به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رابطم با همسرم بسيار دچار تنش شده، چه كنم؟

    باسلام، اين اولين بار است كه از اين سايت استفاده ميكنم، بارها سايت را مطالعه كردم و آنرا آموزنده ديدم، لطفا به من كمك كنيد، واقعا نياز به راهنمايي دارم كه اينجا آمده ام، من و همسرم سر هر موضوعي باهم مشاجره داريم، با اينكه تلاش ميكنم از اين اتفاق جلوگيري كنم اما باز هم نميشود، من به دنبال راهي هستم كه تا جايي كه امكان دارد در خانه طوري زندگي كنم كه اصلا نياز به او نداشته باشم كه بحثي پيش بياد، چون خودم و فرزندانمان به شدت خسته شديم از داد و بيدادهاي همسرم، لطفا راهنمايي بفرماييد.

  2. 2 کاربر از پست مفید اميدوار٥٦ تشکرکرده اند .

    یاقوت قرمز (شنبه 17 آبان 93), عشق آفرین (چهارشنبه 14 آبان 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام دوست خوبم.
    شما چند سالتونه؟ چند وقته ازدواج کردید؟ فرزندانتون چند ساله اند؟
    آیا همیشه این تنش بوده یا از زمان خاصی آغاز شده؟
    ممکنه مثالی از شروع یکی از این تنش ها ارائه بدین؟ مثلا چه موضوعاتی ایشون رو ناراحت و عصبی میکنه؟
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  4. 4 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    elham.e (چهارشنبه 14 آبان 93), paiize (شنبه 17 آبان 93), SpecialBoy (شنبه 17 آبان 93), گوش ماهی (جمعه 16 آبان 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

    - - - Updated - - -

    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

    - - - Updated - - -

    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

    - - - Updated - - -

    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

    - - - Updated - - -

    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

    - - - Updated - - -

    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

    - - - Updated - - -

    سلام وممنون از توجهتون، من و همسرم هر دو سي و هفت ساله هستيم . من شاغل و داراي مدرك كارشناسي ارشد و همسرم به تازگي براي دكترا قبول شده. همسرم تاچند سال پيش اصلا اينطور نبود، اما بعد از به دنيا اومدن فرزندان دو قلوم اخلاقش خيلي تغيير كرده، اگه خونه نامرتب باشه سر اين مساله، نباشه به مسائل ديگه، كلا خيلي بهانه جوست، حتي موقع رانندگي به مردم پيله ميكنه كه چقدر بد رانندگي ميكنن و...!ما سه فرزند داريم، يه فرزند بزرگ و يه دو قلو. با اينكه به دنيا اومدن بچه دوم به اصرار خودش بود بعد از اونها حتي از دوران بارداري من خيلي منو اذيت كرد، الان داره روز به روز بدتر ميشه و من هم ديگه از بس تغيير كردم كه محيط آروم بشه، خسته شدم! اگه توضيحاتم ناقصه بگيد تا كامل كنم.

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1393-6-08
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    3,423
    سطح
    36
    Points: 3,423, Level: 36
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    577

    تشکرشده 236 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    عزیزم تا به حال در این خصوص باهاشون صحبت کردید؟ شاید چیزی داره اذیتشون میکنه. میگید حتی به مردم توی خیابون هم معترض میشن. پس یه چیزی عمیقا داره اذیتشون میکنه

    با اومدن دو قلوهای عزیزتون احیانا برای همسرتون تامین معاش سخت نشده؟ شاید فشار کار روشون زیاد شده برای کسب درآمد بیشتر. شاید وقتی از کار زیاد که برای شما میکنن تا در رفاه باشید فارغ میشن و میان خونه انتظار یه عالمه محبت و خونه تمیزو بوی غذا و ... دارن اما این آرامشو پیدا نمیکنن توی خونه و از کوره در میرن( درست بودن و نبودن این عمل رو کاری ندارم، فقط دنبال دلیل دارم میگردم).

    به همسرتون به اندازه کافی محبت میکنید؟

    معنی این جمله تون رو متوجه نشدم "من به دنبال راهي هستم كه تا جايي كه امكان دارد در خانه طوري زندگي كنم كه اصلا نياز به او نداشته باشم " چه لزومی داره به همسرتون نیاز نداشته باشید؟ نیاز نداشتن به ایشون چیو حل میکنه؟ چرا میخواید توی بحران احتمالی که همسرتون درگیرش هستند تنهاشون بذارید و درد شکست غرورشون رو هم به دردهاشون اضا فه کنید؟ مرد نیاز داره که ببینه خانوادش بهش نیاز دارن و مفیده حضورش برای همسرش و فرزنداش.



    موارد دیگه ای که باعث بحث میشه رو بگید.و بگید عکس العمل شما در مقابل عصبانیت ایشون چیه
    موفق باشید


    ویرایش توسط elham.e : چهارشنبه 14 آبان 93 در ساعت 13:03

  7. 3 کاربر از پست مفید elham.e تشکرکرده اند .

    mari1 (شنبه 17 آبان 93), paiize (شنبه 17 آبان 93), گوش ماهی (جمعه 16 آبان 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزيزان، من تا جاييكه در توان دارم خونه و زندگي رو مرتب نگه ميدارم، از آشپزي من خيلي راضيه و هميشه بهترين غذاها رو حاضر ميكنم، حتي وعده هاي غذائي رو با توجه به حضورش تنظيم ميكنم كه وعده اي كه خونس غذاي مورد علاقش باشه رو حاضر كنم، در آمدمون خيلي خوبه و اصلا به حقوق من نيازي نيست، در رفاه كامل هستيم، خيلي هم بهش محبت ميكنم، روزي چند بار با تلفن و پيامك حالشو ميپرسم، همه ي تلاشم براي آرامشش هست، حتي با وجود دوقلوها كه الان سه سال و نيم دارن، همه كارها روي دوش من بوده ، رسيدگي به أمور منزل تا درس پسر بزرگم و... . اما وجود اين اصلا به اين همه تلاش من توجه نداره ، حتي بيشتر مواقع با دوستاش كنار هم تفريح ميرن، شام بيرون با هم هستند و استخر ميرن و من هم براي آرامشش هيچ وقت معترض نشدم اما در مقابل انتظار دارم اون هم كمي به شرايط من فكر كنه، با شاغل بودن و سه تا بچه و كار خونه و.،. بي إنصافيه كه مياد خونه سر هر چيزي كه ميشه با يه گفتگوي ساده حلش كرد، داد و بيداد كرد، من هم با خودم فكر ميكنم اينهمه تلاش من نتيجه نميده، پس حداقل ازش دور بشم كه همه چيز كات بشه من هم اينقدر عذاب نكشم، باور كنيد اصلا شادابي و آرامش برام نمونده، اونقدر بد اخلاقي ميكنه كه دلم باز نميشه ازش يه درخواست كنم، قبلا اينجوري نبودم، از بس اذيت كرده همش دوست دارم ازش دوري كنم و به انجام وظايفم اكتفا كنم، باز هم ازتون ممنونم.

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    لطفا يه سري به نوشته من بزنيد و كمكم كنيد.

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    2,611
    سطح
    31
    Points: 2,611, Level: 31
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    448

    تشکرشده 166 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    والا من هرچی نگا میکنم میبینم هم از نظر سن هم از نظر تجربه و سواد شما از من خیلی سرتر هستید که من بخوام بیام بهتون نکته ای بگم
    اما شما که دارین حرف های مختلف رو میخخونید
    اینم روش :

    من میگم شما بعد از این ماجرا محبتتون رو به خانومتون بیشتر نکردید؟
    چون فشار روش بیشتر شده باید لطف محبت هم بهش بیشتر بشه تا تعادل حفظ بشه
    مخصوصا این بنده خدا که داره برای دکترا هم درس میخونه
    اونم با بچه داری
    سخته دیگه
    حالا نه که برا شما راحته ها
    منتهی خانوما روجیه لطیف تری دارن
    محبت بیشتر
    عشق بیشتر
    سن و سال و بچه و ... رو بهونه نکنید
    به نظر من مرد ها و زن ها توی بعضی از ویژگی هاشون هیچوقت بزرگ نمیشن
    مثلا مردها همیشه نیاز دارن که بزرگ شمره بشن
    و زن ها 100 سالشونم که باشه دوست دارن باهاشون مثل یه بچه گوگولی مگولی برخورد بشه
    نکته خیلی مهم :
    خانوما بسیار دقیق هستن حواستون باشه که گول نمیخورن
    پس فکر اینکه ادای ادمای مهربون رو در بیارید از سرتون بیرون کنید
    یه کاری پیدا کنید که هم خودتون واقعا دوست دارید هم ایشون
    و دست بذارید روش

    ، من به دنبال راهي هستم كه تا جايي كه امكان دارد در خانه طوري زندگي كنم كه اصلا نياز به او نداشته باشم كه بحثي پيش بياد
    من این جمله اتون رو که خوندم اولین زنگ خطر تو سرم صدا کرد
    نکنه شما وابستگی رو بهش کم کردید و این باعث شده از ارزش های ایشون کم بشه؟
    ممکنه این احساس بهش داست داده باشه که پرستار بچه است یا (ببخشید البته) حکم کلفت تو خونه رو پیدا کرده
    مخصوصا ایشون که ادم با این سواد بالا هستن
    غرورشون خیل اذیتشون مکنه اگه همچین حسی بهشون دست بده


    به هرحال
    شما بشین فک کن ببین ه کاری نهیات عشق شما رو به همسرتون میرسونه
    بعد ضرب در 10 کن
    شاید عمل کرد
    خداروشکر هر دوتون ادمای با سوادی هستین
    فک میکنم پای بحث بشینید میتونید مشکلتون رو حل کنید

    ایشالا که موفق باشید
    یاعلی
    ویرایش توسط Mr.Anderson : جمعه 16 آبان 93 در ساعت 17:25

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گرامي، فكر ميكنم كه شما آخرين مطلبي رو كه نوشته بودم سريع خوندين، من يه خانم هستم كه اينجا از عزيزان تفاضلي كمك ميكنم! از وقتي كه براي من گذاشتيد راه حل ارايه داديد ممنونم، اي كاش همسر من هم كمي درك ميكرد كه چقدر فشار زندگي منو اذيت ميكنه، من واقعا آدم سابق نيستم، كار زياد و غر زدنهاي همسرم و نبودنهايش در منزل، از من يه إنسان افسرده و ناراحت ساخته، به خدا خسته شدم از بس كار كردم اما دريغ از يه توجه و آرامش! نه تنها آرامشي ندارم بايد فرياد و غرهاي او را هم تحمل كنم! من دوست دارم مثل سابق بشم، پرانرژي و انگيزه! اما الان ....! حداقل به من بگيد چطور به خودم دوباره اميدوار بشم! دارم از پا در ميام!!!!!!

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آبان 00 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-16
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,678
    سطح
    62
    Points: 8,678, Level: 62
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    556

    تشکرشده 637 در 143 پست

    Rep Power
    36
    Array
    شما تو این مدت نظاره گر خشم همسرت بودی.مسلما به یه شناختی از همسرت رسیدی و میتونی یه قدمی در جهت عقب نشینی همسرت برداری.هر کس یه قلقی داره.باید قلق همسرت یا همون رگ خوابش رو پیدا کنی و ازون در وارد بشی.اینکه ببینی با چه رفتاری و در چه شرایطی آروم میشه و اون راه رو پیش بگیری.وقتی همسرت بهانه گیری میکنه به نظر من به حال خودش رهاش کن.اگه مقابله به مثل کنی حتما به دعوا ختم میشه.باید بپذیری که همسرت با این بهانه جوییها در حقیقت میخواد استرس و اضطراب درونی خودش رو کم کنه و شما هم باید هوشیارانه عمل کنی و با سکوت جلوشو بگیری.شاید با مشکلی روبرو شده که نتونسته با شما در میون بذاره.سعی کن مراقبش باشی و انرژی مثبت بهش بدی.کارهایی رو که دوست داره انجام بده.ولی از خودت هم غافل نشو.به علاقه های خودت هم برس.مطمئن باش اگه همسرت رو شاد کنی از لذت بردن اون تو هم لذت میبری. موقع هایی که همه چیز خوبه و حال همسرت هم خوبه باهاش صحبت کن بگو که دوست داره براش چه کار کنی از چی لذت میبره و در عین حال هم با سیاست از رفتارهایی اش که آزارت می ده هم بگو ولی با سیاست!صبوری می خواد ولی اگه قلق همسرت دست بیاد که تا حالا باید اومده باشه درست میشه.عزیزم به تاپیک های زیر هم سری بزن شاید کمکت کنن.
    http://www.hamdardi.net/thread-22166.html
    http://www.hamdardi.net/thread-15675.html
    میان پرواز تا پرتاب...
    تفاوت از زمین تا آسمان است.
    پرواز که کنی، آنجا می‌رسی که خودت می‌خواهی!
    پرتابت که کنند، آنجا می‌روی که آنان می‌خواهند،
    پس پرواز را بیاموز...



  13. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1393-8-14
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    268
    سطح
    5
    Points: 268, Level: 5
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ضمن اينكه از شما خيلي ممنونم بابت وقتي كه براي راهنمايي من گذاشتيد، شما درست ميگيد، قلقش ميدونم چيه، اما مساله اينه كه همسر من تا وقتي همه چيز بر وفق مرادش باشه حالش خوبه ، به محض اينكه چيزي كمي از مسير خارج بشه از كوره در ميره، اونهم به شدت، درست ميگيد شما بايد به حال خودش رها كنم، ولي من خيلي حرص ميخورم با غر غرهاي همسرم، باور كنيد من تمام علاقه منديهاشو ميدونم وتاجاي ممكن عمل ميكنم ، اما آدميه كه خيلي خيلي دير راضي ميشه و به نوعي حتي خودش هم از دست خودش ناراضيه، يعني كلا با همه چيز مشكل داره، از اول هم همينجوري بود، همه هم ميدونن، من دنبال راهي هستم كه روي اخلاق خودم كار كنم، اگه جاي ديگه اين سايت بايد كمك بگيرم لطفا بهم بگيد يا اگه كسي ميتونه راهنماييم كنه. با آرزوي سلامتي براي همه.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
    توسط به دنبال محبت در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 فروردین 91, 03:39
  2. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 30 مرداد 90, 21:14
  3. رازهائي براي رسيدن به حقيقت زندگي
    توسط niloofar 25 در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 اردیبهشت 89, 19:20
  4. هفته بسيج
    توسط omed در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 آذر 88, 19:27
  5. اگر از خدا نمي ترسيدم ديگر نفس نمي كشيدم
    توسط a_b در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 شهریور 87, 16:53

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.