتنوع دنبال بچه دارشدن نیستم من هیچوقت به بچه هاعلاقه خاصی نداشتم مجردبودم مثل خیلی ازدخترابرای بچه کوچولوهاغش وضعف نمیکردم اماالان بعداز3سال واقعابخاطراون حسی که خدادرون زنهاقرارداده واقعااحساس نیازمیکنم که مادربشم فکرمیکنم یه بچه داشته باشم که ازوجودخودم باشه مال من باشه به من پناه بیاره برام خیلی لذت بخشه ازعمق وجودم دوست دارم دوران بارداری روتجربه کنم برام عجیبه مگه میشه یه بچه توشکم ادم باشه؟چندماه اونجاباشه رشدکنه بعدبه دنیابیاد؟من بچه دارشدن رو بخاطرمادرشدن بخاطرخودبچه دوست دارم نه بخاطرتغییروتنوع وصمیمیت بیشترباشوهرم یاحفظ پایه های زندگی واینجورحرفا

پاییزه جان امیدوارم به زودی شماهم مادربشی درست میگی عزیزم نبایدشوهرمودرگیردعاکنم چون اهلش هم نیست براش خیلی سخته ماه اول من خیلی نکات رورعایت کردم امابعداشوهرم گفت که خوندن دعاباعث شده ازاون کشش وعلاقش به رابطه کم بشه ومثل همیشه لذت نبره

کیت کت عزیز من خیلی ازلحاظ سنی فرصت ندارم الان 31 سالمه شوهرم قبلاکه بچه نمیخواست الان میگه دوست دارم 2تابچه داشته باشم فکرنکنم بیشترازاین صبرکردن درست باشه چون بارداری بلافاصله که اقدام کنیم اتفاق نمیفته همونطورکه الان 3ماه گذشته وخبری نشده امادرموردوضعیت مالی مون چون شوهرم کاسبه همیشه همینه اوضاعه ما 3ماه کاسبی خوبه 1ماه بعدهمیشه نوسان داره اگه بخوام به کارشوهرم نگاه کنم هیچوقت نبایدبچه داربشم شوهرمم ازاول دیدش همین بودهمش میگفت صبرکنیم اوضاع بهتربشه صبرکنیم 3سال گذشته ووضعیت مالی ماهمونه حتی نتونستیم ماشین مون رو عوض کنیم البته ماهمون اول زندگی خونه خریدیم وهرچی داشتیم برای خونه دادیم بخاطرهمین نتوستیم حرکت دیگه ای بکنیم اماحرفاتون خیلی خوب بودممنون سعی میکنم ارامش بیشتری داشته باشم
شمابه نکته خوبی اشاره کردیددرسته توبچه دارنشدن فقط من نیستم که حق دارم ناراحت بشم شوهرمم ازاینکه بچه دارنشدیم هم ناراحت شدخصوصاماه اول اماخب زودخودشوجمع وجورکردومثل من بروزنداد

ازبقیه دوستان هم ممنونم
راستش من راجع به مسائل مالی شوهرم خیلی باهاش همفکری میکنم به حرفاش گوش میدم راجع به مسائل مالی مون باهمفکری هم تصمیم میگیریم حتی شوهرم ازچندنفرطلب داشت وپولشونمیدادن هروقت باهاشون بحث میکردمیومدبامن حرف میزدمن دلداریش میدادم منم ازش همین انتظارو داشتم توشرایطی که من ناراحت بودم امافکرکنم چون اوضاع مالیش بهم ریخته بودخوب نتونست باهام همراهی کنه
به هرحال من تصمیم گرفتم که دیگه راجع به بچه باشوهرم صحبت نکنم ازش نپرسم نی نی اومده یانه؟ارامش خودمو بیشترحفظ کنم وقتی میدونم هیچکدوممنون مشکلی نداریم خداروشکرپس دیریازودبچه دارمیشیم من فردایه وقت دکترهم دارم ایشالامشکلی نباشه
فقط 1سوال دارم ازتون من توی نی نی سایت عضوهستم اونجاخیلی هاهستن که منتظربچه هستن وهمه حرفامون حول وحوش بچه دارشدن هست چی بخوریم چه کارکنیم بنظرتون بهترنیست که یه مدت به اون سایت نرم وازاون فضافاصله بگیرم؟چون هرکس که حامله میشه وخبرمیده براش خوشحال میشم اماته دلم برای خودم ناراحت ونگران میشم ممنون میشم برام نظرتونوبگید

- - - Updated - - -

یادم رفت اینوبگم خداییش شوهرم خیلی فهمیده اس بارهابهم گفته حتی اگه بچه دارنشیم همینطوری تااخرعمرباهم زندگی میکنیم حتی 1بارهم بهم گفت اگه مشکل ازتوباشه پیش همه میگم خودم ایراد دارم

[کیت کت]

شاپرک عزیز
تو پستم برتون گفتم.....شما مشکل استرس دارید....انقدر کند و کاو نکنید....ببینید بدترین حالت چیه؟اینکه شما باردار نشید درسته؟!...من با اطمینان 100% بهتون میگم الان ناباروری حل شده....بینهایت راه با حمایت بیمه های درمانی و در بهترین بیمارستان های دولتی و موسسه رویان وجود داره.پس درمون داره استرس برای چی؟!!!!این سایت ها هم ببخشید فقط خاله زنکی هستند؛اغلب حرف ها توشون بیس علمی ندارند و خانوم ها حرف عمه و خال و خانوم همسایه رو به اشتراک میذارند.
این حرف های من صرفا حالت دلداری و..... نداره.کند ووکاو اضافه ه دلیل نداره.